سبک شناسی زبانی و ادبی اشعار ژاله (عالمتاج) قائم مقامی
در ادب فارسی، زندگی و شعر سرایندگان زن به دلیل شرایط فرهنگی و شایست و ناشایستهای عرفی، به بی مهری حافظه تاریخ دچار گشته و بتدریج محو و بیرنگ شده است. ژاله (عالمتاج) قایم مقامی از شاعران قرن سیزدهم هجری است که از نظر فکری دارای بنمایه های قابل اعتنایی در حوزه زنان است. هدف این پژوهش، بررسی سبک شناسانه اشعار او در سه سطح زبانی، فکری و ادبی است.
این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با ابزار مطالعه کتابخانه ای انجام شده است.
آنچه از اشعار او (قصاید و قطعات) برمی آید این است که زبان او ساده و به دور از پیچیدگی است، گرچه از نظر واژگانی و نحوی، به سبک خراسانی نزدیک شده است و کلمات عربی ثقیل و فارسی کهن در آن اندک نیست. از سویی دیگر تعبیرات و کنایات امروزی و کلماتی مانند سماور، چرخ زینگر، سیگار، تلگراف، لوله، و چشمک نیز در اشعار او دیده میشود. تشبیه بلیغ در میان صنایع بیانی و جناس در میان صنایع بدیعی در صدر فنون بلاغی شعر او قرار میگیرند. او شعر خویش را در خدمت بیان عقایدش قرار داده است و دغدغه اصلی او مشکلات زنان است. همچنین ژاله به موضوعاتی مانند کودک همسری، تعدد زوجات، فرزندآوری و حتی ازدواج، نگاه مثبتی ندارد و نظرات متفاوت خود را در این زمینه با بی پروایی بیان میکند.
ژاله، که از شاعران دوران مشروطه به شمار می آید، بجریت اولین زنی است که درباره حقوق زنان با جسارت و استواری سخن رانده است. متاسفانه از اشعار او جز 917 بیت در دست نیست و او اقدام به شعرسوزی کرده است؛ بنابراین داوری درباره کلام او نمیتواند کامل و واقعی باشد. با وجود این زبانی استوار و کهن که گاه به محاوره نزدیک میشود؛ سطح بلاغی متوسط و دغدغه مندی او در باب مسایل زنان و زنانه بودن شعر او، چهار ویژگی اصلی شعر اوست.