نقد حکمای حکمت خالده بر اندیشه و هنر مدرن با تکیه بر آثار فریتهیوف شوئون
مکتب حکمت خالده نه نحله ای مولود مدرنیسم است نه جنبشی از جنبشهای موسوم به پست مدرن. هر چند این مکتب در دوران معاصر بازخوانده می شود، اما حکمت خالده حکمتی سرمدی است که در همه دوره های حیات بشر از سرچشمه های الهی اش بهره برده شده است. دنیای مدرن همواره با خودستایی، خود را معیار و محور هر امری می پندارد. به همین دلیل و به علت تنگنای معرفت شناختی و جهان شناختی اش سرمدی بودن و الهی بودن حکمت خالده را مدعایی گزاف برمی شمرد. دنیای مدرن اگر توجهی نیز به حکمت خالده می کند، این توجه را به معیارها و مقیاسهای خود تقلیل داده است، و حکمت خالده را فلسفه ای ایدئولوژیک با اصول موضوعه ای پیچیده و غیر علمی یا متناقض نما معرفی می کند. اگر مدرنیته زمانمندی را اساس وجودی خویش برمی شمرد، سنت همواره در سرمدیت الهی خویش بی تحویل و تبدیل باقی است. در این مقاله می کوشیم با بیان برخی نقدهای فرزانگان حکمت خالده بر هنر معاصر، مبانی این نقد را تبیین کنیم.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.