مفهوم ادبی و کنایی گندم و جو در شعر پارسی
نویسنده:
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی/اصیل (بدون رتبه معتبر)
چکیده:
گیاهان از مهمترین عناصر ادب پارسی هستند که شناخت آنان برای فهم درست شعر، مضامین و صور خیال آن ضروری است. گندم بارها در ادب فارسی در مقام مشبه به قرار گرفته و گیسو، نیزه، دل، لب و دهان بسته و رخسار خوبان را به آن تشبیه کرده اند. در نوشته های عرفانی گندم نمادی از معرفت ازلی است که خوردن آن، با توجه به محدود بودن ظرفیت وجودی آدم ابوالبشر، سبب رانده شدن او از بهشت و محروم شدن از قرب خداوند شد. جو خوراک درویشان است و کنایه از هر چیز بی بها و اندک بوده و تعابیری مثل جوفروش گندم نما کاربرد دارد.
زبان:
فارسی
صفحات:
73 تا 83
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p2797281