تحلیل انواع تعارض علم قاضی با سایر ادله در امور مدنی
در این مقاله پس از معرفی انواع ادله و انواع تعارض در دادرسی، نحوه تعارض علم قاضی با ادله های مختلف در امور مدنی بررسی شده و در هر مورد مشخص گردیده که علم قاضی در چه صورتی توانایی رد آن ادله را دارد. روش کار مروری تحلیلی است. یافته ها نشان دادند هر یک از طرفین دعوا برای اثبات حق خود بایستی دلیلی ارایه نماید تا نظر دادرس را بر ذیحقی خود جلب نماید. و قاضی دادگاه نیز برای آنکه بتواند اختالف را فصل و حکم قضیه را صادر نماید، باید دالیلی را بر مستحق بودن طرفو غیر مستحق بودن طرف دیگر بیابد و این دالیل نیز چه از لحاظ شکلی و از لحاظ ماهوی باید منطبق با مقررات و قوانین موضوعه و شرع باشند. اعتبار ادله قانونی مقید است به اینکه قاضی علم به خلاف آن نداشته باشد، زیرا ارزش و اعتبار ادله اختصاص به فرض جهل و شک دارد و آنچه از ادله حاصل میشود، رفع جهل و تردید است. بنابراین حجیت و اعتبار آن منحصر به مواردی است که علم به خالف آن وجود نداشته باشد. اعتماد قاضی به ادله منوط به عدم علم نسبت به موضوع است؛ زیرا چنانچه قاضی باوجود داشتن علم، برخلاف آن عمل کند و طبق ادله ابرازی حکم نماید از یک دادرسی عادلانه دور و موجب بی اعتمادی افراد به دستگاه قضایی خواهد گردید.