ارتقای رفتارهای پیشگیری کننده از بروسلوزیس توسط سفیران سلامت: کاربرد تئوری شناختی- اجتماعی
بروسلوزیس یکی از شایع ترین بیماری های قابل انتقال از حیوان به انسان است که با وجود برنامه های ریشه کنی، همچنان به عنوان یک بیماری آندمیک و مشکل بهداشتی در مناطق مختلف جهان به ویژه در کشورهای در حال توسعه باقی مانده است. از آن جایی که آموزش یکی از راهکارهای اساسی در کنترل و پیشگیری از این بیماری به شمار می رود، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر برنامه های آموزشی بر سفیران سلامت مبتنی بر تئوری شناختی- اجتماعی در جهت ارتقای رفتارهای پیشگیری کننده از بروسلوزیس در ساکنان مناطق روستایی مشهد در سال 1399 انجام شد.
این مطالعه از نوع کارآزمایی در عرصه شاهددار تصادفی شده بود و 120 نفر از ساکنان مناطق روستایی شهرستان مشهد به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای وارد تحقیق شدند. در مرحله اول طبقات به تصادف انتخاب و در مرحله دوم نمونه ها به صورت تصادفی از طبقات جمع آوری گردید. انتخاب افراد از دو روستا بود که به دو گروه آزمون و شاهد تخصیص یافتند. برنامه آموزشی اجرا شده شامل آموزش سفیران سلامت توسط محقق و در مرحله بعد، آموزش روستاییان توسط سفیران سلامت بود. داده ها با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته شامل اطلاعات جمعیت شناختی، سازه های مدل شناختی- اجتماعی و رفتار جمع آوری گردید و با استفاده از آزمون های 2c، Fisher's exact و Mann-Whitney مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
میانگین سنی گروه های آزمون و شاهد به ترتیب 97/9 ± 90/33 و 35/9 ± 90/36 سال بود. بین میانگین نمرات سازه های آگاهی، انتظار پیامد، ارزش پیامد، خودکارامدی، خودکارامدی در غلبه بر موانع، خودتنظیمی، سازگاری عاطفی و سنجش رفتار پس از مداخله نسبت به قبل تفاوت معنی داری مشاهده گردید (001/0 > P)، اما در میانگین نمرات سازه های درک موقعیت و محیط، پس از مداخله آموزشی تفاوتی وجود نداشت (050/0 < P).
بر اساس نتایج، در صورتی که برنامه های آموزشی جهت آموزش سفیران سلامت و مردم روستا با بهره گیری از تئوری شناختی- اجتماعی که بر شاخص های فردی، شناختی، محیطی و رفتاری تاکید دارد، طراحی و اجرا گردد، باعث ارتقای رفتارهای پیشگیری کننده از بیماری بروسلوزیس می شود. بنابراین، اجرای برنامه های مداخلاتی منظم در سطح وسیع با استفاده از تئوری های آموزشی به عنوان یک روش اثربخش توصیه می گردد.