مرگ قصیده (نگاهی به چرایی زوال قصیده مدحی در دوره معاصر با رویکرد دیرینه شناسانه میشل فوکو)
قصیده اولین قالب شعری است که شاعران ایرانی در آن به طبع آزمایی پرداخته اند. علی رغم فراز و فرودها، تا عصر مشروطه این قالب (در کنار غزل و مثنوی) همواره قالبی هنجار و مشروع بوده است؛ تا اینکه با ظهور طلیعه تجدد و انقلاب مشروطیت به ناگاه قصیده و درونمایه اصلی اش، مدح، با انتقادات تندی از سوی روشنفکران و شاعران این دوره چون آقاخان کرمانی، آخوندزاده، تقی رفعت و... مواجه گردید و یکباره به قالبی ناهنجار بدل گردید و رو به زوال نهاد. دلیل چنین تغییر سریعی را باید در تغییر نظام دانایی (اپیستمه) (سنتی و مدرن) جست وجو کرد؛ قصیده تنها در آن نظام دانایی قالب هنجار تلقی می شود که پیش فرض آن نظام سلسله مراتبی (هرمی) باشد. در چنین نظام دانایی ای زبان به دلیل مسیر صعودی اش (از قعر و قاعده هرم به بالای آن) زبانی آرام، موافق و تملق آمیز خواهد بود؛ این گونه زبان کاملا با قالب قصیده و درونمایه اصلی آن (مدح) هماهنگ است، در نتیجه در چنین نظام دانایی ای (سنتی) قصیده قالبی مشروع خواهد بود؛ اما نظام دانایی مدرن که برابری اصلی ترین پیش فرض آن است زبان موافق و تملق گونه را برنمی تابد و به تبع آن قصیده را نیز قالبی مشروع و به هنجار به حساب نمی آورد. به همین دلیل است که در این نظام دانایی (مدرن) قصیده و درونمایه اصلی اش ، مدح، به گزاره ای ناهنجار بدل می شود.
قصیده ، دیرینه شناسی ، نظام دانایی ، پیش فرض ، نظام سلسله مراتبی ، برابری
پرداخت حق اشتراک به معنای پذیرش "شرایط خدمات" پایگاه مگیران از سوی شماست.
اگر عضو مگیران هستید:
اگر مقاله ای از شما در مگیران نمایه شده، برای استفاده از اعتبار اهدایی سامانه نویسندگان با ایمیل منتشرشده ثبت نام کنید. ثبت نام
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.