بررسی ارتباط برخی فاکتورهای جمعیت شناختی (دموگرافیک) با سن یائسگی طبیعی در زاهدان
با توجه به عوارض جسمی، روحی و روانی یائسگی های زودرس و دیررس لازم است عوامل موثر بر زمان یائسگی به خصوص فاکتورهای اقتصادی- اجتماعی شناخته شوند. از آن جایی که سلامت خانواده در وهله اول منوط به سلامت مادران است و این پدیده در زنان اتفاق می افتد، از این رو هدف مطالعه حاضر تعیین سن یائسگی و فاکتورهای اجتماعی مرتبط با آن در شهر زاهدان می باشد.
در این مطالعه مقطعی تعداد 500 زن یائسه شهر زاهدان در سال 86 از 23 مرکز بهداشتی درمانی و 15 پایگاه بهداشتی انتخاب و بررسی شدند. نمونه گیری از کنار مراکز شروع شد و تا تکمیل تعداد 13 نمونه مورد نیاز در هر مرکز و با در نظر گرفتن معیارهای ورود به مطالعه ادامه یافت. اطلاعات با استفاده از مصاحبه جمع آوری شد و توسط ANOVA و روش تجزیه به مولفه های اصلی (Principal component analysis (PCA)) و در نهایت با آنالیز رگرسیون خطی چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
در این مطالعه متوسط سن یائسگی 3/6 ± 3/47 و میانه سن یائسگی 48 سال به دست آمد. متوسط سن یائسگی در زنان تا به حال ازدواج نکرده (6/44 سال، 04/0 P =)، سطح درآمد پایین (3/45 سال، 043/0 P =)، با طبقه اقتصادی- اجتماعی پایین (2/45 سال، 048/0 P =)، مصرف کننده دخانیات (8/45 سال، 039/0 P =) به طور معنی داری پایین تر از سایرین بود.
علاوه بر نقش ژنتیک و فاکتورهای قاعدگی تولید مثلی، فاکتورهای اقتصادی- اجتماعی نیز می توانند در سن یائسگی موثر باشند. به دلیل ارتباط این پدیده با بیماری ها، اختلالات، عوارض و میزان مرگ و میر زنان، باید به عنوان یک مساله اپیدمیولوژیک در جوامع، مورد توجه بیشتر قرار گیرد و از زودرس بودن آن تا حد امکان جلوگیری شود.