بررسی عملکرد، اجزای عملکرد و کیفیت علوفه در کشت مخلوط کوشیا (Kochia scoparia L.) و لوبیا چشم بلبلی (Vigna unguiculata)
کاهش کمی و کیفی منابع آب همراه با شوری خاک یکی از مهم ترین ویژگی های مناطق خشک است و تولید گیاهان شورزیست تحت این شرایط جهت تغذیه دام از پایدارترین روش های حفاظت از این مناطق محسوب می شود. به منظور ارزیابی عملکرد و کیفیت علوفه در کشت مخلوط کوشیا و لوبیا چشم بلبلی آزمایشی به صورت بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه آموزشی-پژوهشی دانشگاه زابل اجرا شد. الگوهای جایگزینی و افزایشی کشت مخلوط (100 درصد کوشیا (K100)، 50 درصد کوشیا:50 درصد لوبیا (K50:C50)، 25 درصد کوشیا: 75 درصد لوبیا (K25:C75)، 75 درصد کوشیا: 25 درصد لوبیا (K75: C25)، 100 درصد کوشیا: 100 درصد لوبیا (K100: C100)، 50 درصد کوشیا: 100 درصد لوبیا (K50: C100)، 100 درصد کوشیا:50 درصد لوبیا (K100:C50)، 100 درصد لوبیا (100C)) تیمارهای این آزمایش بودند. نتایج نشان داد که بیشترین عملکرد کوشیا (kg.ha-1 22788) مربوط به تیمار 100C:100K و بیشترین عملکرد اقتصادی لوبیا چشم بلبلی (kg.ha-1 3590.3) مربوط به تک کشتی لوبیا بود. برای کوشیا بیشترین درصد پروتئین خام (19.90 درصد) و خاکستر (14.83 درصد) از تیمار K100:C100 به دست آمد. در رابطه با خصوصیات مورفولوژیکی لوبیا چشم بلبلی بیشترین میزان عملکرد و اجزای عملکرد مربوط به تک کشتی لوبیا بود. بیشترین نسبت برابری زمین (1.80) از تیمار K50: C50 به دست آمد. افزایش عملکرد، پروتئین خام و قابلیت هضم ماده خشک علوفه کوشیا حاکی از برتری الگوهای افزایشی کشت مخلوط در مقایسه با الگوهای جایگزینی و تک کشتی کوشیا بود. از این رو می توان گفت که کیفیت علوفه کوشیا در کشت مخلوط با لوبیا چشم بلبلی بهبود یافته است.