تاثیر یادگیری فردی با رویکرد شناختی بر بهبود کیفیت آموزش کارکنان
از عوامل مهم بر توسعه کیفیت آموزش، یادگیری فردی می باشد و با توجه به بررسی های انجام شده تاکنون پژوهشی در ارتباط با یادگیری فردی با رویکرد شناختی بر بهبود کیفیت آموزش در کارکنان انجام نشد این پژوهش با هدف ارائه مدل ساختاری تاثیر سازمان یادگیرنده بر کیفیت آموزش با میانجیگری یادگیری فردی پرسنل بانک اقتصاد نوین انجام شد.
پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات جزء پژوهش های آمیخته (کیفی- کمی) بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل خبرگان، متخصصین و افراد آگاه به امر در زمینه متغیرهای پژوهش و در بخش کمی شامل تمام پرسنل شعب بانک اقتصاد نوین شهر تهران به تعداد 927 بود. حجم نمونه در بخش کیفی با اشباع نظری (20 نفر) و در بخش کمی بر اساس فرمول کوکران 272 نفر برآورد شد. ابزار گردآوری داده ها، در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته بر مبنای مقیاس 5 گزینه ای بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های مدل سازی معادلات ساختاری (تحلیل عاملی تاییدی) و تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از نرم افزارهای SPSS-v21، Smart Pls-v2 استفاده شد.
نتایج حاکی از شناسایی 31 شاخص (گویه) بود. مولفه های یادگیری فردی شامل عوامل درون فردی و عوامل میان فردی و نیز کیفیت آموزش شامل عوامل محسوس، کیفیت عملکرد، پاسخگویی، کیفیت تدریس و همدلی بود. نتایج دیگر نشان داد که یادگیری فردی با ضریب مسیر 604/0 تاثیر مثبت و معناداری بر کیفیت آموزش پرسنل بانک اقتصاد نوین استان تهران دارد.
به طور کلی نتایج نشان داد که یادگیری فردی بر کیفیت آموزش کارکنان تاثیر دارد لذا لازم است مدیران علاوه بر تقویت مهارتهای ارتباطی کارکنان، به مساله یادگیری فردی و کیفیت آموزش نیز توجه داشته باشند تا با اهداف سازمانی دست یابند.