رویکرد تطبیقی مقایسه کارکرد دولت در اسلام و نظام لیبرال
هرنظام سیاسی مبتنی بر اندیشه سیاسی است که ساختار و صورت بندی و عملکرد آن نظام سیاسی را تشکیل و به عنوان مبنا و منبع و پشتوانه فکری نظام سیاسی بر ساخته از آن، قلمداد میگردد. هر نظام سیاسی به اتکای مبانی و منابع خود، به صورت بندی و سیاست ورزی میپردازد و عملکردها و کارکردهای خود را بر اساس مبانی خویش توجیه و تبیین مینماید. نوشته حاضر، در صدد مقایسه کارکرد دولت در زمینههای معیشت، امنیت، و عدالت در دو نظام اسلام و لیبرال با روش تطبیقی - تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای با هدف بیان وجوه اشتراک کارکردی و افتراق مبنایی و اهداف مورد نظر دو نظام و برتری و امتیاز نظام سیاسی اسلام، بوده و به صورت فشرده به این مطالب دست یافته است: دولت در نظام لیبرال، برمبانی ؛ اومانیسم، سکولاریزم و فردگرایی استوار گشته و معیشت ظاهری ودنیایی و امنیت فزیکی و عدالت معطوف به برخورداری از امکانات مادی بدون توجه به ارزشها و اخلاق مداری، مطمح نظردولت لیبرال بوده است. اما در نظام سیاسی اسلام، مبنای اصلی، توحید و خدا محوری و اصالت وحی و هدف گذاری در جهت رسیدن به سعادت و کمال و فضیلت معنوی، میباشد. در عرصه کارکردی، دولت اسلامی معیشت مبتنی بر ارزشها و امنیت فزیکی و روحی و عدالت اجتماعی معطوف بر معنویت و اخلاق وارزشهای توحیدی را در دستور کار قرار داده است.