پویش ژنوم و post GWAS در برخی صفات تولیدمثلی در تلیسه های هلشتاین ایران
بهبود صفات تولیدمثلی علاوه بر تاثیری که بر روی تولید مثل گله دارند، می توانند بر هزینه های درمان و دامپزشکی، رفاه حیوان و از همه مهم تر بر سود آوری موثر باشند. در حالی که امروزه مشکلات تولیدمثلی از جمله دلایل اصلی عدم سود آوری در گله های گاو شیری می باشد. هدف از انجام این مطالعه پویش کل ژنوم (GWAS) صفات سن اولین تلقیح (AFS) و سن اولین زایش (AFC) و تعداد تلقیح به ازای آبستنی درتلیسه ها هلشتاین بود، که به منظور انجام این مطالعه از رکورد 150 راس تلیسه که بین سال های 1392-1390 متولد شده بودند بر اساس ارزش اصلاحی تولید شیر استفاده شد. نتایج نشان داد برای صفت سن اولین تلقیح 5 SNP معنی دار بود (pValue<0.04) که به ترتیب در مناطقBTA3 (2), BTA5 (2), BTA15(2) BTA21,BTA23,BTA28 و BTA30 مشاهده شد. برای صفت سن اولین زایش تعداد 10SNP همبستگی بالایی (pValue<0.04) داشته، که به ترتیب در مناطق BTA3 (2), BTA5 (2), BTA15 (2) BTA21, BTA23, BTA28 و BTA30 مشاهده شد و 11SNP برای صفت تعداد تلقیح به ازای آبستنی همبستگی بالایی (pValue<0.04) داشته و توانستند بالاتر از خط آستانه معنی داری قرار بگیرند که در BTA11، BTA8، BTA28، BTA6 (5)، BTA13، BTA18 و BTA14 واقع شده بودند. QTLهای شناسایی شده در حواشی SNPهای معنی دار،با صفت وزن بدن؛ سخت زایی، اندازه وزن گوساله و سن بلوغ تلیسه در ارتباط بود. در نهایت QTLهای شناسایی در حواشی SNPهای معنی دار تایید کننده این واقعیت است که سن اولین تلقیح و سن اولین زایش می تواند بر صفات تولیدی، تولید مثلی، طول عمر و در نهایت بر سودآوری گله موثر باشد در این شرایط می توان گفت مدیریت گله نقش به سزایی در پیشبرد اهداف اصلاحی دارد.