تبیین و نقد تعلیم و تربیت پساانسان گرایانه؛ جهان درهم تنیده و عاملیت چندگانه
هدف این مقاله بررسی و نقد تعلیم و تربیت پساانسان گرایانه است. پساانسان گرایی، رویکردی در نقد و ارزیابی انسان گرایی یا اومانیسم می باشد. در این دیدگاه بر نقش عاملی اشیا و فناوریها و حیوانات تاکید زیادی شده است. پساانساگرایان معتقدند انسان، لزوما اشرف مخلوقات نیست و مرکز زدایی از انسان در جهان، منتج به ایجاد جهانی بهتر خواهد شد. در این پژوهش ابتدا با استفاده روش تحلیلی و تبیینی، دیدگاه پساانسان گرایی تحلیل و تبیین شده است. سپس تعلیم و تربیت پساانسان گرایانه مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت به نقد دیدگاه های پساانسان گرایی به ویژه در تعلیم و تربیت پرداحته شده است. این پژوهش پیشنهاد می کند که بهتر است نقش ناخودآگاه انسان نیز به عنوان یک عامل در پساانسان گرایی مورد توجه باشد. پساانسان گرایایی نگاه غیر ابزاری به طبیعت دارد و انسان و طبیعت را با هم می نگرد ولی این دیدگاه، انسان را مانند و هم سطح سایر حیوانات تلقی می کند و در تعلیم و تربیت نیز نقش معلم را هم سطح عوامل دیگر در یادگیری لحاظ می کند و متفکران این رویکرد معتقدند می توان از حیوانات هم چیزهای زیادی آموخت.
-
روش شناسی پژوهش پساانسان گرایی در تعلیم و تربیت
*
فصلنامه روش شناسی علوم انسانی، بهار 1403 -
بررسی آموزش مجازی در شبکه شاد از دیدگاه پساپدیدارشناسی
*، سمانه شفیعی
نشریه پژوهش های تربیتی، بهار و تابستان 1401