نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان در رابطه میان خودشفقت ورزی با استرس شغلی در معلمان
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان در رابطه میان خودشفقت ورزی با استرس شغلی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری، معلمان مشغول به تدریس مقطع راهنمایی آموزش وپرورش منطقه 12 شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند. از میان آنان 328 معلم به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه موردمطالعه انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه استرس شغلی (رایس،1992)، مقیاس خودشفقت ورزی (نف،2003) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، 2001) گردآوری و با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، مدل یابی معادلات ساختاری و آزمون بوت استرپ تحلیل شدند. نتایج نشان داد که اثر مستقیم خودشفقت ورزی بر استرس شغلی منفی و معنادار است. به این معنا که با افزایش شایستگی خودشفقت ورزی سطح استرس شغلی معلمان کاهش می یابد. همچنین، نتایج نشان داد که نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان سازگار و نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان ناسازگار در رابطه میان خودشفقت ورزی با استرس شغلی معنادار است، به این معنی که خودشفقت ورزی می تواند در شرایط استرس زا از طریق کمک به تنظیم هیجانهای مثبت و پذیرش منطقی هیجانهای منفی سبب کاهش استرس شغلی شود.