شگردهای طنزپردازی در حدیقه الحقیقه سنایی و کارکرد ارتباطاتی آن
سنایی غزنوی (545یا529-467 ق.)، اغلب به «شاعر نوآور» مشهور است. از نوآوری های او، کاربرد طنز در نوشتار حدیقه به منظور تفهیم بهتر موضوعات عرفانی برای سالکان و مخاطبان مباحث عرفانی ست. به گونه ای که پس از سنایی این شیوه، در میان عرفای صاحب اثر رواج یافت؛ به ویژه عطار و مولوی از آن بسیار استفاده کرده اند. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و بر پایه پژوهش کتابخانه ای، به یافتن شگردهای طنزنویسی سنایی غزنوی در جامعه آماری حدیقه الحقیقه پرداخته، و ضمن بررسی مختصات هر شگرد، و دسته بندی یافته های پژوهش در شاخه های نظریه های طنز (برتری، تناقض/تضاد، رهایی، بازی ها) این شگردها را از منظر کارکرد امروزی آن تحلیل و بررسی کرده است.نتیجه های به دست آمده از این پژوهش، نشان می دهد تمامی شگردهای طنزساز حدیقه سنایی تیوری بازی ها را تقویت می کند. هم چنین درصد مجموع «بازی های زبانی» 4/67درصد از کل شگردهای طنز حدیقه، بیش تر در حکایت ها (بخش روایی) به ویژه در حکایت های نیمه دوم حدیقه دیده می شود. در مقام بعدی، شگردهای تقویت کننده نظریه برتری (5/8درصد) جای دارد، که درکل حدیقه پراکنده است. درنتیجه می توان گفت، سنایی برای تفهیم بهتر آموزه های عرفانی، اخلاقی و فلسفی خود، به کارکرد بازی و تاثیرگذاری آن آگاه بوده، و از طنز ناشی از آن با اشراف کامل بهره برده است؛ اما اغلب با نگاه برتری جویانه و تنبیهی (آگاهی بخشی)، به تحقیر شخصیت های حکایت ها یا مخاطب پرداخته است، و از میان 53 حکایت و تک بیت ها، تنها 7 حکایت و 6 بیت طنزآمیز (هم سو با نظریه های بازی ها، رهایی و تضاد) کارکرد رسانه ای دارد.
سنایی ، حدیقه ، شگرد طنز ، نظریه بازی ها ، نظریه برتری ، نظریه تضاد
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.