اردشیر نجاتی جوارمی
-
هدف از انجام این تحقیق شناسایی نشانگرهای تک نوکلئوتیدی موثر بر برخی صفات تولیدمثلی در گاوهای شیری هلشتاین ابران است. برای این منظور از نمونه مو 150 راس گاو که بین سال های 1390-1392 در یکی از گاوداری های شرکت فردوس پارس متولد شده بودند، جهت تعیین ژنوتیپ با تراشه حاوی SNP 30108 استفاده شد. بعد از انجام مراحل کنترل کیفیت داده ها با استفاده از روش تجزیه واریانس حداقل مربعات با استفاده از رویه GLM، آنالیز GWAS انجام گردید. نتایج آنالیز نشان داد 2 تغییر تک نوکلئوتیدی با صفت فاصله زایش تا آبستنی و 12 تغییر تک نوکلئوتیدی با صفت فاصله بین اولین و آخرین تلقیح ارتباط معنی داری (pValue<0.04) داشتند، در صفت روزهای باز 11 و برای صفت تعداد تلقیح به ازای آبستنی نیز 5 تغییر تک نوکلئوتیدی معنی دار (pValue<0.04) وجود داشت. بررسی ها بعد از مکان یابی ژنها تعدادیQTL و ژن های مختلفی را شناسایی کرد که بر صفات مورد بررسی اثرگذار یا کنترل کننده بودند. از جمله این ژن ها می توان به ژن NUF2 در کروموزوم 3 که بر تکامل سلول تخم، ژن ANAPC1 در کروموزوم 11 که بر جنبانی اسپرم، ژن PITX2 در کروموزوم 6 که بر تولید شیر، ژن ELOVL6 در کروموزوم 6 که بر افزایش وزن بدن، موثر است اشاره نمود. به طور کلی می توان نتیجه گرفت که کروموزوم 3، 6 و 11 دارای تغییرات تک نوکلئوتیدی هستند که در ارتباط قوی تری با صفات تولیدمثلی بوده و در حاشیه همین تغییرات تک نوکلئوتیدی، QTL و ژن هایی یافت شد که مرتبط با صفات تولید مثلی بوده اند.کلید واژگان: روزهای باز, فاصله زایش تا اولین تلقیح, فاصله اولین و آخرین تلقیحThe aim of this study was to identify Single Nucleotide Polymorphism (SNP) associated with selected reproductive traits in Holstein dairy cattle. The interval between calving and the first insemination, days open, the interval between the first and last insemination, and the number of inseminations per pregnancy were analyzed. For this purpose, the hair samples of 150 cattle, born between 2012-2014 in one of the cattle farms of Ferdous Pars company, were used for genotyping based on 30108 SNPs chip. The data were analyzed using the least square variance analysis method using the GLM. GWAS analysis was performed after controlling the quality of the data. The results identified that 2 and 12 SNPs had a significant correlation with calving to insemination interval and interval between first to last insemination traits(p<0.04), respectively. In addition, 11 SNPs and 5 SNPs showed significant correlation for days open and the number of insemination per conception traits (p<0.04), respectively. In the Post-GWAS stage, some Quantitative Trait Loci (QTL) and various genes were identified that affected or controlled the trait. Out of the related NUF2 gene on chromosome 3 affects the development of the oocyte, ANAPC1 gene on chromosome 11, which affects sperm motility, PITX2 gene in chromosome 6, affects milk production and ELOVL6 gene on chromosome 6 affects body weight. In general, it can be concluded that chromosomes 3, 6 and 11 have SNPs that are more strongly related to reproductive traits.Keywords: Days Open, Day To First Insemination, Interval From First To Last Insemination
-
ارزیابی ژنومی نتاج آمیخته به دلیل محدودیت دسترسی به شجره، ژنوتیپ و عملکرد آن ها، معمولا بر اساس اطلاعات جمعیت های خالص والدینی با هدف بهبود عملکرد نتاج آمیخته انجام می گیرد. به کارگیری ارزیابی ژنومی تک مرحله ای (ssGBLUP) علی رغم استفاده همزمان از اطلاعات حیوانات تعیین ژنوتیپ شده و فاقد ژنوتیپ برای افزایش توانایی پیش بینی، به دلیل عدم سازگاری ماتریس های خویشاوندی ژنومی و شجره ای، ممکن است موجب پراکندگی بیشتر و اریب رو به بالا ارزش اصلاحی پیش بینی شده نسبت به روش BLUP شود. لذا در این مطالعه توانایی پیش بینی ارزش اصلاحی ژنومی افراد آمیخته بر اساس اطلاعات شبیه سازی شده جمعیت های خالص والدینی و نتاج آمیخته با استفاده از روش ssGBLUP با در نظر گرفتن نسبتهای مختلف واریانس پلی ژنی باقیمانده بررسی شده است. بر اساس نتیجه این پژوهش استفاده از نسبتهای مختلف واریانس پلی ژنی باقیمانده (β) در ترکیب ماتریس خویشاوندی ژنومی و شجره ای، تاثیر قابل ملاحظه ای بر صحت، اریب، پراکندگی پیش بینی ارزش اصلاحی ژنومی افراد آمیخته ندارد. بعلاوه در امتزاج ماتریس های خویشاوندی ژنومی و خویشاوندی شجره ای، نسبتهای مختلف واریانس پلی ژنی باقیمانده(β) در مدت زمان رسیدن به نقطه همگرایی اثری نداشت. بنابراین برای سادگی بیشتر مدل، استفاده از حالت پیش فرض β (معادل 05/0) در تشکیل معکوس ماتریس خویشاوندی قابل توصیه می باشد.
کلید واژگان: آمیخته گری, ارزیابی ژنومی تک مرحله ای, توانایی پیش بینی, شبیه سازیGenomic evaluation of crossbred progeny due to their limited pedigree and lack of genotyping and performance accessibility is inevitably based on the information from purebred parental populations to increase crossbred performance. Despite the fact that single-step genomic evaluation (ssGBLUP) method can use information from both genotyped and non-genotyped animals simultaneously, leading to more accurate genomic estimated breeding values, but due to the incompatibility of the genomic and pedigree relationship matrices, it might lead to dispersion (inflation/deflation) and bias in the estimated breeding values higher than that with the BLUP method. Therefore, in this study, the prediction ability of the genomic breeding value of crossbred progeny was investigated based on the ssGBLUP method and simulation data of the purebred parents and crossbred population, considering the different scaling factor of residual polygenic variance. Based on the results of this study, the use of different ratio of residual polygenic (β) variance to incorporate the genomic and pedigree relationship matrices did not considerably affect the accuracy, bias and dispersion of the predicted genomic breeding values in crossbred progeny. In addition, the effect of proportion of residual polygenic variance (β) in blending the genomic and pedigree relationship matrices does not significantly affect the convergence point. Therefore, to simplify the model, the default value of β (0.05) might be used in the inverse of the relationship matrix.
Keywords: Crossbreeding, Single Step Genomic Evaluation, Prediction Ability, Simulation -
بهبود صفات تولیدمثلی علاوه بر تاثیری که بر روی تولید مثل گله دارند، می توانند بر هزینه های درمان و دامپزشکی، رفاه حیوان و از همه مهم تر بر سود آوری موثر باشند. در حالی که امروزه مشکلات تولیدمثلی از جمله دلایل اصلی عدم سود آوری در گله های گاو شیری می باشد. هدف از انجام این مطالعه پویش کل ژنوم (GWAS) صفات سن اولین تلقیح (AFS) و سن اولین زایش (AFC) و تعداد تلقیح به ازای آبستنی درتلیسه ها هلشتاین بود، که به منظور انجام این مطالعه از رکورد 150 راس تلیسه که بین سال های 1392-1390 متولد شده بودند بر اساس ارزش اصلاحی تولید شیر استفاده شد. نتایج نشان داد برای صفت سن اولین تلقیح 5 SNP معنی دار بود (pValue<0.04) که به ترتیب در مناطقBTA3 (2), BTA5 (2), BTA15(2) BTA21,BTA23,BTA28 و BTA30 مشاهده شد. برای صفت سن اولین زایش تعداد 10SNP همبستگی بالایی (pValue<0.04) داشته، که به ترتیب در مناطق BTA3 (2), BTA5 (2), BTA15 (2) BTA21, BTA23, BTA28 و BTA30 مشاهده شد و 11SNP برای صفت تعداد تلقیح به ازای آبستنی همبستگی بالایی (pValue<0.04) داشته و توانستند بالاتر از خط آستانه معنی داری قرار بگیرند که در BTA11، BTA8، BTA28، BTA6 (5)، BTA13، BTA18 و BTA14 واقع شده بودند. QTLهای شناسایی شده در حواشی SNPهای معنی دار،با صفت وزن بدن؛ سخت زایی، اندازه وزن گوساله و سن بلوغ تلیسه در ارتباط بود. در نهایت QTLهای شناسایی در حواشی SNPهای معنی دار تایید کننده این واقعیت است که سن اولین تلقیح و سن اولین زایش می تواند بر صفات تولیدی، تولید مثلی، طول عمر و در نهایت بر سودآوری گله موثر باشد در این شرایط می توان گفت مدیریت گله نقش به سزایی در پیشبرد اهداف اصلاحی دارد.
کلید واژگان: تعداد تلقیح به ازای آبستنی, تولیدمثل, سن اولین تلقیح, سن اولین زایش و GWASJournal of Genetics, Volume:18 Issue: 4, 2024, PP 389 -395Improvement of reproductive traits, in addition to the effect on herd reproduction, can be effect on treatment and veterinary costs, animal welfare, and most importantly, profitability. While today, reproduction problems are one of the main reasons for the lack of profitability in dairy cattle herds. The purposes of this study was to Genome Wide association study (GWAS) of Age at First Insemination (AFI) and Age at First Calving (AFC) traits and the Number of Inseminations per Conception (NIPC) in Holstein heifers.In order to conduct this study, the record of 150 heifers born between 1390-1392 was used based on the breeding value of milk production. The results showed that 5 SNPs were significanteffect on age at first insemination (pValue<0.04). which was observed in BTA3(2), BTA5(2), BTA15(2), BTA21, BTA23, BTA28 and BTA30 regions respectively. For the age at first calving, 10 SNPs has a high correlation (pValue<0.04) which was located on BTA3(2), BTA5(2), BTA15(2), BTA21, BTA23, BTA28 and BTA30 regions respectively. 11 SNPs had a high correlation (pValue<0.04) for the Number of Inseminations per Conception and were able to be above the significant threshold line, which were located in BTA11, BTA8, BTA28, BTA6(5), BTA13, BTA18 and BTA14. QTLs identified in the margins of significant SNPs, with body weight trait; calving difficulty, calf weight and heifer maturity age were related. Finally, the QTLs identified in the margins of significant SNPs confirm the fact that the age of the first insemination and the age of the first calving can be effective on production traits, reproduction, longevity and finally on the profitability of the herd. In this situation, it can be said that herd management has a significant role in advancing breeding goals.
Keywords: Age at First insemination, Age at First Calving, GWAS, Number of Services per Conceptions, Reproduction -
این مطالعه با هدف بررسی مقایسه ای خصوصیات ریخت شناسی ماهیان مولد کپور معمولی وحشی (دریایی) و پرورشی انجام شد. به این منظور، در مجموع 70 نمونه ماهی که شامل 25 نمونه ماهی کپور معمولی وحشی از از صیدگاه بندر ترکمن و 45 نمونه ماهی کپور معمولی پرورشی از مرکز تکثیر سیلورکارپ (خوشحال) در استان گیلان، جمع آوری شدند. داده های ریخت سنجی با استفاده از فرمول Elliottاستاندارد شدند و سپس از آزمون های تجزیه به مولفه های اصلی (PCA)و آنالیز تابع متمایزکننده (DFA) استفاده شد. جهت بررسی معنی داری تفاوت بین صفات در دو جمعیت نیز از آزمون t استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد دو جمعیت ماهیان مولد وحشی و پرورشی با استفاده از PCA به طور کامل از یکدیگر تفکیک می شوند و بر اساس آنالیزDFA، افراد با صحت بالا (98%) به گروه های جمعیتی خود اختصاص پیدا می کنند. از بین 33 فاصله تراس آنالیز شده، 16 فاصله تفاوت معنی داری را در بین دو جمعیت مورد مطالعه نشان دادند(P<0.05). نتایج این تحقیق نشان داد که جمعیت های مورد مطالعه را می توان با اختلاف ریخت شناسی به خصوص در طول باله پشتی، طول باله سینه ای، طول باله شکمی، طول باله مخرجی، عرض باله پشتی، عرض بدن و عرض ساقه دمی، فاصله بین باله سینه ای و شکمی، طول پیش باله پشتی و طول پیش باله مخرجی از هم متمایز کرد. در مجموع نتایج نشان داد که از نظر خصوصیات ریخت شناسی، جمعیت ماهی کپور معمولی وحشی (دریایی) و پرورشی به طور معنی داری از همدیگر متمایز شده اند.
کلید واژگان: ماهیان مولد کپور, ماهی کپور معمولی پرورشی, ماهی کپور معمولی وحشی, سیستم تراس, ریخت سنجی مقایسه ایThis study was conducted to compare the morphological characteristics of wild and farmed common carp. In total 70 samples of common carp, including 25 samples of wild from Torkaman port and 45 samples of farmed common carp from Silver carp center in Gilan province were collected. Morphometric results were standardized using Elliott formula, and then principal component analysis (PCA) and discriminant function analysis (DFA) were used. Independent t-test was used to evaluate the significance of traits between these two populations. The results of this study revealed that the two populations of wild and farmed common craps were completely separated from each other, using PCA and individuals were assigned to their true population with high accuracy (98%) based on DFA. Among the 33 truss distances that were analyzed, 16 distances showed a significant difference between two populations (p<0.05). The results showed that the studied populations can be distinguished by many morphological differences, especially by dorsal fin length, pectoral fin length, pelvic fin length, anal fin length, dorsal fin width, body width, tail stem width, distance between pectoral and pelvic fin, distance from mouth to dorsal fin and the distance from the mouth to the anal fin. Overall, the results showed that the population of wild carp was significantly different from the population of farmed common carp from the morphological point of view.
Keywords: Breeder’s common carp, Farmed common carp, Wild common carp, Truss network system, Comparative morphometric -
ویژگی های ریخت شناسی ماهیان از جمله وجود تنوع فنوتیپی در الگوی فلس، باله مخرجی و شکل ستون فقرات نقش مهمی در قابلیت زنده مانی و ارزش اقتصادی آنها دارد. هدف از تحقیق حاضر، بررسی الگوی فلس و بدشکلی در ماهیان کپور معمولی دریای خزر و ماهیان مولد کپور معمولی پرورشی در مراکز تکثیر ایران است. به این منظور، در مجموع 219 نمونه شامل 40 ماهی وحشی و 179 ماهی پرورشی (از مرکز تکثیر سیلور کارپ در استان گیلان، مرکز تکثیر تعاونی 12 استان گیلان و مرکز تکثیر شهید ملکی استان خوزستان) جمع آوری گردید. از تمام نمونه های ماهی کپور پرورشی و وحشی عکس برداری شد و سایر ویژگی های ریخت شناسی آنها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل حاکی از وجود تنوع در الگوی فلس در ماهیان پرورشی بود. در کل نمونه ها، سه الگوی فلسی متفاوت شامل فلس کامل (Normal)، فلس های درشت در امتداد خط جانبی بدن (Line) و تعداد اندکی فلس درشت (Mirror) مشاهده شد. علاوه بر این در یک نمونه ماهی کپور وحشی بدشکلی ستون فقرات و در یک نمونه ماهی پرورشی عدم وجود باله مخرجی مشاهده گردید. یک الگوی فلس کامل ولی نامنظم نیز در بین ماهیان کپور پرورشی وجود داشت. نتایج تحقیق حاضر که برای نخستین بار در ایران به بررسی تنوع احتمالی در الگوی فلس و انواع بدشکلی ظاهری ماهیان کپور معمولی وحشی و پرورشی ایران می-پردازد می تواند اطلاعات ارزشمندی جهت انجام تحقیقات بعدی در زمینه شناسایی مولکولی اساس ژنتیکی تنوع مشاهده شده در ماهیان کپور فراهم آورد.
کلید واژگان: ماهی کپور معمولی, تنوع فنوتیپی, فقدان باله مخرجی, ناهنجاری های ظاهریMorphological characteristics of fish, including phenotypic diversity in scale pattern, anal fin, and spine shape, play an important role in their viability and economic value. The aim of this study was to investigate the scale patterns and deformities in wild common carp (Cyprinus carpio) and breeder’s common carp (Cyprinus carpio) of Iranian hatchery centers. In total, 219 samples including 40 wild and 179 farmed common carp (From Silver Carp center in Guilan Province, Cooperative center of 12 in Guilan Province, Shahid Maleki Center in Khuzestan Province) were collected. All farmed and wild Common carp samples were photographed and their other morphological characteristics were examined. The results of this study show different scale patterns in farmed common craps. We observed three different scale patterns in farmed common carp including full scales (Normal), large scales along the lateral line of the body (Line) and a small number of large scales (Mirror). Furthermore, we found a wild common carp with spinal deformation and one farmed common carp missing anal fin. We also found a different scale pattern in farmed common carp that was covered with a disordered full scale. In general, the results of the present research which examines the possible variation in the scale pattern and types of deformities in the appearance of wild and farmed common carp for the first time in Iran, can provide valuable information for further researches in the field of molecular identification of the genetic basis of the variation observed in Common carp.
Keywords: Common carp, Phenotypic diversity, Missing anal fin, Deformities -
در این مطالعه با استفاده از فناوری RNA-seq اثر تنظیمی سیس و ترانس ژن های غیر کد شونده بلند (lncRNA) در بیان ژن ها در ماهیان آلوده به ویروس سپتی سمی هموراژیک خونریزی دهنده (VHS) مورد بررسی قرار گرفت. در پایان دوره آزمایشی (روز سی و پنجم)، RNA کل از بافت طحال (گروه تیمار شده با ویروس) و سرم فیزیولوژی (گروه شاهد) و برای آماده سازی کتابخانه برای mRNA-seq، مورد استفاده قرار گرفت. نتایج آنالیز RNA-seq، نشان داد که تعداد 63 ژن lncRNA دارای بیان افتراقی بوده است که با 92 ژن کد شونده به صوت سیس در محدوده 20 هزار باز بالا دست و پایین دست ژن های مورد نظر ارتباط داشتند. از میان جفت ژن های کد شونده و lncRNA، آنهایی که همبستگی بیانی بیشتر از مثبت 90 درصد و کمتر از منفی 90 درصد داشتند به ترتیب به عنوان جفت ژن های با بیان هم راستا و غیر هم راستا مورد ارزیابی قرار گرفتند. ژن های کد شونده Interlukin10،BHLHE41، RBP47، gastrotropin، synaptopodin، OX2 و SMC2 با 8 و 13 ژن lncRNA به ترتیب دارای ارتباط سیس و ترانس بودند. ژن های Interlukin10، gastrotropin، synaptopodin، OX2، SMC2 و دو ژن RBP47 و BHLHE41 به ترتیب در گروه تیمار ویروسی و گروه شاهد بیان بالاتری نشان دادند. تجزیه و تحلیل هستی شناسی ژن ها نشان دهنده فعالیت ژن های سایتوکینی از جمله ژن اینترلوکین 10 بود که در پاسخ های التهابی در سیستم ایمنی نقش مهمی دارد.
کلید واژگان: ماهی قزل آلای رنگین کمان, ویروسVHS, RNAseq, lncRNA, سیس و ترانسIn this study the cis and trans regulatory effect of long non-coding genes (lncRNA) on the expression of genes in fish infected by Viral hemorrhagic septicemia virus (VHS) was investigated using RNA-seq technology. At the end of experimental period (the thirty fifth day), total RNA was extracted from spleen tissue (group treated with virus) and physiological serum (control group) was used to prepare the library for RNA-seq. After library preparation, sequencing was carried out by Illumina High Seq 2500 platform. The results of RNA-seq analysis showed that 63 lncRNA genes had differential expression that were associated with 92 cis coding genes in the range of 20k up and downstream sites of the target genes. Among the pairs of coding and non-coding genes, those with both more than 90% and less than 90% expression correlations were considered as positive and negative co-expression genes, respectively. The coding genes such as Interlukin10, BHLHE41, RBP47, gastrotropin, synaptopodin, OX2, and SMC2 were associated with cis and trans with 8 and 13 lncRNA genes, respectively. Interlukin10, gastrotropin, synaptopodin, OX2, and SMC2 genes had higher expression in the virus-treated group. The two genes RBP47 and BHLHE41 were more expressed in the control group. Gene ontology analysis showed the activity of cytokine genes, including interleukin 10 gene, which plays an important role in inflammatory responses in the immune system.
Keywords: Rainbow trout fish, VHS virus, RNA-seq, lncRNA, Cis, trans -
با توجه به آنکه در سال های اخیر جمعیت گاو سیستانی بنا به دلایل متعدد کاهش یافته است، لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی علل و عوامل کاهش جمعیت این نژاد و راهکارهای افزایش جمعیت و احیای مجدد آن به انجام رسید. به این منظور با استفاده از روش دلفی پرسش نامه ای تهیه شد که در آن 21 دلیل کاهش جمعیت و 18 راهکار افزایش جمعیت گاوهای سیستانی از منظر 190 نفر از پرورش دهندگان و کارشناسان مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات جمع آوری شده پس از ویرایش با استفاده از نرم افزار Minitab مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. همچنین با استفاده از آزمون ناپارامتری کروسکال-والیس پاسخ های دو گروه کارشناسان و بهره برداران با یکدیگر مقایسه شد. از نظر پرورش دهندگان، خشکسالی در سه دهه اخیر مهمترین عامل کاهش جمعیت گاو سیستانی است و از نظر هر دو گروه کم اهمیت ترین عامل موثر بر کاهش جمعیت، غیر اقتصادی بودن پرورش گاو سیستانی است. از نظر هر دو گروه، عوامل اقلیمی دارای بیشترین اهمیت در کاهش جمعیت گاو سیستانی هستند و تقریبا هیچ اختلاف نظری در این خصوص بین دو گروه مشاهده نشد (05/0 > P). از نظر پرورش دهندگان، حمایت اقتصادی از پرورش-دهندگان، مهمترین راهکار برای افزایش جمعیت گاو سیستانی است، در حالی که کارشناسان معتقدند مهمترین راهکار احیای تالاب هامون است. به طورکلی نتایج این مطالعه نشان داد که با توجه به اقلیم متغیر و ناسازگار دشت سیستان، توجه به مسایل اقتصادی و حمایت از پرورش دهندگان می تواند تاحد زیادی مشکلات ناشی از شرایط نامساعد اقلیمی را در احیای مجدد جمعیت گاوسیستانی در منطقه جبران نماید.
کلید واژگان: انقراض, ذخیره ژنتیکی, گاو سیستانی, دشت سیستانReducing the population size of Sistani cattle due to the multi various reasons during the last years, was the motivation of the current study. Therefore, the aim of this study was to investigate the factors of population decline and strategies to increase the population and revive this breed. For this purpose, a questionnaire was developed using the Delphi method. Questionnaire was included 21 reasons and 18 strategies related to the situation of Sistani cattle population. Based on the breeders’ insight, drought in the Sistan region during last three decades was considered as the most important factor in reducing the population of Sistani cattle, and for both groups, the least important factor affecting population decline is the uneconomic importance of Sistani cattle (P < 0.05). Both groups were agreed that climatic factors are the most important in reducing the population of Sistani cattle and almost no differences in this regard were observed between the two groups (P > 0.05). From the breeders' point of view, economic support for Sistani cattle breeders is the most important way to support the Sistani cattle population, while experts believe that the most important way is to rehabilitate Hamoun Wetland. In general, the results of this study showed that due to the changing and varying climate of Sistan region, attention to economic issues and support for breeders can largely compensate for the problems caused by unfavorable climatic conditions in the rehabilitation of Sistani cattle population.
Keywords: extinction, Genetic Resource, Sistani cattle, Sistan plain -
گونه بومی ماهی آزاد دریای خزر ( Kessler,1877Salmo trutta caspius,) به دلیل کیفیت گوشت، بازار پسندی و قیمت فروش، یکی از کاندیدهای مهم گونه مهم جهت معرفی به صنعت آبزی پروری کشور ایران است. در معرفی یک گونه جدید به صنعت آبزی پروری لازم است مراحل اهلی سازی علمی آن به طور کامل طی شود. مزیت اهلی سازی، کنترل هزینه هاست و باید عوامل زیستی و غیر زیستی گونه ، عوامل تاثیر گذار محیطی ، جنبه های اجتماعی-اقتصادی این فعالیت و موضوع تداخل ژنتیک و محیط در برنامه اصلاح نژاد که آخرین مرحله اهلی شدن است، در نظر گرفته شود. بررسی سابقه فعالیت 43 مزرعه تکثیر و پرورش ماهی آزاد دریای خزر نشان داد، بزرگترین چالش عدم پایداری این فعالیت است. برای انجام این تحقیق در دو مرحله پرسشنامه تنظیم شد. در پرسشنامه اول، از 16 نفر از متخصصان و افراد صاحب تجربه خواسته شد مهم ترین عوامل محیطی ومدیریتی موثر بر پایداری فعالیت تکثیر و پرورش ماهی آزاد دریای خزر و برنامه اصلاح نژاد را تعیین نمایند که در جمع بندی این پرسشنامه ، متخصصان شیلاتی دوازده عامل مهم را تعیین و امتیاز بندی کردند. عامل دمای آب با 13/15درصد بالاترین و دبی آب با 7/30 درصدکم ترین امتیاز را کسب نمودند. سپس پرسشنامه دوم تحقیق شامل مشخصات مزرعه بر اساس نتایج پرسشنامه یک تهیه و به 43 مزرعه ارسال شد. نهایتا 23پرسشنامه تکمیل شده از مراکز دریافت شد. برای ارزیابی علمی ، آزمون های آماری " تحلیل واریانس چند متغیره" و آزمون های تحلیل چند متغیره اثر پیلا، لامبدای ویلکز یا آماره U ، اثر هتلینگ، معیار بزرگترین ریشه ری و آزمون" مقید هلمرت" با کمک نرم افزار spss. 16 صورت گرفت. نتایج آماری آزمون های تحلیل چند متغیره نشان داد که اثرات متقابل 12متغیر مورد نظر از لحاظ آماری معنی دار بوده است و به عبارت دیگر بردارهای میانگین های گروه ها با هم تفاوت معنی دار آماری دارند و استفاده از این مدل تحلیل صحیح می باشد (0/01>p). نتایج آزمون های آماری " تحلیل واریانس چند متغیره، نشان داد، بین تمام متغیرهای وابسته با سابقه فعالیت رابطه متقابل معنی دار آماری وجود داشت، به جز دبی آب و وزن بچه ماهی در ابتدای شروع پرورش (0/01<p). همچنین عوامل حداقل دمای آب و سیستم هواهی اثر اصلی معنی دار بر سابقه فعالیت داشتند (0/01>p). نتایج آزمون مقایسه مقید هلمرت، نشان داد، بین مزارع با سابقه فعالیت چهار سال در متغیر حداقل دمای آب با سایر گروه ها از لحاظ سابقه فعالیت تفاوت معنی دار آماری وجود داشت (0/01>p). نتایج این مطالعه قابل استفاده برای برنامه ریزان آبزی پروری جهت انتخاب شرایط محیطی و مدیریتی مناسب به منظور تولید پایدار این فعالیت می باشد.
کلید واژگان: ماهی آزاد دریای خزر, آبزی پروری, عوامل محیطی, عوامل مدیریتی, سابقه ی فعالیتThe native species of Caspian brown trout (Salmo trutta caspius, Kessler1877) is an important candidate for introducing to the aquaculture industry because of carcass quality and marketing in Iran. In introducing any species, it is necessary to complete the domestication stages. The most important advantages of domestication are controlling the costs and the biological and non-biological factors include environmental and social aspects in order to economize this activity and interaction between genetics and environment in breeding program, must be considered. A survey of the activity duration of the 43 Caspian brown trout farms showed the biggest challenge is the lack of sustainability. For this research, two questionnaires were designed. In first questionnaire, 16 professionals and experienced people were asked to determine the most important environmental and management factors affecting on the sustainability of this activity who completed the list and rated each of the factors. Water temperature factor with 13.15% and water debi with 7.03% obtained highest and lowest scores. Then second questionnaire was prepared including farm characteristics based on the first questionnaire results and was sent to 43 farms. Finally, 26 completed forms were received from the farmers. For scientific evaluation of the results, the variance multivariate analysis, Pillai,s Trace, LambadaWilk,s, Hotelling,s Trace, Roy,s largest root and Helmert Contrast tests were performed using spss16 software. The result showed, there was significant reciprocal correlation (p<0.01) between all groups of dependent variables, except for water debi and the weight of fry at the beginning of aquaculture (p>0.01), Also minimum temperature and aeriation system factors had significant main effect on activity duration (p<0.01). In the Helmert Contrast comparison statistic, there was significant correlation between 4 years of experiences group and rest groups for minimum temperature factor (p<0.01). The results of this study can be used by aquaculture planners to select appropriate environmental and management conditions for sustainable production of this activity.
Keywords: Caspian brown trout, Aquaculture, Environmental factors, Management factors, Duration -
در سطح جهانی 60-50 % متان از بخش کشاورزی تولید می شود که بویژه حیوانات نشخوارکننده در این میان نقش کلیدی دارند. در این میان متان نقش بسیار قوی در گرم شدن جهان دارد به طوری که توانایی این گاز در گرم کردن کره زمین 25 برابر دی اکسید کربن می باشد و بعد از گاز دی اکسید کربن، متان دومین گاز گلخانه ای از لحاظ مقدار می باشد. هدف از تحقیق حاضر پویش کل ژنومی برای شناسایی نواحی ژنومی موثر بر متان پیش بینی شده براساس غلظت اسیدهای چرب فرار مایع شکمبه در گاو هلشتاین ایران بود. در این راستا مو و مایع شکمبه (از طریق لوله مری) از 150 راس حیوان بر اساس روش ارزش های اصلاحی صفت تولید شیر دوطرفه نمونه گیری شد. بعد از اندازه گیری غلظت اسیدهای چرب فرار مایع شکمبه، انتشار متان به ازای هر حیوان با استفاده از این اسیدها اندازه گیری شد. DNA حیوانات با GGP-LD v4 SNP panel (حاوی SNPs30٬108) ژنوتایپ شدند. در این مطالعه SNPs14 معنی دار مرتبط با صفت انتشار متان در کروموزم های 1، 2، 6، 8، 10، 15، 17 و 18 شناسایی گردید. Annotating برای شناسایی Quantitative trait locus (QTL) های اطراف این SNPهای معنی دار، یکسری QTLهای مرتبط با شیر تولیدی و ترکیب های آن، وزن بدن و خوراک مصرفی باقی مانده اطراف بعضی از این SNPها را نشان داد. این نتایج نشان دهنده پتانسیل انتخاب ژنتیکی برای کاهش انتشار متان به ازای هر حیوان را نشان می دهد به طوری که بهبود حاصل از انتخاب ژنتیکی به دلیل توارث پذیری، تجمعی و دایمی بودن بسیار مفید می باشد.کلید واژگان: انتشار متان, مطالعه پویش کل ژنومی, گاوThe agriculture contribute to 50-60 % of global methane emission and ruminants have a key role in this contribution. Methane has an important role in global warming and it's global warming potential is 25 times greater than CO2. Furthermore, methane is the second most abundant global anthropogenic greenhouse gas after carbon dioxide. The present study aimed to perform genome wide association study to identify genome regions affecting the predicated methane production based on the concentrations of volatile fatty acids of rumen in Iranian Holstein cattle. One-hundred and fifty hair and rumen digesta samples were sampled using the two-tailed strategy based on breeding values of milk. After the measurement of the concentration of volatile fatty acids of rumen, methane emission of each animal was predicated according to these acids. DNA of animals was genotyped using GGP-LD v4 SNP panel (contains 30108 SNPs). Fourteen significant SNPs associated with methane emission trait located on 1, 2, 6, 10, 15, 17 and 18 chromosome were identified. Using annotating some quantitative trait locus (QTLs) were discovered around some of these SNPs. The results showed a genetic selection potential to mitigate methane emission per animal. Since genetic improvements are heritable, cumulative, and permanent, this improvement would be permanent and beneficial.Keywords: Methane emission, Genome wide association study, Cattle
-
یکی از اصلی ترین چالش هایی که این روزها گله داران، صاحبان سگ ها و یا مراکز آموزش و پرورش سگ های کار را تهدید می کند مربوط به بیماری پاروویروس (CPV) سگ سانان است. این ویروس در طی سال ها از زمان شناسایی تا کنون به انواع و سویه های متعددی انشقاق یافته که در نتیجه تغییرات ژنتیکی و آمینو اسیدی، تابع آن بوده و موجب شده طیف وسیعی از خانواده گوشت خواران را در سراسر جهان تهدید کند. بهترین راه مبارزه با تبعات این بیماری واکسیناسیون می باشد. لذا با توجه به عدم وجود مطالعات کافی از نحوه پراکنش و شیوع سویه های مختلف این ویروس که ممکن است از علل برجسته خطای واکسن و درگیری بالای سگ های کشور با این ویروس باشد در این تحقیق با مطالعه مولکولی و مقایسه فیلوژنتیکی سویه های ایرانی نسبت به سایر سویه های شایع جهان دریافتیم که سویه غالب شایع در کشور از نوع CPV-2a بوده و با شیوع 24 درصدی و ضمن اختلاف ژنتیکی در چندین نقطه از ژن VP2 با دیگر سویه ها احتمالا شاهد انتشار سویه جدیدی از این ویروس در کشور هستیم. درضمن بر اساس درخت فیلوژنی رسم شده مشخص شد که ایزوله های ایرانی آن سویه اختلاف توپولوژیکی نسبتا زیادی نسبت به سویه های منشا واکسن های تجاری رایج دارند که فرض اولیه این تحقیق را حمایت می کند.
کلید واژگان: پاروویروس, سگ سانان, فیلوژنتیک, CPV-2, ژن VP2Nowadays one of the major challenges facing herders, dog owners, or working dog training centers is canine parvovirus (CPV-2). The virus has split into several types over the years since it discovered and resulted to genetic and amino acid changes that threaten a wide range of carnivorous around the world. The best way to avoiding the consequences of this disease is vaccination. This study were designed, due to the lack of sufficient studies on the distribution and prevalence of different types of this virus, which may be a prominent cause of vaccine errors, also because of high involvement of Iranian dogs with CPV. Molecular study and phylogenetic comparison of Iranian types compared to other types through the world showed that the dominant type of CPV-2 existed in Iran is CPV-2a with a prevalence of 24% and genetic differences in several points of VP2 gene with other types. We are probably facing to a new version of this virus in our country. In addition, based on the drawn phylogenetic tree, it was found that Iranian isolates on the other side have a relatively high topological difference compared to the origin types and conventional vaccines strain, which supports the initial hypothesis of this study.
Keywords: canine, CPV-2, Parvovirus, phylogenetic, VP2 gene -
ارزیابی های دقیق ژنومی به یک جمعیت مرجع بزرگ با اطلاعات عملکردی قابل اعتماد (مانند ارزش های اصلاحی پیش بینی شده) بستگی دارد. هدف از این مطالعه، شناسایی مناسب ترین جمعیت مرجع برای پیش بینی ارزش اصلاحی ژنومی حیوانات در برنامه های اصلاح نژاد گاو شیری هلشتاین ایران می باشد. ابتدا با استفاده از شبیه سازی ژنوم و مطابق با روند اصلاح نژاد گاو شیری در ایران (هسته اصلاح نژادی باز با تبادل ژنی بین هسته و جمعیت تجاری) جمعیت های مورد نیاز شبیه سازی شدند. دو سطح وراثت پذیری متوسط (3/0) و پایین (05/0) به طور مستقل در نظر گرفته شد. در تمام مراحل، فرایند شبیه سازی 10 بار تکرار شد و نتایج مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه، گاوهای ماده جهت تعیین ژنوتیپ، بر اساس چهار سناریوی انتخاب تصادفی، افراد دو کران بالا و پایین توزیع ارزش فنوتیپی، افراد با بالاترین ارزش فنوتیپی و افراد با بالاترین ارزش اصلاحی در تعداد مختلف انتخاب و به جمعیت مرجع افزوده شدند. با روش تک مرحله ای بهترین پیش بینی نااریب خطی (Single Step BLUP)، برای افراد جمعیت آزمون ارزش اصلاحی ژنومی پیش بینی شد. برای تمام سناریوهای گفته شده، صحت و ضریب نااریبی پیش بینی ارزش اصلاحی برآورد شد. نتایج نشان داد زمانی که حیوانات ماده با بیشترین و کمترین ارزش فنوتیپی (سناریوی دوم تعیین ماده ها) انتخاب شدند، نسبت به سایر سناریوها، صحت پیش بینی ارزش اصلاحی بیشتر بود. تعیین ماده ها با ارزش فنوتیپی بالا (سناریوی سوم انتخاب ماده ها)، کمترین اریبی را به بار آورد. استفاده از نرهای وارداتی دارای ژنوتیپ و استفاده از آنها به تنهایی به عنوان جمعیت مرجع، کمترین صحت و بیشترین اریبی را نشان داد. ترکیب نرها با ماده ها نسبت به سناریوهای صرفا نرها یا صرفا ماده ها، افزایش صحت و کاهش اریبی را به همراه داشت، بنابراین با احتساب هزینه های اقتصادی، تعیین ژنوتیپ، استفاده از گاوهای ماده در جمعیت مرجع (2000 راس گاو ماده ژنوتیپ شده)، مطابق با سناریوی دوم انتخاب ماده ها، بهترین راهبرد پیشنهادی جهت تشکیل جمعیت مرجع و ارزیابی ژنومی با کمترین هزینه، در ایران می باشد.
کلید واژگان: ارزش اصلاحی ژنومی, جمعیت مرجع, شبیه سازی, SSBLUPAccurate genomic evaluation depend on large reference population with reliable performance information such as predicted breeding value (PBVs). The aim of this study was to identify the most appropriate reference population to predict the genomic breeding value for Iran Holstein dairy breeding programs. Phenotypes and genotypes were simulated based on the dairy cattle Iran population program (open breeding nucleus with gene flows between the nucleus and the commercial population). Medium (0.3) and low (0.05) heritability levels were considered independently. All simulations were performed with 10 replications and the results were evaluated. In the first study, female cows were selected for genotyping in four scenarios: random selection, individuals with upper and lower extremities of phenotypic value, highest phenotypic value and highest breeding value with maximum accuracy; and these females are added to the reference population. Single Step BLUP (SSBLUP) was used to predict the genomic breeding value for individuals in the population. The accuracy and unbiased coefficient of predicted breeding value were investigated. The results showed that when female animals with the highest and lowest phenotypic values were selected (the second scenario of determining females), the highest accuracy of prediction of breeding value was observed compared to other scenarios. Determination of substances with high phenotypic value (third scenario of female selection) showed the least bias. The use of imported males with genotype and their use alone as a reference population showed the least accuracy and the most bias. The combination of males and females showed an increase in accuracy and a decrease in bias compared to the scenarios for males or females alone. However, in relation to the size of the population similar to females, no improvement in the prediction of the breeding value was observed. Therefore, in terms of economic conditions (genotyping costs), the use of only female cows in the reference population (2000 females genotyped), according to the second scenario of female selection, is the best strategy to form a reference population and genomic evaluation at the lowest cost, in Iran.
Keywords: Genomic breeding value, reference population, simulation, SSBLUP -
ایجاد و حفظ آبستنی در نشخوار کنندگان و به ویژه گاوهای شیری جهت تداوم تولید ضروری است. لانه گزینی جنین در رحم یک فرآیند ضروری برای حفظ آبستنی و شامل ارتباطات پیچیده بین جنین و اندومتریوم مادری است. بررسی ژن ها و مکانیسم های تنظیم کننده شروع لانه گزینی برای درک فرآیند لانهگزینی ضروری است. در این تحقیق، برای درک بهتر اساس مولکولی لانه گزینی، پروفیل یاخته ای اندومتریوم رحمی گاوهای آبستن در طول این فرآیند در مقایسه با گاوهای غیرآبستن بررسی شد. در مجموع با مقایسه پروفیل های اندومتریوم، ژنهای دارای تفاوت بیانی شناسایی شد. بدین ترتیب بعد از پیش پردازش و تجزیه داده ها و انجام فراواکاوی، اثرات متقابل بین ژنی با استفاده از روش داده کاوی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین با بازسازی شبکه و جستجوی ماژول های مهم و عملکردی، تعداد چهار ماژول اصلی شناسایی گردید. مهم ترین ژن های موجود شامل CLU، ACTA2، MX1، MX2، C1S، COL3A1، S100A11، NID1، SELL، PTN و CDH13 بودند. مشاهدات این تحقیق توصیه می کند که ماژول های شناسایی شده می توانند نشانگرهای مناسبی برای شروع پذیرش رحمی و لانه گزینی جنینی باشند.کلید واژگان: داده کاوی, رحم, شبکه ژنی, ماژول عملکردیEstablishment and maintenance of pregnancy are essential for product persistency in ruminants, and especially in dairy cattle. Embryo implantation into the uterus is an essential process for the maintenance of pregnancy, and involves complex interactions between the embryo and maternal endometrium. Examination of genes and mechanisms regulating the initiation of implantation is necessary to understand implantation process. In this study, in order to better understand the molecular basis of implantation, we undertook the transcriptome profiling of endometrial cells of pregnant with non-pregnant cows, during this period. In total differentially expressed genes were identified with the comparison of the endometrial profiles. Thus, after preprocessing and analysis of data and meta-analysis, gene interactions were investigated using data mining approach. Also with the reconstruction of network and search for important and functional modules, we found 4 main modules. The most important genes contained CLU, ACTA2, MX1, MX2, C1S, COL3A1, S100A11, NID1, SELL, PTN and CDH13. The results of this study suggest that identified modules can be used as markers for uterus receptivity, and embryo implantation.Keywords: Data Mining, Functional module, gene network, Uterus
-
نشریه تحقیقات دامپزشکی و فرآورده های بیولوژیک، سال سی و چهارم شماره 1 (پیاپی 130، بهار 1400)، صص 111 -123پژوهش حاضر به منظور ارزیابی تاثیر بیماری سپتی سمی هموراژیک ویروسی بر صفات بیومتری ماهی قزل آلای رنگین کمان انجام شد. تعداد 281 قطعه ماهی با وزن اولیه 38/3 ± 88 گرم بعد از 18 روز دوره عادت دهی به طور تصادفی به 5 گروه تقسیم شدند. همه گروه های آزمایشی با جیره غذایی تجاری تغذیه شدند. گروه اول به عنوان شاهد (بدون تزریق) در نظر گرفته شد، اما گروه های دوم تا پنجم به ترتیب با سرم فیزیولوژی سه صدم میلی لیتر، سرم فیزیولوژی شش صدم میلی لیتر، ویروس سپتی سمی سه صدم میلی لیتر و ویروس سپتی سمی شش صدم میلی لیتر با غلظت -1 4.5xx104 pfu.ml، تزریق شدند. جهت تشخیص بیماری از تست RT-PCR استفاده شد. مدت دوره ی پژوهش 35 روز و رکورد برداری صفات وزن بدن و طول ماهیان (طول استاندارد، طول چنگالی و طول کل)، در روز های 28 و 35 پرورش انجام شد. مقایسات میانگین این صفات در بین گروه های مختلف با استفاده از آزمون توکی (HSD) و نرم افزار R انجام شد. در نتایج مربوط به وزن بدن در هفته اول بعد از چالش (روز 28) بین گروه شاهد با گروه های تزریق شده با ویروس سپتی سمی در سطح (001/0>P) و همچنین بین گروه تزریق سرم فیزیولوژی و گروه تزریق ویروس سپتی سمی اختلاف معنی دار مشاهده شد (05/0>P). در هفته دوم بعد از چالش (روز 35) بین گروه های تزریق سپتی سمی با دیگر گروه های آزمایشی (گروه شاهد، گروه های تزریق سرم فیزیولوژی) برای صفت وزن بدن تفاوت معنی دار مشاهده شد (001/0>P). در هفته دوم بعد از چالش بین گروه های مختلف آزمایشی برای صفات مرتبط با طول ماهی (طول استاندارد، طول چنگالی و طول کلی) تفاوت معنی دار وجود داشت (05/0>P). با توجه به نتایج مشاهده شده بروز بیماری VHS باعث کاهش رشد ماهیان شده و زیان اقتصادی در برخواهد داشت.کلید واژگان: ماهی قزل آلای رنگین کمان, ویروس سپتی سمی هموراژیک, رشدTo evaluate the influence of VHS disease on rainbow trout biometric traits, this research was conducted. Two hundred eighty-one rainbow trout (88±3.38 g initial weight ) were collected, and after 18 days of adaptation period were randomly divided into five groups. All experimental groups were fed by commercial ration. The first group was selected as a control group (no injection), but the second to fifth groups were injected with 0.03 ml physiological serum, 0.06 ml physiological serum , 0.03 ml VHSV, and 0.06 ml VHSV with the concentration of 4.5x104 pfu.ml - respectively. To diagnose the disease, RT-PCR test was used. The research period was 35 days, and records of body weight, and fish length (standard length, fork length and, total length) were collected on days 28, and 35 of rearing. Mean comparisons of these traits between different groups were conducted using the Tukey test (HSD) and R software. In the results of body weight in the first week after challenge (day 28) significant differences were observed between the control group with VHSV injected groups (p < 0.001) and also between physiological serum with VHSV injected groups (p < 0.05). In the second week after challenge (day 35), there were significant differences (p < 0.001) for body weight between VHSV injected groups with control and physiological injected groups (p < 0.001). In the second week after the challenge for traits related to fish length (standard length, fork length, and total length), there were significant differences between all experimental groups (p < 0.05). Based on the observed results, VHS disease will reduce fish growth, and it will cause economic losses.Keywords: Rainbow trout, Viral hemorrhagic septicemia virus, Growth
-
در پرورش گاوشیری هدف اصلی افزایش سود است. افزایش بیماری ورم پستان از مشکلات اصلی پرورش گاوشیری با کاهش طول عمر تولیدی و افزایش هزینه ها، سبب تحمیل زیان های اقتصادی جدی به این صنعت شده است. این مطالعه باهدف بررسی معماری ژنتیکی و شناسایی نواحی ژنومی مرتبط با صفات تولیدشیر و تعداد سلول های بدنی به عنوان یکی از شاخص های ارزیابی کیفیت شیر و معیاری غیرمستقیم از بیماری ورم پستان، انجام شده است. برای بررسی ارتباط و شناسایی پنجره های ژنومی اصلی، از روش مطالعه پیوستگی سراسری ژنوم یک مرحله ای با داده های ژنومی 1938 راس گاو نر استفاده شد. نتایج براساس واریانس ژنتیکی افزایشی پنجره های 5/1 مگابازی از SNPهای مجاور ارایه شده است. پنجره هایی که بیش از 1% واریانس را کنترل می کنند به عنوان نواحی ژنومی اصلی و جهت یافتن ژن های کاندیدا استفاده شدند. تعداد 11 پنجره ژنومی اصلی روی 9 کروموزوم اتوزوم، حاوی 94 ژن کاندیدا حدود 20% واریانس ژنتیکی معیار سلول های بدنی را توصیف می کردند. بیشترین واریانس مربوط به پنجره ای روی کروموزوم 14 (85/3%) بود. تعداد 6 پنجره اصلی روی 6 کروموزوم شامل 89 ژن کاندیدا، مرتبط با تولیدشیر بودند. این پنجره ها 8/8% واریانس و مهم ترین پنجره روی کروموزوم 10، حدود 08/2% واریانس را کنترل می نمودند. درخصوص مقدار چربی و پروتئین شیر، به ترتیب تعداد 9 منطقه روی 7 کروموزوم، حدود 6/15% و 9 پنجره روی 8 کروموزوم، حدود 6/10% از واریانس را توصیف می کردند. نتایج نشان داد که 4 ناحیه ژنومی اثر پلیوتروپی دارند. یافته های این تحقیق می تواند به عنوان منبع اطلاعاتی مهمی در ارزیابی های ژنومی صفات تولید شیر و تعداد سلول های بدنی باشد.کلید واژگان: پنجر ه های ژنومی, ژن های کاندیدا, معیار سلول های بدنی, هلشتاینThe main objective of dairy farmers is to maximize their profit. Increased incidence of mastitis in farms is one of the health problems, causing in serious economic losses as a consequence of treatment costs and reduction of production and longevity. The objective of this study was to evaluate the genetic architecture and associated genomic regions with milk production and somatic cell score (SCS) as an indirect measure of mastitis and the quality of raw milk. Thus, an SNP data set from 1938 Holstein bulls were used in a single-step genome-wide association study. The proportion of additive genetic variance (agv) for each of 1.5-Mb genomic window (adjacent SNPs) was used to identify informative genomic regions, accounting for more than 1% of the agv. A total of 11 significant windows over 9 bovine autosomes were found for the SCS. A peak on BTA14 explained the largest proportion of variance (3.85%). These regions together, explained 20% of agv and harbored 94 candidate genes. For milk yield, we identified 6 informative windows across 6 chromosomes, and a peak on BTA10 explained 2.08% of agv. These regions, explained 8.8% of the agv and sheltered 89 candidate genes. For the fat yield, 9 significant windows were identified on 7 chromosomes and explained 15.6% of agv, and 9 windows contained 87 candidate genes on 8 bovine autosomes were associated with milk protein yield (10.6% of agv). Four genomic regions had a pleiotropic effect. These findings can be an important source of information in genomic evaluation of dairy cattle.Keywords: Candidate Gene, genomic windows, Holstein, somatic cell score
-
به منظور بررسی صحت ارزیابی ژنومی صفات تولید شیر گاوهای هلشتاین ایران در حضور اثر متقابل ژنوتیپ و محیط، از تعداد 344170، 135000و 156840 رکورد روزانه به ترتیب برای مقدار شیر، چربی و پروتئین در دوره شیردهی اول از 34417، 13500 و 15684 راس گاو ماده و 1935 پدر ژنوتیپ شده بر اساس نشانگرهای SNP استفاده شد. این داده ها طی سال های 1392 لغایت 1397 از بانک اطلاعات مرکز اصلاح نژاد دام و بهبود تولیدات دامی کشور استخراج گردید. جهت در نظر گرفتن اثر متقابل ژنوتیپ و محیط از متوسط شاخص دما-رطوبت نسبی (THI) طی سه روز قبل از روز رکوردگیری، به عنوان عوامل محیطی با خصوصیت پیوسته، مربوط به 35 ایستگاه هواشناسی در مجاورت 139 گله گاو هلشتاین با رکورد روز آزمون از 13 استان استفاده شد. مولفه های (کو)واریانس از طریق مدل تابعیت تصادفی یک صفته با استفاده از نرم افزار AIREMLF90 و در تابع لژاندر مرتبه دو برای روزهای شیردهی و THI، برآورد گردید. نتایج نشان داد تغییر THI طی دوره شیردهی، منجر به تغییر مقدار واریانس ژنتیکی افزایشی می شود. تغییرات وراثت پذیری صفات تولید شیر در طول دوره شیردهی نیز مشابه واریانس ژنتیکی افزایشی بود. آنالیز اعتبار سنجی برای مقایسه صحت پیش بینی شده در مدل هایی با و بدون THI منجر به افزایش صحت با قراردادن اطلاعات ژنومی و بهبود نااریبی با وجود THI در مدل می شود. با توجه به تغییر عملکرد دختران گاوهای نر طی روزهای شیردهی و با مقادیر مختلف THI، برای انتخاب گاونر در شرایط مختلف باید اثر متقابل ژنوتیپ و محیط در نظر گرفته شود.کلید واژگان: ارزیابی ژنومی, اعتبارسنجی, شاخص دما-رطوبت, گاوشیری, مدل تابعیت تصادفیIn order to evaluate the effect of genotype by environment interaction on production traits of Holstein cattle of Iran, first lactation test day records of 344170, 135000 and 156840 of milk, fat and protein yield on 34417, 13500 and 15684 cows and SNP markers of 1935 genotyped bulls were used. The production data were retrieved from the Animal Breeding Center and Productions Improvement of Iran’s database which were collected from 2013 to 2018. To consider the interaction of genotype and environment, mean of temperature-humidity index (THI) in three days before each test day records as continuous environmental effect were retrieved from the 35 closest meteorological stations in the vicinity of 139 Holstein herds from 13 provinces. Variance and covariance components were estimated through a single-trait random regression model with orthogonal Legendre polynomials of second order for days in milk and THI using AIREMLF90 software. The results showed that changes in THI across lactation led tofluctuations in additive genetic variance over time. The change in heritability of milk production traits over lactation followed the same trend as additive genetic variance. The results from cross-validation analysis showed that including genomic information into the predictive model, increased prediction accuracy and including THI information increased unbiasedness. Due to the changes in milk production of daughters of bulls across days and THI , genotype by environment interaction should be considered when selecting bulls under different conditions.Keywords: cross-validation, Dairy cattle, Genomic Evaluation, random regression model, Temperature-humidity index
-
در تحقیق حاضر، به منظور شناسایی ژن های درگیر در طویل شدگی رویان گاوهای شیری، شناسایی آثار متقابل بین ژنی و واکاوی ماژول های مهم و عملکردی در طول این فرآیند از داده های ترانسکریپتومی استفاده شد. رشد، تکوین موفقیت آمیز رویان و زنده مانی آن یکی از مهم ترین نیازهای اساسی در صنعت گاو شیری است. بخش بزرگی از آبستنی های از دست رفته در طول هفته های اولیه و به ویژه در گام طویل شدگی رویان اتفاق می افتد. بدین ترتیب برای درک بهتر اساس مولکولی این فرآیند، پروفایل یاخته ای اندومتریوم رحمی گاوهای آبستن در طول رشد و مرحله طویل شدگی رویان در مقایسه با گاوهای غیرآبستن بررسی شد. بعد از پردازش و تجزیه داده های ریزآرایه و RNA-Seq و ترکیب نتایج حاصل، آثار متقابل بین ژنی با استفاده از روش داده کاوی مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت با مقایسه پروفایل اندومتریوم و بازسازی شبکه و جستجوی ماژول های مهم، شمار چهار ماژول عملکردی معنی دار شناسایی شد. مهم ترین ژن های موجود شامل ANKRD54، ADAMDEC1، PTN، MT1A، LIMS2، MT1E، CPA3 وMTPN بودند. بر اساس این تحقیق توصیه می شود ماژول های شناسایی شده می توانند نشانگرهای مناسبی برای رشد، طویل شدگی، تکوین، ترشح مایع مجرای رحمی، پاسخ ایمنی و زنده مانی رویان باشند.
کلید واژگان: بلاستوسیست, شبکه ژنی, گاو آبستن, ماژولIn this study, transcriptome data were used to identify the genes involved in embryo elongation of dairy cattle and the inter-gene interactions to evaluate the important functional modules during this process. The growth, successful development, and survival of the embryo are the most important needs of the dairy industry. The majority of pregnancy loss occurs during the first weeks, especially at the embryonic elongation stage. Thus,in order to better understanding of the molecular basis of this process, we undertook the transcriptome profiling of endometrial cells of pregnant versus non-pregnant cows, during this period. After preprocessing and analysis of microarray and RNA-Seq data and combining the results, gene interactions were investigated using data mining approach. Finally, by comparison of the endometrial profiles, reconstruction of the network and search for important modules, we found four significant functional modules. The most important genes contained ANKRD54, ADAMDEC1, PTN, MT1A, LIMS2, MT1E, CPA3 and MTPN. According to this study, we suggest that identified modules can be used as markers for embryonic growth, elongation, development, secretion of uterine luminal fluid, immune response and embryo survival.
Keywords: Blastocyst, Gene network, Pregnant cow, module -
افزایش هوموزیگوسیتی حاصل از آمیزش حیوانات خویشاوند، به عنوان یکی از چالش های فرا روی صنعت پرورش گاو شیری می باشد که توجه زیادی را به خود جلب کرده است. پژوهش حاضر به منظور بررسی هوموزیگوسیتی بر مبنای جایگاه های SNP و ROH در دام های پر تولید و کم تولید هلشتاین انجام شده است. در این مطالعه، برای تعیین حیوانات کاندیدا برای تعیین ژنوتیپ از دو رویکرد تابعیت تصادفی و شاخص شجره ای استفاده شد. برای این منظور، نمونه گیری از 150 راس گاو شیری (75 دام با ارزش اصلاحی بالا و 75 دام با ارزش اصلاحی پایین برای صفت تولید شیر) انجام شد. یک روش بهینه به منظور انتخاب حیوانات کاندیدا برای تعیین ژنوتیپ، از طریق تلفیق برآوردهای حاصل از تابعیت تصادفی و شاخص شجره ای ارائه گردید. ارزش های اصلاحی ژنومی برای دو گروه نشان داد که تاکید بر افزایش سطح تولید در دام های پر تولید، اثر منفی بر روی صفات مرتبط با باروری (55/0- = DPR) و طول عمر تولیدی (1/0=PL) داشته است. همچنین، میزان هوموزیگوسیتی بر مبنای ROH دامنه ای از تغییرات را برای کروموزوم های مختلف در دام های با سطح تولید بالا و پایین نشان داد که ممکن است با تفاوت در سطح تولید این دو گروه و پراکنش غیر یکنواخت ژن های موثر بر میزان تولید بر روی کروموزوم های مختلف در ارتباط باشد.کلید واژگان: اطلاعات ژنومی, آمیزش خویشاوندی, هوموزیگوسیتی, باروری, طول عمر تولیدی, گاو شیریIncreased homozygosity resulted from mating of relatives is considered as one of the challenges faced in dairy farming industry which has attracted the attentions. This research has been conducted to measure homozygosity based on SNP and ROH in high- and low-producing Holstein cows. In current research, both random regression and pedigree index approaches were used to obtain candidate animals for genotyping process. The samples were obtained from 150 Holstein dairy cows (75 by high- and 75 by low-EBV for milk production). We proposed a suitable method, by integrating breeding value estimation calculated by random regression and pedigree index, to select the candidate animals for genotyping. The results showed that putting too much emphasis on production traits in high-producing dairy cows had negative impact on the traits associated with fertility (DPR = -0.55) and productive life (PL = 0.1). The calculated homozygosity based on ROH showed different amount of variation in different chromosomes in the cows with high and low production which may be related to uneven distribution of genes influencing production traits in different chromosomes.Keywords: Genomic information, inbreeding, Homozygosity, fertility, Productive life, Dairy cattle
-
در تحقیق حاضر، برای تعیین مهمترین صفات در برنامه اصلاح نژاد ماهی آزاد دریای خزر، از روش تحلیل سلسله مراتبی استفاده شده و برای انجام آن دو پرسشنامه در دو مرحله تهیه شد. پرسشنامه اول به 43 مرکز تکثیر و پرورش ماهی آزاد دریای خزر ارسال گردید تا بر اساس تشخیص و تجربه کاری خود از بین 15 صفت اقتصادی آزاد ماهیان، شش صفت اولویت دار در برنامه اصلاح نژاد ماهی آزاد خزر را انتخاب نمایند که از 43 مزرعه، 26 پرسشنامه تکمیل و دریافت شد. برای ادامه کار و تدوین پرسشنامه دوم شش صفت، ضریب رشد دمایی، ضریب تبدیل غذایی، تاخیر در بلوغ جنسی، بازماندگی، درصد فیله و رنگ قرمزی فیله انتخاب شدند. در پرسشنامه دوم، مطابق دستورالعمل، 15 پرسش مقایسه جفتی بین شش صفتی که فراسنجه های ژنتیکی آنها قبلا در مقالات محاسبه شده بود، تدوین شد. پرسشنامه دوم برای 26 نفر که قبلا پرسشنامه اول را تکمیل کرده بودند، ارسال شد و از آنها خواسته شد که این پانزده مقایسه را با در نظر گرفتن میزان بهبود ژنتیکی صفاتی که منجر به سود بیشتر خواهد شد، انجام دهند. از 26 مزرعه در فاز دوم تعداد 21 مزرعه دار (81%) مقایسه های جفتی را انجام دادند. برای تجزیه و تحلیل آماری از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) جهت محاسبه ارزش ترجیح انفرادی استفاده گردید. وکتور ارزش های ترجیح انفرادی و نرخ ناسازگاری[1] با استفاده از نرم افزار سوپردسیژن[2] محاسبه شد. هنگامی که نرخ ناسازگاری کمتر از 1/0 می شود، نتایج حاصله قابل اطمینان خواهد بود. مقادیر نرخ ناسازگاری بعد از اصلاح ماتریس های ترجیح انفرادی که نرخ ناسازگاری بالای 1/0 داشتند، در دامنه 0/02722-0/10765 تغییر کرد. مقایسه مقادیر میانه اولویت های نرمال شده ترجیح انفرادی برای بهبود ژنتیکی صفات مهم اقتصادی ماهی آزاد دریای خزر که از روش AHP بدست آمد، نشان داد که در هر دو حالت قبل و بعد از تصحیح ماتریس ها، بیشترین میزان ترجیح برای دو صفت ماندگاری (0/252و 0/191) و ضریب تبدیل غذایی (0/201و 0/275) بود. صفت تاخیر در بلوغ جنسی (0/152 و 0/142) در هر دو حالت رتبه سوم را کسب کرد. همچنین پس از تصحیح ماتریس ها صفت ضریب رشد دمایی (0/112 و 0/133) در جایگاه چهارم و صفات درصد فیله (0/132 و 0/094) و قرمزی گوشت (0/073 و 0/057) در اولویت های بعدی قرار گرفتند. نتایج این تحقیق در تدوین برنامه اصلاح نژاد ماهی آزاد دریای خزر به عنوان گونه ارزشمند بومی جهت توسعه آبزی پروری کاربرد دارد.
کلید واژگان: اهداف اصلاح نژاد, صفات اقتصادی, AHP, Salmo trutta caspiusIn present study, Analytical Hierarchy Process method was used for determining most important traits in the breeding program of Caspian Sea trout and two questionnaires were prepared in two stages. The first questionnaire was sent to the 43 Caspian Sea trout farms that were previously identified. In this questionnaire, farmers based on their knowledge and experience were asked to select and rank the six most preferred out of 15 economic traits that they should be included in genetic improvement of this species in the breeding objectives with the aim of making more profit on their aquaculture. In this phase, 26 completed questionnaires were received. Six selective traits for compiling second questionnaire were determined as: Thermal growth coefficient (TGC), Feed Conversion Ratio (FCR), Late maturation, Survival at harvest, Fillet percentage and Flesh color (redness).According to analytical instruction, 15 pairwise comparison questions were constructed which genetic parameters based on previous studies. The second questionnaire was sent to 26 farmers who had completed the first questionnaire.Finally, 21 farmers (81%) completed pairwise comparisons. The Analytical Hierarchy Process was used to estimate the vector of individual preference values and Inconsistency Ratio using Super Decisions software. A judgment is commonly reliable when Inconsistency Ratio is less than 0.10. After modification of the matrix of 19 observation that have Inconsistency Ratio<0.1 , the final ranged from 0.107 to 0.027. The median of the preferences obtained from AHP showed in both cases, before and after correction of Inconsistency Ratio, the highest preferences of genetic improvement were for survival (0.252,0.191) and FCR (0.201,0.275). Late maturation (0.152,0.142) was third in both cases. Also, after correction of the matrixes, TGC (0.112, 0.133) was fourth and the percentage of fillets (0.132 , 0.094) and Flesh redness (0.073, 0.057) were in the end of ranking. The results of present research can be used in the national breeding program of the Caspian Sea trout as a unique endemic species for development of aquaculture industries.
Keywords: Breeding objectives, Economic traits, AHP, Salmo trutta caspius -
هدف از این تحقیق، مطالعه چند شکلی در ژن ATP1A1 و ارتباط آن با صفت نرخ باروری در گاوهای هلشتاین و سرابی بود. به این منظور از 124 راس گاو شیرده شامل 72 راس هلشتاین و 52 راس گاو سرابی خون گیری انجام شد. استخراج DNA با استفاده از روش بهینه یافته نمکی انجام پذیرفت. کمیت و کیفیت DNA های استخراجی با استفاده از الکتروفورز و اسپکتروفتومتری صورت پذیرفت. با استفاده از آغازگرهای اختصاصی تکثیر قطعه 330 جفت بازی از ناحیه مذبور انجام گرفت و برای شناسایی چندشکلی در ناحیه مذکور از روش تفاوت فرم فضایی رشته های منفرد (SSCP) استفاده شد. در نهایت جهت شناسایی چندشکلی تک نوکلیوتیدی (SNP) از هر الگوی باندی متفاوت چند نمونه جهت توالی یابی ارسال شد. نتایج حاصل از توالی یابی و هم ردیف سازی با توالی ثبت شده در NCBI نشان داد که در این ناحیه دو SNP وجود دارد که یکی از این جهش ها در ناحیه اینترون و دیگری در ناحیه اگزون اتفاق افتاده است و جهش اتفاق افتاده در ناحیه اگزون تغییری در اسید آمینه و پروتئین حاصل از این ژن ایجاد نمی کند. برای بررسی ارتباط بین این جایگاه ها با صفت نرخ باروری الگوهای باندی (هاپلوتایپ) در مدل قرار گرفت که نشان داد بین هاپلوتایپ های مشاهده شده و صفت نرخ باروری ارتباط معنی داری وجود ندارد.
کلید واژگان: استرس حرارتی, هاپلوتایپ, SNP و PCR-SSCPJournal of Genetics, Volume:14 Issue: 4, 2020, PP 367 -371The objective of this study was the detection of polymorphism in ATP1A1 gene and its association with conception rates in Holstein and Sarabi cows by PCR-SSCP method. For this purpose, blood samples were taken from 124 cows. DNA was extracted from whole blood using modified salting-out method and polymerase chain reactions were performed for amplification of 330bp fragment of the bovine ATP1A1gene. The polymerase chain reaction-single strand conformation polymorphism (PCR-SSCP) method was used to scan for the mutations within the amplified regions. Subsequently, a numbers of samples per each band pattern were sequenced for identification of Single Nucleotide Polymorphism (SNP). The results of the sequencing and alignment using available sequences in NCBI two SNPs in the ATP1A1 gene that one of those was located in exon14 and another one in intron14 area and the mutation located in exon area was along with no changes in amino acid and obtained protein of this gene. For evaluating of association between this locations and conception rate trait, the band pattern (haplotype) were considered in the model. The results showed that the observed haplotypes in the ATP1A1 gene is not significantly correlated with conception rate.
Keywords: Heat stress, Haplotypes, SNP, PCR-SSCP -
در سیستم تولیدی نشخوارکنندگان، هر حیوان روزانه 500-250 لیتر متان تولید می کند به طوری که تخمین زده شده است میزان مشارکت نشخوراکنندگان در گرمای جهان معادل با 10-8 درصد در طول 100-50 سال آینده می باشد. هدف از این تحقیق بررسی مقدار همبستگی میزان متان (پیش بینی شده از طریق اسیدهای چرب فرار) با صفات تولید شیر، اجزای متشکل آن و ارزش های اصلاحی این صفات در گاوهای هلشتاین ایران می باشد. در این راستا مایع شکمبه از دو زیر جمعیت 75 راسی به روش لوله مری جمع آوری گردید (زیر جمعیت ها از نظر ارزش اصلاحی تولید شیر با یکدیگر متفاوت بودند). آنالیز داده ها در محیط R.3.3.0 انجام شد. نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد که مقدار متان پیش بینی شده به ازای یک واحد شیر و چربی در دو زیر جمعیت تفاوت بسیار معنی داری با یکدیگر دارند (0001/0P <). همچنین در این پژوهش مشخص گردید که ارزش اصلاحی صفات مرتبط با تولید و ترکیب شیر با میزان متان تولید شده به ازای یک واحد محصول دارای همبستگی منفی ضعیف تا متوسط می باشند (05/0P <). بیشترین مقدار همبستگی میان تولید روزانه چربی با میزان متان تولیدی به ازای یک کیلوگرم چربی (79/0-) و تولید روزانه شیر با میزان متان تولیدی به ازای یک گیلوگرم شیر (62/0-) بود. این نتایج نشان می دهد که احتمالا میزان متان تولیدی را می توان به طور غیر مستقیم و از طریق صفات که دارای همبستگی بالا با این انتشار متان هستند (مانند تولید روزانه چربی یا شیر) در هر نسل کاهش داد.کلید واژگان: همبستگی, متان, ارزش اصلاحی, گاو هلشتاین ایران, تولید و ترکیب شیرThe methane production from ruminant production system was estimated to reach 250-500 L per animal per day which has been reported to contribute up to 8-10 % of global warming during the next 50-100 years. The aim of this study was to investigate the correlation among methane emission (predicted by volatile fatty acids) with milk production traits, its components and breeding values (BV) of these traits in Iranian Holstein cattle. The rumen digesta was obtained from 150 cattle through stomach tubing and this population divided into 2 groups with 75 cattle in each (the groups have different milk production BV). Data were analyzed by R.3.3.0. The results showed that methane emission per unit of milk and fat were different in the two groups (P<0.0001). Also, the BVs of milk production, fat and protein traits and daily production of milk, fat and protein had weak to moderate negative correlation with methane emission per unit(P<0.05). The highest correlation was observed between daily production of fat with methane emission per unit of fat (-0.79) as well as daily milk production with methane emission per unit of milk (-0.62). These results showed that methane emission may be reduced by indirect selection per generation for the traits had a high correlation with the gas (daily production of milk and fat).Keywords: Breeding value, correlation, Iranian Holstein cattle, methane, production, component of milk
-
هدف از این پژوهش مطالعه اثر مقادیر مختلف تره هالوز و سیستئین بر کیفیت اسپرم گاو بعد از انجماد-یخ گشایی بود. در این مطالعه، نمونه های منی از سه راس گاو نر جمع آوری و پس مخلوط شدن به شش بخش مساوی تقسیم شده و هر بخش با یکی از رقیق کننده های زیر رقیق و منجمد شد. 1- فاقد سیستئین و تره هالوز (T0C0)، 2- دارای 5 میلی مول سیستئین و فاقد تره هالوز (T0C5)، 3- دارای 10 میلی مول سیستئین و فاقد تره هالوز (T0C10)، 4- فاقد سیستئین و دارای 100 میلی مول تره هالوز (T100C0)، 5- دارای 5 میلی مول سیستئین و 100 میلی مول تره هالوز (T100C5) و 6- دارای 10 میلی مول سیستئین و 100 میلی مول تره هالوز (T100C10). پس از یخ گشایی، جنبایی، وضعیت آپوپتوزیس، زنده مانی، یکپارچگی غشای پلاسمایی و آکروزوم مورد ارزیابی قرار گرفت. داده های بدست آمده در قالب آزمایش فاکتوریل 2×3 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج این آزمایش نشان می دهد که سیستئین اثری بر فراسنجه های حرکتی، وضعیت آپوپتوزیس، یکپارپگی غشای آکروزومی و زنده مانی اسپرم گاو پس از یخ گشایی نداشته (P≥0.05) و در همه فراسنجه های فوق در گروه فاقد تره هالوز به طور معنی داری بهتر از گروه دارای تره هالوز بود (P≤0.05). همچنین، بررسی اثرات متقابل تره هالوز و سیستئین در این آزمایش نشان می دهد که تیمار T0C10 بیشترین زنده مانی (P≤0.05) و کمترین میزان اسپرم های آپوپتوز شده را داشت. براساس این نتایج می توان نتیجه گرفت که سیستئین اثری بر اسپرم گاو نداشته و تره هالوز اثر منفی بر کیفیت اسپرم گاو دارد.کلید واژگان: انجماد اسپرم, محافظت انجمادی, آنتی اکسیدان, منی گاوThe purpose of this study was to investigate the effect of different doses of trehalose and cysteine on bull frozen-thawed sperm quality. In this study, semen samples were collected from three healthy mature Holstein bulls by an artificial vagina. After primary evaluations, the samples were pooled to eliminate individual effects. Then, semen samples were divided into six equal parts and each part was extended and frozen with one of the following extenders. 1) without cysteine and trehalose (T0C0), 2) Five mM cysteine without trehalose (T0C5), 3) Ten mM cysteine without trehalose (T0C10), 4) A hundred mM trehalose without cysteine (T100C0), 5) Five mM cysteine with 100 mM trehalose (T100C5), 6) Ten mM cysteine with 100 mM trehalose (T100C10). Motility parameters, acrosome and membrane integrity and phosphatidylserine translocation assay were evaluated after thawing. All data were analyzed using a 2×3 factorial trail following data collection. The results of this study showed that cysteine had no effect on motion characteristics, apoptotic status, acrosome integrity and viability (P≥0.05). Also motion parameters, viability, acrosome and membrane integrity, in group without trehalose was higher than group containing that (P≤0.05). Regarding to interactive effects, the T0C10 group had higher amount of viability (P≤0.05) and lower necrotic sperms compared to rest of the groups. Based on the results, it can be concluded that cysteine had no remarkable effect and addition of Trehalose could negatively affects post-thawed bull sperm quality.Keywords: Antioxidants, Bull semen, Cryopreservation, Semen Freezing
-
اسب های عرب به داشتن عملکرد خوب در مسابقه های استقامتی، پرش و زیبایی شهرت دارند. اسب های کرد بومی منطقه های کوهستانی غرب ایران، مناسب مسابقه های چوگان هستند. اسب های کرد، قد کوتاه تر و وزن سنگین تری نسبت به اسب های عرب دارند. در این بررسی آماره XP-EHH که مبتنی بر نامتعادلی پیوستگی ژنی (لینکاژی) است برای شناسایی قطعه های کروموزومی تحت انتخاب در ژنگان (ژنوم) اسب های کرد و عرب ایرانی استفاده شد. برای این منظور، از نمونه خون و مو 38 اسب عرب و 58 اسب کرد DNA ژنگانی استخراج شد. همه نمونه ها DNA توسط آرایه Axiom MNEC670 تعیین نژادگان (ژنوتیپ) شدند. پس از پالایش داده ها آماره XP-EHH محاسبه شد. در اسب های عرب 51 جایگاه (85 ژن) و در اسب های کرد 7 جایگاه (13 ژن) تحت انتخاب شناسایی شد. نواحی تحت انتخاب در اسب های عرب با مسیرهای درگیر در سامانه ایمنی، تشکیل پروتئین شیر، رشد و نمو و سوخت وساز (متابولیسم) ماهیچه، بینایی، شبکه عصبی و اندازه بدن مرتبط بودند درحالی که در اسب های کرد با مسیر گیرنده جفت شونده با پروتئین G، رشد و بلوغ فیبرهای ماهیچه، تنظیم خون بندآوری (هموستازی) اکسیژن یاخته ای، رنگدانه سازی در پوست و مو ارتباط داشتند.کلید واژگان: اسب عرب ایرانی, نژاد اسب کرد, XP-EHH, نشانه های انتخابThe Arab horses are famous for endurance riding, jumping and beauty. Kurdish horses are native to hilly regions of west of Iran and they are suitable for Polo tournament. Kurdish horses are shorter and heavier than Arabian horses. In this study, we use the linkage disequilibrium-based method, XP-EHH statistic, for Identification of regions that have undergone selection in the genome of Arabian and Kurdish horses. For this purpose, genomic DNA from blood and hair samples from 38 Arabian and 58 Kurdish horses were extracted. All DNA samples genotyped by the Axiom MNEC670 array. After data pruning, XP-EHH statistic was calculated. We identified 51 genomic regions (85 genes) in Iranian Arab horses and 7 genomic regions (13 genes) in Kurdish horses showing signatures of selection. We found positively selected genomic regions in the Iranian Arab horses associated with immune system related pathways, milk protein formation, muscle growth and development, vision, nervous system and body size whereas in the Kurdish horses associated with G protein–coupled receptors, growth and maturation of muscle fibers, cellular oxygen homeostasis and skin and hair pigmentation.Keywords: Iranian Arab horse, Kurdish horse, selection signatures, XP-EHH
-
در این پژوهش با استفاده از داده های گردآوری شده مربوط به صفات گوساله زایی شامل سخت زایی، وزن تولد گوساله و طول دوره آبستنی در نخستین زایش 29950 راس گاو هلشتاین ایران که در سال های 1383 تا 1393 در 131 گله تحت پوشش مرکز اصلاح نژاد و بهبود تولیدات دامی کشور گردآوری شده بودند، ساختار علی بین صفات گوساله زایی با استفاده از الگوریتم جستجوی IC بررسی شد. در ساختار علی شناسایی شده ضریب های ساختاری مربوط به تاثیر علی صفات وزن تولد گوساله (002/0±060/0) و طول دوره آبستنی (002/0±007/0) بر صفت سخت زایی معنی دار بودند. تاثیر طول دوره آبستنی بر وزن تولد گوساله (005/0±219/0) معنی دار بود. با در نظر گرفتن این ساختار علی یک مدل سه صفتی یک سویه مبتنی بر مدل های معادله های ساختاری تدوین و با استفاده از معیار انحراف اطلاعات (DIC) و قابلیت پیش بینی (ارزیابی شده با معیارهای میانگین مربعات خطا و همبستگی بین مقادیر پیش بینی شده و مشاهده شده) با مدل سه صفتی استاندارد متناظر مقایسه شد. نتایج نشان دادند، صفت سخت زایی تحت تاثیر علی وزن تولد گوساله و طول دوره آبستنی گاو قرار دارد و مدل سه صفتی یک طرفه نسبت به مدل سه صفتی استاندارد برتری دارد و در نظر گرفتن رابطه های علی یادشده در ارزیابی ژنتیکی صفات گوساله زایی اهمیت دارد.کلید واژگان: رابطه های علی, سخت زایی, طول آبستنی, وزن تولد گوساله, معادل های ساختاریIn this research the causal structure among calving traits of 29950 first-parity Holstein cattles of Iran including calving difficulty (CD), birth weight of calves (BW) and gestation length (GL) was revealed applying data collected by Iranian Animal Breeding in 131 herds from 1995 to 2004 by Inductive Causation (IC) searching algorithm. Significant structural coefficients were found for causal effects of BW on CD (0.060±0.002) and of GL on CD (0.007±0.002). Furthermore, the causal effect of GL on BW was significant (0.219±0.005). Considering the revealed causal structure, standard and recursive multivariate models were compared applying deviance Information criterion (DIC) and predictive ability of models in terms of two measures including mean square of error and correlation between observed and predicted values. The obtained results revealed the causal effect of BW and GL on CD and the plausibility of recursive multivariate model over standard multivariate one. Therefore, considering the causal structure among calving traits is of crucial importance.Keywords: Birth weight, calving difficulty, causal relationships, gestation length, structural equations
-
با دسترسی به اطلاعات نشانگرهای تک نوکلئوتیدی (SNP) ، پیش بینی شایستگی ژنتیکی افراد بدون اطلاعات پدیدگانی (فنوتیپی) با استفاده از ارزیابی ژنگانی (ژنومی) امکان پذیر شده است. لیکن، استفاده از تراشه (چیپ) های متراکم برای ارزیابی همه افراد جمعیت مقرون به صرفه نیست. برای دستیابی به بیشترین بازدهی در بررسی های ژنگانی می توان گروهی از حیوان ها را با تراشه های با تراکم بالا و دیگر افراد را با تراشه های کم تراکم تعیین نژادگان (ژنوتیپ) کرد، سپس آن ها را به تراکم بالا اسناد (ایمپیوت) کرد. در این بررسی، تاثیر سه تراشه کم تراکم (1k، 2k و 4k) ، اسناد شده به تراکم بالای 10k و رابطه خویشاوندی بین جمعیت مرجع و جمعیت های تایید بر درستی ارزیابی ژنگانی و نیز همبستگی ارزش های اصلاحی برآورد شده در تراشه های مختلف با استفاده از داده همانند سازی شده، بررسی شد. برای ساختن تراشه های کم تراکم، 10، 20 و 40 درصد از نشانگرهای 10k به صورت تصادفی انتخاب شدند. اسناد کردن (ایمپیوتیشن) با استفاده از نرم افزار FImpute صورت گرفت. به طورکلی با افزایش تراکم نشانگری، همبستگی بین ارزش های اصلاحی برآورد شده به دست آمده از تراشه های مختلف افزایش پیدا کرد. به گونه ای که، درستی ارزیابی ژنگانی تراشه کم تراکم 4k و تراشه متراکم 10k همسان بودند. همچنین پس از اسناد کردن نژادگان های تراشه 4k به 10k، تفاوتی بین درستی ارزیابی های ژنگانی ایجاد نشد. با افزایش فاصله جمعیت مرجع و جمعیت های تایید، درستی اسناد کردن کاهش یافت.کلید واژگان: رابطه خویشاوندی, نشانگر, همانند سازیUsing SNP markers information and genomic evaluation approach, predicting the genetic merit of individuals without phenotypic records is now possible. However, using high-density panels for genomic evaluation of all individuals is not economically feasible. To achieve high genomic prediction accuracy with reasonable price, it is possible to genotype a proportion of animals with high-density panels and the rest of animals with low-density panels then impute them to high-density genotypes. In this study, the effect of three low-density panels (1k, 2k and 4k), genotype imputation to 10k panel and the relationship between reference and validation populations on the accuracy of genomic predictions and also the correlation between the estimated breeding values using panels with different densities in simulated data were assessed. The low density panels genotypes were actually consisting of 10, 20 and 40 percent of 10k markers selected randomly and FImpute was used for genotype imputation. As a general trend, by increasing the density of markers, the correlation between the estimated breeding values was increased using different panels. So, the accuracy of genomic predictions was similar using 4k and 10k genotypes. Moreover, imputing 4k to 10k genotypes, did not improve the accuracy of genomic prediction. However, the accuracy of estimated breeding values was increased after imputation from 1k or 2k to 10k. The accuracy of imputation was decreased when the reference and validation populations were more distant.Keywords: Genetic relationship, marker, simulation
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.