اثربخشی آموزش هنر مبتنی برتدریس مشارکتی، بدیعه پردازی و بارشمغزی بر تربیت هنری دانش آموزان
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش هنر مبتنی بر سه روش تدریس مشارکتی، بدیعهپردازی، و بارش مغزی بر تربیت هنری دانشآموزان پایه هشتم بود که به روش شبهآزمایشی انجام شده است.جامعه آماری شامل همه دانشآموزان پایه هشتم شهرستان رامسر می شوند که از این تعداد 60 نفر به روش تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه تربیت هنری تن تز با پایایی محاسبه شده (088/0) پاسخ دادند.دادههای حاصل از این پژوهش، با استفاده ازآمار توصیفی و استنباطی(تحلیل کوواریانس) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های این پژوهش نشان داد که بین میزان تربیت هنری دانشآموزانی که تحت آموزش هنر مبتنی بر روش تدریس مشارکتی، بدیعهپردازی، و بارشمغزی قرار گرفتهاند، تفاوت معنادار وجود دارد. هر یک از سه روش تدریس، بر مولفههای تربیت هنری نیز تاثیر جداگانه و متفاوت دارند. بدین صورت که روش تدریس مشارکتی، با میانگین (98/2) بیشترین تاثیر را بر تربیت هنری داشته است و روش تدریس بارش مغزی، با میانگین (95/2) و روش تدریس بدیعهپردازی، با میانگین (89/2)هم به ترتیب بر تربیت هنری موثر بودهاند. آموزش هنر مبتنی برتدریس مشارکتی، بدیعه پردازی و بارشمغزی بر تربیت هنری دانشآموزان، در 8 جلسه 90 دقیقهای اجرا شد. همچنین یافته های این پژوهش نشان داد که به حوزه تولید هنری، در برنامه درسی موجود آموزش هنر در دوره راهنمایی (متوسطه اول) تحصیلی پرداخته شده است. در حالی که به حوزههای نقد هنری، تاریخ هنری، زیبایی شناسی، در برنامه درسی موجود آموزش هنر دوره راهنمایی تحصیلی توجه چندانی نشده است.
-
اعتباریابی الگوی مدیریت اکولوژی سازمانی در آموزش و پرورش
علی مهدی یار، سیده خدیجه معافی مدنی*،
فصلنامه علوم روانشناختی، دی 1403 -
ارائه الگوی پرسشگری استراتژیک در راستای توسعه پایدار نظام آموزش عمومی
محمد ادیبان، *، زهره شکیبایی، حسین رحیمی
نشریه رهیافتی نو در مدیریت آموزشی، بهمن و اسفند 1402