جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "کیفیت آموزش" در نشریات گروه "پزشکی"
-
مقدمه
با توجه به اهمیت متغیرهای کیفیت نهادی، کیفیت آموزش و مخارج سلامت در رشد اقتصادی کشورها، در تحقیق حاضر به بررسی اثرات آستانه ای کیفیت نهادی بر رابطه بین مخارج سلامت، کیفیت آموزش و رشد اقتصادی کشورهای منتخب صادر کننده نفت پرداخته شد.
روش پژوهش:
برای این منظور از داده های 15 کشور منتخب صادر کننده نفت شامل الجزایر، آنگولا، کنگو، اکوادور، گینه استوایی، گابن، ایران، عراق، کویت، لیبی، نیجریه، قطر، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و ونزوئلا طی دوره زمانی 2001 تا 2022 بهره گیری شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها مبتنی بر رویکرد آستانه ای پانل (PSTR) می باشد.
یافته هایافته های تحقیق نشان داد کیفیت نهادی، مخارج سلامت و کیفیت آموزش اثرات مثبت و معناداری بر رشد اقتصادی کشورهای مورد بررسی داشته است. هم چنین نتایج موید وجود اثرات آستانه ای کیفیت نهادی بر رابطه مخارج سلامت، کیفیت آموزش و رشد اقتصادی بوده است به طوری که در رژیم اول، مخارج صورت گرفته در دولت و کیفیت آموزش اثر گذاری کمتری بر متغیر رشد اقتصادی داشته، در حالی که در رژیم دوم این اثر گذاری تقویت شده است.
نتیجه گیریبر همین اساس نتیجه گیری می شود یک سطح آستانه ای از کیفیت نهادی برای اثرگذاری قوی تر کیفیت آموزش و مخارج سلامت بر رشد اقتصادی کشورهای مورد بررسی ضروری می باشد.
کلید واژگان: کیفیت نهادی, مخارج سلامت, کیفیت آموزش, رشد اقتصادی, کشورهای صادر کننده نفت.IntroductionConsidering the importance of the variables of institutional quality, education quality and health expenditure in the economic growth of countries, in the present research, the threshold effects of institutional quality on the relationship between health expenditure, education quality and economic growth of selected oil exporting countries were investigated.
MethodsFor this purpose, the data of 15 selected oil exporting countries including Algeria, Angola, Congo, Ecuador, Equatorial Guinea, Gabon, Iran, Iraq, Kuwait, Libya, Nigeria, Qatar, Saudi Arabia, United Arab Emirates and Venezuela during the period of 2001 It was used until 2022. The data analysis method is based on the panel threshold approach (PSTR).
ResultsThe findings of the research showed that institutional quality, health expenditure and quality of education had positive and significant effects on the economic growth of the studied countries. Also, the results have confirmed the existence of threshold effects of institutional quality on the relationship between health expenditures, education quality and economic growth, so that in the first regime, government expenditures and education quality had less effect on the economic growth variable, while in the second regime Second, this effect is strengthened.
ConclusionBased on this, it is concluded that a threshold level of institutional quality is necessary for a stronger effect of the quality of education and health expenditures on the economic growth of the countries under review.
Keywords: Institutional Quality, Health Expenditures, Education Quality, Economic Growth, Oil Exporting Countries -
مقدمه
با توجه به اهمیت کیفیت آموزش در دانشگاه ها، برروی برنامه های رشد و توسعه کشور هدف این مطالعه، تبیین نظرات دانشجویان، اساتید و مدیران آموزشی در خصوص عوامل موثر بر ارتقای کیفیت آموزش در دانشگاه علوم پزشکی همدان بود.
روش بررسیاین مطالعه کیفی با استفاده از تحلیل محتوای قراردادی برای درک تجربیات دانشجویان، اساتید و مدیران در دانشگاه علوم پزشکی همدان انجام شد. شرکت کنندگان از طریق نمونه گیری هدفمند با تنوع در نظر گرفتن دانشکده، گروه آموزشی، سطح، سن و جنسیت انتخاب شدند. مصاحبه ها به صورت حضوری شامل مصاحبه های عمیق با 20 دانشجو، 8 استاد و 3 مدیر آموزشی انجام شد و پاسخ ها با استفاده از مدل Graneheim و Lundman تحلیل شدند.
نتایجعوامل موثر در ارتقاء کیفیت آموزش از دیدگاه دانشجویان در چهار درون مایه اصلی شامل نحوه تدریس استاد در کلاس، بهره گیری از فنون نوین آموزشی، تعاملات مناسب بین استاد و دانشجو، فراهم بودن زیر ساخت های آموزشی بود. عوامل موثر از دیدگاه مدیران آموزش در دو درون مایه اصلی شامل تدریس در کلاس، تعاملات مناسب بین استاد و دانشجو و در چهار درون مایه اصلی شامل انگیزه اساتید، توانمندسازی اساتید، ویژگی های اساتید، ویژگی های دانشجویان بود.
نتیجه گیریارتقاء کیفیت آموزش به تعاملات مناسب بین استاد و دانشجو، روش های تدریس استاد، استفاده از فنون نوین آموزشی، و زیرساخت های آموزشی بستگی دارد. همچنین، انگیزه و توانمندی اساتید، ویژگی های اساتید و دانشجویان نیز نقش مهمی در این زمینه دارند. بنابراین، برای بهبود کیفیت آموزش، توجه به این عوامل از سوی مدیران آموزشی ضروری می باشد.
کلید واژگان: تجارب, دانشجویان, اساتید, مدیران آموزشی, کیفیت آموزشIntroductionConsidering the importance of the quality of education in universities on the growth and development programs of the country, this study aimed to explain the opinions of students, professors, and educational managers regarding the factors affecting improving education quality at Hamadan University of Medical Sciences.
MethodThis qualitative study used conventional content analysis to understand the experiences of students, professors, and managers at Hamadan University of Medical Sciences. Participants were selected through purposeful sampling with diversity in considering faculty, educational group, level, age, and gender. The interviews in person included in-depth interviews with 20 students, 8 professors, and 3 educational managers. The responses were analyzed using the Graneheim and Lundman model.
ResultsThe factors affecting the improvement of education quality from the students’ perspective were determined in four main contexts: the professor’s teaching method in class, modern teaching techniques, appropriate interactions between professor and student, and the availability of educational infrastructures. The effective factors from the educational managers’ perspective were identified in two prominent contexts: the professor’s teaching in class and appropriate interactions between professor and student. The effective factors from the professors’ perspective were identified in four main contexts: professors’ motivation, empowering professors, professors’ and students’ characteristics.
ConclusionImproving the quality of education depends on appropriate interactions between professors and students, professors’ teaching methods, modern teaching techniques, and educational infrastructures. Also, the motivation and empowerment of professors and the characteristics of professors and students play a significant role in this field. Therefore, to improve the quality of education, educational managers must pay attention to these factors.
Keywords: Experiences, Students, Professors, Educational Administrators, Quality Of Education -
زمینه و هدف
از عوامل مهم بر توسعه کیفیت آموزش، یادگیری فردی می باشد و با توجه به بررسی های انجام شده تاکنون پژوهشی در ارتباط با یادگیری فردی با رویکرد شناختی بر بهبود کیفیت آموزش در کارکنان انجام نشد این پژوهش با هدف ارائه مدل ساختاری تاثیر سازمان یادگیرنده بر کیفیت آموزش با میانجیگری یادگیری فردی پرسنل بانک اقتصاد نوین انجام شد.
روش کارپژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات جزء پژوهش های آمیخته (کیفی- کمی) بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل خبرگان، متخصصین و افراد آگاه به امر در زمینه متغیرهای پژوهش و در بخش کمی شامل تمام پرسنل شعب بانک اقتصاد نوین شهر تهران به تعداد 927 بود. حجم نمونه در بخش کیفی با اشباع نظری (20 نفر) و در بخش کمی بر اساس فرمول کوکران 272 نفر برآورد شد. ابزار گردآوری داده ها، در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته بر مبنای مقیاس 5 گزینه ای بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های مدل سازی معادلات ساختاری (تحلیل عاملی تاییدی) و تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از نرم افزارهای SPSS-v21، Smart Pls-v2 استفاده شد.
یافته هانتایج حاکی از شناسایی 31 شاخص (گویه) بود. مولفه های یادگیری فردی شامل عوامل درون فردی و عوامل میان فردی و نیز کیفیت آموزش شامل عوامل محسوس، کیفیت عملکرد، پاسخگویی، کیفیت تدریس و همدلی بود. نتایج دیگر نشان داد که یادگیری فردی با ضریب مسیر 604/0 تاثیر مثبت و معناداری بر کیفیت آموزش پرسنل بانک اقتصاد نوین استان تهران دارد.
نتیجه گیریبه طور کلی نتایج نشان داد که یادگیری فردی بر کیفیت آموزش کارکنان تاثیر دارد لذا لازم است مدیران علاوه بر تقویت مهارتهای ارتباطی کارکنان، به مساله یادگیری فردی و کیفیت آموزش نیز توجه داشته باشند تا با اهداف سازمانی دست یابند.
کلید واژگان: کیفیت آموزش, یادگیری فردی, رویکرد شناختیBackground & AimsTraining is a set of regular, orderly and back-to-back operations with specific and specific goals and in order to create and improve the level of knowledge and awareness of working people, create or improve the level of job skills, social and cognitive skills. They are used to improve the level of attitude of working people and create desirable behavior in accordance with the sustainable values of the society. One of the important factors in the development of the quality of education is individual learning, and according to the investigations carried out so far, there has not been any research related to individual learning with a cognitive approach on improving the quality of education in employees. This research aims to provide a structural model of the influence of the learning organization on quality the training was carried out with the mediation of individual learning of the staff of the New Economy Bank.
MethodsThe current research is based on the mixed type of exploratory (qualitative-quantitative) data. Therefore, the current research is practical in terms of its purpose, and on the other hand, considering that library study methods and field methods such as interviews and questionnaires were used in this research, it can be said that the current research is a research based on the data collection method. It is a survey type description. The statistical population of the qualitative part of the research includes experts, specialists and knowledgeable people in the field of research variables. The characteristics of the research experts who were approved by the supervisors and advisors were people who were outstanding in terms of knowledge and information in the field of research variables and who could be a symbol of the society by providing accurate information. To determine the samples of this research and to determine this group of experts, a non-random sampling method was used, and in this research, 20 people were considered as interviewees according to the principle of saturation. The statistical population of the research in the quantitative part included all the personnel of the branches of Eghtesad Novin Bank in Tehran, numbering 927 people. Using the table of Karjesi and Morgan (1970) and initially through random cluster sampling, 272 people were selected as subjects. In this way, based on the geographical distribution of banks in the city of Tehran, first, Tehran was divided into North, South, East, West and Center centers and in each section, an organization was selected and based on a simple random sampling of the employees of Eghtesad Novin Bank. The data collection tool was a semi-structured interview in the qualitative part and a researcher-made questionnaire based on a 5-option scale in the quantitative part. For data analysis, structural equation modeling tests (confirmatory factor analysis) and exploratory factor analysis were used using SPSS-v21, Smart Pls-v2 software.
ResultsThe results indicated the identification of 31 indicators (items). The components of individual learning included intrapersonal factors and interpersonal factors, as well as the quality of education including tangible factors, performance quality, responsiveness, teaching quality, and empathy. Other results showed that individual learning with a path coefficient of 0.604 has a positive and significant effect on the quality of training of the personnel of the Eghtesad Novin Bank of Tehran province. In identifying the quality components of individual education and learning, one must first make sure that the available data can be used for analysis, or in other words, whether the desired amount of data (sample size and relationship between variables) is sufficient for Are factor analysis appropriate or not? For this purpose, the KMO index and Bartlett's test are used. The KMO index is checked for sampling adequacy by evaluating the smallness of the partial correlation between the variables. The closer the index is to one, the more suitable the data is for factor analysis, and usually values less than 0.6 are not suitable for factor analysis. Bartlett's test of sphericity examines the symmetry of the data (correlation is directionless in questions and factors) and examines the sameness of the correlation matrix. If the significance level of Bartlett's test is less than 0.05, factor analysis is suitable for identifying the structure. In Table 2, the results of the KMO index and Bartlett's test on the existing and identified indicators for the variables of the research model can be seen. Based on the obtained results, the KMO index is greater than 0.6 and shows values almost close to one, which indicates the adequacy of the sample size based on the identified indicators for factor analysis. The significance level of 0.000 for Bartlett's test also indicates the suitability of the research variable for factor analysis.
ConclusionIn general, the results showed that individual learning has an effect on the quality of training of employees, so it is necessary for managers, in addition to strengthening the communication skills of employees, to pay attention to the issue of individual learning and the quality of training in order to achieve organizational goals. Because the quality of education is very important for the competition of organizations in the present era, and service organizations have always been looking for high quality education and services. In the meantime, banks also have no choice but to improve the quality of their education in terms of their mission-oriented role among service organizations. Because employee training is a set of activities planned by the organization to improve the knowledge and technical skills of employees, which provides them with the opportunity to increase their technical and specialized knowledge in their job position and acquire new skills to perform All these things will ultimately lead to the growth and development of the organization, so training is not a cost, it is a necessity and a vital thing for every organization. Organizational training and learning are topics related to organizational change and transformation. We are living in an era where tomorrow is no longer the continuation of today, we are living in an era of political, social and economic transformations, tools and techniques, etc. and if a bank or any organization wants to remain proud and stand out from its competitors in the competition scene, it must react appropriately to these changes. In fact, agility is the organization's ability to change in order to exploit the opportunities created based on this change. Given that the growth of organizations directly increases the gross domestic product and this automatically increases the welfare level of the society. Also, considering that our country is on the verge of entering the World Trade Organization and the increase and change of tools, techniques and techniques is the only way for the survival of organizations, banks and even production and service companies, the quality of education of organizations will be.
Keywords: Quality Of Education, Individual Learning, Cognitive Approach -
زمینه و هدف
نظام سلامت آینده نگر در دانشگاه های علوم پزشکی بر اساس تحولات سریع در حوزه های علمی و فناوری، نیازمند شناسایی و تعریف ابعاد جدیدی است که بتواند چالش ها و نیازهای سلامت آینده را پوشش دهد. لذا هدف مطالعه حاضر شناسایی ابعاد نظام سلامت آینده نگر در دانشگاه های علوم پزشکی کلان منطقه یک بود.
روش کارپژوهش حاضر از نظر روش آمیخته (کیفی و کمی) بود جامعه آماری بخش کیفی شامل اساتید دانشگاه های علوم پزشکی کلان منطقه یک که در زمینه موضوع پژوهش خبره هستند به تعداد 20 نفر از آنان مورد شناسایی قرار گرفت و بخش کمی شامل اعضای هیات علمی دانشگاه های علوم پزشکی کلان منطقه یک به تعداد 1851 نفر بود. در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با در نظر گرفتن قانون اشباع 10 نفر و در بخش کمی بر اساس فرمول کوکران تعداد 320 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای براساس حوزه دانشگاهی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های در بخش کیفی از مصاحبه های نیمه ساختار یافته استفاده شد و در بخش کمی از پرسشنامه نظام سلامت آینده نگر برخواسته از مصاحبه بخش کیفی با 56 سوال در قالب 10 بعد استفاده شد.
یافته هانتایج تحلیل عاملی تاییدی مندرج در جدول 1 نشان می دهند که در سطح اطمینان %99 مقادیر t-value برای ابعاد پرسشنامه نظام سلامت آینده نگر، در خارج بازه ی (58/2، 58/2-) قرار دارند. همچنین، مقادیر R2 برای همه ابعاد به جز بعد فناوری و اطلاعات در سطح قوی می باشد، لذا بین متغیر نظام سلامت آینده نگر با همه ابعاد آن رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بالاترین ضریب استاندارد (842/0) مربوط به بعد اقتصادی و توسعه و کمترین مقدار مربوط به بعد فناوری و اطلاعات (628/0) است.
نتیجه گیرینتیجه گیری از شناسایی ابعاد مختلف نظام سلامت آینده نگر در دانشگاه های علوم پزشکی نشان می دهد که برای مواجهه با چالش های پیچیده و تغییرات سریع در حوزه سلامت، لازم است که این دانشگاه ها به مدلی جامع و چندبعدی از توسعه و آموزش در حوزه بهداشت و درمان توجه کنند.
کلید واژگان: نظام سلامت, کیفیت آموزش, دانشگاه های علوم پزشکی, کلانBackground & AimsA forward-looking health system in universities of medical sciences, based on rapid developments in the fields of science and technology, needs to identify and define new dimensions that can cover future health challenges and needs. Universities of medical sciences should increasingly focus on the development of interdisciplinary knowledge so that students and researchers can address issues with multifaceted approaches. Due to the increasing complexity of health issues and the emergence of new diseases, it is necessary to prioritize the training of specialists who can collaborate with specialists in various fields such as medical engineering, biotechnology, and even social sciences. This allows the health system to deal with complex and multidimensional health challenges with a comprehensive approach. Therefore, the present study aimed to identify the dimensions of the future-oriented health system in the macro medical sciences universities of Region 1.
MethodsThe current research was a mixed method (qualitative and quantitative). The statistical population of the qualitative part included the professors of universities of medical sciences in the first region, who are experts in the field of the research subject, 20 of them were identified, and the quantitative part was identified. It included 1851 academic staff members of universities of medical sciences in Region One. In the qualitative part, 10 people were selected using the purposeful sampling method and considering the saturation law, and in the quantitative part, 320 people were selected as a statistical sample based on the stratified random sampling method based on the Cochran formula. To collect data in the qualitative part, semi-structured interviews were used, and in the quantitative part, the prospective health system questionnaire was used from the qualitative part interview with 56 questions in the form of 10 dimensions. To analyze the qualitative data of the research, two stages of open coding and axial coding were used. Therefore, in the first stage, the main dimensions and components were presented based on the process of open and central coding of the data obtained from semi-structured interviews using the Delphi method and the refinement process, conceptual codes were presented and the priority of each factor was based on frequency. The concepts mentioned in the interviews were clarified. In the quantitative part, exploratory factor analysis, confirmatory factor analysis, and structural equation tests were used for data analysis. Data analysis was done using SPSS21 and LISREL software.
ResultsThe results of the confirmatory factor analysis listed in Table 1 show that: at the 99% confidence level, the t-values for the dimensions of the prospective health system questionnaire are outside the range (2.58, -2.58). Also, the R2 values for all dimensions except the technology and information dimension are strong, so there is a positive and significant relationship between the future-oriented health system variable and all its dimensions. The highest standard coefficient (0.842) is related to the economic and development dimension and the lowest value is related to the technology and information dimension (0.628). The standard coefficient of 0.842 and R2 value equal to 0.709 show that the economic and development dimension has the most impact and predictive power in the model. These results show that attention to economic issues and development in the prospective health system can have a very positive effect on the improvement of the prospective health system. This analysis shows that the economic and development dimension has the greatest impact and predictive power in the model for the future health system, while the technology and information dimension also plays an important role despite having a lesser impact. Paying special attention to the improvement of these dimensions can lead to the overall improvement of the health system and the improvement of the quality of education in universities of medical sciences in the first region.
ConclusionThe conclusion from the identification of various dimensions of the future-oriented health system in medical sciences universities shows that to face complex challenges and rapid changes in the health field, these universities must pay attention to a comprehensive and multidimensional model of development and education in the field of health and treatment. A forward-looking health system in universities of medical sciences needs to identify and expand several dimensions that can respond to the health challenges in today's and future world. Each of these dimensions plays a vital role in creating a new platform for education and healthcare services. The technology and information aspect, as the foundation of the transformation of the health system, focuses on the use of artificial intelligence, big data, complex analysis, and digital health systems. These technologies provide powerful tools for advances in diagnosis, treatment, and data management that increase accuracy and speed in health services. Also, the dimension of prediction and prevention by focusing on the evaluation and prediction of health problems prevents the occurrence and severity of diseases and plays a vital role in the prevention of chronic and emerging diseases. The dimension of health communication and telemedicine enables communication between the patient and the specialist through digital platforms and remote treatment services, which is especially effective in deprived areas and critical situations such as pandemics. Also, the dimension of professional interaction refers to the cooperation between different disciplines and specialties such as medicine, engineering, social sciences, and psychology, and it causes students and medical staff to acquire the ability to comprehensively deal with complex health issues. The financial and economic dimension is another important pillar that covers the provision of resources, budgeting, treatment costs, and justice in access to health services. On the other hand, the social and sociological dimension addresses the effects of social issues and culture in the field of health and emphasizes the development of public health methods and social interactions. The legal and disciplinary dimension deals with the creation and adherence to laws, regulations, and professional standards related to health and ensures that health services are provided within legal frameworks and respecting the rights of individuals. In addition, the ethical and human dimension emphasizes paying attention to moral principles and respecting human and moral values in providing medical services and education.
Keywords: Health System, Quality Of Education, Universities Of Medical Sciences -
مقدمه
ارتقا مستمر کیفیت نظام آموزشی مستلزم ارزیابی عملکرد اساتید است تا تصمیمات آگاهانه تری در خصوص بهبود روش های تدریس اتخاذ شود. این مطالعه با هدف تبیین عملکرد آموزشی اساتید دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی مشهد از دیدگاه دانشجویان تحصیلات تکمیلی انجام شد.
روش کاراین مطالعه به صورت تحلیل محتوای کیفی انجام شد . جامعه پژوهش دانشجویان تحصیلات تکمیلی مقطع دکتری بودند. نمونه گیری به صورت مبتنی بر هدف آغاز و تا اشباع اطلاعات، یعنی عدم دریافت اطالعات جدید، به صورت نمونه گیری تئوریک ادامه یافت. برای جمع آوری داده ها از طریق روش مصاحبه چهره به چهره استفاده شد. در تجزیه و تحلیل از روش تحلیل محتوای کیفی مرسوم استفاده شد بدین صورت که بلافاصله پس از برگزاری مصاحبه ها، صدای ضبط شده مشارکت کنندگان پیاده و در نرم افزار ورد کلمه به کلمه تایپشد و با استفاده از نرم افزار 10MAXQDA تحلیل انجام شد.
نتایجچالش های عملکردی اساتید از دیدگاه دانشجویان تحصیلات تکمیلی در چهار حیطه ساختاری، اخلاقی، صلاحیت علمی و مهارت ارتباطی در 10 زیر مقوله (عدم مدیریت زمان، سوء استفاده از دانشجو، عدم شمول گرایی، عدم بروزرسانی کوریکولوم، دردسترس نبودن اساتید، عدم هدایتگری تخصصی، چند استاد برای یک درس، نداشتن فن بیان، عدم دانش کافی، عدم تجربه) شناسایی شدند.
نتیجه گیریبروزرسانی کوریکولوم های آموزشی، تعامل بیشتر استادان با دانشجویان، استفاده ازاساتید دارای مهارت ها و تجربیات اجرایی در دروس مرتبط، تقویت مهارت های ارتباطی و فن بیان، داشتن سعه صدر و بردباری و رعایت اخلاق حرفه ای می تواند نقش مهمی در عملکرد آموزشی اساتید داشته باشند.
کلید واژگان: عملکرد آموزشی, کیفیت آموزش, دانشجو, مطالعه کیفیIntroductionContinuous improvement of the quality of the education system requires assessment of the performance of teachers in order to make more informed decisions regarding the improvement of teaching methods. The study aims to explore the educational performance of Mashhad health faculty members from the perspective of graduate students through a qualitative approach.
Materials & MethodsThe study was conducted as a qualitative content analysis. The research population was post graduate students. Sampling was started based on the objective and continued until information saturation, i.e. no new information was received, in the form of theoretical sampling. It was used to collect data through face-to-face interviews. Immediately after conducting the interviews, the recorded voices of the participants were typed word by word in Word software and analyzed using MAXQDA10 software.
ResultsThe functional challenges of professors from the point of view of postgraduate students were identified in four areas: structural, moral, scientific competence and communication skills in 10 subcategories (lack of time management, student abuse, lack of inclusiveness, not updating the curriculum, unavailability of faculty member, lack of specialized guidance, several teachers for one lesson, lack of expression, lack of knowledge, and lack of experience).
ConclusionUpdating educational curricula, more interaction between professors and students, using professors with executive skills and experience in related courses, strengthening communication skills and expression techniques, having patience and tolerance, and observing professional ethics can play an important role in the educational performance in faculty member.
Keywords: Educational performance, quality of education, Student, Qualitative study -
مقدمه
بیماری COVID 19 یک بیماری تنفسی است که اولین بار در ووهان چین شناسایی شد. با گسترش ویروس، سیستم آموزشی با یک بحران کاملا جدید و بزرگ روبرو گردید. بیشتر مدارس از مقاطع ابتدایی تا دانشگاه تعطیل گردیدند. هدف مطالعه بررسی کیفیت آموزش مجازی از دیدگاه دانشجویان دانشکده پرستاری طبس در دوران همه گیری COVID-19 در سال 1400-1399 می باشد.
روش کاراین پژوهش یک مطالعه توصیفی مقطعی است و جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشکده پرستاری طبس به تعداد 180 دانشجو بود. ابزار اندازه گیری داده ها پرسشنامه محقق ساخته شامل دو بخش: فرم مشخصات دموگرافیک و بخش دوم پرسشنامه بررسی کیفیت آموزش شامل 5 خرده مقیاس (فناوری و زیرساخت، دسترسی و سهولت، آموزش، ارتباطات و رضایت) و 31 شاخص که یک مقیاس 6 درجه ای لیکرت شامل کاملا مخالفم نمره 1 و کاملا موافقم نمره 6 در نظر گرفته شد. جهت روایی ابزار مطالعه از CVR و CVI استفاده شد سپس پایایی ابزار با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه گردید. تحلیل داده ها نیز با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 صورت گرفت. سطح معنی داری کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد.
یافته هانمره کل کیفیت آموزش برابر با 56/30 ± 53/108 با دامنه 186- 31 بود. میانگین کیفیت آموزش به روش مجازی بر اساس طیف لیکرت برابر با 60/3 با انحراف معیار 01/1 بود که نشان داد کیفیت آموزش مجازی تقریبا با میانه ابزار (5/3) برابر بود. ازنظر میانگین نمره کل کیفیت آموزش از میانه ابزار بالاتر بود.
نتیجه گیریکیفیت آموزش مجازی در مقطع کاردانی رشته فوریت های پزشکی نسبت به سایر رشته های کارشناسی پرستاری و اتاق عمل در سطح مطلوب گزارش گردیده است. این روش به صورت موثر باعث افزایش دانش و نگرش دانشجویان در زمینه های مختلف گردید.
کلید واژگان: آموزش مجازی, آموزش الکترونیک, پرستاری, کووید-19, دانشجویان, کیفیت آموزشIntroductionCovid-19 is a respiratory disease that was first identified in Wuhan, China. With the spread of the virus, the education system faced a completely new and huge crisis. Most of the schools from elementary to university were closed. The purpose of the study is to investigate the quality of virtual education from the perspective of Tabas Nursing Faculty students during the COVID-19 pandemic in 1399-1400.
MethodsThis research is a cross-sectional descriptive study and the statistical population was 180 students of Tabas College of Nursing. The data measurement tool is a researcher-made questionnaire consisting of two parts: the demographic profile form and the second part of the education quality evaluation questionnaire, including 5 subscales (technology and infrastructure, access and ease, education, communication and satisfaction) and 31 indicators, where a 6-point Likert scale including completely disagree with a score of 1 and completely agree with a score of 6 was considered. For the validity of the study tool, CVR and CVI were used, then the reliability of the tool was calculated using Cronbach's alpha. Data analysis was done using SPSS version 22 software. A significance level of less than 0.05 was considered.
ResultsThe total score of education quality was 108.53 ± 30.56 with a range of 31-186. The average quality of virtual training based on the Likert scale was 3.60 with a standard deviation of 1.01, which showed that the quality of virtual training was almost equal to the mean of the tool (3.5). In terms of the average score of the total quality of education, it was higher than the mean of the tool.
ConclusionThe quality of virtual education in the associate degree in emergency medicine compared to other bachelor's degrees in nursing and operating room has been reported at a favorable level. This method effectively increased the knowledge and attitude of students in different fields.
Keywords: Virtual Education, E-Learning, Nursing, Covid-19, Students, Quality of Education -
هدف
هدف پژوهش حاضر ارایه مدلی مناسب برای فرآیند یاددهی- یادگیری در نظام دانشگاهی کشور است.
روشروش تحقیق از نظر هدف کاربردی و به روش اکتشافی انجام شده است. نحوه گردآوری داده ها به روش آمیخته (کمی و کیفی) صورت گرفته است و ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه بود. لذا بر همین اساس، تعداد 269 نفر از کلیه مدیران، معاونین، اساتید و کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد دماوند، در این پژوهش همکاری کردند. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده، به دو روش توصیفی و استنباطی انجام شد.
یافته هاپس از انجام پژوهش نتایج نشان داد که: مولفه نگرش های شغلی، آموزشی و انگیزه یادگیری، مولفه آمادگی و خودکارآمدی دانشجو، مولفه مشارکت فعال در یادگیری، مولفه انگیزه و نگرش به انتقال، مولفه هنجار درونی و کنترل رفتاری ادراک شده و یادسپاری، مولفه کیفیت نیازسنجی و زمان بندی دوره های آموزشی، مولفه کیفیت شایسته گزینی و ویژگی های حرفه ای مدرسان دوره، مولفه ویژگی های محتوای ارایه شده و کیفیت ارزشیابی یادگیری، مولفه دسترسی به مدرسان و منابع کمکی، مولفه حمایت (همکاران، مسیول آموزش و مدیران ارشد)، مولفه فرهنگ یادگیری سازمانی، مولفه حمایت (همکاران و مدیران ارشد) به عنوان متغیرهای فرآیند یاددهی- یادگیری در نظام دانشگاه در نظر گرفته شد.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج، در نهایت مولفه «حمایت و سیستم جبران خدمت و فرصت کاربست» تحت عنوان «مولفه های فرآیند یاددهی- یادگیری در نظام دانشگاه» مورد تایید قرار گرفت.
کلید واژگان: فرآیند یاددهی- یادگیری, نظام دانشگاه, کیفیت آموزشPurposeThe purpose of this research is to present a suitable model for the teaching-learning process in the country's university system.
MethodThe research method has been done in terms of practical purpose and exploratory method. The method of data collection was done using a mixed method and the data collection tool was a questionnaire. Therefore, on this basis, 269 people from all managers, assistants, professors and employees of the Islamic Azad University of Damavand branch cooperated in this research. The analysis of the collected data was done in two descriptive and inferential ways.
Findingsthe results showed that: the component of occupational and educational attitudes and learning motivation, the component of student preparation and self-efficacy, the component of active participation in learning, the component of motivation and attitude to transfer, the component of internal norm and perceived behavioral control and Yadasapari, the quality component of needs assessment and scheduling of training courses, the quality component of merit selection and professional characteristics of the course instructors, the component of the features of the content provided and the quality of learning evaluation, the component of access to instructors and auxiliary resources, the support component (colleagues, training officers and senior managers), the component Organizational learning culture, support component were considered as variables of the teaching-learning process in the university system.
ConclusionAccording to the results, finally, the component "support and service compensation system and employment opportunity" under the title "components of the teaching-learning process in the university system" was approved.
Keywords: teaching-learning process, university system, quality of education -
هدفبا توجه به فراگیر شدن بیماری کووید- 19 و بهره گیری مراکز آموزشی از آموزش مجازی، هدف این پژوهش، بررسی کیفیت آموزش مجازی و مطالعه راهکارهای تقویت اشتراک دانش در آموزش مجازی بود.روش کارجامعه آماری بخش کمی، شامل 95 نفر از اساتید و افراد شرکت کننده در بخش کیفی تعداد 13 نفر از اساتید در رشته آموزش زبان انگلیسی در نیمسال اول سال تحصیلی 99-1400 بود. گردآوری داده ها به دو صورت انجام گرفت. در بخش کمی از پرسشنامه کارآمدی دوره های یادگیری الکترونیکی و در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. تحلیل داده های بخش کمی با استفاده از آزمون t - تک گروهی و نرم افزار SPSS انجام شد.نتایجیافته های پژوهش حاکی از آن بود که اساتید سطح کیفیت آموزش مجازی در دوران کووید- 19 را مطلوب گزارش کردند. نتایج یافته های کیفی نیز نشان داد که روش های ارتقاء اشتراک دانشجویان در آموزش از راه دور راهکارهای آموزشی، راهکارهای ارتباطی، راهکارهای تقویت همکاری بین دانشجویان است.نتیجه گیریاز آنجایی که یادگیری و آموزش انواع تعامل و در نتیجه اشتراک دانش در نظام های یادگیری مجازی اهمیت خاصی دارد، باید علاوه بر توجه به تقویت زیرساخت های آموزش مجازی، آموزش اساتید و دانشجویان در جهت استفاده بهینه از آن، به آموزش اساتید در خصوص مواردی همچون افزایش ارتقای سطح تعامل با دانشجویان، افزایش همکاری بین دانشجویان و انتخاب شیوه مناسب جهت درگیر کردن دانشجویان بیشتر توجه شود.کلید واژگان: آموزش مجازی, آموزش برخط, کیفیت آموزش, اشتراک دانش, کووید-19Porpose: The present study sought to evaluate the quality of virtual education in teaching English as a foreign language (TEFL) courses at the wake of COVID-19. In addition, ways to knowledge sharing in the courses was investigated.MethodsThe statistical population of the quantitative section consisted of 95 TEFL professors and the qualitative section consisted of 13 TEFL professors in the first semester of the 2020-21 academic year. Data collection was carried out in two phases. First, in the quantitative section, the e-learning quality assessment questionnaire was given to the participants. In the qualitative phase, semi-structured interviews were conducted. Quantitative data analysis was performed using one-group t-test using SPSS software.FindingsBased on the findings, the professors reported that the quality of e-learning was at acceptable level. The results of qualitative findings also showed that strategies to improve student participation in distance education are educational strategies, communication strategies, strategies to strengthen cooperation between students.ConclusionSince learning and teaching different types of interaction in virtual learning systems is of particular importance, special attention should also be given to promoting the level of interaction with students, increasing cooperation between students, choosing the appropriate method to engage students in the course.
-
مقدمه
پژوهش درباره کیفیت آموزش در مدارس از جمله مهم ترین مسایلی است که از یک سو بازخورد مناسب برای تجزیه و تحلیل مسایل آموزشی، تصمیم گیری های اساسی و برنامه ریزی های راهبردی در اختیار مسیولان آموزش و پرورش قرار می دهد و از سوی دیگر، دبیران با آگاهی از کیفیت عملکرد خود به اصلاح شیوه ها و روش های آموزشی و در نتیجه، افزایش کیفیت تدریس خود بپردازند. هدف از این مطالعه تدوین الگوی ارتقاء کیفیت مدارس متوسطه شهرستان اهواز با استفاده از روش داده بنیاد بود.
روش بررسیروش این مطالعه از نظر هدف کاربردی، از نظر داده ها کیفی و از نظر روش اجرای پژوهش از نوع داده بنیاد است. جامعه آماری گروهی از خبرگان شامل معلمان و مدیران مدارس متوسطه و متخصصان و صاحبنظران حوزه آموزش بودند که با روش هدفمند و با توجه به اصل اشیاع نظری انتخاب شده بودند. از دو ابزار بررسی ادبیات مربوطه و پس از آن انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته برای گردآوری داده های پژوهش استفاده شد. در پژوهش حاضر قابلیت اعتبار از طریق «بررسی توسط شرکت کنندگان یا مصاحبه شوندگان» صورت گرفته است. ضمن آنکه برای تایید و اعتبار یابی یافته های حاصل از بررسی وضعیت مطلوب، با هفت نفر از متخصصان آموزشی مصاحبه ای به عمل آمد و اطلاعات به دست آمده از فرایند مصاحبه ها و کیفیت و عمق داده ها توسط گروه متخصصین مربوطه تایید شد. در این پژوهش از شیوه تحلیل نظریه داده بنیاد برای مقوله بندی مصاحبه ها پرداخته شد.
یافته هاتعداد 185 مفهوم به دست آمد که با طبقه بندی این مفاهیم 23 مقوله فرعی و در مرحله کدگذاری محوری ، تعداد 10 مقوله اصلی شامل: معلمان، مدیریت و مدارس، تشکیلات سازمانی مدارس، فضای مدرسه، امکانات مدرسه، محتوای درسی، اعتبارات، سطح رضایت، پیشرفت تحصیلی، انگیزش تحصیلی، طبقه بندی شدند و درنهایت در مرحله کدگذاری پیشرفته ، مقوله های آشکارشده در قالب ابعاد 6 گانه مدل پارادایمی ، با روابطی که بین آن ها وجود دارد در الگو جای گرفتند.
نتیجه گیریشرایط راهبردی بدست آمده نشان دهنده وجود دو راهبرد مهم شامل بودجه مدارس و سطح رضایت معلمین و دو پیامد مهم پیشرفت و انگیزش تحصیلی جهت ارتقای کیفیت آموزش بود.
کلید واژگان: کیفیت آموزش, مداخلات آموزشی, مدارس متوسطه, شهر اهواز, روش داده بنیادTolooe Behdasht, Volume:21 Issue: 5, 2023, PP 106 -123IntroductionResearch on the quality of teaching in schools is one of the most important issues. On the one hand, it is a suitable feedback for the analysis of educational issues, basic decisions and strategic planning at the disposal of officials and those involved in education, and on the other hand, by knowing the quality of their performance during teaching, teachers will be able to improve their teaching methods. As a result, the quality of their teaching will increase. This study aims at developing a model for improving the quality of education in Ahvaz High schools based on the grounded theory.
MethodsThis was an applied and qualitative research using the grounded approach. The statistical population was a group of experts including teachers and principals of high schools and from the field of education selected by purposive sampling and theoretical saturation. Through a semi-structured interview and studying the review of literature, data were collected. In the current research, the reliability was evaluated through "checking by participants or interviewees". In addition, in order to confirm and validate the findings of the optimal situation, an interview was conducted with seven educational experts, and the information obtained from the interview process and the quality and depth of the data were confirmed by the group of relevant experts. In this research, the analysis of the grounded theory was used for the categorization of the interviews.
Results185 concepts were obtained by classifying these concepts into 23 sub-categories, and in the central coding stage, 10 main categories were classified. They included teachers, management and schools, school organization, school environment, school facilities, curriculum content, credits, satisfaction level, academic progress and academic motivation. Finally, in the advanced coding stage, the categories revealed in the form of 6 dimensions of the paradigm model with their relationships, were included in the pattern.
ConclusionThe obtained strategic conditions indicated the existence of two important strategies including school budget and satisfaction level of teachers and two important results of progress and academic motivation to improve the quality of education.
Keywords: Education Quality, Educational Interventions, High Schools, Ahvaz City, Grounded Method -
مقدمه
امروزه موضوع کیفیت خدمات عامل مهمی برای رشد، موفقیت و ماندگاری سازمانها شده است. کیفیت خدمات و بهبود کیفیت برنامه های آموزشی در نظام آموزش عالی نیز از اهمیت بسزایی برخوردار است، به طوریکه تبدیل به یکی از دغدغه های مهم مسیولین مراکز آموزشی شده است.
روش کارمطالعه حاضر از نوع مقطعی بود و بر روی تمام دانشجویان از روش سرشماری صورت گرفت. از تعداد 716 بازدید 248 نفر دانشجو مشاهده و پس از انجام معیار ورود و خروج 225 نفر در نمونه گیری حاضر شدند که بدلیل همه گیری ویروس کرونا با استفاده از پرسشنامه سرکوال که به صورت الکترونیکی طراحی شد و نمونه ها پر شدند. برای متغییرها از آزمون های من ویتنی، کراسکول والاس و بون فرونی استفاده شدو تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 انجام شد.
یافته هابیش ترین میانگین ادراک دانشجویان بعد اطمینان (79/0 ± 97/2) و کم ترین بعد ملموس (93/0 ± 72/2) بود. بیش ترین میانگین انتظار مربوط به بعد ملموس (88/0 ± 97/3) و کم ترین میانگین مربوط به بعد تضمین (75/0 ± 67/3) است. بیش ترین میانگین شکاف مربوط به بعد تضمین (25/1 ± 24/1) و کم ترین مربوط به بعد ملموس (03/1 ± 91/0) می باشد.
نتیجه گیرییافته های پژوهش حاضر نشان داد، انتظارات دانشجویان از خدمات دریافتی در پنج بعد کیفیت خدمات آموزشی به طور کامل تامین نشده بود. با توجه به شرایط و بحران پیش رو می توان با بالابردن کیفیت آموزش مجازی گامی بلند و نوین در آموزش دانشجویان برداشت.
کلید واژگان: کیفیت آموزش, دیدگاه دانشجویان, الگوی سرکوال, بیماری کوید19BackgroundThe present study was a cross-sectional study that was performed on all students using the census method. Out of 716 visits, 248 students were observed and after fulfilling the inclusion and exclusion criteria, 225 people participated in the sampling. Due to the epidemic of corona virus, it was designed electronically using the Serqual questionnaire and the samples were filled. Mann-Whitney, Kruskal Wallis and Bonferroni tests were used for the variables. Data analysis was performed using SPSS 22.
MethodsThe present study was a cross-sectional study that was performed on all students using the census method. Out of 716 visits, 248 students were observed and after fulfilling the inclusion and exclusion criteria, 225 people participated in the sampling. Due to the epidemic of corona virus, it was designed electronically using the Serqual questionnaire and the samples were filled. Mann-Whitney, Kruskal Wallis and Bonferroni tests were used for the variables. Data analysis was performed using SPSS 22.
ResultsThe highest mean of students' perception was the confidence dimension (2.97 ± 0.79) and the lowest was the tangible dimension (2.72 ± 0.93( The highest average expectation is related to the tangible dimension (3.97 ± 0.88) and the lowest average is related to the guarantee dimension (3.67 ± 0.75( The highest mean gap is related to the guarantee dimension (1.24 ± 1.25) and the lowest is related to the tangible dimension (-0.91 ± 1.03(.
ConclusionThe findings of the present study showed that students' expectations from the services received in five dimensions of the quality of educational services were not fully met. Due to the current situation and crisis, a high and new step can be taken in educating students by raising the quality of virtual education
Keywords: Quality of Education, Students' Perspectives, SERVQUAL Model, COVID-19 -
یکی از وظایف دولت ها آموزش و فراهم نمودن نیروی متخصص به منظور ارایه خدمات سلامت باکیفیت به افراد جامعه است. در طول چهار دهه اخیر، به فراخور افزایش یا کاهش نیاز جامعه، یکی از سیاست های افزایش ظرفیت پذیرش دانشجو یا تلاش برای ارتقای کیفیت آموزش های ارایه شده در اولویت کاری وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی قرار گرفته است. با توجه به تصویب و اجرای طرح اصلاح نظام آموزش پزشکی از طریق افزایش ظرفیت دانشجویان علوم پزشکی و وجود نظرات موافق و مخالف بسیار در این خصوص، در این مقاله جنبه های مختلف افزایش ظرفیت ها شامل عرضه نیروی کار در پاسخ به نیاز جامعه و چالش های تضمین کیفیت آموزش مورد بحث قرار گرفته است. بررسی مطالعات موجود نشان می دهد موضوع افزایش ظرفیت پذیرش دانشجویان به منظور تامین نیروی کار متخصص حوزه علوم پزشکی که مورد مداقه طرافداران این طرح است مساله ای چندوجهی است که نیاز به مطالعات جامع ترکیبی و در نظر گرفتن همه عوامل تاثیرگذار بر آن مانند گرایش بسیار پزشکان، پرستاران و سایر حرف سلامت به مهاجرت، عدم ماندگاری در مناطق کمتر برخوردار، مشکلات اقتصادی و سایر عوامل دارد. علاوه بر این، افزایش ظرفیت ها نیازمند تامین زیرساخت های لازم برای آموزش، برنامه ریزی برای ارایه آموزش باکیفیت و پایش نظام آموزشی و فراگیران از نظر دستیابی به توانمندی های مورد نظر است. در صورت عدم توجه به تامین کیفیت آموزش در هر سه بعد درونداد، فرایند و برونداد، افزایش ظرفیت ها در نهایت منجر به در معرض خطر قرار گرفتن ایمنی و سلامت بیماران خواهد شد.
کلید واژگان: پزشکی, نیروی کار پزشکی, کیفیت آموزشOne of the duties of the government is to train and provide the expert workforce to provide quality health services to society. During the last four decades, the Ministry of Health and Medical Education has prioritized one of the policies to increase the number of medical science students or to improve the quality of education based on the needs of society. Following the approval and initiation of the policy to expand the number of medical sciences students and considering its proponents and opponents, in this article, various aspects of increasing students include the supply of workforce in response to the demands of society and the challenges of ensuring the quality of education has been discussed. Previous studies show this is a multifaceted issue that requires comprehensive mixed-method studies taking into account all the influencing factors such as the high tendency of health workers to immigrate, low retention in less privileged areas, economic problems and other factors. In addition, expanding the numbers requires infrastructure, concise planning to provide high-quality education, and monitoring of the educational system and learners in terms of achieving the desired competencies. In case of not paying attention to ensuring the quality of education in all three dimensions of input, process and output, the increase of numbers will ultimately be counterproductive and will lead to jeopardizing the safety and health of patients.
Keywords: Medical trainee's expansion, Physician workforce, Quality -
هدف
اغلب مطالعاتی که به بررسی شکاف بین انتظارات و ادراکات در سیستم های آموزشی می پردازند ، این شکاف را از منظر گیرندگان خدمت ارزیابی می کنند. با این وجود، نظر ارایه دهندگان خدمت (اعضای هیات علمی)، نباید نادیده انگاشته شود زیرا می تواند زمینه را برای تدوین برنامه هایی اجرایی و متناسب جهت بهبود کیفیت خدمات آموزشی فراهم نماید. این مطالعه با هدف ارزیابی کیفیت خدمات آموزشی از دیدگاه اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در سال 1397 انجام شد.
روش اجرااین مطالعه مقطعی بر روی 178 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه در مرتبه های مختلف و با استفاده از پرسشنامه ارزیابی کیفیت ارایه خدمات آموزشی بر اساس مدل سروکوآل که روایی و پایایی آن در مطالعات قبلی به اثبات رسیده است، انجام گرفت. شرکت کنندگان با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با پاسخ به پرسشنامه، نظرات خود را در پنج بعد کیفیت خدمات که شامل، اطمینان، تضمین، پاسخگویی، همدلی و فیزیکی در دو حیطه وضع موجود و وضع مطلوب (طیف لیکرت 1 الی 4) تعیین نمودند.
یافته هااز دیدگاه اعضای هیات علمی در تمامی ابعاد پنج گانه، بین وضع موجود و وضع مطلوب تفاوت آماری معناداری وجود داشت. به طور کلی، بیشترین شکاف ذکر شده مربوط به بعد پاسخگویی (50/0 ± 59/0-) و کمترین شکاف مربوط به بعد اطمینان (56/0 ± 21/0-) بود. کمترین شکاف گزارش شده، مربوط به مرتبه دانشیاری (29/0 ± 25/0-) و بیشترین شکاف از سوی استادان (39/0 ± 52/0-) گزارش شد.
نتیجه گیریاز دیدگاه اعضای هیات علمی کیفیت خدمات آموزشی کمتر از حد انتظار است هر چند این شکاف منفی بزرگ نیست. برای جبران این شکاف کوچک بررسی گویه های بیان شده از سوی اعضای هیات علمی در این گزارش توصیه می شود. این بررسی می تواند به تدوین راهبردهایی در راستای ارتقا کیفیت آموزش دانشگاه ها بیانجامد.
کلید واژگان: کیفیت آموزش, مدل سروکوآل, هیات علمیIntroductionMost studies that examine the difference between expectation and perceptions in educational systems evaluate this gap from the perspective of service recipients. However, the opinion of service providers (faculty members) should not be ignored because it can be provide the opportunity to design reformations in order to increase educational service quality. The aim of this study was to evaluate the educational service quality from the perspective of faculty memebers of Mashhad Unievrsit of Medical Sciences in 2018.
MethodsThis cross-sectional study was performed on 178 faculty members at different levels using a questionnaire to evaluate the quality of educational services based on the SERVQUAL model. The validity and reliability of this questionnaire has been proven in previous studies. Participants were selected by available sampling method and experessed their opinions in five dimensions of service quality, including confidence, assurance, accountability, empathy and physical in the two areas of present and desired status (Likert scale 1 to 4 ).
ResultsFrom the perspective of faculty members, there was a statistically significant difference between the present and the desired status in all five dimensions. Overall, the highest gap was in the accountability dimension (-0.59±0.50) and the lowest gap was in the confidence dimension (-0.21±0.56). The lowest reported gap was reported by associate professors (-0.25±0.29) and the highest gap was reported by professors (-0.52±0.39).
ConclusionFrom the faculty memberschr('39') point of view, the quality of educational services is lower than expected, although this negative gap is not large. To make up for this small gap, it is advisable to review the statements made by faculty members in this report. This study can lead to the development of strategies to improve the quality of university education.
Keywords: Quality of education, SERVQUAL model, faculty member -
هدف پژوهش حاضر حاضر شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر کیفیت آموزش مبتنی بر یادگیری مغز محور بود. رویکرد پژوهش، آمیخته (کیفی - کمی) بود. جامعه آماری در بخش کیفی خبرگان دارای تجربه و تخصص کافی در زمینه آموزش و یادگیری بود که پژوهش حاضر 10 نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. جامعه آماری در بخش کمی اعضای هییت علمی پژوهشکده علوم اعصاب شناختی وابسته به دانشگاه بقیه الله و دانشگاه علامه طباطبایی به تعداد 50 نفر بود. ابزارگردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. کمینظامبراساس نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل ها با تکنیک Analytical Hierarchy Process ، وزن نهایی عامل جستجوی معنا در رتبه اول، عامل فیزیولوژی مغز در رتبه دوم، عوامل محیطی در رتبه سوم، نقش معلم رتبه چهارم، فعالیت بدنی رتبه پنجم، و ادراکات رتبه ششم را به دست آوردند.کلید واژگان: کیفیت آموزش, یادگیری مغز محور, تحلیل سلسله مراتبیThe purpose of this study is to identify and rank the factors affecting the quality of education based on brain-based learning. The approach of the present study was mixed (qualitative-quantitative). The statistical population in the qualitative section of experts has sufficient experience and expertise in the field of education and learning, which in this study is considered 10 people. The statistical population in the quantitative section of the professors of the Research Institute of Neurological Sciences affiliated to Baqiyatallah University and Allameh Tabatabai University, the statistical population was 50 people. Data collection tools are semi-structured in the qualitative part of the interview and in the quantitative part of the questionnaire. In the quantitative part of the research tool, a researcher-made questionnaire was made. Qualitative data analysis was analyzed by systematic data method and quantitative data analysis by Spss and expert choice software. The main and sub-categories related to brain-based learning statistics and causal factors affecting this phenomenon include: brain physiology factors, meaning search, perceptions, environmental factors, teacher role and physical activity, as well as two factors of educational organizations perspective and style support Brain-centered learning in educational quality was identified as underlying factors. Based on the results of the analyzes with AHP technique, the final weight of meaning search factor was obtained in the first rank, brain physiology factor in the second rank, environmental factors in the third rank, teacher role in the fourth rank, physical activity in the fifth rank and perceptions in the sixth rank.Keywords: educational quality, brain-centered learning
-
مقدمه
ارتقای کیفیت آموزش همواره یکی از دغدغه های دانشگاه ها است. به نظر می رسد که با بهره گیری از ظرفیتهای پیدا و پنهانی که در دانش پژوهی آموزشی وجود دارد، می توان در این راستا گام برداشت. تا کنون فعالیتهای دانش پژوهی و ضرورت آن چندان که باید و شاید مورد توجه قرار نگرفته است.
روش کاراین بررسی در قالب مفهوم، اهمیت، اهداف، نحوه طراحی، اجرا و تدوین فرایند دانش پژوهی آموزشی، چالشها و موانع موجود در این خصوص و راهکارهای مدیریت آن ارایه شده است. تدوین فرایند دانش پژوهی مستلزم حداقل چند گام نیازسنجی، طراحی و اجرای مداخله، ارزشیابی، اشاعه و انتشار فرایند آموزشی است..
نتایجبررسی ها نشان می دهد که غفلت یا بی مهری نسبت به این امر (دانش پژوهی آموزشی)، بیش از هر چیز در عدم آشنایی کامل اساتید و مدیران حوزه های آموزش عالی با ظرفیتها و امتیازات این رویکرد است بنابراین در این مطالعه سعی شد که چگونگی تدوین یک فرایند دانش پژوهی آموزشی تشریح و از این طریق، گامی هر چند کوچک در جهت رفع این نیاز برداشته شود.
نتیجه گیریعلی رغم اهمیت دانش پژوهی آموزشی، به نظر می رسد که این امر چندان در بین اعضای هیات علمی جایگاه واقعی خود را پیدا نکرده است. یکی از دلایل و چالشهای پیش رو در این زمینه فرهنگسازی و عدم توانایی اجرا و تدوین فرایند مربوطه توسط دست اندرکاران است که با آشنایی آنها و کمک به آنان می توان در این خصوص اقدام نمود.
کلید واژگان: دانش پژوهی آموزشی, کیفیت آموزش, فرایند آموزشی, آموزش عالیIntroductionImproving the quality of education is always one of the concerns of universities. It seems that by taking advantage of the visible and hidden capacities that exist in educational scholarship, a step can be taken in this direction. So far, scholarly activities and their necessity have not been given enough attention and perhaps.
Materials & MethodsStudies show that neglect or dislike of this matter (educational scholarship), more than anything in the lack of complete familiarity of professors and managers in higher education with the capacities and advantages of this approach, so in this study we try It was explained how to formulate an educational research process and through this, a small step can be taken to meet this need.
ResultsThis study is presented in the form of concept, importance, goals, how to design, implement and develop the educational research process, challenges and obstacles in this regard and its management strategies. Developing a scholarly process requires at least a few steps of needs assessment, design and implementation of intervention, evaluation, dissemination and dissemination of the educational process.
ConclusionDespite the importance of educational scholarship, it seems that this has not found its true place among faculty members. One of the reasons and challenges in this field is the culture and the inability to implement and compile the relevant process by those involved, which can be done by getting to know them and helping them.
Keywords: Educational scholarship, quality of education, Educational process, Higher Education -
سابقه و هدف
کسب مهارت های اساسی و حرفه ای شدن در پزشکی، به کیفیت و کمیت آموزش در محیط های بالینی بستگی دارد، در این مطالعه کیفیت آموزش بالینی گروه های آموزشی مراکز آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی مازندران ارزیابی شد.
مواد و روش ها:
این مطالعه توصیفی در سال 98 با روش سرشماری بر روی 175 کارآموز و کارورز رشته پزشکی اجرا شد. ابزار جمع آوری داده ها، چک لیست مبتنی بر استانداردهای آموزش بالینی وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی بود. نظرات مکتوب کارآموزان و کارورزان در مورد انطباق برنامه های آموزشی گزارش صبحگاهی، آموزش درمانگاهی، راندبالینی، گراندراند، ژورنال کلاب و مرکز مهارت های بالینی با استانداردهای آموزش بالینی دریافت شد. توصیف و تحلیل آماری داده ها با نرم افزار SPSS16 انجام شد.
یافته ها:
برنامه "گزارش صبحگاهی" با کسب 1/85 درصد از کل امتیازات دارای بیش ترین و برنامه "مرکز مهارت های بالینی" با 7/72 درصد امتیاز دارای کم ترین امتیاز مکتسبه از وضعیت آموزش بالینی بودند که این اختلاف امتیاز در بین برنامه ها به لحاظ آماری معنی دار بود (05/0 > P). ارزیابی کیفیت تمامی برنامه های آموزش بالینی از دیدگاه دو گروه زنان و مردان یکسان بود. به جز دیدگاه مشابه در مورد برنامه گزارش صبحگاهی، دانشجویان کارآموز در مقایسه با کارورزان رضایت بیش تری از وضعیت آموزش بالینی در سایر برنامه ها داشتند.
استنتاجاز دیدگاه دانشجویان این مطالعه، برنامه گزارش صبحگاهی کیفیت قابل قبولی داشته اما برنامه های آموزش درمانگاهی، ژورنال کلاب، گراندراند و مرکز مهارت های بالینی دارای برخی اشکالات بودند. اجرای کارگاه های آموزشی برای اساتید بالینی جهت برگزاری مطلوب و استاندارد برنامه های آموزش بالینی پیشنهاد می شود.
کلید واژگان: کیفیت آموزش, گزارش صبحگاهی, راند, گراند راند بالینی, ژورنال کلاب, مرکز مهارت بالینیBackground and purposeAcquisition of basic skills and professionalism in medicine depends on the quality and quantity of education in clinical settings. This study aimed at assessing the quality of clinical education in different departments of Mazandaran University of Medical Sciences.
Materials and methodsThis descriptive study was conducted in medical clerkships and interns (n=175). The participants were selected via census sampling in 2019. Data were collected using a checklist based on clinical education standards of Iran Ministry of Health and Medical Education. Written comments from clerkships and interns on the compliance of morning report training programs, clinical trainings, clinical rounds, grand rounds, journal club, and clinical skills center with clinical training standards were received. Data analysis was performed in SPSS V16.
ResultsThe morning report program and clinical skills center program had the highest (85.1%) and lowest (72.2%) scores in clinical education. We observed significant differences between these scores and the scores for other clinical programs (P>0.05). The quality of all clinical education programs was similar according to men and women. The clerkship and interns had different ideas about the status of all clinical education programs except in the morning report program and the clerkship were more satisfied with clinical education programs.
ConclusionFrom the studentschr('39') point of view, the morning report program was of acceptable quality, but the clinical training programs, club journal, grand rounds, and clinical skills center had some drawbacks. Training workshops for clinical professors is recommended to enhance the standards of clinical training programs.
Keywords: educational quality, morning report, rounds, clinical grand rounds, journal club, clinical skill center -
پژوهش حاضر با هدف بررسی کیفیت آموزشی اعضای هییت علمی دانشگاه فرهنگیان زنجان از دیدگاه دانشجویان در سال تحصیلی 99-1398 انجام شد. مطالعه حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها توصیفی-بررسی موردی است. در پژوهش حاضر، جامعه آماری شامل کلیه اعضای هییت علمی دانشگاه فرهنگیان زنجان در پردیس های شهید بهشتی و الزهرا به تعداد 15 نفر بودند که به علت محدود بودن اساتید، تمامی آنها به روش سرشماری مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین، جهت بررسی کیفیت تدریس استادان توسط دانشجویان، از میان 929 نفر دانشجو، 129 نفر با فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. از سه پرسشنامه محقق ساخته جهت گردآوری داده ها استفاده شد. همچنین، داده ها با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای و نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های به دست آمده نشان داد که از نظر دانشجویان توانایی علمی اساتید و روش های تدریس آنها کمتر از حد متوسط بوده و قانون مداری اساتید نیز در سطح خوب قرار ندارد. با توجه به این یافته ها، طراحی برنامه های اصلاحی در گروه های آموزشی از قبیل برگزاری دوره های بازآموزی می تواند زمینه تقویت علمی اساتید و آشنایی آنها با روش های نوین آموزشی را فراهم سازد.
کلید واژگان: کیفیت آموزش, اساتید عضو هیات علمی, دانشگاه فرهنگیان, دیدگاه دانشجویانThe present study was conducted to evaluate the educational quality of faculty members from students' point of view. The present study was applied in terms of purpose and descriptive-case study in terms of data collection. Hence, the statistical population included all 15 faculty members of Farhangian University of Zanjan in Shahid Beheshti and Al-Zahra campuses in the academic year 2009-2010, that they were examined by census due to limited professors. Moreover, 129 out of 929 students were selected by Cochran's formula and simple random sampling method to evaluate the quality of teaching by professors. Three researcher-made questionnaires were used to collect data and then the data were analyzed using T-sample and SPSS software. The findings showed the students claimed that scientific ability and teaching methods were less than average and the law enforcement of professors was not at an acceptable level. According to these findings, the design of correctional programs in educational groups, such as holding training courses, can provide a foundation of scientific strengthening of professors and their familiarity with modern teaching methods.
Keywords: quality of education, Faculty Members, Farhangian University, students' perspective -
زمینه و هدف
مدل سروکوال یک مدل برای ارزیابی کیفیت و مقایسه بین ادراکات و انتظارات گیرندگان خدمت و شناسایی شکاف ایجاد شده است. شناسایی شکاف ممکن است بینش ارزشمندی برای بهبود خدمات ایجاد کند. دانشجویان گیرندگان اصلی خدمت در سازمانهای آموزشی هستند. بنابراین این مطالعه با هدف ارزیابی خدمات آموزشی از دیدگاه دانشجویان مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی دانشگاه علوم پزشکی تبریز با استفاده از مدل سروکوال انجام شده است.
روشاین مطالعه یک مطالعه توصیفی-تحلیلی است که در سال 1397 انجام شده است. شرکت کنندگان در مطالعه 85 دانشجوی مقاطع مختلف رشته مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی بودند. از پرسشنامه سروکوال شامل ابعاد همدلی، ملموسات، قابلیت اطمینان، پاسخگویی و تضمین برای جمع آوری داده استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آزمون های تی تست ، آنوا و همبستگی پیرسون و اسپیرمن استفاده شد.
یافته هامیانگین ادراکات و انتظارات کلی به ترتیب 8/0 ±02/3 و 73/0±78/3 بود. در کلیه ابعاد خدمات آموزشی شکاف منفی وجود داشت (76 / 0 = -میانگین). بیشترین شکاف منفی در بعد اطمینان (05/1= - میانگین) وجود داشت و ابعاد پاسخگویی، همدلی، قابلیت اطمینان و ملموسات در رده های بعدی قرار داشتند. بین انتظارات دانشجویان و سطح تحصیالت همبستگی معنی داری مشاهده شد 05/0˂p).
نتیجه گیریبر اساس نتایج مطالعه، انتظارات دانشجویان براساس نتایج باالتر از ادراک آنها و بنابراین کیفیت خدمت بر اساس مدل سروکوال نامناسب بود. در نتیجه ضروریست برای بهبود کیفیت در تمامی ابعاد به ویژه بعد تضمین برنامه ریزی شود.
کلید واژگان: کیفیت خدمت, کیفیت آموزش, مدل سروکوال, شکاف خدمت, آموزش, دانشجوی مدیریت خدمات سالمتBackgroundService quality (SERVQUAL) is a model that measure the quality by comparing expectations and perceptions of recipients of services to identify gaps. Identifying the gap may provide valuable insight for service improving. The students are the main recipients of services in educational organizations. So, this study was conducted to assess the educational services from the perspective of students of Health Services management at Tabriz University of Medical Sciences by the SERVQUAL model.
MethodsThis descriptive-analytical study was conducted in 2018. The participants were 85 students of various levels of Health Services management. The SERVQUAL questionnaire including dimensions of empathy, tangibles, reliability, responsiveness and, assurance was used to data collection. Descriptive analysis and T-test, ANOVA and correlation (Pearson and Spearman) tests were used to the data analysis.
ResultsThe overall mean perceptions and expectations were 3.02 ± 0.5 8 and 3.78 ± 0.73 respectively. There was a negative gap in all dimensions of educational services (mean= -0.76). The greatest negative gap was in the dimension of assurance (-1.05). The other variables were ranked in this order, Responsiveness, Empathy and Reliability and Tangibles. A statistically significant correlation was observed between the students’ expectations and educational level (P < 0.05).
ConclusionStudents’ expectations were higher than their perception based on results and quality of education based on SERVQUAL model was inappropriate. It is necessary to plan for improving the quality of education in all dimensions particularly in assurance domain.
Keywords: Quality of Services, quality of education, SERVQUAL Model, Service Gap, Education, Health services management student -
زمینه و هدف
آموزش های بالینی، آموزش هایی هستند به واسطه آن ها دانشجویان بالینی در بیمارستان ها، دروس تیوری آموخته شده را به صورت عملی فرا می گیرند و نقش مهمی در بهبود فرایند های درمانی و ارایه بهتر خدمات به بیماران دارند. بنابراین هدف این پژوهش شناسایی عوامل موثر بر کیفیت آموزش بالینی در بیمارستان های شهر ساوه بود.
مواد و روش هااین پژوهش از نوع مطالعات ترکیبی و از جمله طرح های اکتشافی است. در مرحله کیفی برای تبیین موضوع کیفیت آموزش های بالینی از روش کیفی گراندد اشتراوس و کوربین 1998 استفاده شد. با توجه به جدول کرجسی و مورگان حجم نمونه 140 نفر تعیین شد که 20 نفر در مصاحبه شرکت کرده و 120 نفر نیز پرسش نامه کاغذی و الکترونیکی را تکمیل کردند. مصاحبه های نیمه ساختارمند و پرسش نامه محقق ساخته با ضریب آلفای کرونباخ 0/958 به عنوان ابزار جمع آوری داده ها انتخاب شدند. با استفاده از نرم افزارهای MAZQDA نسخه 10 و SPSS نسخه 26 گویه های حاصل از تحقیقات کیفی تجزیه و تحلیل شد و جهت شناسایی عوامل از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی:
این پژوهش طبق نامه شماره 1809/30/د/98 جزو اولویت های پژوهشی معاونت درمان دانشکده علوم پزشکی ساوه است و همچنین طی نامه شماره127/44/د/99 اجازه انجام این پژوهش در دانشکده علوم پزشکی ساوه داده شده است.
یافته ها:
پنج عامل به عنوان عوامل موثر بر کیفیت آموزش بالینی به دست آمد. عامل اول، فضا و امکانات شامل امکانات رفاهی جهت دانشجویان و ایجاد اتاق های آموزشی در هر بخش و اجازه استفاده دانشجویان از تجهیزات و لوازم مصرفی، عامل دوم، بهبود فرایندهای آموزشی برای رسیدن به اهداف بیمارستان و رضایتمندی و ایمنی بیمار، عامل سوم، کمبودهای آموزشی و مدیریتی شامل عدم وجود طرح درس مشخص، کمبود هیات علمی و عدم مشارکت دانشجو و استاد در فرایند تدریس، عامل چهارم، ارزیابی استاد شامل کمبود استادان باتجربه و ایجاد روحیه مشارکتی در تدریس و عامل پنجم، ارتقای کیفی آموزش شامل ایجاد انگیزه مادی و معنوی در دانشجویان و استادان و امکانات جدید آموزشی و توانمندسازی استادان بود.
نتیجه گیریپنج عامل شامل فضا و امکانات، پیامدهای بهبود فرایندهای آموزشی، کمبودهای آموزشی و مدیریتی، ارزیابی استاد و ارتقاء کیفی آموزش و بهبود فرایندهای آموزشی به عنوان عوامل موثر بر کیفیت آموزش بالینی در بیمارستان های شهر ساوه شناسایی شدند که توجه به آن ها می تواند در بهبود فرایند آموزش و بهبود کیفیت ارایه خدمات به مردم مفید باشد.
کلید واژگان: آموزش بالینی, کیفیت آموزش, بیمارستان, شهر ساوهBackground and AimTraining clinical students who learn the theoretical lessons in hospitals in practice will play an important role in improving treatment processes and providing better services to patients. Therefore, the purpose of this study is to identify the factors affecting the quality of clinical education in hospitals in Saveh City.
Methods & Materials:
This research is a combination of exploratory studies and exploratory projects. In the qualitative stage, the qualitative method of Grand Strauss and Corbyn 1998 was used to explain the quality of clinical training. Since the students who have taken clinical courses in the Faculty of Medical Sciences of Saveh Hospitals in 1398-1397 are about 200 people and the professors and educators who teach these people are about 20 people, which according to Karajsi and Morgan, the sample size should be 140, of which 20 were interviewed and 120 were filled out with paper and electronic questionnaires. In this study, semi-structured interviews, and a researcher-made questionnaire with Cronbach’s alpha coefficient of 0.598 were selected as the data collection method. This research was performed using the qualitative method and using MAZQDA 10 and SPSS 26 software, the items obtained from qualitative research were collected and exploratory factor analysis was used to identify the factors.
Ethical Considerations:
Considering that this study is one of the research priorities of Saveh School of Medical Sciences, it has a research license letter (No. 24.127. D.99).
ResultsThe results showed that the factors affecting the quality of clinical education include five factors. The first factor is space and facilities, the second factor is the improvement of educational processes, the third factor is educational and managerial deficiencies, the fourth factor is the evaluation of the teacher and the fifth factor is the qualitative improvement of education.
ConclusionAccording to the quantitative and qualitative results of this study and by interviewing twenty experienced professors and student representatives, the factors affecting the quality of clinical education in Saveh hospitals were identified.
Keywords: Clinical education, Quality of education, Hospitals in Saveh City -
مقدمه
ارزشیابی در جهت افزایش انگیزه و بالا بردن سطح کیفی معلومات دانشجویان و نیز ارتقاء کیفیت تدریس اساتید نقش بسزایی دارد. امروزه به منظور ارزیابی میزان یادگیری فراگیران، ارتقاء سطح علمی دانشجویان و افزایش انگیزه جهت مشارکت در کلاس های درس از تکنولوژی های آموزشی استفاده می شود. این مقاله با هدف طراحی و اجرا سامانه آزمون آنلاین جهت برگزاری آزمون های مستمر در طول ترم و مقایسه کیفیت آموزشی دانشجویان نسبت به کلاس دیگر که در این آزمون ها شرکت نکرده اند، ارایه شده است.
روش کارجهت انجام این پژوهش توصیفی که در سال تحصیلی 1398-1397 به اجرا درآمد، پرسشنامه محقق ساخته تهیه و در میان دانشجویان شرکت کننده در آزمون های آنلاین توزیع شد. اعتبار صوری پرسشنامه به تایید همکاران هیات علمی رسید و پایایی پرسشنامه، پیش از اجرا در ابعاد بزرگ، در یک گروه کوچک منتخب بررسی شد. پایایی پرسشنامه طبق روش آلفای کرونباخ 88% مورد پذیرش قرار گرفت. حجم جامعه دانشجویان بر پایه اطلاعات بدست آمده از اداره کل آموزش دانشگاه علوم پزشکی آزاد اسلامی تهران 690 نفر بود که از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی و به کمک جدول مورگان 200 دانشجو انتخاب شدند. سپس از اطلاعات استخراج شده از 200 پرسشنامه برگشت داده شده با استفاده از روش آماری توصیفی و تحلیلی و به کمک نرم افزار SPSS نسخه 19 و MATLAB نسخه 2018 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته هانتایج نشان داد میانگین نمرات میان ترم بدون برگزاری آزمون آنلاین برای دروس انفورماتیک پزشکی2، برنامه ریزی سیستمی و ریزپردازنده1 به ترتیب، 43/0±71/2، 35/0±84/2 و 37/0±53/2 و برای آزمون آنلاین به ترتیب برابر با 17/0± 07/3، 24/0±36/3 و 21/0±15/3 بوده است. همچنین غیبت دانشجویان هنگامی که آزمون آنلاین برگزار نمی شد، 98/23 درصد و با برگزاری آزمون آنلاین به 86/8 درصد کاهش یافت. تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان داد که نمره پایان ترم دانشجویانی که در آزمون های آنلاین شرکت کرده اند در مقابل دانشجویانی که در در این آزمون شرکت نکرده بودند تمایز معنی داری وجود دارد. سطح معنی داری برای دروس انفورماتیک پزشکی2، برنامه ریزی سیستمی و ریزپردازنده1 به ترتیب مقادیر 028/0، 018/0 و 016/0 بدست آمد.
بحث و نتیجه گیریبا توجه به نتایج بدست آمده در این پژوهش می توان نتیجه گرفت شرکت در آزمون های آنلاین مستمر نقش بسزایی در افزایش معلومات دانشجویان، کاهش غیبت در طول ترم و در نهایت افزایش نمرات نهایی داشته است.
کلید واژگان: آزمون آنلاین, ارزشیابی دانشجویان, کیفیت آموزش, یادگیری الکترونیکیIntroductionEvaluation, play a role in increasing motivation, raising the level of students knowledge, and improving the quality of teaching. Today, educational technology is used to assess the level of learning and to improve the level of student’s knowledge and to increase the incentive to participate in classrooms. This article aims to design and implement an online test system to conduct continuous tests over the term and compare students’ quality of education to the past semester that did not participate in these tests.
MethodsA questionnaire was developed and distributed among the students participating in online tests. Then, extracted data from 200 questionnaires were analyzed using descriptive and analytical statistical methods, including SPSS and MATLAB software.
ResultsThe results showed that the mean mid-scores without conducting an online test for medical informatics courses 2, system programming and microprocessor 1 were 2.71±0.43, 2.84±0.35, and 2.53±0.37, respectively, and for the online test, respectively. The mean value of the results were 3.07±0.17, 3.36±0.24, and 3.15±0.21, respectively. Data analysis showed that students who participated in online tests were significantly discriminated from those who did not participate in this test. The p-values of medical informatics courses 2, system programming and microprocessor 1 were 0.028, 0.018, 0.016, respectively.
ConclusionAccording to the results obtained in this study, it can be concluded that participation in continuous online tests has a significant role in increasing student information, reducing absenteeism over the term, and ultimately increasing final grades.
Keywords: Online test, Student evaluation. Educational quality, Electronic learning -
زمینه و هدف
هدف از این پژوهش طراحی و تبیین مدل ارتباطی نقش ایزو در کیفیت آموزش منابع انسانی بود.
مواد و روش هااین مطالعه کاربردی و ترکیبی (کمی و کیفی) بود که با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی اساتید و خبرگان (10 نفر) بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در بخش کمی همه کارکنان بیمارستان امیرالمومنین تهران (370 نفر) در سال 1398 بودند که بر اساس فرمول کوکران 226 نفر با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. داده ها با پرسشنامه محقق ساخته کیفیت آموزش منابع انسانی (40 گویه) جمع آوری شد. روایی صوری و محتوایی ابزار توسط متخصصان تایید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ تایید شد. داده ها با روش های تحلیل عاملی اکتشافی و مدل یابی معادلات ساختاری به کمک نرم افزار PLS تحلیل شدند.
یافته هانشان داد که کیفیت آموزش منابع انسانی دارای پنج مولفه نیازسنجی آموزشی، طراحی برنامه آموزشی، اجرای فرایند آموزش، ارزشیابی فرایند آموزش و پایش فرایند آموزش بود.
نتیجه گیریدر این مدل مولفه های مذکور به ترتیب با درصد واریانس 83/11، 79/8، 84/7، 72/6 و 72/6 بیشترین تاثیر را در کیفیت آموزش منابع انسانی داشتند. همچنین مولفه ها توانستند باهم 70/77 درصد واریانس کیفیت آموزش منابع انسانی را تبیین کنند و مدل برازش مناسبی داشت.
کلید واژگان: آموزش نیروی انسانی, فرایند آموزش, کیفیت آموزشBackground and objectiveThe current study aimed to design and explain the communication model of ISO role in human resource education quality.
Materials and MethodsThis study was cross-sectional (quantitative and qualitative) that was done via Grounded theory. The statistical population of the study in the qualitative section included professors and experts (n=10) who were selected by purposive sampling method and in the quantitative section, the statistical population was all employees of Tehran Amir al-momenin Hospital (n=370) in the year 2019 that based on the Cochran formula, 226 people were selected by random sampling. Data were collected using a researcher-made questionnaire on the quality of human resources education (40 items). The face and content validity of the instrument was confirmed by experts and its reliability was confirmed by Cronbach's alpha method. The data were analyzed by exploratory factor analysis and structural equation modeling via PLS software.
FindingsThe results showed that the quality of human resources education had five components of educational needs analysis, curriculum design, and implementation of the training process, evaluation of the training process and monitoring of the training process.
ConclusionIn this model, the mentioned components had the most impact on the quality of human resources education with 11.83%, 8.79%, 7.84%, 6.72% and 6.72% variance, respectively. Also, the components were able to explain 77.70% of the variance in the quality of human resources training and had a good fit model.
Keywords: Human Resources Training, Training Process, Quality of Training
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.