تنافی شرط عدم فرزندآوری با قواعد فقهی، اصولی و عقلی
نویسنده:
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی/اصیل (بدون رتبه معتبر)
چکیده:
گرچه شرط عدم فرزند آوری ضمن عقد نکاح با توجه به معنای شرط که حاکی از الزام و التزام است، صحیح به نظر می آید، اما اگر به صورت مطلق آورده شود، شرطی باطل است. قایلیت بر اطلاق شرط مبنی بر بطلان به جهات متعددی همچون تنافی با اهداف خردمندانه زایش و تولید نسل و نسب اصیل اسلامی، تحدید نسل مسلمین، تهدید حیات طیبه اسلام و حفظ نظام و اقتدار آن که خلاف موازین شرعی است و نیز اینکه ترک دایمی آن (ترک حلال) به عنوان ضرورت ملی، مذهبی و اجتماعی، مطلوب فرد و جامعه نیست. در حال حاضر تکثیر نسل اصیل (فرزند صالح) از منظر فقه اسلامی مانند طاعت و عبادت الهی، امری واجب است. ضمن اینکه امری مطلوب، اهم و راجح محسوب می شود. قواعد فقهی، اصولی و عقلی به طور اعم، اصول و ضوابط کلی شرعی و قانونی جاری در ابواب مختلف فقه می باشند که برای بیان احکام مورد استفاده قرار می گیرند. در عین حال سیاست کلی کنترل جمعیت با قواعد فقهی، عقلی و اصولی و همچنین قانون اساسی مبنی بر تحدید نسل و نسب مسلمین که زمینه ساز بحران های متعدد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، اخلاقی، اعتقادی، علمی، نظامی و امنیتی در سطح کلان است، و فراهم کننده تسلط و غلبه باطل بر جامعه مسلمین می باشد، که با قواعد نفی سبیل و علو اسلام، منافات و مباینت دارد. ضمن این که حفظ نظام و حاکمیت اسلام و مصالح عمومی به استناد نصوص شرعی و قاعده مصلحت به موجب حکم حکومتی، تکلیف همگانی است و بر مصالح فردی مقدم است. مقاله حاضر، به روش توصیفی- تحلیلی، نوشته شده است و اهم نتایج پژوهش، عبارتند از: جواز شرط ضمن عقد، بطلان اطلاق شرط عدم فرزندآوری، تقدم مصالح عمومی بر مصالح فردی. گسترش ارزشهای اسلامی در رابطه با ازدواج و بالا بردن سطح آگاهی مردم، آشنایی جوانان با فرامین الهی در رابطه با فرزندآوری، منجر به تمایل بیشتر جوانان به ازدواج و فرزندآوری خواهد شد.
کلیدواژگان:
زبان:
فارسی
صفحات:
28 تا 40
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p2636481