به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "تاریخی نگری" در نشریات گروه "فلسفه و کلام"

تکرار جستجوی کلیدواژه «تاریخی نگری» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی تاریخی نگری در مقالات مجلات علمی
  • عبدالله میراحمدی، سیده زینب حسینی

    حسن حنفی از متفکران روشنفکر معاصر مصر، دارای نظریه خاصی درباره هرمنوتیک متن به نام «نظریه تفسیر» است. این نظریه بر تاثیر پیش فرض های مفسر در تفسیر، نسبی گرایی و قرایت های مختلف از دین مبتنی است. پشتوانه فکری حنفی در نظریه پردازی از مکاتبی چون پدیدارشناسی، اومانیسم، مارکسیسم، سوسیالیسم و رویکرد تاریخی-تمدنی و نومعتزله به عاریت گرفته شده است. از نظر او هرمنوتیک همان علم تاویل است و متن صورت مجردی است که نیاز به مضمونی دارد که آن را پر کند؛ از این رو ما مضمون معاصری را برای متن قرار می دهیم. حنفی با این قرایت هرمنوتیکی می خواهد به ارکان ایمان و اسلام مسلط شده، به بازخوانی علم کلام بپردازد. تفسیر او تفسیر تجربی زنده مشترک میان مفسر و خواننده است که متوقف بر غایت، روش و نیازهای مفسر می‏باشد؛ همچنین بر نیازها و مطالبات مردم تمرکز و بر ابراز حق اغلب مردم تکیه کرده، اولویت را به واقعیت و تاریخ می دهد. به تفکر التقاطی و گزینشی حنفی انتقادهای جدی و بنیادینی وارد است که در این مقاله به آن می پردازیم. در این نوشتار بر خلاف پژوهش های پیشین که اغلب بر گزارش و روش شناسی اندیشه های نوگرای حنفی در بازسازی میراث اسلامی متمرکز شده اند، با روش توصیفی و تحلیل مفهومی و گزاره ای به تبیین و نقد رویکرد هرمنوتیکی حنفی در تفسیر قرآن پرداخته می شود.

    کلید واژگان: حسن حنفی, نومعتزله, پدیدارشناسی, تاریخی نگری, هرمنوتیک, نظریه تفسیر, رویکرد التقاطی
    Abdollah Mirahmadi, Seyedeh Zeinab Hosseini

    Hassan Hanafi, one of the contemporary Egyptian intellectual thinkers, has a special theory about the hermeneutics of the text called the "theory of interpretation". This theory is based on the effect of the commentator's assumptions on the interpretation, relativism, and different readings of religion. Hanafi’s intellectual support in theorizing has been borrowed from schools such as Phenomenology, humanism, Marxism, Socialism, and the historical-civilizational and neo-Mu'tazilite approaches. In his view, hermeneutics is the science of interpretation, and the text is an abstract form that needs a theme to fill it; Hence we place a contemporary theme for the text. With this hermeneutic reading, Hanafi wants to master the pillars of faith and Islam and re-read theology. His interpretation is a live empirical commentary and common between the interpreter and the reader that focuses on the interpreter's purpose, method, and needs. It also focuses on the needs and demands of the people and relies on the expression of the rights of most people, giving priority to reality and history. There is a serious and fundamental critique of Hanafi eclectic and selective thinking, which we will discuss in the following article. In contrast to previous research, which has often focused on the reporting and methodology of modern Hanafi ideas in the reconstruction of Islamic heritage, this article explain and critique the Hanafi hermeneutic approach in interpreting the Qur'an with descriptive method and conceptual propositional analysis.

    Keywords: Hassan Hanafi, Neo-Mu'tazilites, Phenomenology, Historicity, Hermeneutics, Theory of Interpretation, Eclectic Approach
  • قاسم پورحسن، حمیدرضا اسکندری دامنه
    فلسفه تطبیقی تاکنون بواسطه چیرگی نظریه شباهت و رویکرد پدیدارشناسی کربن، بدرستی مورد واکاوی قرار نگرفته است. در ایران عمدتا نامی از نظریه فراتاریخی و ایزوتسو برده نشده و پژوهشهای درخوری در این زمینه صورت نپذیرفته است. دیدگاه فراتاریخی ایزوتسو اگرچه گسست بنیادین از رویکرد اورسلی و حتی تاریخی نگری است، اما نظر بدیعی محسوب شده که نیازمند تامل دقیقتری میباشد. از اینرو تحقیق حاضر عهده دار واکاوی مولفه ها و مبانی فلسفه تطبیقی در اندیشه ایزوتسو میباشد. در این راستا، اهمیت و جایگاه ایزوتسو در فلسفه تطبیقی، چیستی فلسفه تطبیقی، ضرورت و امکان فلسفه تطبیقی و همچنین اروپامحوری در اندیشه ایزوتسو مورد بررسی قرار گرفته تا روشن گردد طبق مبانی وی چگونه میتوان به ضرورت و امکان فلسفه تطبیقی دست یافت و در عین حال از انتقادهایی که به سایر رویکردهایی فلسفه تطبیقی وارد است، مصون ماند.      
    کلید واژگان: ایزوتسو, فلسفه تطبیقی, فراتاریخی, تاریخی نگری, پدیدارشناسی
    Ghasem Pourhasan, Hamidreza Eskandari Damaneh
    Due to the dominance of the theory of analogy and Henry Corbin’s phenomenological approach, comparative philosophy has not yet been properly explored. In Iran, no reference has ever been made to Toshihiko Izutsu and his meta-historical theory, and no study has ever been conducted in this regard. Izutsu’s meta-historical view is a fundamental departure from Paul Masson-Oursel’s approach and even historicism. However, it is considered to be an innovative view which demands more accurate deliberation. Accordingly, the present study was conducted to explore the elements and fundamental principles of comparative philosophy in Izutsu’s thoughts. In doing so, the authors have examined the importance and place of Izutsu in comparative philosophy, the nature of comparative philosophy, the necessity and possibility of comparative philosophy, and Europe-centeredness in Izutsu’s philosophy. They aim to clarify how one can discover the necessity and possibility of comparative philosophy based on his principles and, at the same time, remain immune against the criticisms advanced against other comparative philosophical approaches.  
    Keywords: Izutsu, comparative philosophy, meta-historical, historicism, phenomenology
  • حامد علی اکبرزاده، حسن معلمی
    رویکرد تاریخی به سنت اسلامی و اندیشه دینی، یکی از رویکردهای جدید در جهان اسلام است که طی دهه های اخیر از سوی برخی اندیشمندان و جریان های فکری در جهان اسلام مورد توجه قرار گرفته است. دراین‏میان، جریان اعتزال نو و به ویژه محمد عابد الجابری و محمد ارکون، این رویکرد را به‏طورجدی به کاربسته و میراث فکری اسلامی را نقد کرده اند. هدف آنها از این رویکرد تاریخ‏مندانه، ارائه قرائتی جدید از اسلام و اندیشه اسلامی است؛ قرائتی که بسیاری از آموزه های فقهی و اعتقادی اسلامی را تاریخ‏مند می‏داند و منحصر به عصر نزول می کند. این رویکرد در پی آن است که با تسری دادن آموزه های اسلامی به همه زمان ها و مکان ها مقابله کند؛ چراکه در این دیدگاه این سریان یافتن، درنهایت به برداشت هایی ایدئولوژیک از اسلام می‏انجامد که عامل اصلی عقب‏ماندگی مسلمانان شمرده می شود. این دو در رویکرد تاریخی خود، از نگرش تاریخی کلاسیک عبور کرده و از رویکردهای جدید در حوزه تاریخی‏نگری یا همان تاریخی‏نگری نوین (نوتاریخ‏گرایی) بهره برده اند که از آن جمله می توان به روش مکتب آنال در فرانسه اشاره کرد. البته، هم جابری و هم ارکون در این رویکرد تاریخی متاثر از اندیشمندان پست‏مدرن غربی و به ویژه فرانسوی هستند و کوشیده‏اند الگوی آنان را عینا در فضای فکری اسلامی پیاده سازند. این در حالی است که برخی معتقدند حوزه معرفتی اسلام و غرب، تفاوت های بنیادینی با یکدیگر دارند و نمی توان برای هردو آنها نسخه واحدی ارائه کرد. در این مقاله نحوه به‏کارگیری رویکرد تاریخی‏نگری نوین از سوی جابری و ارکون درباره اندیشه اسلامی تبیین و بررسی، و سپس با جریان های مخالف این رویکرد مقایسه شده است تا خواننده فراتر از نتایج این مقاله بتواند خود به قضاوت بنشیند.
    کلید واژگان: تاریخی نگری, سنت اسلامی, عقل عربی, عقل اسلامی, محمدعابد جابری, محمد ارکون
    Hamed Aliakbarzadeh, Hassan Muallimi
    Historicist approach towards Islamic tradition is a fresh approach in the Islamic world that has been focused on in recent centuries by some thinkers and intellectual trends. Among others, the Neo-Muatazilites especially Muhammad Abid al-Jabiri and Muhammad Arkoun have strongly stuck to this approach applying it to assessing Islamic heritage. Using this approach, they aim at presenting a new version of Islam, a version that considers many of the juristic and ideological issues of Islam as historical issues confined thus to the time of revelation. They do not accept that Islamic doctrines are universal including all times and places. This is because they believe that the belief in the universality of Islamic teachings leads eventually to an ideological understanding of Islam which is in turn deemed as the main factor behind the decline of Muslims. Putting aside the classic approach, they followed neo-historicism supported among others by Annal school in France. It has to be however admitted that both Jabiri and Arkoun were under the influence of Western post-modern thinkers, especially French philosophers. They have tried to apply their theory in a literal way to Islamic intellectual climate. This is while some believe that Islamic and Western epistemic domains are fundamentally different from each other. Thus one cannot subscribe the same prescription for both. This article studies how Jabiri and Arkoun apply neo-historicism to Islamic thoughts. It also compares it with its rivals so as to help readers reach a conclusion by themselves.
    Keywords: historicism, Islamic tradition, Arab reason, Islamic reason, Muhammad Adid al-Jabiri, Muhammad Arkoun
  • راضیه موحدی نیا، حسام الدین ربانی
    تاریخی نگری یکی از روش های فیلسوفان غربی در بررسی متون دینی است که طی دهه های اخیر در میان روشنفکران مسلمان نیز رواج یافته است. در این نگرش، معرفت دینی تاریخ مند تلقی شده و به هیچ وجه قابل تسری به زمان های دیگر نیست؛ به تعبیر دیگر میان دوره های معرفتی نوعی گسست وجود دارد. بر همین اساس قرآن که متن اصلی مسلمانان محسوب می شود نیز همواره در معرض تفاسیر و برداشت های مختلف قرار گرفته است اما هیچ کدام از این خوانش ها مطلق نیست بلکه هر فهمی از این متن تاریخ مند بوده و تحت تاثیر زمینه های متن در دوره های زمانی متفاوتی شکل گرفته است. طرف داران این نگرش در دنیای اسلام، تاکید می کنند که قرآن یک محصول فرهنگی و مختص عصر نزول است و نمی تواند در زمان های بعدی نیز یک متن مرجع قرار گیرد؛ بر این اساس، باید رویکرد جزم اندیشانه نسبت به هر نوع معرفت دینی متخذ از قرآن را کنار نهاد و به قهرآن به عنوان یک پدیده تاریخی نگریست. بررسی ادعاهای طرف داران این نگرش نشان می دهد که برخی مبانی تاریخی نگری مخدوش و قابل نقد است و گرچه این رویکرد در برخی تعالیم دینی و به ویژه فقهی قابل پیگیری است، چراکه در تاریخ اندیشه اسلامی و روش های فهم در متون دینی چنین سابقه ای وجود دارد، اما نمی توان آن را به همه آموزه های دینی تسری داد و با عینک تاریخی به همه تعالیم دینی نگریست.
    کلید واژگان: معرفت دینی, تاریخی نگری, قرآن
    Razieh Movahedi Nia*, Hesam Al Din Rabbani
    The Historicism in Western Philosophy is considered as a research method in religious texts which has been expanded among the Muslim Intellectuals recently. Accordingly, religious episteme is a historical phenomenon and has not been transmitted to the other periods and on other words, there is a gap between the epistemic periods. Hence the QURAN is the central text of Muslims which is interpreted in different manner, while none of them are not absolute one. In fact, all interpretations of Quran are historical and have been affected by the contexts. Its proponents argued that the Quran is cultural and contextual text, so dogmatic approaches on religious episteme that has been received through Quran, should be abandoned. It must be taken into consideration as a historical phenomenon. Assessment of their claims shows that certain principles of historicism is ambiguous and capable to be criticized; Although This approach rooted in the history of Islamic thought and methods of the text understanding but it will not be able to be applied to all religious teachings and evaluated by historical method.
    Keywords: religious episteme, historicism, Quran
  • سید رضی موسوی
    نیاز به روش شناسی در عرصه علوم اسلامی ازجمله هنر اسلامی امری ناگزیر است که داوری و قضاوت درباره چیستی هنر اسلامی و پرسش های نظری درباره آن را ممکن می کند. اندیشمندان در این عرصه به روش های گوناگونی توجه کرده و هر یک بر اساس روشی خاص به این مقوله نگریسته اند؛ به طوری که استفاده از روش های فراوان، نتایج متفاوتی را به همراه داشته و بعضی تعارض ها و اختلافات در داوری چیستی هنر اسلامی مبتنی بر این مسئله مهم بوده است. ازجمله این روش ها در عرصه هنر اسلامی که اندیشمندان، از آن بهره برده اند دو روش پدیدارشناسی و تاریخی نگری است. پدیدارشناسی روش شناختی تحت تاثیر فلسفه هوسرل از راهکارهای مهم در شناخت هنر اسلامی است که در دهه های اخیر مورد استفاده هنرشناسان و دین پژوهان خاورشناس قرار گرفته است. این روش در کنار تاریخی نگری، به ترتیب بهره مند از دو جریان فلسفی، پدیدارشناسی هوسرل و فلسفه تاریخ هگل هستند. هر یک از این روش ها، به زوایا و جنبه های خاصی از چیستی هنر اسلامی اشاره دارند و از نقاط ضعف و قوت نسبت به یکدیگر برخوردارند. در این مقاله افزون بر بررسی امکان شناخت هنر اسلامی از این دو منظر، به کاربرد، اهمیت و برتری شیوه پدیدارشناسی بر تاریخی نگری پرداخته شده است.
    کلید واژگان: پدیدارشناسی, تاریخی نگری, هنر اسلامی, هرمنوتیک, تحویل گرایی
    Seyyed Razi Moosavi
    Methodology in Islamic sciences, including Islamic arts, is inevitable; and makes it possible to judge about the essence of Islamic arts and ask some theoretical questions about it. The scholars of this field have considered different methods and each have a special perspective in this subject; and their various methods has ended up with different conclusions which has ended up with some disagreements and contradictions between the judgments about the essence of Islamic art. Phenomenology and historicism are two of these methods in Islamic arts considered by scholars. One of the important ways to understand Islamic arts is phenomenology which is affected by Husserl's philosophy and is used by Orientalist religion and art researchers. Phenomenology and historicism are affected by two philosophical courses, which is Husserl's phenomenology and Hegel's philosophy of history respectively. Each method indicates a special aspect of Islamic art and has some advantages and disadvantages with respect to the other. Investigating the possibility of understanding Islamic arts from the two perspectives, this article shows the application, importance and advantage of phenomenology with respect to historicism.
    Keywords: phenomenology, Historicism, Islamic art, Hermeneutics
  • اصغر واعظی*، حمیده ایزدی نیا
    گادامر به پیروی از هیدگر نگاهی هستی شناختی به تاریخ و فهم دارد، زیرا هستی انسان را یک هستی افکنده شده در جهان می داند که به تاریخ تعلق دارد و پیشاپیش متاثر از تاریخ است. در نتیجه، فهم نیز به عنوان یکی از حالت های هستی انسان، متاثر از تاریخ است. اما این نگاه او به تاریخ زمینه ساز این نقد اساسی می شود که وی نمی تواند از توصیف هستی شناختی فهم، یک قاعده معرفت شناختی بیرون بکشد و معیاری فراتاریخی برای عینیت و اعتبار تفسیر ارائه دهد و از این رو با چالش نسبیت گرایی مواجه می شود. گادامر اما مدعی است که متهم کردن او به نسبیت گرایی برخاسته از نگاه معرفت شناختی به تاریخ است، حال آنکه سخن او در لایه ای زیرین تر و در سطح هستی شناسی فهم و تاریخ است. در نظر گادامر، تاریخ نقشی انکارناپذیر در تقوم فهم دارد. تاریخ و زبان نه تنها مانعی بر سر راه فهم حقیقت نیستند، بلکه حاملان حقیقت اند و حقیقت از رهگذر تاریخ و زبان خود را بر ما آشکار می کند. پس تاریخ مندی فهم سبب نمی شود که هرکس موضوع را از چشم انداز خاص خود ببیند، زیرا حقیقت اگر چه در تاریخ و زبان نمایان می شود، ولی ساخته تاریخ و زبان نیست.
    کلید واژگان: تاریخ, فهم, تاریخ اثر گذار, عینیت گرایی, نسبیت گرایی, تاریخی نگری, تاریخ مندی
    Asghar Vaezi*, Hamideh Izadinia
    Following Heidegger, Gadamer looks at history and understanding from the angle of ontology. This is based on his description of man as a being thrown into the world that belongs to history and is primarily affected by it. But his view with regard to history is open to the major criticism that he cannot extract an epistemological principle out of an ontological description of understanding and present a transhistorical criterion to measure the validity and objectivity of interpretation; so he clashes with the challenge of relativism. Yet Gadamer claims that his being accused of relativism is driven by his epistemological view of history, while his proposition delves deeper, dealing with understanding and history at the level of ontology. Gadamer is of the belief that history plays an undeniable role in promoting understanding. Not only do history and language not pose an obstacle to understanding, but they constitute the transporters of truth. Truth is projected to us through history and language. Therefore, a historical approach to understanding does not mean that everyone can tackle a topic in his own way, because though truth is projected in history and language, it is not made by history and language.
    Keywords: history, understanding, effective history, objectivism, relativism, historicism, historical approach
  • سید رضی موسوی، علی یحیایی
    مقایسه دو دیدگاه پدیدار شناسی و تاریخی نگری در بررسی هنر اسلامیتاریخ دریافت: 22/8/1389 تایید: 1/10/1389_____________________________________________سید رضی موسویعلی یحیاییچکیدهنیاز به روش شناسی در عرصه علوم اسلامی، از جمله هنر اسلامی، امری اجتناب ناپذیر است که داوری درباره ماهیت هنر اسلامی و پرسش های نظری درمورد آن را ممکن می سازد. اندیشمندان در این عرصه روش های متفاوتی را مورد توجه قرار داده اند و هریک براساس روشی خاص به این مقوله نگریسته اند؛ به طوری که استفاده از روش های متعدد، نتایج متفاوتی را به همراه داشته است و بعضی از تعارض ها و اختلافات در داوری درباره ماهیت و چیستی هنر اسلامی مبتنی بر این مسئله مهم بوده است. از جمله این روش ها در عرصه هنر اسلامی که توسط اندیشمندان مورد استفاده قرار گرفته است، دو روش پدیدارشناسی و تاریخی نگری است. پدیدارشناسی روش شناختی تحت تاثیر فلسفه هوسرل از جمله راهکارهای مهم در شناخت هنر اسلامی است که در دهه های اخیر مورد استفاده هنرشناسان و دین پژوهان مستشرق قرار گرفته است. این روش در کنار تاریخی نگری به ترتیب بهره مند از دو جریان فلسفی، پدیدارشناسی هوسرل و فلسفه تاریخ هگل هستند. هریک از این روش ها، به زوایا و جنبه های خاصی از ماهیت هنر اسلامی اشاره دارند و از نقاط ضعف و قوتی برخوردارند. در این مقاله علاوه بر بررسی امکان شناخت هنر اسلامی از این دو منظر، به کاربرد، اهمیت و برتری شیوه پدیدارشناسی بر تاریخی نگری پرداخته شده است.
    کلید واژگان: پدیدارشناسی, تاریخی نگری, هنر اسلامی, هرمنوتیک, تحویل گرایی
    Seyyed, Razi Moosavi, Ali Yahyai
    Methodology is unavoidable in Islamic sciences including Islamic art; it is only after this methodology that judging about the essence of Islamic art and the theoretical questions in this regard becomes possible. Scholars have chosen different methods in this regard and each use their own specific method which results in different outcomes. Some of the conflicts and differences in the judgment about the essence of Islamic art are based on this important point. Phenomenology and historicism are two methods used by scholars in Islamic art. One of the noticeable methods used by the Orientalist researchers of religion and virtuosi in understanding Islamic art in the recent centuries is phenomenology which is a methodology affected by the philosophy of Husserl. This method and historicism are affected by two philosophical currents: phenomenology of Husserl and the philosophy of history of Hegel. Each method has noticed a specific dimension of the essence of Islamic art; they have weaknesses and strengths compared with each other. After investigating the possibility of understanding Islamic art from these two perspectives, the importance, application and primacy of phenomenology over historicism will be explained.
    Keywords: phenomenology, historicism, Islamic art, Hemeneutics, reductionism
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال