ارتباط مصرف گوشت قرمز و سفید با اختلالات روان در داده های مطالعه SEPAHAN
ارتباط بین مصرف گوشت و اختلالات روان کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. هدف ما بررسی ارتباط مصرف گوشت با شانس افسردگی، اضطراب و دیسترس روان در بزرگسالان ایرانی بود.
این مطالعه مقطعی شامل 3362 نفر از افراد 18 تا 55 سال بود. برای ارزیابی دریافت های غذایی افراد از پرسشنامه کمی معتبر 106 قلمی مواد غذایی (FFQ) استفاده شد. از مقیاس اضطراب و افسردگی بیمارستان (HADS)، پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) که در جمعیت ایران تایید شده اند به ترتیب برای جمع آوری داده های اضطراب، افسردگی و دیسترس روان استفاده شد.
شیوع افسردگی، اضطراب و دیسترس روان در جامعه مورد مطالعه به ترتیب 6/28، 6/13 و 6/22 درصد بود. پس از تعدیل برای مخدوشگرها، خطر افسردگی در افراد در چارک بالای گوشت قرمز دریافتی 43% بیشتر از چارک اول بود (89/09-1/1:CI%95;43/1:OR). در مردان، بالاترین مصرف گوشت قرمز در مقایسه با پایین ترین، با 92% افزایش شانس افسردگی همراه بود (15/17-3/1:CI%95;92/1:OR). در افراد دارای اضافه وزن یا چاقی، علیرغم عدم ارتباط بین مصرف گوشت قرمز و اختلالات روان، مصرف زیاد گوشت سفید با احتمال پایین تری از دیسترس روان (99/0-42/0:CI%95;64/0:OR) و افسردگی همراه بود (00/45-1/0:CI%95;68/0:OR). در افراد با وزن طبیعی، بالاترین مصرف گوشت قرمز در مقایسه با پایین ترین، با افزایش شانس افسردگی همراه بود (42/14-2/1:CI%95;66/1:OR).
مصرف گوشت قرمز با افزایش خطر افسردگی به ویژه در مردان و افراد با وزن طبیعی ارتباط دارد. در افراد دارای اضافه وزن یا چاقی، مصرف گوشت سفید با دیسترس روان رابطه معکوس داشت.