حقیقت و واقعیت در پراگماتیسم پیرس و جیمز

نویسنده:
پیام:
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی/اصیل (دارای رتبه معتبر)
چکیده:
حقیقت و واقعیت از مباحث بنیادی فلسفی است که پراگماتیست ها درباره آن مباحث ویژه ای مطرح کرده اند. در این مقاله آرای پیرس و جیمز در این خصوص با هم تطبیق داده می شود تا به این سوال پاسخ داده  شود که چرا با اینکه پیرس بنیان گذار پراگماتیسم است، جیمز از شهرت گسترده تری برخوردار است؛ تفکر او بیشتر پی گرفته می شود و از او نیز به عنوان موسس پراگماتیسم نام می برند؟ آنچه باعث این مسئله شده، نظرگاهی است که این دو درباره نظریه حقیقت اتخاذ کرده اند؛ از این رو، بررسی حقیقت و واقعیت از لحاظ معنا، اقسام، معیار و جایگاه آنها در پراگماتیسم، هم نظر آنان را در مورد این دو مبحث به خوبی بازگو می کند و هم به پرسش این مقاله پاسخ می دهد. پراگماتیسم بر اصل پراگماتیکی استوار است که پیرس واضع آن بوده و جیمز نیز آن را پذیرفته است. آنان با اصل پراگماتیکی، آثار و نتایج عملی مفاهیم را می سنجند. تمایز این دو فیلسوف در این است که پیرس اصل پراگماتیکی را اصلی منطقی دانسته، با نظریه معنا مرتبط می سازد و جیمز آن را با نظریه حقیقت گره می زند و این باعث می شود پراگماتیسم جیمز در صدر تفکرات پراگماتیستی بعدی قرار گیرد. افزون بر این، در این مقاله به این پرسش نیز می پردازیم که آیا پراگماتیسم آنان در نظریه واقعیت و حقیقت، توانسته است خود را از قید فلسفه متافیزیکی برهاند؟ پاسخ این پرسش آن است که پیرس و جیمز دیدگاه های موثر وجدیدی در فلسفه مطرح کرده و برخی از اصول فلسفه متافیزیکی را به چالش کشیده اند؛ اما با این همه، هنوز در چارچوب تفکر متافیزیکی می اندیشند.
زبان:
فارسی
صفحات:
127 تا 145
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p2701774