بررسی الگوی ساختاری خلاقیت بر اساس هوش ضمنی با میانجیگری تاب آوری دانش آموزان
تربیت و پرورش افراد خلاق، مبتکر و مولد محور هدف های آموزش و پرورش امروز است، بنابراین توجه به عوامل تاثیرگذار بر آن حایز اهمیت است.
هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی ساختاری خلاقیت بر اساس هوش ضمنی با میانجیگری تاب آوری دانش آموزان بود.
طرح پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی به شیوه مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه ی دانش آموزان دختر دوره ی اول متوسطه که در سال 99-98 در شهر تهران بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 438 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و پرسشنامه های خلاقیت عابدی (1372) پرسشنامه هوش ضمنی عبدالفتاح و ییتس (2006) و پرسشنامه تاب آوری کونور و دیویدسون (2003) را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SPSS.24 و AMOS.24 استفاده شد.
نتایج نشان داد که اثر مستقیم هوش ضمنی بر تاب آوری (41/0) و خلاقیت (13/0) دانش آموزان معنادار است و هوش ضمنی بر خلاقیت از طریق تاب آوری نیز تاثیر غیرمستقیم معناداری دارد.
این مطالعه شواهد فعلی را که از پیوند مستقیم باورهای هوش ضمنی و خلاقیت دانش آموزان پشتیبانی می کنند، به روزرسانی می کند و تاثیرات خاصی را که تاب آوری می تواند بر نتایج تاب آوری دانش آموزان داشته باشد، تایید می کند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.