چریکهای فدائی خلق، مساله ملی و غائله گنبد وکردستان
مصالح اصلی این پژوهش شناخت نقش مفهوم «مسئله ملی» در اندیشه رهبران سازمان چریک های فدایی خلق در حضور و کنش این سازمان در غائله گنبد و کردستان است و تلاش بر آن است که این مصالح را بر اساس روش فهم درونی و همدلانه از انگیزه ها و کنش سازمان در این دو غائله و با تاکید بر درک مفهوم «مسئله ملی» در اندیشه جبهه کمونیسم بین الملل و رسوب آن در اندیشه و مشی مبارزاتی گروه ها و احزاب چپ ایرانی به خصوص سازمان چریک های فدایی خلق، تحلیل کند؛ و چرایی حضور ایشان در دو غائله مرزی با پی رنگی جدایی طلبانه با فهمی درونی از اندیشه های تئوریک ایشان را تبیین نماید. فرضیه پژوهش بر این اصل استوار شده است که انگیزه و الگوی اصلی عمل سازمان چریک های فدایی خلق در دو غائله گنبد و کردستان بر پایه آموزه حل «مسئله ملی» در اندیشه چپ جهانی، در کشورهای «کثیرالمله» بوده و سازمان بر اساس این راهبرد که راه رسیدن به رهایی کامل خلق ها از حل «مسئله ملی» می گذرد، به کارزار گنبد و کردستان وارد شده و ایفای نقش نمود.یافته های پژوهش حاکی از آن است که سازمان چریک های فدایی خلق که خود را در گرفتن سهم مناسبی از قدرت سیاسی پس از ساقط کردن حکومت پهلوی ناکام می دیدند، غائله کردستان و گنبد را به مثابه فرصتی طلایی در جهت رسیدن به قدرت سیاسی با ایجاد خودمختاری در این مناطق یافته و در این راه بازتاب نظریات لنین استالین در مورد «مسئله ملی» به عنوان اصلی ترین ایدئولوژی و نقشه راه در عملکرد سازمان در غائله کردستان و گنبد بوده است.