اثر سلول های بنیادی حاوی ژن TSP-1 به همراه لترازول بر میزان ROS و VEGF در سندرم تخمدان پلی کیستیک القاء شده توسط استرادیول والپرات در مدل رت ماده نژاد ویستار
سندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS) یک اختلال ناهمگن پیچیده ی ژنتیکی، اندوکرینی و متابولیکی و شایع ترین بیماری اندوکرین و اختلال متابولیکی در سنین باروری و مهم ترین علت نازایی ناشی از عدم تخمک گذاری در زنان محسوب می شود. شواهدی متعددی مبنی بر رابطه مستقیم و نزدیک بین التهاب سیستمیک و موضعی و میزان آنزیوژنز و PCOSوجود دارد. در این پژوهش، 40 سر رت ماده نژاد ویستار در 5 گروه موش های گروه کنترل، موش های دارای سندرم پلی کیستیک (با تزریق استرادیول والپروات)، موش های دریافت کننده سلول های بنیادی TSP-1 و موش های دریافت کننده ی داروی لترازول و موش های دریافت کننده ی همزمان سلول های بنیادی TSP-1 و داروی لترزازول تقسیم بندی شدند. سپس میزان VEGF به روش Real Time PCR و ROS به روش الیزا سنجش گردید. رت های ماده نژاد ویستار مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک در قیاس با گروه کنترل، افزایش میزان بیان ژن VEGF و سطح ROS بافتی را دارند که این میزان معنادار می باشد. بررسی نتایج حاکی از کاهش معنادار میزان بیان ژن VEGF و سطح ROS در قیاس با گروه موش های PCOS گردید. بیشترین کاهش در موش های دریافت کننده ی لتررازول و به همراه سلول بنیادی حاوی TSP-1 در قیاس با دو تیمار دیگر در هر دو فاکتور VEGF و ROS دیده می شود. سطح ROS و VEGF با افزایش توده های تخمدان همراه است و از طرفی افزایش توده های تخمدان با ایجاد شرایط هیپوکسی، آندروژن ها، انسولین و AMH ممکن است که باعث افزایش مقادیر VEGF گردد.