جستار توصیفی و ادبی در باب ایدئولوژی سیاسی و فاشیستی ویندم لوئیس در هیتلر (1931)
جستار حاضر به بررسی توصیفی و ادبی مبتنی بر نظریه های فاشیستی ناتان وادل و آلن مونتون ، به ایدئولوژی های سیاسی و فاشیستی نهفته در رمان سیاسی هیتلر (1931) اثر ویندم لوئیس (پس از سفر او به آلمان در نوامبر 1930) می پردازد. لوئیس، یکی از شخصیت های کلیدی در ادبیات مدرنیسم اوایل قرن بیستم، تصویر پیچیده ای از آدولف هیتلر (همسویی او با آرمان های فاشیستی و حمایت اولیه اش از آدولف هیتلر) را در رمان خود ارائه می کند که بحث های مهمی را در میان محققان در مورد زیربنای ایدئولوژیک آن برانگیخته است. این تحقیق با بررسی متن از طریق چارچوب های انتقادی (گفتمان نقد ادبی فاشیستی) وادل و مونتون به دنبال کشف دوگانگی و تناقضات در تصویر لوئیس از آدولف هیتلر و فاشیسم است. تحلیل وادل شیفتگی متضاد لوئیس به فاشیسم را به عنوان پاسخ و انتقاد از شکست های لیبرال دموکراسی را برجسته می کند، در حالی که مونتون با تاکید بر تنش های هنری و فکری در آثارش، درک دقیقی از درگیری لوئیس با استبداد ارائه می دهد. از طریق این رویکرد ترکیبی، هدف این مطالعه ارائه درک جامعی از ابعاد سیاسی و ادبی هیتلر (1931) است که رمان بحث برانگیز لوئیس را در چارچوب وسیع تر ادبیات مدرنیستی/سیاسی و مبارزات ایدئولوژیک اوایل قرن بیستم قرار می دهد.