نقش ادوار تجاری در تعیین مقدار ضریب فزاینده سیاست مالی (با تاکید بر مالیات های مستقیم و غیرمستقیم) مطالعه موردی اقتصاد ایران
هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر سیاست مالی بر رشد اقتصادی و برآورد ضریب فزاینده سیاست مالی طی ادوار تجاری است. بدین منظور از داده های فصلی اقتصاد ایران طی دوره زمانی 1372 تا 1397 استفاده شده است. جهت برآورد ضریب فزاینده سیاست مالی از سه روش، 1- مدل های خودرگرسیون برداری مبتنی بر روش بلانچارد و پروتی 2002، 2- روش مبتنی بر رگرسیون معرفی شده توسط هال 2009 و 3- مدل های تعادل عمومی پویای تصادفی استفاده می شود. در مطالعه حاضر از روش دوم و از الگوی چرخشی مارکوف که مبتنی بر روش رگرسیون می باشد، استفاده شده است تا ضریب فزاینده سیاست مالی طی ادوار تجاری محاسبه شود. لذا با تصریح پنج الگوی متفاوت نشان داده شد که مالیات های مستقیم نسبت به مالیات های غیرمستقیم در اثرگذاری بر رشد اقتصادی بهتر عمل می کنند. همچنین در بین سه ابزار سیاست مالی، بزرگ ترین ضریب فزاینده در دوره رکود مربوط به مخارج دولت و در دوره رونق مربوط به مالیات های مستقیم است. از سویی بسته سیاست مالی دولت که حاوی مخارج دولت و مالیات های غیرمستقیم باشد نسبت به بسته ای که حاوی مخارج و مالیات های مستقیم باشد در اثرگذاری بر رشد اقتصادی بهتر عمل می کند.
-
واکاوی تاثیر آموزش اقتصاد بر سواد مالی و تصمیم گیری دانشجویان با نقش تعدیلگری وضعیت اجتماعی-اقتصادی خانواده
عزیزه پاشایی*، محمد حسنی، بهناز مهاجران،
فصلنامه پژوهش و برنامه ریزی در آموزش عالی، زمستان 1402 -
تحلیل تکانه های مالی و نحوه اثرگذاری آن ها بر متغیرهای کلان اقتصادی با استفاده از مدل خودرگرسیون برداری آستانه ای
سوسن اعتمادی نیا، ، خدیجه حسن زاده*
فصلنامه پژوهش های اقتصادی ایران، بهار 1403