جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "نظام اسلامی" در نشریات گروه "فقه و حقوق"
تکرار جستجوی کلیدواژه «نظام اسلامی» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
هرنظام سیاسی مبتنی بر اندیشه سیاسی است که ساختار و صورت بندی و عملکرد آن نظام سیاسی را تشکیل و به عنوان مبنا و منبع و پشتوانه فکری نظام سیاسی بر ساخته از آن، قلمداد میگردد. هر نظام سیاسی به اتکای مبانی و منابع خود، به صورت بندی و سیاست ورزی میپردازد و عملکردها و کارکردهای خود را بر اساس مبانی خویش توجیه و تبیین مینماید. نوشته حاضر، در صدد مقایسه کارکرد دولت در زمینههای معیشت، امنیت، و عدالت در دو نظام اسلام و لیبرال با روش تطبیقی - تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای با هدف بیان وجوه اشتراک کارکردی و افتراق مبنایی و اهداف مورد نظر دو نظام و برتری و امتیاز نظام سیاسی اسلام، بوده و به صورت فشرده به این مطالب دست یافته است: دولت در نظام لیبرال، برمبانی ؛ اومانیسم، سکولاریزم و فردگرایی استوار گشته و معیشت ظاهری ودنیایی و امنیت فزیکی و عدالت معطوف به برخورداری از امکانات مادی بدون توجه به ارزشها و اخلاق مداری، مطمح نظردولت لیبرال بوده است. اما در نظام سیاسی اسلام، مبنای اصلی، توحید و خدا محوری و اصالت وحی و هدف گذاری در جهت رسیدن به سعادت و کمال و فضیلت معنوی، میباشد. در عرصه کارکردی، دولت اسلامی معیشت مبتنی بر ارزشها و امنیت فزیکی و روحی و عدالت اجتماعی معطوف بر معنویت و اخلاق وارزشهای توحیدی را در دستور کار قرار داده است.
کلید واژگان: نظام اسلامی, نظام لیبرال, دولت در اسلام, دولت در نظام لیبرال, رویکرد تطبیقی و مقایسه ای دولت در اسلام و لیبرالیسم -
مصلحت به مثابه یکی از ارکان نظام تصمیم گیری و تصمیم سازی در پیامد تزاحم و تعارض در عرصه حکمرانی به جهت برون رفت از معضلات، در جمهوری اسلامی، مورد توجه و تاکید قرار گرفته است. بلکه مبانی شیعی در خصوص مصلحت، مقتضی گونه ای متمایز از مصلحت بوده، مدلی خاص از مصلحت را بازتولید کرده است که در نقطه مقابل مصلحت به معنای فرصت طلبی (در مکتب مادیگری) و مصلحت به معنای استحسان (براساس منطق اهل سنت) قرار دارد. طبعا این گونه از مصلحت، الزامات متفاوتی را در خصوص مصلحت ورزی در عرصه حکومت اسلامی رقم زده است که از آن جمله می توان به ابتنای مصلحت نسبت به ملاک های پیشینی مبتنی بر حکمت و دیدگاه کارشناسان و متخصصان عرصه های تخصصی و اشتمال آن نسبت به موضوع شناسی قطعی و واقعی و اعتماد به نظر کارشناسان در فرایند شورا و رجوع به متخصص است. این تحقیق، براساس روش توصیف و تحلیل ناظر به روش شناسی اجتهاد، فرایند مصلحت ورزی ذیل حکومت اسلامی را در راستای فهم چگونگی کاربست در نظام تقنینی مدنظر قرار داده و راهبردها و راهکارهای تحقق مصلحت ورزی مطلوب به صورت حجت و کارآمد را مورد بررسی قرار داده است.
کلید واژگان: مصلحت, تصمیم گیری, مشورت, رجوع به خبره, نظام اسلامیExpediency, as one of the pillars of decision-making and policy-making systems, has received attention and emphasis in the Islamic Republic due to the resolution of conflicts and contradictions in the governance sphere to overcome challenges. Indeed, Shiite principles regarding expediency have produced a distinct type of expediency, reproducing a specific model of expediency that stands opposed to expediency in the sense of opportunism (in materialistic schools) and expediency in the sense of approval (based on Sunni logic). Naturally, this type of expediency has imposed different requirements on expediency in the Islamic government, including the prioritization of expediency over previous criteria based on wisdom and the perspectives of experts in specialized fields, as well as encompassing definite and real subject matter identification and reliance on expert opinions in the council process and referral to specialists. This research, based on descriptive and analytical methods, examines the expediency process under the Islamic government to understand how it is applied in the legislative system and investigates strategies and solutions for achieving desirable expediency convincingly and effectively.
-
تجربه احزاب با کارکردها و ظرفیت های خود در دنیای مدرن به مثابه موتور محرکه جامعه و سازوکار بهزیستی مورد پذیرش قرار گرفته است. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز اصل تحزب پذیرفته شده است. تجربه های عملی چهار دهه گذشته احزاب نشان می دهد که از این نهاد مدنی می توان در راستای اهداف جامعه اسلامی بهره گرفت. اما خلا اساسی ای که در طول این سالیان احساس می شود آن است که نه نظام اسلامی و مراکز پژوهشی و نه جریان های سیاسی و حزبی نتوانسته اند برای اصل 26 قانون اساسی، دانش اسلامی برای رفتار حزبی و ایفای نقش های اجتماعی آن تولید کنند. چنین دانشی لزوما بر پایه فقه سیاسی است که با رویکرد اجتهادی باید بتواند موضوع تحزب را به درستی شناسایی کند و با تبیین ماهیت کار حزبی، مبانی و اصول آن را ترسیم نماید تا براساس آنها بتوان اساس نامه و مرام نامه و خط مشی احزاب را تدوین نمود. مهم ترین دستاورد این تحقیق آن است که با رویکرد و روش تحلیلی و تفسیری به متون دینی توانسته بخشی از مبانی، اصول و کارویژه های حزب اسلامی را بازخوانی نماید.
کلید واژگان: حزب, حزب اسلامی, نظام اسلامی, قانون اساسیThe experience of political parties, with their functions and capacities in the modern world, has been acknowledged as the driving force of society and a mechanism for social welfare. The principle of party affiliation is also accepted in the Constitution of the Islamic Republic of Iran. Practical experiences of political parties over the past four decades demonstrate that this civil institution can be utilized in line with the goals of Islamic society. However, a fundamental vacuum felt during these years is the inability of the Islamic system, research centers, or political and party movements to produce Islamic knowledge for the party behavior and social roles defined by Article 26 of the Constitution.Such knowledge relies on political jurisprudence, which, with a jurisprudential approach, should correctly identify the subject of party affiliation. By explaining the nature of party work, it must outline its foundations and principles to develop party statutes, charters, and policies. The most significant achievement of this research is that, with an analytical and interpretative approach to religious texts, it has been able to revisit some of the Islamic party's foundations, principles, and intricacies.
Keywords: Party, Islamic Party, Islamic system, Constitution -
«اعتماد سیاسی» عنصری مهم و تاثیرگذار در رابطه میان مردم و حکومت است که تا قبل از انقلاب، سیر نزولی به خود گرفته بود و با پیروزی انقلاب، استقرار نظام اسلامی و ارائه الگوی مردم سالاری دینی تا حدود زیادی بهبود پیدا کرد. اما خلاهای زیادی در ثبات و تقویت اعتماد سیاسی وجود داشته و مشکلات و موانع عدیده ای در مسیر حرکت انقلاب قرار دارد که اعتماد سیاسی را خدشه دار کرده و مورد آسیب قرار داده است. اکنون سوال این است که راهکارهای افزایش اعتماد سیاسی میان شهروندان و نظام اسلامی کدام است؟ در پاسخ به این پرسش، مقاله حاضر به موانع ایجاد اعتماد سیاسی و راهکارهای اسلامی آن به روش توصیفی تحلیلی و تحلیل برخی متون دینی، به دلیل نوع داده های موجود در این زمینه پرداخته است. بر این اساس راهکارها در سه دسته درونی و اعتقادی، اقدامی و عملیاتی، و اقناعی و شناختی ارائه شده که در نتایج تحقیق به ایجاد تقوای سیاسی، ارتقای کارآمدی، مبارزه با فساد، شفافیت سیاسی، افزایش اعتقاد به مبانی معرفتی دین و انقلاب اسلامی، ایجاد انگیزه سیاسی میان شهروندان، افزایش توان رسانه ای و نشر کارآمدی نظام اشاره شده است.کلید واژگان: اعتماد سیاسی, تقوای سیاسی, نظام اسلامی, کارآمدی, مردم سالاری دینی, شفافیت"Political trust" is a fundamental aspect of the relationship between citizens and the government. Before the revolution, this relationship experienced a declining trend. However, with the triumph of the revolution, the establishment of the Islamic system, and the presentation of a model emphasizing religious populism, this relationship has significantly improved. Despite these positive developments, there are substantial gaps in the stability and strengthening of political trust. Numerous problems and obstacles exist in the course of the revolutionary movement, causing political trust to be undermined and vulnerable. Therefore, the key question is: What strategies can enhance political trust between citizens and the Islamic system? In response, this article, employing a descriptive-analytical approach and analyzing certain religious texts, explores the obstacles to establishing political trust and proposes Islamic solutions. The presented solutions fall into three categories: intrinsic and belief-based, operational and practical, and persuasive and cognitive. The research results highlight strategies for fostering political piety, enhancing efficiency, combating corruption, promoting political transparency, increasing faith in the intellectual foundations of religion and the Islamic Revolution, generating political motivation among citizens, and strengthening media capabilitiesKeywords: Political Trust, Political Piety, Islamic system, Efficiency, Religious Populism, Transparency
-
لزوم مقابله با بدعت و بدعت گذار از آن رو که موجب اضلال و گمراهی جامعه می گردد، واضح و بدیهی است. لکن در روایتی از پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه و آله که برای مقابله با مبتدع صادر شده، پس از دستور به بیزاری، عبارت «باهتوهم» در قالب جمله امر آمده است. در تفسیر این عبارت دو دیدگاه کلی مطرح شده است؛ عده ای با تمسک به آن، بهتان زدن به اهل بدعت را جایز و بلکه در مواردی آن را واجب دانسته اند. در مقابل گروهی دیگر مقابله علمی و اریه دلایل محکم و متقن در برابر بدعت گذاران را برداشت کرده اند که در نتیجه جواز بهتان به ایشان را مردود می دانند. قضاوت میان این دو دیدگاه مساله ی مقاله ی حاضر است. هدف این پژوهش با ابتناء بر روش تحلیلی -توصیفی دست یابی به دیدگاه و تفسیر صحیح از این روایت است. در این میان -با توجه به برداشت های مغرضانه از دیدگاه امام خمینی ره در مواجهه با اهل بدعت-، بر نظریه و تفسیر ایشان اهتمام بیشتری شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که اولا، نه تنها سیره معصومین در مقابله با مخالفان مبتنی بر ارایه ی دلایل علمی و اقناع آور بوده است، بلکه وجود برخی روایات نظیر «وجوب اظهار علم برعالمان دین» نشان دهنده درستی برداشت دوم از روایت مذکور می باشد. و ثانیا، علیرغم ادعای مخالفان حکومت اسلامی، امام خمینی نیز، هیچ گاه موافق بهتان زدن بر مخالفان سیاسی نبوده اند.
کلید واژگان: بهتان, مبتدع, باهتوهم, نظام اسلامی, امام خمینیConfronting an innovator in political jurisprudence from the point of view of "with them" with emphasis on the view of Imam Khomeini (RA)SummaryIn the tradition of the beloved Prophet of Islam, dealing with the creator after the order is disgusted, sarcasm and disclosure; With the phrase "delusional" a ground is provided for some people to criticize the people of bid'at by grasping it, and in some cases they consider it obligatory on the people of faith to commit it. In contrast to others, the meaning of scientific approach is to bring a solid proof that causes astonishment and astonishment of the Creator, they know it and as a result, they consider the justification of insulting them to be invalid. In this research, after carefully examining the evidence for and against, considering the expediency of the Islamic society and the phenomenon of maintaining the system as one of its examples in dealing with innovative people as those who mislead people's minds and opinions. The general public and keeping them safe from harm will also be referred to the review of the opinions and opinions of Imam Khomeini (RA) as one of the jurists who were in the position of managing the society.
Keywords: slander, bahetoohom, Government, Islamic System, Jurisprudence -
یکی از موضوعات حایز اهمیت در فقه اسلامی و همچنین در مسایل سیاسی، بحث از «حفظ نظام اسلامی» است. اهمیت این موضوع از آن روست که بسیاری از رفتارها و تصمیم گیری های سیاسی بر مبنای آن توجیه می شود. در باب لزوم حفظ نظام دلایل متعددی ارایه گردیده که اهم آن ها روایات متعددی است که از معصومین علیهم السلام نقل شده و مورد استناد فقها نیز قرار گرفته است. در این نوشتار به بررسی و بازنگری این استنادات پرداخته و به این سوال پاسخ خواهیم داد که آیا استناد به احادیث در باب لزوم حفظ نظام اسلامی به درستی صورت گرفته است؟ پژوهش حاضر با روش تحقیقی توصیفی تحلیلی به نقد و بررسی روایات از حیث استناد و نحوه استدلال پرداخته است. در باب لزوم حفظ نظام اسلامی به احادیث متعددی در اثبات لزوم حفظ نظام اسلامی استناد شده که بعضی از آن ها فاقد استدلال و منطق لازم جهت اثبات حکم مذکور میباشد. در این پژوهش این احادیث شناسایی و مورد نقد واقع شده است و احادیث معتبر دیگری احصاء و مورد بررسی قرار گرفته و استدلال و ادله منطقیتری جهت تقویت احادیث مرتبط ارایه گردیده و این مطلب اثبات میشود که حفظ نظام اسلامی از اوجب واجبات بوده و تحقق آن میتواند ثمرات ارزشمندی از جمله مقبولیت و ثبات سیاسی برای حکومت اسلامی در عالم سیاست داشته باشد. روش شناسی: پژوهش حاضر با روش تحقیقی توصیفی تحلیلی به نقد و بررسی روایات از حیث استناد و نحوه استدلال پرداخته است. یافته های پژوهش: در باب لزوم حفظ نظام اسلامی به احادیث متعددی در اثبات لزوم حفظ نظام اسلامی استناد شده که بعضی از آن ها فاقد استدلال و منطق لازم جهت اثبات حکم مذکور می باشد. نتیجه گیری در این پژوهش این احادیث شناسایی و مورد نقد واقع شده است و احادیث معتبر دیگری احصاء و مورد بررسی قرار گرفته و استدلال و ادله منطقی تری جهت تقویت احادیث مرتبط ارایه گردیده و این مطلب اثبات می شود که حفظ نظام اسلامی از اوجب واجبات بوده و تحقق آن می تواند ثمرات ارزشمندی از جمله مقبولیت و ثبات سیاسی برای حکومت اسلامی در عالم سیاست داشته باشد.
کلید واژگان: نظام اسلامی, حفظ, روایات, ادله, حکومتObjectiveOne of the important issues in Islamic jurisprudence as well as in political issues is the discussion of "preserving the Islamic system". The importance of this issue is that many political behaviors and decisions are based on it. Numerous reasons have been presented regarding the necessity of maintaining order, the most important of which are numerous narrations that have been narrated from the infallibles (peace be upon them) and have also been cited by jurists. In this article, we will review and review these citations and answer the question whether the citations to the hadiths about the need to preserve the Islamic system have been made correctly?
MethodologyThe present study uses a descriptive-analytical research method to critique the narrations in terms of citation and reasoning.
FindingsRegarding the necessity of preserving the Islamic system, several hadiths have been cited to prove the necessity of preserving the Islamic system, some of which lack the necessary argument and logic to prove the said ruling.
ConclusionIn this study, these hadiths have been identified and criticized, and other authentic hadiths have been counted and examined, and more logical arguments and arguments have been presented to strengthen the related hadiths, and this proves that maintaining the Islamic system is obligatory. And its realization can have valuable fruits such as acceptance and political stability for the Islamic government in the world of politics.
Keywords: Islamic system, preservation, narrations, evidences, Government -
فارغ از نتایج راستیآزمایی ادعای حمایت از حقوق بشر در سایر نظامهای سیاسی معاصر، صلاحیت نظام اسلامی برای آرمان سعادت انسان در همه جای عالم و حمایت از حقوق همه انسانها، مسیلهای است که حتی برای خود مسلمانان حل نشده و بسیاری را به تحیر کشانده است. ازاینرو، لازم است مشروعیت حمایت بینالمللی نظام اسلامی از حقوق بشر، در خارج از مرزهای سیاسی اثبات گردد که موضوع این نوشتار است. برایناساس، چنین حمایتی ازیکسو، مبتنی بر تیوری مستقل حقوق بشر الهی در اسلام است که بر مبانی معرفتشناختی، جهانشناختی و انسانشناختی اسلامی استوار است. از سوی دیگر، در شالوده نظری نظام اسلامی، اهداف انسانی و انساندوستانه که در بعثت انبیای الهی پیگیری میشود، آنان برای نجات بشر ماموریت داشتهاند تا عدل و قسط و حقوق انسانها را در جامعه حاکم نمایند و سعادت جامعه بشری و احیای حقوق مادی و معنوی را محقق سازند. از سوی دیگر، در تاسیس نظام اسلامی، حکومت ابزاری است برای اقامه حق و دفع مفاسد از نظام اجتماعی و احقاق حقوق مردم، این امر اقتضا میکند نظام اسلامی احیای حقوق واقعی بشر را سرلوحه اهداف اساسی دستگاه سیاست خارجی خویش قرار دهد.
کلید واژگان: حقوق بشر, سیاست خارجی, نظام اسلامی, مبانی, حمایت از حقوق بشر -
از مهمترین ساحت های تربیتی، تربیت دینی است. تربیت اعتقادی (شناختی)، عبادی (رفتاری) و اخلاقی زیرمجموعه تربیت دینی قرار دارد. تحقق تربیت دینی جامعه، نیازمند اقدامات و فعالیت های گسترده و پیچیده عاملان و متولیان تربیتی است. والدین، مربیان، علما، نخبگان، رسانه ها و حکومت از جمله متولیان و عاملان اصلی تربیت در سطح اجتماع هستند. از مهمترین و موثرترین عوامل و متولیان تربیت دینی، حکومت اسلامی است. این تحقیق، به روش توصیفی تحلیل و اجتهادی، اصل وظیفه مندی حکومت اسلامی نسبت به تربیت دینی جامعه را با ادله و قواعد عام، ادله عقلی و نقلی قرآن و روایات اثبات کرده است. با توجه به ادله، حکومت اسلامی نسبت به تربیت دینی جامعه در تکالیف الزامی اعتقادی، عبادی و اخلاقی آحاد مردم، وظیفه الزامی و در غیر الزامیات، تکالیف استحبابی دارد. بر اساس این پژوهش، حکومت اسلامی می تواند از طریق مجموعه اقدامات مدیریتی و فعالیت های مستمر برنامه ریزی، سازماندهی، هماهنگی، رهبری، کنترل و نظارت، تربیت دینی را در گستره جامعه محقق سازد.کلید واژگان: تربیت, تربیت اعتقادی, تربیت عبادی, تربیت اخلاقی, نظام اسلامی, مدیریت اسلامیOne of the most important areas of education is religious education. Belief (cognitive), devotional (behavioral) and moral education is a subset of religious education. The realization of religious education in society requires extensive and complex actions and activities of educational actors and custodians. Parents, educators, scholars, elites, the media and the government are among the main custodians and agents of education at the community level. One of the most important and effective factors and custodians of religious education is the Islamic government. This research, in a descriptive-analytical and ijtihad method, has proved the principle of duty of the Islamic government towards the religious education of the society with general evidences and rules, rational and narrative evidences - Quran and narrations. According to the arguments, the Islamic government has a mandatory duty towards the religious education of the society in the obligatory doctrinal, devotional and moral duties of the people, and in non-mandatory duties, it has recommended duties. According to this research, the Islamic government can achieve religious education in the community through a set of managerial actions and continuous activities of planning, organizing, coordinating, leading, controlling and supervising.Keywords: Education, belief education, worship education, moral education, Islamic system, Islamic management
-
حق بر خدمات، در حال حاضر، در سطح جهان بهعنوان یکی از مصادیق اصلی حقوق بشر و یکی از حقوق اساسی شهروندان به رسمیت شناختهشده و در اسناد بینالمللی هم بر آن تاکید شده است. بر اساس اصل 29 قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز برخورداری از تامین اجتماعی ازنظر بازنشستگی، بیکاری، پیری، ازکارافتادگی، بیسرپرستی، درراه ماندگی، حوادث و سوانح ونیازبه خدمات بهداشتی درمانی و مراقبتهای پزشکی بهصورت بیمه و غیره، حقی است همگانی و دولت موظف است طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم، خدمات و حمایتهای مالی فوق را برای یکایک افراد کشور تامین کند. در سیاستهای کلی خدمات نیز بر ضرورت ارایه خدمات آموزشی، پژوهشی، بهداشتی، درمانی و توانبخشی خدمات مبتنی بر اصول و ارزشهای انسانی- اسلامی و نهادینهسازی آن در جامعه تاکید شده است. باوجود تاکیدهای اسناد بینالمللی و اسناد بالادستی نظام جمهوری اسلامی بر موضوع خدمات، هنوز چنانکه بایدوشاید مبانی فقهی و حقوقی وظایف و مسیولیتهای نظام جمهوری اسلامی در این زمینه و حدود این وظایف و مسیولیت بهخوبی تبیین نشده است، ازاینرو، در این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی و با بهرهگیری از منابع فقهی، حقوقی و روایی انجامشده این مبانی تبیین و حدود وظایف و مسیولیتهای نظام جمهوری اسلامی درزمینه خدمات عمومی ترسیمشده است.
کلید واژگان: نظام اسلامی, وظایف حکومت اسلامی, خدمات عمومی, فقه -
این نوشته در جستجوی پاسخ به این پرسش است که از منظر فقه شیعه، ضوابط دخالت نظام اسلامی در عرصه خصوصی شهروندان کدام است؟ این مهم، با بهره از روش اجتهاد و بدون ورود به ریزه کاری های آن انجام شده و بر این امر تاکید شده است که با توجه به مبانی و اصولی چون لزوم حفظ کرامت انسان، وجوب حفظ آبروی مو من، حرمت تفتیش از زندگی دیگران و وظیفه دولت اسلامی در حفظ امنیت روانی، جانی و مالی شهروندان، اصل، عدم دخالت کارگزاران نظام اسلامی در زندگی شخصی و محرمانه شهروندان است و اگر هم در مواردی جواز ورود صادر می شود، به واقع، امری عمومی است و حوزه خصوصی تلقی نمی شود، پس مسائل و اموری که به حفظ اسلام و نظام اسلامی، مصالح عمومی، امنیت جامعه، استقلال و منافع ملی مرتبط است، کارگزاران تنها با طی مراحل قانونی، در چارچوب مقررات ویژه، با رعایت عدالت و به مقدار ضرورت، آن هم در خصوص همان مسئله ای که مجوز دارند، حق دخالت در عرصه خصوصی شهروندان را دارند، امری که عقل سلیم، شرع و قواعد فقهی ازجمله قاعده بنیادین اهم و مهم، به آن حکم می کند.
کلید واژگان: نظام اسلامی, عرصه خصوصی, ولایت فقیه, قاعده اهم و مهم, مصلحت, فقه سیاسی شیعه -
حریم خصوصی ازجمله مفاهیم دشوار است که ارائه تعریف جامع ومانع و مورد اتفاق از آن در علم حقوق وجود ندارد. در فقه امامیه نیز از این مسئله تعریف و مصطلح شرعی یا متشرعی خاصی ارائه نشده است. از منظر فقه امامیه دو نوع تجسس حرام وجود دارد: یکی تجسس در حریم خصوصی افراد که به طور مطلق بر اساس آن چه از ادله ی احکام در فقه امامیه بیان شد، حرام است و دیگری تجسس بر ضد نظام اسلامی است که از نگاه فقه امامیه حرام است. خداوند در قرآن کریم و نیز در احادیث معصومین (ع)، تجسس و کنجکاوی در امور دیگران را نهی نموده است، حریم خصوصی افراد را محترم شمرده، تعدی به آن را تقبیح کرده است. شمول این دستورالعمل عمومی است و استثنایی در آن قید نشده است تا تجسس در امور دیگران برای عده ای جایز باشد و برای عده ای دیگر جایز نباشد. به طور کلی از مفاد و محتوای آیات و روایات و دیگر ادله استفاده می شود که حکم حرمت جاسوسی و تجسس دارای حدومرز خاصی بوده و بر تمام مصادیق آن نمی توان حکم حرمت را بار کرد. بر این اساس از دیدگاه اسلام مسلمانان دارای عزت، شان و حرمت می باشند و کسی حق هتک آن را ندارد و اصل اولیه اجتماعی اسلام احترام به دیگران و عدم تجاوز و عدم تجسس از آن ها و درنهایت حرمت انکشاف آن چه افراد، خدا و رسول (ص) از محصول آن خشنود نمی گردند.
کلید واژگان: حریم خصوصی, فقه, جاسوسی, تجسس, نظام اسلامی, جایزPrivacy is one of the most difficult concepts that there is no universally conceived definition of what is happening in the field of law. In Imamieh jurisprudence, there is no specific definition of religious or scholarship. From the perspective of Imamiyah jurisprudence, there are two types of harassed investigations: one is a search for the privacy of individuals who are completely prohibited from the point of view of the jurisprudence of Imamiyya jurisprudence, and the other is the investigation against the Islamic system, which is prohibited from the point of view of the Islamic Imams. In the Quran and in the Hadiths of the Infallibles, Allah has forbidden exploration and curiosity in the affairs of others, has respected the privacy of individuals, condemned the violation of it. The inclusion of this general instruction is not specified in the exception, so that it is permissible for others to investigate the affairs of others and not be permitted to others. In general, the content and content of the verses, narrations and other arguments are used that the verdict of espionage and exploration has a certain limit and for all its examples it can not be ordered. Accordingly, from the point of view of Islam, Muslims have dignity, dignity and respect, and no one has the right to harm them. The basic principle of Islam is respect for others and non-aggression and inbreeding of them, and ultimately, the reverence for the development of what people, God and the Prophet (pbuh) Its not pleasing to the product.
Keywords: Privacy, Jurisprudence, spyi, search, Islamic system, permission -
بیداری اسلامی که با انقلاب در کشورهای عربی در سال 2011 وارد مرحله جدیدی شد، پیامدهای گسترده ای را به همراه داشت. امید آن می رفت که با موج فزاینده انقلاب های مردمی، نظمی جدید، منطقه ای و درون زا شکل گیرد؛ اما با ناتمام ماندن انقلاب و انحراف در بیداری اسلامی، وضعیت تضاد، دشمنی و جنگ داخلی در برخی کشورهای منطقه حاکم و سرنوشت ملل منطقه با چالش هایی خطرناک مواجه شد. مطالعه زمینه ها و عوامل مؤثر در این روند، در قالب فرصت ها و تهدیدهای بیداری اسلامی، می تواند گام مهمی در شناخت وضع موجود و ترسیم راهبردهای ممکن در سیاست خارجی ایران برای بهره گیری از فرصت ها و کنترل تهدیدات باشد. در این مقاله تلاش می شود با استفاده از مدل سوات(swot) فرصت ها و تهدیدهای بیداری اسلامی مطالعه شود. و به این سوالات پاسخ داده شود، تهدیدهای فراروی ایران در رابطه با بیداری اسلامی در منطقه خاورمیانه چیست؟ فرصت های فراروی ایران در رابطه با بیداری اسلامی در منطقه خاورمیانه چیست؟ یافته ها نشان می دهد فرصت های پیش آمده شرایطی را ایجاد کرده که نظام جمهوری اسلامی هم می تواند به گسترش بیداری اسلامی در صحنه سیاست خارجی بپردازد و هم می تواند جلوی تهدیدات را بگیرد.کلید واژگان: فرصت ها, تهدیدها, بیداری اسلامی, ایران, نظام اسلامی, منطقه خاورمیانه
-
حقوق بشر مجموعه حق هایی را تداعی می کند که همه انسان ها صرفنظر از تعلقات عارضی از آن برخوردارند در این میان آزادی های عمومی نیز از جمله مصادیق حقوق بشر تلقی می گردد که لازمه برخورداری از چنین آزادی هایی پیش بینی نظام حقوقی و قانونی است که در قالب آن این آزادی ها تضمین گردد و امکان مطالبه آن از طرف دارندگان فراهم گردد اما از آنجایی که برخورداری از آزادی های عمومی برای همه افراد در یک جامعه پیش بینی شده است کلیت جامعه و آزادی دیگران نیز اهمیت می یابد و در عمل افراد در اعمال آن آزادی مطلق ندارند. از آنجایی که معیار تحدید آزادی های عمومی ممکن است از نظامی به نظام دیگر تفاوت می یابد در این مجال معیارهای تحدید آزادی های عمومی در دیدگاه اسلامی و نظام بین المللی حقوق بشر مطمح نظر است.کلید واژگان: آزادی های عمومی, محدودیت ها, نظام اسلامی, نظام بین المللیHuman rights are the rights which human being has them without distinction of any kind. Public freedoms are regarded as an instance in human rights; and they are indispensable for such freedoms that are predictable in legal system and rules and are guaranteed the freedoms. Hence, they can be demanded by the freedom owners. But since public freedoms for all individuals in a population are predicted, the whole society and the freedom of others are also important; however, practically people dont practice the absolute freedom. As a criterion of limiting public freedoms may vary from system to system, this article is intended to focus on the restricting public freedoms in the Islamic perspective and International human rights system.Keywords: Public freedoms, Limitations, Islamic system, International system
-
«انتقاد» به عنوان یکی از مهمترین مظاهر آزادی بیان، محک مناسبی برای سنجش مردمیبودن نظامهای سیاسی است. در نظام اسلامی که در دو مرحله حدوث و بقا، نیازمند رضایت عمومی میباشد، «نقد حاکمان» یا «نقد رفتار حاکمان»، حق شهروندان یا به نوعی تکلیف آنان به شمار میآید. این حق و تکلیف که مستفاد از آموزههای دینی است، به وسیله افراد به صورت مستقل یا در قالب تشکلهای مدنی و احزاب سیاسی یا در ساختار نهادهای سیاسی قابل اعمال میباشد و نظام اسلامی، به تامین و تضمین بهکارگیری این حق از سوی شهروندان موظف است. نوشتار حاضر ضمن بررسی مفهوم انتقاد و تفاوتهای آن با مفاهیمی چون عیبجویی، آزادی بیان و مخالفت، با بهرهگیری از آیات قرآن کریم و سخن و سیره پیشوایان معصوم، به تبیین جایگاه و مبانی این حق پرداخته است و این فرضیه را مطرح میکند که منتقد در نظام سیاسی اسلام، از مصونیت برخوردار است و حتی در فرض تجاوز از مرزهای انتقاد، حاکمیت باید به نفع حق عمومی، از حق خویش بگذرد.
کلید واژگان: حق بر انتقاد, سنت معصومان, شهروندان, نظام اسلامی, آزادی بیان“Criticism” as a major manifestation of freedom of speech is a good criterion for the evaluation of the degree of democracy of political systems. In Islamic system which requires public consent at two stages of creation and continuation, “criticism of the rulers” or “criticism of their behaviors” is considered as the right or, somehow, the responsibility of the citizens. Such a right and responsibility which are understood from religious teachings may be applied by the people independently or in the form of NGOs and political parties or political organization and the Islamic system is obliged to ensure the application and the fulfillment of the right by the citizens. Studying the meaning and the concept of criticism and its difference with the concepts like blaming, freedom of speech, and objection, the present article takes use of the verses of the Holy Quran and the words and practices of the Infallible Imams to explains the position and the principles of this right and makes the hypothesis that the critic has immunity in the Islamic system and even if he exceeds the limits of criticism, the government should waive its right in favor of public right.
Keywords: Right of Criticism, Criticism of the rulers, Citizens, IslamicSystem, Freedom of Speech -
نگرش مذهبی و اعتقادی مردم هر جامعه ای به عدالت، در حوزه نظام اجتماعی آنان متجلی می شود. مباحث نظری عدالت بین مسلمانان، به طور جدی از مباحث اعتقادی و کلامی آغاز گردید و سپس به حوزه های سیاسی و اجتماعی راه یافت. توجه به عدالت در آموزه ها و قوانین اسلامی نقش بالا و والایی دارد، به نحوی که موجب بقای نظام حقوقی و دینی می شود. قرآن کریم نیز از انسان ها خواسته تا در هنگام صدور حکم و ایجاد قوانین به عدالت گام بردارند: «اذا حکمتم بین الناس ان تحکموا بالعدل»[1]. از چنین سیستم قانون گذاری که شارع آن، عادل مطلق است و مساله عدالت را از اصلی ترین مسایل زندگی بشر به شمار آورده است، صدور قانون ضد عدالت و ظالمانه محال است.
دراین مقاله، ابتدا به مباحث مطرح شده بین دانشمندان مسلمان در حوزه عدالت اشاره می کنیم و به دیدگاه های دو طرز تفکر عمده و مهم در این خصوص می پردازیم. در ادامه، تحقق عدالت در نظام اجتماعی اسلام در دو زمینه مورد بحث قرار می گیرد، نخست به بحث عدالت سیاسی و کرامت انسانی اشاره می شود و سپس بحث عدالت در قضا مطرح خواهد شد. طبق اصول عادلانه، در عرضه قضا نیز عدالت با هدف پاسداشت کرامت انسانی مورد توجه قرار می گیرد، برای تبیین این اصول، به موارد متعددی از شواهدی در قرآن و سنت استناد خواهد شد. و عدالت در فقه و لغت نیز مورد بررسی قرارخواهد گرفت.کلید واژگان: عدالت, کیفر, حقوق, نظام اسلامی, فقه, قضا, نظام اجتماعی, نظام سیاسی -
مبانی فقهی حمایت از تولید ملی، کار و سرمایه ایرانیحمایت از کار و سرمایه ملی گاه به لحاظ ذات عمل و گاه به لحاظ شرایط خاص زمانی و مکانی است و در هر دو حال باید جهت گیری سیاست های حمایتی و نیز افزوده شدن»قید داخلی و ایرانی«را در موضوع بحث فقهی مورد توجه قرار داد. قاعده نفی ضرر، قاعده تسلط، قاعده نفی سبیل در این بحث بیش تر از سایر قواعد بکار می آیند ولی کارایی آن ها وابسته به پذیرش مبانی انسان شناسی حاکم بر این بحث فقهی و طرح ریزی اصولی چون اصل کرامت انسان، خلافت انسان، اصل هدف دار بودن زندگی انسان است.
برخی ادله این بحث فقهی عبارتند از ادله ترغیب در تولید ثروت و سرمایه، ادله مذمت فقر، ادله ترغیب در کار و تلاش، ادله بیانگر جهات مثبت و منفی در بکارگیری مال و ثروت و ادله صیانت از ثروت و سرمایه هاست.
اهداف بسته های حمایتی تحکیم ارزش های اخلاقی، فراهم بودن بستر مناسب معیشتی، استقلال اقتصادی و اقتدار نظام اسلامی و تامین رفاه عمومی و تعدیل ثروت است و در این جهت باید اولویت های برنامه های حمایتی را لحاظ کرد. این اولویت ها، شش گونه قابل شناسایی است.
این مقاله به سفارش اتاق بازرگانی تهران به رشته تحریر درآمده است.
کلید واژگان: حمایت, کار, سرمایه, رفاه, تولید, نظام اسلامی, فقر, سیاست ها
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.