افق های مشترک نقد تاریخی و نقد ادبی
نویسنده:
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی/اصیل (دارای رتبه معتبر)
چکیده:
امروزه مفهوم نقد، هم از جنبه نظری و هم از حیث کاربردی آن، یکی از مهمترین موضوعات مورد بررسی در حوزه های مختلف علوم انسانی است. در این میان نقد تاریخی و نقد ادبی بیشترین قرابت ها را با هم داشته و در معرض بیشترین توجهات و مناقشات نیز بوده است. در واقع حلقه مشترکی که سبب گشته این دو حوزه نقد تا این اندازه قریب و نزدیک شوند، محوری بودن «متن» در هر دو حوزه است. متون تاریخی و متون ادبی از جنبه «متنیت شان» وجوه اشتراک بسیار زیادی با هم داشته و از این منظر نقد تاریخی و نقد ادبی که در واقع نقد متن تاریخی و نقد متن ادبی هستند نیز بی بهره از این وجوه اشتراک نبوده اند. از این رو روش های کاربردی در هر دو نقد تاریخی و ادبی نیز بر اصول و مبانی مشترک استوار شده است. این اصول و مبانی در حوزه نقد تاریخی در قالب تفسیرگرایی (تاویل گرایی) و در حوزه نقد ادبی عمدتا در قالب تاریخ گرایی نو پدیدار گشته است. با این وصف در این پژوهش تلاش بر آن است تا با روشی تحلیلی تطبیقی و با تکیه و تاکید بر تفسیرگرایی و تاریخ گرایی نو، دو حوزه نقد ادبی و نقد تاریخی مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد.
کلیدواژگان:
نقد تاریخی ، نقد ادبی ، تفسیرگرایی ، تاریخگرایی نو ، گفتمان
زبان:
فارسی
انتشار در:
صفحات:
221 تا 237
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p2766916
مقالات دیگری از این نویسنده (گان)
-
تغییرات جمعیتی قزوین از صفویه تا پایان عصر ناصری
*
پژوهشنامه تاریخ های محلی ایران، بهار و تابستان 1403 -
سقوط حکومت خوارزمشاهیان از دیدگاه مورخان عصر ایلخانی
محمد قربانیان، عبدالرفیع رحیمی*، نصرالله پور محمدی املشی،
نشریه جستارهای تاریخی، بهار و تابستان 1403