تنوع گویش در پارسی باستان

پیام:
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی/اصیل (بدون رتبه معتبر)
چکیده:
یکی از معماهای متعدد گویش شناسی ایرانی این است که جدای از وام واژه های بی شمار عربی و غیره خارجی در فارسی، بسیاری از واژگان ایرانی در واژگان فارسی غیرفارسی هستند. گرامرهای تطبیقی می گویند، کلمه فارسی شاه، šāh، فارسی مناسبی نیست، زیرا شکلی که در فارسی مناسب انتظار می رود *šāš است. کلمه «شهر»، šahr ، که در دوره های اولیه به معنای «پادشاهی» بود، باید در پارسی، *šas می بود. sang "سنگ" به احتمال زیاد *hang به جای بزرگ *buhurg، buzurg و به جای asp 'اسب *as و به جای asmān ،آسمان، *āhmān و حتی به جای Fārsī فارسی، *Pāhlī.همه این واژه ها و بسیاری دیگر که متعارف ترین معانی را می رسانند، با این یا آن قاعده در مورد آنچه که واج شناسی زبان فارسی درست می دانند مخالف است، اما با آنچه در مورد واج شناسی ماد شناخته شده یا می توان استنباط کرد، موافق است. بر این اساس آنها ماد اعلام می‏شوند. و آنها را به جای تعلق به زبان غیر پارسی دیگر، به عنوان مثال اوستایی، که نسبت به پیشینیان ایرانی باستانی این واژه ها مانند ماد می‏داند، اعلام می‏کنند، زیرا اجداد برخی از آنها به ظاهر غیرفارسی هستند. از قبل در فارسی باستان، در زمانی، در حدود سال 520 قبل از میلاد، زمانی که ایرانیان، مدتی قبل از اینکه امپراتوری وسیعی را از مادها تصاحب کرده بودند، احتمالا تحت تاثیر واژگان اداری و عموما فرهنگی مادها قرار گرفته بودند.
زبان:
فارسی
صفحات:
100 تا 130
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p2735698 
مقالات دیگری از این نویسنده (گان)