تاثیر مبانی روش شناختی اثبات گرایی و حکمت متعالیه بر علوم انسانی (مطالعه تطبیقی)
نویسنده:
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی/اصیل (ترویجی)
چکیده:
یکی از مکاتب متداول علم در دنیای مدرن، اثبات گرایی است که مبانی روش شناختی آن، نه تنها در علوم طبیعی و تجربی، بلکه در علوم انسانی نیز تاثیر گذاشته است. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و جمع آوری کتابخانه ای داده ها، پنج مبنای اصلی مکتب اثبات گرایی شامل مبانی هستی شناختی، انسان شناختی، معرفت شناختی، جامعه شناختی و ارزش شناختی، مبتنی بر مبانی حکمت متعالیه نقد می شوند. انحصار هستی در ماده، عدم سازگاری آزادی انسان و ضرورت، عدم تطابق ذهن با عین، واقعیت جامعه و رهایی ارزش ها، از مهم ترین نقدهای حکمت متعالیه به روش شناسی مکتب اثبات گرایی است. مهم ترین یافته پژوهش حاضر این است که اثبات گرایان با انتخاب روش های کمی و منحصر کردن پژوهش بر داده های تجربه محور، در روش شناسی علوم انسانی رویکرد وحدت همگرای روشی دارند؛ در حالی که حکمت متعالیه با توجه به روش کیفی و کمی و عدم انحصار منابع شناخت در علوم تجربی، از تمام ظرفیت روش های عقلی، نقلی و تجربی در علوم انسانی استفاده کرده و رویکرد تنوع همگرای روشی را در علوم انسانی انتخاب کرده است.
کلیدواژگان:
روش شناسی ، اثبات گرایی ، حکمت متعالیه ، علوم انسانی ، پژوهش
زبان:
فارسی
صفحات:
83 تا 104
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p2627509
مقالات دیگری از این نویسنده (گان)
-
پدیدارشناسی کنش زیارت امام رضا (ع)؛ مطالعه موردی در زمستان 1398
یحیی بوذری نژاد*، ، علی حاتم زاده
نشریه فرهنگ رضوی، بهار 1403 -
مناظرات و خطابه های رضوی به مثابه اسلوب مبارزاتی
یحیی بوذری نژاد، حسین ایرانپور*،
نشریه فرهنگ و سیره اهل بیت (ع)، زمستان 1402