بررسی سروده های انتقادی نزار قبانی بر اساس نظریه جورج لوکاچ
نظریه رئالیسم انتقادی جورج لوکاچ به نارضایتی از وضع موجود و تلاش برای تغییر آن توجه دارد و پیگیر تحقق دو هدف است؛ نخست تلاش برای بیداری مردم و دیگر ایجاد روحیه انقلابی در آنان. از نگاه این نظریه پرداز، یک اثر ادبی رئالیستی باید از سه شرط اساسی برخوردار باشد: شجاعت و صداقت، انتقاد از شرایط نامطلوب جامعه و بیان مشکلات مردم، مبارزه با فساد و مردمی بودن اثر. در این میان، «نزار قبانی» بعد از شکست 1967م با درک شرایط نامطلوب جامعه عربی اشعار انتقادی بسیاری سروده و دستاوردهای شعری اش قابلیت آن را دارد که از این نظرگاه مورد واکاوی و تحلیل قرار گیرد. نظر به اینکه شاعر یادشده حجم انبوهی از شعر خود را به انتقاد از وضعیت موجود اختصاص داده است، پژوهش حاضر می کوشد با رویکرد کیفی و روش توصیفی- تحلیلی، اشعار وی را از این نظرگاه مورد تحلیل قرار دهد. چنین استنباط می شود که نزار دارای بینش انتقادی است که در بستر شعرش نه به عکاسی واقعیت، بلکه به نقاشی آن می پردازد و با ذهنیت نقادانه ای که داشته، واقعیت را به گونه ای به مخاطب ارائه می دهد که در عین اذعان به صداقت وی، شاهد شکل خاصی از بازتاب واقعیت و نه خود واقعیت در ادبیاتش می شود.
-
دراسه سیمیائیه لصور الکتب العربیه للمرحله الثانویه الثانیه بناء علی الوظیفه التمثیلیه للسیمیولوجیا الاجتماعیه لکریس وفان لیوفن و آراء جو وفنج فی علم النفس التنموی
بهنام آقائی نجاد، روح الله صیادی نجاد*، علی نجفی إیوکی
نشریه دراسات فی تعلیم اللغه العربیه و تعلمها، خریف و شتاء 2023 -
دراسه منهجیه الإمام فخر الرازی فی احتجاجاته علی الشیخ عبدالقاهر الجرجانی فی مبحث الکنایه (ترکیزا علی الدلاله العقلیه)
الهام بابلی بهمه*، محمدابراهیم خلیفه شوشتری، عباس اقبالی،
مجله الجمعیه العلمیه الایرانیه للغه العربیه و آدابها، فصلیه علمیه محکمه، صیف 2024