سیاست خاورمیانه ای آمریکا در سالهای پس از جنگ سرد: از واقع گرایی تا آرمانگرایی

چکیده:
واقعگرایی و آرمانگرایی یا، خط مشی های معطوف به قدرت و توجه به آرمان ها و ارزش ها، همواره دو کانون عمده در سیاست خارجی آمریکا بوده اند. با بررسی خط مشی های خارجی روسای جمهور آمریکا در سال های پس از جنگ سرد، می توان دریافت که سیاست این کشور در قبال منطقه خاورمیانه در سالهای مزبور با فاصله گرفتن از سیاست های معطوف به قدرت به تدریج به سمت آرمان ها و ارزش ها گرایش پیدا کرده است. هر چند برخورد ابتدا آرمانگرایانه و سپس واقعگرایانه بوش پدر به جنگ خلیج فارس، از یک سو، و تبلیغ آرمانگرایانه او از نظم نوین جهانی به رهبری آمریکا و صحبت واقعگرایانه از صلح دموکراتیک، از سوی دیگر، نشان گر این بودند که وی در انتخاب میان آرمان ها و واقعیات چندان عزم راسخ نداشت. اما در دوره کلینتون، سیاست بیشتر متمایل به آرمانگرایی آمریکا در قبال کشورهای خاورمیانه، صلح اسراییل و فلسطینی ها و ایران کاملا مشهود بود. در دوران ریاست جمهوری جرح بوش پسر، نیز، خط مشی آرمانگرای آمریکا در قبال منطقه خاورمیانه در قالب دموکراتیزه کردن منطقه، تاکید روی تاسیس یک کشور فلسطینی، برای اولین بار، خودرا نشان داد. سیاست خاورمیانه ای آمریکا در دوره اوباما، به خاطر توجه صریح این دولت به صلح اسراییل و فلسطینی ها، توجه به مسائل و مشکلات مردم خاورمیانه آنطور که خود احساس می کنند، نه آنطور که نخبگان سیاسی و اقتصادی آمریکا مایلند احساس کنند و همچنین تلاش واشنگتن برای گسترش مناسبات آموزشی و پرورشی، تجاری و بازرگانی، علمی و تکنولوژی با کشورهای منطقه ابعاد کاملا جدیدی به خود گرفته که حکایت از تداوم استیلای آرمانگرایی در واشنگتن در سال های بعداز جنگ سرد را دارند.
زبان:
فارسی
در صفحه:
225
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p886524