سنجش تقابل نظریه شیخ اشراق و معتزله درباب اراده خداوند

پیام:
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی/اصیل (دارای رتبه معتبر)
چکیده:

صفت اراده ازجمله صفات و کمالات خداوند است که درک صحیح از آن مانند سایر صفات، سبب کمال عالم میگردد. اگرچه عموم متفکران مسلمان، این صفت را برای خداوند قائل هستند، اما کیفیت و نحوه اتصاف خداوند به این صفت، همواره محل تضارب آراء بوده است. اکثر متکلمان معتزله صفات ثبوتی خداوند، ازجمله اراده، را از ذات سلب نموده و آن را امری زائد بر ذات دانسته و میگویند ذات الهی نائب مناب صفات است. در میان حکمای پیش از شیخ اشراق، برخی اراده را علم به نظام احسن میدانند و برخی برای تبیین معنایش، آن را به صفت علم ارجاع داده‏اند؛ درنتیجه، این دو صفت بلحاظ مفهوم و مصداق، متحدند. در مورد شیخ اشراق، بعضی او را منکر اراده دانسته اند، درحالیکه با بررسی مبانی نظام واره فکری و فلسفی وی، روشن میشود که نه تنها چنین نسبتی قابل پذیرش نیست، بلکه خلاف آن اثبات میگردد. ازجمله این مبانی میتوان به فیاضیت نورالانوار، عینیت صفات الهی با ذات، کل الکمال بودن نورالانوار اشاره نمود که طبق آنها، همه کمالات موجود در مراتب مادون، بنحو اتم و اشرف، در مرتبه اعلی وجود دارد. صفت اراده نیز ازجمله کمالات وجودی است که اثبات آن، سبب شرافت و علو میگردد و نفی آن، نفی کمال است. بنابرین، با توجه به روح کلی حاکم بر فلسفه سهروردی، ضرورتا میبایست انتساب صفت اراده به باری تعالی را پذیرفته باشد. درباره شمول صفت اراده نیز معتزله، انسان را مشمول اراده واجب نمیدانند، حال آنکه شیخ اشراق، ازآنرو که نورالانوار را حقیقتی محیط معرفی میکند، صفات او را نیز شامل همه موجودات، ازجمله انسان، میداند.

زبان:
فارسی
صفحات:
119 تا 144
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p2755508 
مقالات دیگری از این نویسنده (گان)