خاستگاه ترکیب کنایی (درفشی شدن / کردن) با تکیه برشاهنامه فردوسی
ترکیب کنایی «درفشی شدن/ کردن» در معنای «انگشت نماشدن/ کردن برای نخستین بار در شاهنامه فردوسی به کار رفته است و در آثار منظوم و منثور پیش از آن سابقه ای ندارد. پرسش هایی که هنگام رویارویی با این ترکیب پدید می آید، این است که چه ارتباطی میان واژگان ترکیب (معنای حقیقی) و مفهوم کنایی آن وجود دارد؟ در آفرینش این ترکیب کنایی، فردوسی چه استنباطی از درفش داشته است و حضور آن را در میادین نبرد چگونه می دیده که سبب شده است مفهوم کنایی «انگشت نمایی» را بیافریند؟ یافته های مقاله حاضر نشان می دهد به کارگیری «نیزه» به صورتی ویژه در میدان نبرد، به منظور اجرای فنی از فنون پهلوانی، خاستگاه آفرینش ترکیب کنایی «درفشی شدن/ کردن» بوده است که هم معنای حقیقی یعنی «به شکل و هیات درفش درآمدن» و هم مفهوم کنایی، یعنی «انگشت نماشدن و رسوایی» را به درستی منتقل می کند. فردوسی برای آفرینش این ترکیب کنایی، جهان عینی حماسه را در ذهن و زبان خویش بازآفریده و تصویری که خود دریافته را با مناسب ترین واژگان برای مخاطب درک کردنی ساخته است.