تمایز سلول های بنیادی مزانشیمی مشتق از مغز استخوان به سلول های دوپامینرژیک در مدل تجبی بیماری پارکینسون در موش های صحرایی
نویسنده:
چکیده:
سابقه و هدف
بررسی ها نشان داده است که تعداد سلولهای بنیادی زنده در ناحیه پیوند نقش بسیار مهمی در بهبود فعالیت عملکردی عضو دارد و مشخص شده که رادیکالهای آزاد نقش عمدهای در کاهش حیات سلولهای پیوند یافته دارند. در مطالعه حاضر به بررسی تجویز توام کوآنزیم Q10 به همراه پیوند سلولهای بنیادی مغز استخوان در موشهای صحرایی مدل پارکینسون پرداختیم.مواد و روش ها
در این مطالعه تجربی از موشهای صحرایی نر نژاد ویستار که به شش گروه زیر تقسیم شده بودند استفاده گردید، که عبارتند از: گروه کنترل، شاهد، تخریب، درمان با تجویز خوراکی CoQ10، درمان با پیوند BMSCs و درمان توام پیوند BMSCs به همراه تجویز خوراکی CoQ10. تجویز خوراکی CoQ10 با دوز mg/kg 200 روزانه از یک هفته قبل از ایجاد مدل شروع گردید و در طول مدت درمان نیز ادامه داشت. ایجاد مدل آزمایشگاهی بیماری پارکینسون در موشهای صحرایی گروه های درمانی و گروه تخریب با تزریق 5/2 میکرولیتر محلول سالین 9/0 درصد حاوی 8 میکروگرم 6-هیدروکسی دوپامین و 2/0 درصد اسید اسکوربیک به بخش متراکم جسم سیاه با روش استریوتاکسی صورت گرفت. در انتهای دوره درمانی دو ماهه مولکولی به عمل آمد.یافته ها
بررسی های مولکولی وجود ژن TH را در هر سه گروه درمانی نشان داد با این تفاوت که میزان بیان ژن TH در گروه درمانی توام نسبت به دو گروه درمانی دیگر بیشتر بود (P<0/001).بحث و نتیجه گیری
استفاده توام دو درمان نوروپروتکتیو و درمان جایگزینی میتواند تاثیر بهتری در درمان بیماری پارکینسون نسبت به هر یک از این درمانها به تنهایی داشته باشد و میتواند در صورت انجام مطالعات بعدی و بیشتر، جایگزین درمانهای رایج کنونی نیز گردد.کلیدواژگان:
زبان:
فارسی
در صفحه:
235
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p855218