تاملی معرفتشناختی بر آموزش درس «علوم تجربی» با تکیه بر دیدگاه ویتگنشتاین دوم
هدف این پژوهش، بررسی معرفتشناختی آموزش درس «علوم تجربی» با تکیه بر دیدگاه ویتگنشتاین در باب معرفت انسان است. برای رسیدن به این هدف از روش تحلیل مفهومی (ارزیابی ساختار مفهوم) و روش استنتاجی پیش رونده استفاده شده است و سعی شده تا از طریق تحلیل آرای ویتگنشتاین در کتاب پژوهشهای فلسفی و درباب یقین، ماهیت علوم تجربی از منظر او مورد بررسی قرار گیرد و سپس دلالتهای آن در زمینه آموزش این علوم در مدارس استنتاج شود. یافتههای پژوهش نشانگر آن است که موضع ویتگنشتاین دوم در باب علوم تجربی مخالف اثباتگرایی بوده و از طریق ارایه تمثیل «بستر رودخانه» در باب معرفت انسانی، تلقی بدیعی در باب علم را شامل میشود که دور از نقدهای بنیادگرایی و نسبیگرایی است. بر اساس این نظریات، آموزش علوم تجربی باید با توجه به ارتباط پویای آن با علوم انسانی و سازههای اجتماعی و فرهنگی صورت گیرد و در آموزش این علوم باید به تاریخ و جامعهشناسی علم توجه ویژه داشت.