به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۱۳۳۲۷۵ عنوان مطلب
|
  • نازنین بیداربخت نیا*، علیرضا جرجرزاده

    پژوهش حاضربه بررسی عوامل موثر بر شکاف جنسیتی دستمزد در ایران می پردازد. پایه نظری این مطالعه مبتنی بر مدل نیومارک (1988) است که برچارچوب شکاف جنسیتی اوزاکاو بلیندر (1973) قرار دارد.این مدل بر روی داده‏ های طرح نیروی کار سال 1393 کشور ایران پیاده سازی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که متوسط بالاتر میزان تحصیلات در بین زنان شاغل موجب کاستن از شکاف جنسیتی دستمزد در بین شاغلان کشور شده است. با این حال تبعیض جنسیتی دستمزد برای کار برابر و میزان تحصیلات برابر به میزان چشمگیری وجود دارد. این شکاف در بخش خصوصی بیش از بخش عمومی است. بخش خصوصی سهم قابل توجهی از اشتغال را در بردارد و در عین حال هم دستمزد کمتری پرداخت می کند و هم در مقایسه با بخش عمومی شکاف جنسیتی بیشتری در پرداخت دستمزدهای این بخش وجود دارد. طبقه بندیJEL:J31 ,J16 ,J21

    کلید واژگان: نیروی کار, جمعیت شاغل, تبعیض جنسیتی دستمزد, شکاف جنسیتی دستمزد, مشارکت اقتصادی, اشتغال زنان
    Nazanin Bidarbakht Nia *, Alireza Gorgorzadeh

    This paper analyses factors influencing gender wage gap in Iran. The theory is based on the Numark model based on Oaxaca and Blinder (1973) framework for gender wage gap which is applied on Micro data from 2014 labour force survey of Iran. The results show that higher level of education among employed women in Iran has reduced the gender wage gap. However, a significant amount of gender wage discrimination exist for the same work and same level of education. The gap is greater in private sector compared to public sector. The private sector counts for a larger share of employement. At the same time, private sector offers a lower wage for the same work compare to the public sector and also creates a larger gender wage gap. JEL Classification:J31, J16, J21

    Keywords: Labour force, employed population, gender wage discrimination, gender wage gap, economic participation, women employment
  • ارسلان حاجی نیلی، پرستو محمدی
    این مقاله به دنبال درک نقش و جایگاه هزینه‎ی آلودگی ناشی از مصرف سوخت خودروها در توجیه اقتصادی طرح ملی CNG می باشد. به عبارت دیگر درنظر گرفتن هدف کاهش آلودگی هوا برای اجرای طرح ملی CNG تا چه حد می تواند توجیه اقتصادی داشته باشد. به این منظور با استفاده از نظریه‎ی کنترل بهینه تلاش شده با ایجاد دو تابع هدف، یکی بدون هزینه‎ی آلودگی و دیگری با احتساب هزینه‎ی آلودگی، به مقایسه ی نتایج مدل پرداخته شود. نتایج مدل حکایت از اهمیت بالای هزینه‎ی آلودگی در توجیه اقتصادی اجرای طرح دارد. به‎طوری که درنظر نگرفتن هدف کاهش آلودگی، توجیه اقتصادی طرح را زیر سئوال می برد. از سویی به منظور درک میزان حساسیت مدل به هزینه‎ی آلودگی، به تحلیل حساسیت برنامه‎ی بهینه به درصد کاهش هزینه‎ی آلودگی بنزین پرداخته می شود. نتیجه نشان می دهد که اگر بتوان از طریق بهبود کیفیت بنزین و یا افزایش راندمان موتور خودروها، میزان آلودگی ناشی از مصرف بنزین را تا 60% کاهش داد، دیگر نیازی به اجرای طرح ملی CNG نیست.
    طبقه بندیJEL: Q38، P28
    کلید واژگان: CNG, هزینه ی آلودگی, طرح ملی گازسوز کردن خودروها, ارزیابی اقتصادی, نظریه‎ی کنترل بهینه
    Arsalan Haji Nili, Parastoo Mohammadi
    This paper seeks to understand the role of the cost of pollution from vehicles fuel in feasibility of CNG national plan. Optimal control theory is used with two target functions, one with and another without the cost of pollution. Model results indicate the high importance of pollution cost in the project feasibility, in such a way that without consideration of that the project will be infeasible. In order to understand the model sensitivity to the cost of pollution, the sensitivity to reduce the cost of pollution had beeb analysed. The result shows that if we can improve the quality of gasoline and increase engine efficiency up to 60% of the amount of pollution reduced, the need to implement the national CNG plan will vanish. Classification JEL: Q38, P28
    Keywords: CNG, fuel pollution costs, optimal control theory, National CNG Plan, Feasibility study
  • کریم امامی *
    برآوردها و محاسبات نشان می دهد در سال 1395 بازار فناوری اطلاعات و ارتباطات در کشور ایران حدود 32 هزار میلیارد تومان است که حدود 6/2 درصد تولید ناخالص داخلی کشور است. در پایان برنامه ششم توسعه اقتصادی اجتماعی کشور مقرر شده است این میزان به بیش از 5 درصد و حدود 100 هزار میلیارد تومان افزایش پیدا کند. در این مقاله به دو سئوال اساسی پاسخ می دهیم: 1- آیا افزایش سهم فناوری اطلاعات و ارتباطات از تولید ناخالص داخلی ضروری است؟ و 2- با یک درصد افزایش در سهم فناوری اطلاعات و ارتباطات از GDP، سهم این بخش از رشد اقتصادی چقدر تغییر می کند؟ جهت پاسخ به این دو سوال، ابتدا سهم فناوری اطلاعات و ارتباطات از رشد اقتصادی ایران را به دو روش سهم بالفعل و سهم بالقوه، محاسبه و سپس مقایسه می شوند. نتایج برآوردها نشان می دهد میانگین رشد تولید ناخالص داخلی در ایران طی دوره 2014-1990 حدود 8/3 درصد و سهم بالفعل فناوری اطلاعات و ارتباطات از این رشد اقتصادی که به روش حسابداری رشد به دست آمده، حدود 5/0 درصد است. سهم بالفعل بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات از رشد به جز سال های 1990 تا 1992 همواره بیشتر از سهم بالقوه بوده است. از این رو، افزایش ارزش افزوده بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات، تولید ناخالص داخلی را به دلیل اثر سرریز دانش، سرریز بازار و سرریز شبکه بیشتر از مقدار افزایش ارزش افزوده بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات افزایش می دهد. بنابراین، افزایش سهم بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات از تولید ناخالص داخلی در اقتصاد ایران طی برنامه ششم توسعه اقتصادی ضروری است. همچنین یک درصد افزایش در سهم فناوری اطلاعات و ارتباطات از GDP، رشد اقتصادی را به میزان 93/0 درصد افزایش خواهد یافت.
    طبقه بندیJEL: O47، G14، L86.
    کلید واژگان: فناوری اطلاعات و ارتباطات, رشد اقتصادی و حسابداری رشد
    Karim Emami *
    Estimations and calculations show that the ICT market in Iran was around 320 billion IRRs in 2015, which is about 2.6% of gross domestic production (GPD). at the end of the sixth plan for social and economic development of Iran, it has been set that this amount should be increased to be more than 5% of GDP and to be about 1000 billion IRRs. The present study will answer the following two questions. 1- Is increasing the share of ICT sector in GDP necessary? 2- How much does the economic growth change with one percentage increase in share of ICT sector in GDP? To answer these two questions, contribution of ICT sector on economic growth in Iran is first calculated through two methods of actual and potential contribution and then compared with each other. The results show that average GDP growth in Iran is about 3.8% for the period of 1990-2015 and, based on growth accounting, the potential contribution of ICT on economic growth is about half a percent. Actual contribution of ICT sector on growth has been higher than the potential share, except for years 1990 to 1992. Therefore, increasing value added of ICT sector increases GDP more than the increase of the value added of ICT sector, which is due to knowledge, market and network spillovers. Accordingly, increasing share of ICT sector in GDP is necessary during the sixth plan for economic development in Iran. Moreover, one percent increase in share of ICT sector in GDP increases economic growth at a rate of 0.93 percent.
    JEL Classification: O47, G14, L86.
    Keywords: Information, Communication Technology (ICT), Economic Growth, Growth Accounting
  • سید باهر شفایی*، غلامرضا نبی بید هندی، عبدالرضا کرباسی، محمدجواد امیری

    واحد تولیدی فرآورده های HVO از جمله واحد های پالایشگاهی آلاینده می باشد که غالبا میزان انتشار آلاینده های SOx|، NOx، THC، CO2 و CO بالاتر از استاندارد را داشته است، با بررسی پارامترهای عملیاتی و تعیین میزان اثرگذاری آنها بر آلاینده ها، ویسکوزیته خوراک بعنوان یکی از پارامترهای مهم شناسایی و بعنوان معیار ارزیابی تعیین شد. با استفاده از چند خوراک با مشخصه ویسکوزیته متفاوت، کاهش دمای آلاینده ، تغییر دمای محفظه احتراق (بعنوان بخش مصرف کننده انرژی) و تنظیم سایر شرایط فرآیندی و تولید محصول در دو طبقه بندیLHVO و HHVO میزان آلاینده CO اندازه گیری شد. میزان آلاینده CO خروجی از فرآیند تولید LHVO به مراتب کمتر از تولید HHVO می باشد و با افزایش ویسکوزیته خوراک و کاهش دمای آلاینده خروجی از راکتور، این میزان کاهش می یابد که بعنوان مثال مقدار آلاینده CO خروجی در شرایط یکسان فرآیندی، با میزان mg/nm3 1280 در فرآیند تولید LHVO به میزان mg/nm31740 در فرآیند HHVO افزایش یافته و همچنین مقدار این آلاینده خروجی در فرآیند تولیدHHVO از mg/nm31619 در وضعیت خروج عادی به mg/nm3690 در وضعیت کاهش دمای آلاینده ، کاهش یافته است. نهایتا نتایج بدست آمده مطابق با پارامتر های تعیین شده مقایسه، تحلیل و گزارش شد.

    کلید واژگان: انتشار آلاینده CO, فرآورده سنگین نفتی HVO, ویسکوزیته خوراک, دمای آلاینده, کاهش مصرف انرژی
    Seyed Baher Shafaee *, Gholamreza Nabi Bidhendi, Abdolreza Karbassi, Mohammadjavad Amiri

    The HVO production unit is one of the refineries' pollutant units, which often has a CO, THC, NOx, SOx and CO emissions higher than the standard limits. By investigating the operational parameters and determining their effect on pollutants, the viscosity of the feed was determined as one of the important parameters and evaluation measure. The emitted amount of CO pollutant was measured in several feeds with different viscosity characteristics, by decreasing the pollutants temperature, changing combustion chamber temperature(energy consumption)and adjusting other process and production conditions in two product categories: HHVO, LHVO. The amount of CO pollutant emission from LHVO production process is far less than the HHVO production and this amount is reduced by increasing the viscosity of the feed and reducing the outlet pollutant temperature of the reactor. For example the amount of CO emission in same operational condition is 1280 mg/nm3 for LHVO process but for HHVO process is 1740 mg/nm3 and the amount of this pollutant is 1619 mg/nm3 for HHVO process in normal emission process but decrees of pollutants temperature has resulted in decrease of emission to 690 mg/nm3. Finally, the results was analyzed and reported in accordance with the specified parameters.

    Keywords: CO pollutant emission, HVO heavy oil product, pollutant temperature, reducing energy consumption
  • صادق بافنده ایمان دوست، کاظم فرهمند*، مسعود همایونی فر
    زمینه و هدف

    با توجه به تاثیر محیط زیست بر زندگی و به طبع آن بقای انسان، حفاظت از محیط زیست امری ضروری تلقی می شود. لذا برای دست یابی به این هدف، شناخت مواردی که پایداری منابع محیط زیست را فراهم می کنند، بدیهی به نظر می رسد. لذا در این مطالعه به تعیین الگوی پایداری منابع در حفظ محیط زیست پرداخته خواهد شد.

    روش بررسی

    روش مورد استفاده در این پژوهش مدل برنامه ریزی کسری می باشد. برنامه ریزی کسری معمول ترین نوع برنامه ریزی ریاضی با اهداف نسبی است. به منظور مطالعه کارایی نسبی در زمینه پایداری، برنامه ریزی کسری بسیار کاراتر از سایر روش ها عمل می کند . هدف از برنامه ریزی کسری یافتن ارزش بهینه یک تابع هدف کسری می باشد که شامل محدودیت های خطی با توجه به متغیرهای داده شده است.

    یافته ها :

     این مطالعه در دو سناریو مورد ارزیابی قرار گرفت. در سناریو اول فرض گردید که از تمام زمین موجود استفاده شود که نتیجه مطالعه در این قسمت نشان داد که کشت محصولات جو، یونجه و ذرت علوفه ای بهترین الگوی بهینه کشت محصولات زراعی منطقه برای حفظ پایداری منابع محیط زیست می باشد . در سناریو دوم فرض گردید که محصولات استراتژیک مانند گندم، جو و چغندر قند در لیست محصولات قابل کشت وجود داشته باشند که نتیجه مطالعه در این قسمت نشان داد کشت محصولات گندم، جو، چغندر قند، خیار و یونجه بهترین الگوی بهینه کشت محصولات زراعی منطقه برای حفظ پایداری منابع محیط زیست در آن منطقه می باشد .

    بحث و نتیجه گیری :

     نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که الگوی کشت فعلی محصولات زراعی در منطقه مورد مطالعه در حفظ پایداری محیط زیست کارا نمی باشد و باید تغییرات عمده ای در آن صورت پذیرد.

    کلید واژگان: محیط زیست, برنامه ریزی کسری, کشاورزی طبقه بندی JEL: Q15, Q56
    Sadegh BafandehImandoust, Kazem Farahmand *, Massoud Homayounifar
    Background and Objective

    Given the impact of the environment on human life and hence human survival, environmental protection is considered essential. Therefore, in order to achieve this goal, it seems obvious to identify the items that provide environmental sustainability. Therefore, in this study, we will determine the pattern of resource sustainability in environmental protection.

    Method

    The method used in this research is fractional programming. The fractional programming is the most common type of mathematical programming with relative targets. The purpose of fractional programming is to find the optimum value of a function which contains linear restrictions with respect to the variables.

    Findings

    This study evaluates in two scenarios; in the first scenario it is assumed that all land should be used. Result of this section showed cultivation of barely, alfalfa and silage maize are the optimum cropping pattern in the region to sustain environmental resources. In the second scenarios it is assumed that strategic crops such as wheat, barley and sugar beet cultivation in the list of products exist. Result of this section showed cultivation of wheat, barley, sugar beet, cucumber and alfalfa are the optimum cropping pattern in the region to sustain environmental resources.

    Discussion and Conclusions

    The results of this study showed that the pattern presents cultivation of crops in the area of environmental sustainability is not effective and that major changes must be made.

    Keywords: Environment, fractional programming, Agriculture. JEL Classification: Q15, Q56
  • مهدیه رضاقلی زاده، مجید آقایی
    بررسی اثرات سرایت پذیری نوسانات بازار جهانی نفت و شاخص های بازار سهام هر کشور اهمیت فراوانی در مطالعه کارایی بازار سهام، انتخاب سبد دارایی و قیمت گذاری دارایی ها دارد. با توجه به نقش کلیدی صنایع شیمیایی و زیر بخش های مختلف آن (نظیر شرکت های پتروشیمی در بورس اوارق بهادار تهران) در توسعه اقتصادی کشور، در این مطالعه سعی شده است سرایت پذیری نوسانات بازار جهانی نفت بر شاخص قیمت سهام صنایع شیمیایی مورد ارزیابی قرا گرفته و به این پرسش پاسخ داده شود که چگونه تلاطمات از بازار جهانی نفت به بورس اوراق بهادار تهران و برعکس از بورس اوراق بهادار تهران به بازار نفت منتقل می شود. بدین منظور با به کارگیری مدل VAR-GARCH در چارچوب مدل BEKK رابطه فوق با استفاده از داده های روزانه طی سال های1390 تا 1393 مورد آزمون و بررسی قرار گرفت.
    براساس نتایج حاصل از این تحقیق طی دوره زمانی مورد بررسی، تلاطمات قیمت نفت است که موجب تغییرات قیمت سهام صنایع شیمیایی می شود (اثر تقدم-تاخر). به عبارت دیگر، اثرات متقابل سرریز تلاطم قیمت جهانی نفت و سهام صنایع شیمیایی، تنها به صورت یک سویه (یک طرفه) و از بازار نفت به بازار سهام مشاهده می شود و عکس آن صادق نیست. براساس نتایج به دست آمده، تلاطمات قیمت نفت تاثیر مثبت بر قیمت سهام صنایع شیمیایی دارد.
    طبقه بندیJEL: G20، P34
    کلید واژگان: شاخص قیمت سهام, مدل VAR, BEKK, GARCH, صنایع شیمیایی, قیمت جهانی نفت
  • سید کمیل طیبی*، کریم آذربایجانی، فریباالسادات عقیلی
    بسط الگوی دو عاملی (نیروی کار و سرمایه) از طریق افزودن عواملی مانند سرمایه انسانی، سرمایه دانش و مخارج تحقیق و توسعه (R&D) که در نظریه ( H-O-V) مطرح شده، نشان دهنده مزیت های واقعی کشورها و یکی از اولویت ها و الزامات سیاست گذاران اقتصادی برای دستیابی به راهبرد توسعه صادرات است. از این رو در این پژوهش تلاش شده است که روابط تجاری ایران با شرکای عمده ی تجاری اش (چین، امارات، عراق، ترکیه، کره جنوبی، هند، ژاپن، روسیه و آلمان) براساس نظریه (H-O-V) مورد مطالعه قرار گیرد تا گسترش روابط تجاری در چهارچوب شدت عامل بری صادرات ارزیابی شود. نوآوری این مطالعه در نظر گرفتن چندین عامل تولید شامل نیروی کار ماهر، نیروی کار غیرماهر، سرمایه انسانی، سرمایه فیزیکی، سرمایه دانش، مخارج تحقیق و توسعه، بهره‏وری و انرژی به عنوان فهرست عوامل صادرات این کشورها در دوره زمانی 1990-2016 است. با توجه به این که تخصیص مخارج تحقیق و توسعه (R&D) در روابط تجاری بین کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه از توزیع یکسانی پیروی نمی کند و براساس ادبیات تجربی نمی توان انتظاری از نوع علامت این ارتباط با صادرات داشت چون در مطالعات مختلف، این متغیر رفتار متفاوتی را از خود نشان داده است، به همین دلیل تحلیل روابط دو جانبه در آن محدود به یک رابطه پارامتری نمی شود، این در حالی است که سایر عوامل اثر مشخص و پارامتریکی بر تجارت دارند، بنابراین در این پژوهش از تصریح شبه پارامتریک برای مدل صادرات ایران و شرکای تجاری در محیط داده های تابلویی استفاده شده است. نتایج برآوردی نشان می دهد که سرمایه انسانی، نیروی کار ماهر و سرمایه دانش که در فهرست عوامل قرار گرفته اند، بیشترین تاثیر را بر جریان صادراتی ایران و شرکای تجاری به عنوان مبادلات مزیت دار بین آن ها داشته اند. همچنین بخش ناپارامتریک مدل نشان می دهد که درصد بالایی از مخارج تحقیق و توسعه تاثیر به سزایی بر جریان صادراتی این کشورها دارد. طبقه بندیJEL: C14, F14
    کلید واژگان: ظریه هکشر- اهلین- ونک (H-O-V), فهرست عوامل, مدل صادرات, ایران و شرکای تجاری, روش شبه پارامتریک
    Seyed Komail Tayebi *, Karim Azarbayjani, Fariba Sadat Aghili
    Enhancement of two-factor model by adding more factors such as human capital, knowledge capital and R&D expenditure implies the actual economic advantages, which provide policy makers with priorities and requirements of export development strategies. This paper has studied Iran's trade relations with its major trading partners (China, UAE, Iraq, Turkey, South Korea, India, Japan, Russia and Germany) based on the Heckscher-Ohlin-Vanek (HOV) approach, in which the expansion of trade relations could be evaluated through a framework of factor intensity. The innovation of this study is thus to define several factors, including skilled labor, unskilled labor, human capital, physical capital, knowledge capital, research and development (R&D) expenditures, productivity and energy, as the factor content of the countries’ exports during 1990-2016. According to R&D expenditure which has uncertain effect on exports and do not follow a particular distribution function among countries as well as industries, its effect can be considered as nonparametric, while other factors should have parametric effects on comparative advantages of exportable goods and services. Therefore, in this paper, a semi-parametric method has been used to specify the panel export model for Iran and its major trading partners. The empirical results have shown that among the considered factors, human capital, skilled labor and knowledge capital have had the most pronounced parametric effects on the export advantages of the countries. Additionally, the nonparametric part of the model has implied that a higher percentage of R&D expenditure has influenced significantly exports of these countries. JEL Classification: C14, F14
    Keywords: Heckscher-Ohlin-Vanek (HOV) Approach, Factor Content, Export Model, Iran, its Trading Partners, Semi-parametric Method
  • پونه افتخاریان، مسعود همایونی فر*، مهین دخت کاظمی، محمود صبوحی صابونی

    انرژی از یک طرف به منزله عامل محرک توسعه اقتصادی، اجتماعی تلقی می شود و از سوی دیگر موجب تولید آلاینده ها می گردد. طی سه دهه اخیر احتراق سوخت های فسیلی بزر گ ترین عامل تولید انتشار گازهای گلخانه ای بوده است. در این میان، کشور ایران نیز از این قاعده مستثنی نبوده و آمار وارقام بیانگر سیر صعودی مصرف انرژی در سال های اخیر و متعاقب آن میزان انتشار گازهای آلاینده می باشد. یکی از بخش های عمده مصرف کننده انرژی در ایران، صنایع انرژی بر است. لذا با توجه به میزان مصرف انرژی در بخش صنعت و انتشارآلاینده ها کارایی زیست محیطی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بر اساس اطلاعات آماری صنایع تولید سایر محصولات کانی غیرفلزی(کد 26 طبقه بندیISIC)، تولید فلزات اساسی(کد 27 طبقه بندیISIC) وتولید محصولات شیمیایی(کد24 طبقه بندیISIC) از انرژی برترین بخش های صنعتی کشور محسوب می شوند، لذا این مطالعه به بررسی کارایی زیست محیطی در این گروه از صنایع طی سال های 92-1387 با استفاده از مدل غیرشعاعی برد تنظیم شده که از مدل های مبتنی بر اسلک ها از مدل های تحلیل پوششی داده ها است و همچنین  به تفکیک عوامل ناکارایی حاصل از ستانده مطلوب و نا مطلوب می پردازد. نتایج نشان می دهد که صنایع تولید سیمان و آهک و گچ، آجر، سایر محصولات گلی و سرامیکی غیر نسوز ساختمانی و سایر محصولات کانی غیر فلزی طبقه بندی نشده از پایین ترین سطح کارایی برخوردارند. همچنین بیشترین میزان پتانسیل کاهش انتشارco2 به ترتیب در صنایع سیمان و آهک و گچ، آجر، مواد شیمیایی اساسی به جز کود و ترکیبات ازت کود شیمیایی و ترکیبات ازت و سپس سایر صنایع می باشد.

    کلید واژگان: کارایی زیست محیطی, صنایع انرژی بر, مدل برد تنظیم شده, ستانده مطلوب و نامطلوب
    Pooneh Eftekharian, Masoud Homayonifar*, Mahindookht Kazemi, Mahmood Saboohi Sabooni

    Within the last 3 decades, fossil fuels have been the largest source of greenhouse gas emissions. Energy intensive industries are the main energy-consuming sectors in Iran. Non-metallic mineral products, basic metals, and chemical products are considered to be the most energy intensive industries in Iran. this paper means to evaluate the environmental efficiency of industrial sector during 2008-2013, using RAM model, one of the slacks based model on DEA and also will separate the desirable and undesirable outputs. According to the results the least environmental efficiency belongs to producers of cement, lime, gypsum, brick, other non-flammable ceramic or crockery wares and non-metallic mineral products.Besides, sectors with the highest potential in reduction of co2 emmisions are listed as cement, lime, gypsum, brick, major chemicals expect for fertilizers and nitrogen compounds, fertilizers and nitrogen compounds and finally other industries.

    Keywords: Environmental efficiency, Energy intensive industries, RAM Model, Desirable, undesirable outputs
  • مجید عباسپور، آناهیتا بهجو
    غلظت آلاینده ها در اطراف ساختمانهای بلند متاثر از عوامل مختلفی نظیر جریان های موضعی،جریان باد،اختلاف دمای هوای داخل ساختمان و محیط خارج آن می باشد.
    در این تحقیق با انتخاب یک ساختمان 27 طبقه،غلظت آلاینده هایی نظیر CO و ذرات معلق،در کنار ساختمان و در ارتفاعات مختلف اندازه گیری شده و نحوه توزیع غلظت آنها تعیین گردیده است.نتایج بدست آمده نشان می دهد تا ارتفاع معینی غلظت آلاینده ها افزایش یافته و پس از آن کاهش می یابد.نتایج حاصل با روند توزیع بدست آمده از یک مدل شبیه سازی ریاضی آلاینده ها مطابقت دارد.
    کلید واژگان: آلودگی هوا, ساختمانهای بلند, توزیع آلودگی
    The concentration of pollutants around tall buildings can be influenced by many factors such as down wind effects, waves, airflow due to free convection of heat transfer, building height etc. The main objective of this research was the investigation of the variation of pollutants concentration at different heights around tall buildings. Research was carried out measuring parameters such as Co or particle concentration around tall buildings. This study provided the behavior pattern of air pollution concentration variation at different heights. A comparison was made with a theoretical convection model to verify the trend of experimental results.
  • سید اسکندر صیدایی*، داریوش رحیمی، نسیم حسین زاده

    آلایندگی پسماندها منشا بسیاری از مشکلات زیست محیطی است. این آلاینده ها سبب آلودگی منابع آب، خاک و هوا و تخریب منظرهای طبیعی و گسترش بیماری می شوند. تعیین مناطق مساعد برای دفن پسماند از راهکارهای عمومی مقابله با این بحران است. در این پژوهش، بخش مرکزی شهرستان اردل به دلیل موقعیت خاص آن از نظر منابع آب فراوان (آب های معدنی) و اکوتوریسم بررسی شد. از پایگاه داده های زمینی ارتفاع، کاربری اراضی، روستاها و زمین شناسی براساس معیارهای استاندارد دفن پسماند در روش تحلیل سلسله مراتبی- زوجی استفاده شد. نتایج نشان می دهد که فاصله از کانون های جمعیتی، مناطق حفاظت شده زیست محیطی، کاربری اراضی و منابع آب مهم ترین شاخص ها هستند و فاصله از زیرساخت های زیربنایی، سازندهای زمین شناسی و شیب در اولویت های بعدی قرار دارند. در این منطقه، 10/8کیلومتر مربع در طبقه بسیار مناسب، 17/3کیلومتر مربع در طبقه مناسب، 8/2 کیلومتر مربع در طبقه نسبتا مناسب، 4/8کیلومتر مربع در طبقه نسبتا نامناسب و 1055/3در طبقه نامناسب قرار دارند.

    کلید واژگان: پسماند, شهرستان اردل, محیط زیست, مکان یابی, AHP
    Seyed Eskandar Seidai *, Daryoosh Rahimi, Nasim Hossinzadeh

    The waste pollution is sources environmental problems. These do pollution water resource, air and soil. In additional, they do destructive landscapes and pestilential in the regional. Therefore, the placement is a policy for solid waste landfill. In this research, we are going to find suitable placement for landfill in the Ardal region. This region is important for water resources and natural landscape. We are used of data geo data base  such as DEM, river, spring, wells, soil, land use ,forest, transfer energy(gas, power electric line),population settlement and geology .In addition, we used of AHP and geo-statically methods. The results shown that distance of population settlements, forest, land use and water resources are important for election placement of solid waste in Ardal region. Also, in this region are five classes for landfill. These classes are very suitable (10.8 km2), suitable (17.3 km2), relatively good (4.8km2) and unsuitable (1055.3km2).So, rural management must consider these conditions for landfill solid waste in Ardal regional.

    Keywords: Solid waste, Location, Ardal region, Land use
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
* با توجه به بالا بودن تعداد نتایج یافت‌شده، آمار تفکیکی نمایش داده نمی‌شود. بهتراست برای بهینه‌کردن نتایج، شرایط جستجو را تغییر دهید یا از فیلترهای زیر استفاده کنید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجه‌ای نباشند.
نوع نشریه
اعتبار نشریه
زبان مطلب
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال