کشف الگوهای نیایش بر اساس گراندد تئوری در صحیفه سجادیه
از آنجا که نیایش نوعی بندگی و عبادت است و به بیان قرآن (و ما خلقت الجن و الإنس إلا لیعبدون» (ذاریات،56) سبب خلقت جن و انس است؛ بنابراین بررسی آن که نوعی عبادت است- ضرورت می یابد. اگرچه تصور عمومی این است که هر کسی، با هر دینی، هر جایی و با هر محتوایی می تواند نیایش کند؛ چرا که نیایش فطری انسان است؛ اما اسلام همچنان که دیگر فطریات را تنظیم و قاعده مند کرده است، نیایش درست را نیز به روش های مختلف به پیروان خود آموزش می دهد. صحیفه سجادیه کتاب نیایش است؛ بنابراین در این مقاله به شیوه توصیفی-تحلیلی برآنیم تا برای به دست آوردن تصوری نزدیک به واقع نیایش های امام سجاد علیه السلام را - که هم به لحاظ علم و هم به لحاظ عمل اهل نیایش و بلکه در این وادی هیچ مانندی ندارد- تجزیه و تحلیل کنیم و الگوهای نیایش را از میان نیایش های مختلف ایشان استخراج کنیم و به ابعاد مختلف آن بپردازیم. از آن جا که عبادت رابطه ای است بین انسان و خدا پس ضرورت دارد این رابطه شکافته شده و بررسی کرد که عبادت به کدام شئون خدا تعلق دارد، مقصد آن چیست، و نیز فعل کدام ابعاد و سطوح انسان است .برای وصول به چنین درکی یا باید متوسل به تجربه درونی خود شد یا تجربه و دانش معصوم علیهم السلام را الگو قرار داد اما از آنجا که تجربه و شهود عامه مردم ناقص و محدود است و توان بازنمایی کامل ارتباط را ندارد، پس باید به تجربه و دانش معصوم تمسک بجوییم. از بین معصومین علیهم السلام امام زین العابدین (ع) بیش تر با عبادت مانوس بودند و صحیفه سجادیه ایشان که سراسر عبادت است اینک در دسترس ما قرار دارد، بنابراین بررسی صحیفه سجادیه از این منظر امکان رسیدن به دانش عمیقی درباره عبادت را فراهم می کند.