-
تاکنون منتقدان و صاحبنظران بسیاری سبک هندی را از جنبه های مختلف قابل مقایسه و حتی بسیار مشابه سبک باروک در اروپای قرن هفدهم بر شمرده اند که تقریبا معاصر سبک هندی محسوب می شود. در این راستا مطالعاتی نیز در حیطه مقایسه تطبیقی بین برخی شاعران ایرانی و مکتب باروک صورت پذیرفته است. در این پژوهش، صائب تبریزی به عنوان نماینده تمام عیار سبک هندی برای مطالعه انتخاب شده است. مقاله حاضر، غزلیات صائب تبریزی را از دیدگاه باروک مورد بررسی قرار می دهد. نویسندگان مقاله بدون منطبق شمردن شعر صائب با تمامیت مکتب باروک سعی کرده اند با تحلیلی ساختاری، شباهت شعر صائب را با برخی ویژگی های تقریبا منحصر به فرد سبک باروک، یعنی صحنه نمایش و بازی نور و تاریکی مورد بررسی قرار داده و رویکرد باروکی شعر وی را تببین نمایند.
کلید واژگان: باروک, سبک هندی, صائب تبریزی, ادغام نور و تاریکی, استعاره بعید, صحنه نمایشTo date، the Indian style of poetry has been known by many scholars and literary critics as comparable to the European baroque in the seventeenth century، to which it is almost contemporaneous. Consequently، many comparative studies can be found which have focused on the affinities between Persian poetry and the baroque school. In the present research، Sa''ib Tabrizi، who is acclaimed as the sole representative of the Indian style، has been selected for investigating his verses from a baroque perspective. Far from presenting Sa''ib as completely identifiable with the baroque in its entirety، by utilizing a structural analysis، the authors have tried to investigate some of the unique properties of the baroque، theatricality and chiaroscuro، in Sa''ib''s sonnets.Keywords: Baroque, Indian Style, Saib Tabrizi, Chiaroscuro, Theatricality -
عصر باروک تحولی عظیم در عرصهنقاشی ایجاد کرد و امکانات بیانی وسیع نهفته زیادی را برای نقاشی به ارمغان آورد. این کیفیت های متنوع، زبان تصویری قدرتمندی را شکل داد که از قرن هفدهم تا کنون آبشخور هنرمندان و مکاتب زیادی بوده است. در طول قرن بیستم و بیست و یکم، باروک، هویت خود را به عنوان یک نگرش فرهنگی کلان در عرصه های گوناگون ادامه داد. ظهور دوباره گرایش های باروک در هنر معاصر، به ویژه نقاشی قابل تامل است. این نوشتار به بررسی گرایش های باروک در نقاشی معاصر می پردازد و سعی دارد که از طریق معرفی برخی نقاشان فیگوراتیو امروز، به چگونگی رویکرد، نحوه ارجاع و نقاط اتصال آن ها به سنت نقاشی باروک و استادان به نام آن بپردازد. روش این پژوهش توصیفی وتحلیلی است و داده های آن با تطبیق منابع و شواهد بصری به دست آمده است.کلید واژگان: باروک, نئوباروک, نقاشی, فیگوراتیو
-
مکتب باروک که ابتدا در هنر معماری ظاهر شده بود به تدریج در هنرهای تجسمی، موسیقی و ادبیات رسوخ و نمود یافت. تجلی نگرش باروک در ادبیات، در ادوار ادبی بعد از قرن شانزدهم و به خصوص، در ادبیات قرن بیستم، در بیشتر کشورهای اروپایی و آمریکای جنوبی مشهود است. در ادبیات فارسی ایران نیز بسیاری از محققان، مکتب باروک را مورد بررسی قرار داده و آن را قابل مقایسه با برخی از ویژگی های شعر فارسی، به ویژه با معیارهای سبک هندی دانسته اند. در این جستار، به بررسی تطبیقی مکتب باروک با شعر سهراب سپهری پرداخته شد و بدون اعتقاد به منطبق بودن شعر سهراب با تمام ویژگی ها و معیارهای ساختاری مکتب باروک، تلاش شد مضامین مشترک شعر این شاعر معاصر با مکتب باروک مورد توجه قرار گیرد. بررسی های صورت گرفته نشان داد که مضامین و درون مایه های مشترک فراوانی در شعر سهراب با آنچه در باروک مطرح است، وجود دارد. این مضامین عبارتند از: گریز از تقلید، دم غنیمت شمردن، هنجارگریزی معنایی، تناسخ، مرگ-اندیشی، ابهام و حیرت، پارادوکس و عصیان. نگاهی به این درون مایه ها نشان می دهد اساسی ترین مولفه ای که باروک بر آن تکیه دارد، نوآوری و عدم رکود است. همان که شعر سهراب را نیز شامل گردیده و اندیشه ی ناب و تقلیدناپذیر وی -که به گفته ی محققان، نشات گرفته از آبشخورهای متفاوتی است- بر آن تاکید دارد.
کلید واژگان: سهراب سپهری, مکتب باروک, درون مایه, شعر معاصرThe Baroque school, which first appeared in the art of architecture, gradually penetrated the visual arts, music, and literature. The manifestation of Baroque's attitude in literature is evident in literary periods after the sixteenth century, and especially in twentieth-century literature, in most European countries and South America. In Iranian Persian literature, many scholars have examined the Baroque school and considered it comparable to some features of Persian poetry, especially with the standards of the Indian style. In this study, the comparative study of Baroque school with Sohrab Sepehri's poetry was studied and without believing in the compatibility of Sohrab's poetry with all the structural features and criteria of Baroque school, an attempt was made to consider the common themes of poetry of this contemporary poet with Baroque school. Studies have shown that there are many common themes and themes in Sohrab's poetry with what is discussed in Baroque.These themes include: avoidance of imitation, looting, semantic aberration, reincarnation, death-thinking, ambiguity, paradox and rebellion. A look at these themes shows that the most basic component that Baroque relies on is innovation and non-stagnation. That which includes Sohrab's poetry and his pure and unmistakable thought, which, according to scholars, originated from different sources, emphasizes it.
Keywords: Sepehri, Baroque school, the motive, Contemporary poetry -
مقایسه سبک باروک و سبک هندیبرخی از محققان، مکتب باروک و سبک هندی را بر یکدیگر منطبق دانسته اند. در این مقاله ضمن معرفی کتاب باروک و بررسی وجوه اشتراک و افتراق این دو مکتب، نتیجه گرفته شده است که مکتب باروک و هندی که در شرایط خاص و متفاوت در دو گیشه عالم پدیده آمده اند و تصادفا تقارن زمانی نیز دارند،...
کلید واژگان: سبک باروک, سبک هندی, مقایسه -
نهضت باروک از ایتالیا آغاز شد و تمام اروپا را فراگرفت. مکتب باروک پس از عصر باشکوه رنسانس و سبک هندی پس از دوره عراقی شکل گرفت. این دو رابطه ای استوار با هم دارند. برای مثال، قالب رایج در هر دو مکتب، غزل است و مضامینی چون حرکت و استحاله، تاکید بر صورت های عینی و تجسمی، تکیه بر زیبایی های جسمی، چگونگی وصف طبیعت، تسلط دکور، آشنایی زدایی و... در هر دو مشترک است. در ادبیات باروک عدم تقلید از قدما، ناپایداری جهان، استعاره های حرکت، مرگ، نمایش، اغتنام فرصت لحظه های زودگذر، عصیان هنرمند، پیچیدگی فلسفی، پارادوکس، مطلق نبودن علم بشری، آزادی بیان و... به وضوح مشاهده می شود؛ این عناصر در شعر بیدل دهلوی هم نمود یافته است. هدف این پژوهش، بررسی ارتباط مکتب باروک و سبک شعری در هند و ایران با تکیه بر اشعاری از بیدل دهلوی است.
کلید واژگان: مکتب باروک, بیدل دهلوی, سبک هندی, ادبیات تطبیقیBaroque movement started from Italy and covered the whole Europe. Baroque school came into being after the glorious Renaissance era, and The Indian style came into being in Persian literature likewise Iraqi. These two have a firm relationship with each other. For example, sonnet is the prevailing form in both schools. Also they have concepts like movement and permutation, emphasis on visible and concrete forms, reliance on physical beauty, how to describe nature, dominance of décor, defamiliarization, etc, in common. What are clearly observed in Baroque literature are: not imitating the formers, instability of the world, movement metaphors, death, presentation, carpe diem, artist's revolution, philosophical complexity, paradox, conditionality of human knowledge, freedom of speech,etc. These are also salient in the poetry of Bidel Dehlavi. This research studies the firm relationship between Baroque school and poetic style in Iran and India considering some poems of Bidel. -
نوشتار پیش رو در صدد آنست تا با بررسی دراماتورژی هاوارد بارکر در نمایشنامه اش قلعه، که اولین بار در سال 1985 توسط شرکت تئاتر رویال شکسپیر (RSC) به نمایش درآمد، پرده از فنون بازنمایی باروک به کار رفته در این نمایش نامه سیاسی بردارد. در این مقاله نویسندگان سعی دارند تا با تکیه بر خوانش دلوز از معماری باروک و همچنین نظریات فوکو در رابطه با بازنمایی باروک، نمایشنامه قلعه را تجلی ظرافت، پیچیدگی و خوف حاکم بر معماری هزارتوی قلعه معرفی کنند. در این راستا، قلعه تصویری نمادین از خردجهانی است که بازتاب شکل گیری جهان کلان نمایش است. مقاله با بررسی این موضوع، به این نتیجه می رسد که در نمایش سیاسی بارکر، خلاف نمایش های سیاسی باب روز که بازنمایی واقعیت را ملاک قرار می دهند، «بازنمایی بازنمایی» تنها نوع ممکن بازنمایی است و نمایش بارکر با رد امکان و حتی کارایی بازنمایی واقعیت بیرونی، نمایش نامه خود را لایه دار و تودرتو می کند که نتیجه آن خلق ساختاری به تکلف و غنای معماری باروک است.
کلید واژگان: هاوارد بارکر, قلعه, نمایش سیاسی, باروک, بازنماییThe writers of this article seek to investigate the dramaturgy of Howard Barker in his The Castle، staged in 1985 by Royal Shakespeare Theatre، in order to discover and lay bare the baroque techniques of representation in this political paly. Relying on Deleuze’s idea of baroque architecture and Foucault’s theories of baroque representation، the writers try to introduce this play as the expression of the delicacy، intricacy and dread of the baroque architecture of the labyrinthine castle. The castle is the miniature image of the way the fictive world of the play takes shape. The article concludes that، Barker’s political theatre، unlike the popular notions of political drama which take representation of outer reality as the criterion of political art، views representation of representation as the only feasible kind of representation and by rejecting the possibility and even practicality of representing the real world، moves towards the creation of a play rich with the convolutedness of baroque architecture.Keywords: Howard Barker, The Castle, Political Play, Baroque, Representation -
مجله منظر، پیاپی 53 (زمستان 1399)، صص 6 -17باغ از دوران کهن در ایران شکل گرفته و تا دوران معاصر به حیات خود ادامه داده است. در دوران قاجار و با پدیدارشدن تحولات فکری بسیاری از ساختارهای کهن شهری از جمله باغ های ایرانی تاب نیاورند و تغییراتی در ساختار آنها مشاهده شد. در دوران قاجار برگیری از سبک های رنسانس، باروک و رمانتیک در شکل گیری باغ های تهران اثرگذار بود و ساختار باغ به تدریج و با تاثیرپذیری سطحی از آنها تغییر کرد. محققان عموما تغییرات را بدون اشاره به سبکی خاص، منسوب به اروپا یا غرب می دانند. این در حالی است که مکتب های منظرسازی در اروپا با توجه به تنوع سرزمین و پیشینه تاریخی-فلسفی، متفاوت هستند و بیان این مطلب که باغ های دوران قاجار از اروپا تاثیر گرفته اند، امری نامفهوم است. بررسی ویژگی های کالبدی و اندیشه های موجود در سبک های باغسازی رنسانس، باروک و رمانتیک و بازشناسی آنها در باغ های دوران قاجار شهر تهران، می تواند ارتباط میان این دو را به تفکیک سبک و مولفه های موثر بر آن نمایان کند. این مقاله در تلاش است تا از اطلاق واژه باغسازی غربی خودداری کرده و با شناسایی ویژگی های سبک های باغسازی رنسانس، باروک و رمانتیک، اثرگذاری آنها در باغ های تهران در دوره قاجار را ردیابی کند. به همین منظور با رویکردی کیفی و راهبردی توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و بررسی اسناد و تصاویر موجود، ویژگی های باغسازی رنسانس، باروک، رمانتیک و باغ های قاجاری در تهران را واکاوی می کند و با رویکردی قیاسی به مطابقت اصول و ساختارهای این دو می پردازد. آنچه مشخص است باغسازی در دوران رنسانس، باروک و رمانتیک، به عنوان شاخص ترین سبک های باغسازی در اروپا، تفاوت های اساسی دارند و گرته برداری سطحی از آنها منجر به ساختاری التقاطی در باغ های تهران شده است. با این حال الگوی باغ ایرانی در بسیاری از موارد همچنان قابل مشاهده است.کلید واژگان: باغ قاجاری, تهران, رنسانس, باروک, رمانتیکMANZAR, Volume:12 Issue: 53, 2020, PP 6 -17The concept of garden was created in Iran from ancient era and kept continue until contemporary time. During Qajar era and after the emergence of thought revolutions, ancient urban structures including Iranian gardens did not remain stable as before. Thus, changes have been made in their apparent structure. In the meantime, Tehran's gardens have been affected to a great extent by Renaissance, Baroque, and Romanticism and the garden's structure has changed in terms of its appearance. The researchers attributed such changes in appearance to Europe or the West without referring back to any particular style or school of art. Meanwhile, landscape schools in Europe are so much different in terms of their country of origin and their historical-philosophical background and it is vague to argue that gardens constructed during the Qajar era have been affected by European countries by large. An investigation of contextual elements and thought patterns contributing to garden construction in Renaissance, Baroque, and Romantic styles and their recognition in Tehran's gardens constructed during Qajar era can reveal their correlation in terms of their style differences and components affecting them. This study is an attempt to prohibit the use of European style of garden construction in Iran and identify the features and impacts of Renaissance; Baroque and Romantic styles in gardens constructed in Tehran during the Qajar era. This study follows a qualitative design. Descriptive-analytical approaches as well as library resources and literature on Romantic, Renaissance, and Baroque gardening styles during the Qajar era have been used in this study. Besides, a comparison has been made between these styles in terms of their principles and constituting elements. It's apparent that garden construction during the renaissance, Baroque, and Romantic periods, as distinguished European style s of constructing gardens in Europe, are different from each other, therefore, their shallow imitation of style resulted in an eclectic structure in Tehran gardens; however, the prototype of Iranian garden is still persistent in some cases.Keywords: Qajar Gardens, Renaissance, baroque, romantic
-
مطالعه مکتب های ادبی جهان و مقایسه و تطابق آنها با ادبیات فارسی یکی از شیوه هایی است که محقق را به سوی وادی ادبیات تطبیقی رهنمون می گردد. در مقاله حاضر جلوه هایی از مکتب باروک در رباعیات خیام بررسی می گردند. درون مایه های اصلی هنر باروک مانند حرکت و پویایی، بی ثباتی زندگی و دنیا، بهره بردن از لحظات گذرای عمر، عصیان و سرکشی و مضمون مرگ پیوند شگفت آوری با اندیشه و اشعار خیام دارند. تعداد بیشماری از رباعیات خیام پیرامون این مضامین دور می زنند که نمونه هایی چند از آن در این تحقیق گردآوری شده اند.
کلید واژگان: باروک, خیام, آزادی, حرکت, اغتنام وقت, ابهام فلسفی مرگ -
سبک باروک در آغاز در پیشه مروارید سازی به کار می رفت و از اواخر قرن نوزدهم وارد حوزه هنر و ادب شد. از جمله ویژگی های آن می توان به حرکت و پویایی، عصیان، نوجویی و تصاویر شعری اشاره کرد. در این گفتار پس از بررسی و تحلیل درون مایه های این سبک، به بررسی نمونه های آن در شعر زهاوی شاعر معاصر عراق، پرداخته می شود. از بن مایه های سبک باروک در شعر زهاوی می توان به عصیان، اندیشه مرگ، بی ثباتی دنیا، اغتنام فرصت و حرکت و پویایی اشاره کرد.
کلید واژگان: زهاوی, سبک باروک, بن مایه های مشترک, قرن نوزدهمBaresque style was first employed in pearl-making, and it was not until late 19th, when it found its way into art and literature. Motion and dynamism, transgression, renovation and poetic images can be enumerated among its characteristics. This article is an attempt to examine themes of Baresque style, followed by an investigation of its examples in Zahawi’s poems, the contemporary Iraqi poet. Some of the themes of Baresque styles used in Zahawi’s poems include transgression, thought of death, and inconsistency of the world, carpe diem, motion and dynamism, to name some. -
در این مقاله بر آن ایم که مفهوم «مرگ» را میان آثار جان دان - شاعر متافیزیکال عصر باروک انگلستان در قرن هفدهم میلادی- و مولانا - شاعر ایرانی قرن هفتم هجری قمری- به سبب هایی که در متن مقاله می آید مورد مداقه و سپس در صورت امکان مطابقت قرار دهد. از آن رو که هر دو نامبردگان، نخست از دو نگرگاه متفاوت اما دیگرگونه پدیده «مرگ» را میان آثارشان مورد نظر می آورند، پسین شرایط دوپاره زندگی هر دوی آن ها و سپسین بن مایه های عرفانی و مذهبی درون آثارشان، نگارندگان را بر آن داشته تا با تبیین مفهوم «مرگ» در عصر باروک نزد جان دان - به عنوان سردمدار شعر متافیزیکال(فرارونده) در انگلستان قرن هفدهم میلادی - و نیز تاویل همین مفهوم نزد مولانا در محدوده زمانی حدود چهارصد سال پیش از آن به چیستی و چگونگی آن بپردازد. این مقاله هیچ تلاش بی ثمری جهت یک بررسی «این همان گونه» جهت تطبیق اجباری و مبتنی بر برساخته های ذهنی خود ندارد، تنها قرار بر این است که مفهوم «مرگ» به مثابه دو خط، یکی جان دان در عصر باروک و دیگری مولانا، از یک مرکز (مرگ) بررسیده شده و وجوه مشارکت و مفارقت آن ها، که ممکن است حال در جایی موجب تقطیع این دو خط، موازات و یا اینکه جدایی آن ها شود را بررسد.
کلید واژگان: باروک, مرگ, جان دان, مولانا, شعر متافیزیکال(فرارونده)The present paper intends to study, research and compare the concept of “Death” in John Donne’s works – the English metaphysical poet in Baroque era in seventeen’s century – and Molana’s – Iranian poet of seventh century. Since two poets are different in their view points but similar in concerning death in their works, this paper initially studies their life styles and then their mythical and religious themes in order to find out the why and how of the concept of death in both poets’ works. The present article aims to study the abovementioned concept as two lines – one as John Donne in Baroque era and the other as Molana and find out the similarities and differences which may make them parallel or crisscross.
Keywords: Baroque, Death, John Donne, Molana, ر
-
از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبهای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شدهاست.
- نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شدهاند و انتظار میرود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
- جستجوی عادی ابزار سادهای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش دادهشود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشتههای نویسنده خاصی هستید، یا میخواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
- 42
- 1
-
علمی43
-
معتبرحذف فیلتر
نتایج را در یکی از موضوعات زیر محدود کنید.