تعیین نقش نظم جویی شناختی هیجانی و تحمل پریشانی در پیش بینی بهزیستی روان شناختی بیماران سرپایی مبتلا به کرونا در ایام قرنطینه
براساس پژوهش های پیشین، فرایندهای شناختی می تواند به افراد در مدیریت احساسات خود پس از تجربه کردن وقایع سخت زندگی کمک کند؛ ازاین رو، پژوهش حاضر باهدف تعیین نقش نظم جویی شناختی هیجانی و تحمل پریشانی در پیش بینی بهزیستی روان شناختی بیماران سرپایی مبتلا به کرونا در ایام قرنطینه انجام گرفت.
پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی بیماران سرپایی مبتلا به کرونا در ایام قرنطینه در سال 1399 تشکیل دادند. از بین آن ها 150 نفر به روش نمونه گیری دردسترس مشروط بر مبتلابودن به کرونا و به سربردن در قرنطینه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه نظم جویی شناختی هیجان (گارنفسکی و کرایج، 2006) و مقیاس تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) و مقیاس بهزیستی روان شناختی (فرم کوتاه) (ریف، 1989) بود. داده های پژوهش با نرم افزار SPSS و آماره های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه خطی با مدل هم زمان، در سطح معناداری کمتر از 0٫05 تجزیه وتحلیل شد.
نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد، بین نظم جویی شناختی هیجانی (0٫717=r) و تحمل پریشانی (0٫677=r) با بهزیستی روان شناختی در بیماران سرپایی مبتلا به کووید رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (0٫001>p). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه خطی مشخص کرد، تحمل پریشانی و نظم جویی شناختی هیجانی به میزان 53درصد، بهزیستی روان شناختی را پیش بینی می کنند (0٫001>p)؛ همچنین تاثیرگذاری نظم جویی شناختی هیجانی (0٫001>p، 0٫493=β) بر بهزیستی روان شناختی بیشتر از تاثیرگذاری تحمل پریشانی (0٫005=p، 2٫275=β) است.
براساس نتایج پژوهش، نظم جویی شناختی هیجانی و تحمل پریشانی در پیش بینی بهزیستی روان شناختی بیماران سرپایی مبتلا به کرونا در ایام قرنطینه نقش موثری دارند.