بررسی حس لذت و ادراک انتزاعی سبک های متفاوت هنری در فرهنگ ایرانی
هدف پژوهش حاضر، بررسی حس لذت بصری و ادراک انتزاعی مکاتب متفاوت هنری در فرهنگ ایرانی و همچنین ایجاد پایگاهی از محرک های بصری نرمال شده بود که در یک مطالعه علمی از نوع آزمایشی به صورت مقطعی انجام گرفت. جامعه آماری دانشجویان یا فارغ التحصیلان دانشکده فنی و دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در سال های 1401-1400 بودند. در این پژوهش، 6 آزمودنی (4 زن و 2 مرد) به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده شامل آزمون رتبه بندی علاقه مندی و آزمون میزان ملموس بودن اثر بود. هر آزمودنی آزمون رتبه بندی علاقه مندی و آزمون رتبه بندی ملموس بودن را برای 1045 نقاشی از پنج سبک امپرسیونیسم، اکسپرسیونیسم، کوبیسم، زمینه رنگی و آبستره را انجام داد. داده ها با استفاده از روش های آماری میانگین، انحراف استاندارد، تحلیل واریانس و تحلیل رگرسیون خطی آمیخته در زبان پایتون 3 و به کمک بسته های آماری scipy و pingouin تحلیل شد. نتایج نشان داد در آزمون رتبه بندی علاقه مندی، به جز در سبک آبستره از کوبیسم و آبستره از زمینه رنگی اختلاف معناداری میان سبک های مختلف هنری در آزمون رتبه بندی علاقه مندی وجود دارد. در آزمون رتبه بندی ملموس بودن به جز سبک های آبستره، کوبیسم و زمینه رنگی که تفاوت معناداری با یکدیگر نداشتند، میان دیگر سبک ها تفاوت معنادار مشاهده شد. نتایج نشان داد هرچه یک اثر هنری برای مشاهده گر ملموس تر باشد، رتبه علاقه مندی بالاتری را دریافت می کند.