مطالعه اثر تفکر انتقادی و تفکر خلاق بر یادگیری خودتنظیم با میانجی گری هوش هیجانی
هدف از انجام این پژوهش مطالعه ی اثر تفکر انتقادی و تفکر خلاق بر یادگیری خودتنظیم با میانجی گری هوش هیجانی بود.
روش این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت کمی و از منظر روش اجرا توصیفی از نوع همبستگی (مدل معادلات ساختاری) بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان دوره دوم ابتدایی ناحیه 2 اردبیل در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که تعداد آنان در حدود 13500 نفر بود و تعداد 374 نفر از آنها به عنوان نمونه آماری با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه تفکر انتقادی رجایی، پرسش نامه تفکر خلاق ولش و مک داوال ، پرسش نامه هوش هیجانی شات و همکاران و پرسش نامه یادگیری خودتنظیم بوفارد و همکاران بودند.
یافته ها حاکی از آن بودند که همه شاخص های مطلق، تطبیقی و مقتصد مدل مطلوب هستند و تفکر انتقادی و تفکر خلاق می توانند هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم با درنظرگرفتن نقش میانجی هوش هیجانی روی یادگیری خودتنظیم تاثیر داشته باشند (p<0.05).
در نهایت پیشنهاد می شود توجه خانواده ها و مدارس به تقویت تفکر انتقادی و تفکر خلاق جلب شود. هم چنین، با توسعه هوش هیجانی در دانش آموزان تحت قالب برنامه های مدون و مستمر، در راستای افزایش یادگیری خودتنظیم آنان گام برداشت.
-
طراحی و اعتباریابی الگوی بهبود نقص توجه و بیش فعالی در دانش آموزان دوره ابتدایی
محمدرضا نوروزی همایون، *، علی رضایی شریف، علی شیخ الاسلامی، مهدی جعفری مرادلو
فصلنامه روان شناسی افراد استثنایی، بهار 1403 -
طراحی الگوی مقابله با افسردگی در دانش آموزان دوره دوم متوسطه (رویکردی آمیخته)
محمدرضا نوروزی همایون، *، اسماعیل صدری دمیرچی، مهدی جعفری مرادلو
فصلنامه روش ها و مدلهای روان شناختی، زمستان 1402