مقایسه دو دیدگاه پدیدارشناسی و تاریخی نگری در بررسی هنر اسلامی
نویسنده:
چکیده:
مقایسه دو دیدگاه پدیدار شناسی و تاریخی نگری در بررسی هنر اسلامیتاریخ دریافت: 22/8/1389 تایید: 1/10/1389_____________________________________________سید رضی موسویعلی یحیاییچکیدهنیاز به روش شناسی در عرصه علوم اسلامی، از جمله هنر اسلامی، امری اجتناب ناپذیر است که داوری درباره ماهیت هنر اسلامی و پرسش های نظری درمورد آن را ممکن می سازد. اندیشمندان در این عرصه روش های متفاوتی را مورد توجه قرار داده اند و هریک براساس روشی خاص به این مقوله نگریسته اند؛ به طوری که استفاده از روش های متعدد، نتایج متفاوتی را به همراه داشته است و بعضی از تعارض ها و اختلافات در داوری درباره ماهیت و چیستی هنر اسلامی مبتنی بر این مسئله مهم بوده است. از جمله این روش ها در عرصه هنر اسلامی که توسط اندیشمندان مورد استفاده قرار گرفته است، دو روش پدیدارشناسی و تاریخی نگری است. پدیدارشناسی روش شناختی تحت تاثیر فلسفه هوسرل از جمله راهکارهای مهم در شناخت هنر اسلامی است که در دهه های اخیر مورد استفاده هنرشناسان و دین پژوهان مستشرق قرار گرفته است. این روش در کنار تاریخی نگری به ترتیب بهره مند از دو جریان فلسفی، پدیدارشناسی هوسرل و فلسفه تاریخ هگل هستند. هریک از این روش ها، به زوایا و جنبه های خاصی از ماهیت هنر اسلامی اشاره دارند و از نقاط ضعف و قوتی برخوردارند. در این مقاله علاوه بر بررسی امکان شناخت هنر اسلامی از این دو منظر، به کاربرد، اهمیت و برتری شیوه پدیدارشناسی بر تاریخی نگری پرداخته شده است.
کلیدواژگان:
زبان:
فارسی
انتشار در:
در صفحه:
191
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p949970