-
سمندر لرستانی (Neurergus Kaiseri) از دوزیستان دم دار بومی ایران است که جمعیت های آن در غربو جنوب غرب ایران و در بخش هایی از استان های لرستان و خوزستان پراکنده شده است. در این مطالعه به منظور مطالعه ویژگی های ریخت شناسی این گونه، 85 فرد از 8 سایت در جنوب لرستان و شمال استان خوزستان در طی سال های 1395-1394 نمونه برداری شدند. برای هرفرد چهار ویژگی اصلی شامل طول دم (TL) ، طول سر (HL) ، طول بدن (SVL) و طول کل بدن (BL) و چهار نسبت شامل طول کل بدن به طول سر (BL- HL) ، طول کل بدن به طول دم (BL- TL) ، طول کل بدن به طول بدن (BL- SVL) و طول دم به طول بدن (TL- SVL) اندازه گیری شد و این صفات در بین جمعیت های مورد مطالعه مقایسه شد. متوسط طول بدن ماده ها در تبار شمالی 13/33 (13/72-12/95) سانتی متر و در تبار جنوبی 12/78 (13/09- 12/54) سانتی متر و هم چنین برای نرها نیز در تبار شمالی 11/81 (12/212-11/490) سانتی متر و تبار جنوبی 12/112 (12/365-11/804) سانتی متر به دست آمد. تحلیل آزمون ANOVA انجام شده نشان دهنده تمایز معنی دار میان صفات ریختی جمعیت ها بود به طوری که جمعیت های دو تبار شمالی و جنوبی به جز در مشخصه طول کل بدن، از نظر سایر صفات ریختی و نسبتی دارای اختلاف معنی داری (0/05>P) بودند.کلید واژگان: سمندر لرستانی, Neurergus kaiseri, ریخت شناسی, سازگاری ریختیThe Lorestan newt, Neurergus kaiseri is one of the endemic amphibians, distributed in some parts of Lorestan and Khuzestan Provinces in west and south western Iran. In the current study, morphological characteristics of the Lorestan newt was investigated through sampling of 85 individuals from eight sites in the south of Lorestan and north of Khuzestan during 2015-2016. Four main morphological features including, tail length (TL), head length (HL), body length (SVL), total length (BL) and four ratios: (BL/ HL), (BL/ TL), (BL/SVL) and (TL/ SVL) were measured and compared among populations. The average body length for females in Luristan and Khuzestan Provinces were 13.331cm (12.95- 13.72) and 12.782 cm (12.53-13.09) respectively and for male specimens were 11.815 cm (11.49- 12.21) and 12.11 cm (11.80- 12.36). The results obtained from the ANOVA analysis indicated that there were significant differences (P ≤ 0.05) in all morphological characteristics of the newt between northern and southern clades except for the total body length.Keywords: Lorestan newt, Neurergus kaiseri, morphology, Adaptive morphology
-
سمندر لرستان (, Schmidt 1952 Neurergus kaiseri) گونه ای از دوزیستان بومی کشور است که در رودخانه ها، چشمه ها و آبشار های مناطق کوهستانی زاگرس مرکزی، در محدوده جنوب لرستان و شمال خوزستان، دیده می شود. این مطالعه برای اولین بار در کشور بر روی لارو های گونه سمندر لرستانی انجام گرفت تا امکان استفاده از صفات ریختی در تمایزات جمعیتی این گونه بررسی شود. عکسبرداری از لاروها جهت تحلیل ریخت سنجی هندسی در هشت سایت و روی 112 نمونه انجام گرفت. صفات مورد نظر به روش لندمارک گذاری دو بعدی و با استفاده از تکنیک ریخت سنجی هندسی با 19 لندمارک انتخاب و رقومی سازی شد. داده های شکلی حاصل پس از تحلیل روی هم گذاری، با استفاده از روش های آماری چند متغیره PCA) و (CVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که از نظر شکلی، تفاوت معنی داری بین لاروها در جمعیت های مورد مطالعه وجود دارد و جمعیت های شمالی و جنوبی این گونه دو گروه مجزا را تشکیل می دهند. با توجه به تفاوت های ریختی در سایت های مورد مطالعه و لزوم حفاظت از آنها و دشواری تشخیص لاروهای این گونه با توجه به الگوهای رنگی بدن، رهاسازی لاروهای کشف شده از شکارچیان باید با احتیاط بیشتری صورت گیرد.
کلید واژگان: سمندر لرستانی, لارو, ریخت سنجی هندسی, تبار شمالی, تبار جنوبیFeasibility of using geometric morphometrics on larvae of Loristan newt for population identifications Lorestan newt (Neurergus kaiseri, Schmidt 1952) is one of the native amphibians inhabiting streams, springs and waterfalls in the mountain regions of south and southwestern Iran. The current study was conducted, for the first time, to investigate the feasibility of using geometric morphometrics on larvae to distinguish the populations of this species. Image processing for morphometric analyses was performed on 112 larvae collected from eight sites. Two-dimensional land marking was used and 19 landmarks were selected for digitization. Morphometric data were then overlaid and analyzed using multivariate statistical methods (PCA and CVA). Results showed morphological differences between larvae of the studied populations and two morphological clusters can be distinguished within the populations. Therefore, due to differences between these populations and the difficulty of distinguishing these larvae based on the color patterns, it is recommended to be more cautious about releasing larvae to the wild.
Keywords: Loristan newt, larval, geometric morphometrics, Northen, Southern clade -
چندین جمعیت Hoplolaimus indicus و H. seinhorsti، جمع آوری شده از فراریشه انبه، تمر هندی، لیمو ترش و نیشکر از مناطق جنوبی ایران مورد مطالعه ریختشناختی قرار گرفت. بررسی دقیق H. dubius و H. indicus نشان داد که این دو گونه براساس صفاتی از یکدیگر متمایز شدهاند که تغییرات درون گونهای زیادی داشته و برای جداسازی در سطح گونه مناسب نیستند؛ در نتیجه H. dubius به عنوان مترادف H. indicus در نظر گرفته شد. بررسی دقیق جمعیت H. seinhorsti نیز نظر صدیقی را درباره مترادف بودن H. sheri با H. seinhorsti تایید نمود. هم چنین نتایج واکاوی تبارزایی با استفاده از قطعه D2-D3 ژن 28S rRNA، ایده طبقهبندی کلاسیک برای قرار دادن گونه های جنس Hoplolaimus در دو گروه اجدادی (ancestral) و اشتقاقی (derived) را مورد تایید قرار داد. در درختهای تبارزایی ترسیم شده با روشهای مختلف، جمعیت ایرانی H. indicus در کنار H. seinhorsti و H. Columbus در یک تبار مشترک قرار گرفت. این تبار شامل گونه های متعلق به گروه اشتقاقی است که دارای شش هسته در غدد مری بوده، تعداد شیارهای جانبی آنها کمتر از چهار شیار است و روزنه دفعی-ترشحی جلوتر از همیزونید قرار گرفته است.کلید واژگان: H, sheri, Hoplolaimus dubius, 28S rRNA, شناسایی, ریخت شناسیMorphological observations are made on several populations of Hoplolaimus indicus and Hoplolaimus seinhorsti, recovered from rhizosphere of mango, tamarind, sour orange and sugarcane from the southern regions of Iran. Detailed studies on the two species Hoplolaimus dubius and H. indicus being separated from each other based on some morphological characters, revealed each of them having intra-specific and overlapping variations in morphology and morphometric ranges, enough for not separating two closely related aforementioned species and as a result, H. dubius is considered as a junior synonym of H. indicus. Observations on H. seinhorsti also supported the Siddiqis decision on the synonymy of Hoplolaimus sheri with H. seinhorsti. The results of the phylogenetic analyses using D2-D3 expansion segments of 28S rRNA gene were in agreement with the results of previous works, i.e. the classic scheme for assigning species of the genus into two "ancestral" and/or "derived" groups was supported. In phylogenetic trees inferred, using different analysis methods, the Iranian populations of H. indicus were located in the same clade with H. seinhorsti and H. columbus, belonging to "derived" group of species of the genus characterized by having six nuclei in pharyngeal glands, less than four incisures at each lateral field and anteriorly situated position of excretory pore to hemizonid.Keywords: 28S rRNA, Hoplolaimus dubius, H. sheri, Identification, morphology
-
کشتی چسب گونه Chelonibia testudinaria Linnaeus روی سپر پشتی خرچنگ و لاک پشت های دریایی می چسبد و گونه ای با پراکنش جهانی شناخته می شود. براساس مطالعات تبارزادی و جغرافیای زیستی، اعضای این گونه در سه تبار مجزا قرار می گیرند. این تبارها شامل تبار نمونه های شرق اقیانوس آرام، تبار نمونه های اطلس و تبار مربوط به نمونه های غرب اقیانوس آرام و آسیای جنوب شرقی است؛ همچنین این گونه در خلیج فارس و دریای عمان پراکنش زیادی دارد و چندبار از این نواحی گزارش شده است. در مطالعه حاضر، جایگاه تبارزایی نمونه های جمع آوری شده از خلیج فارس در درخت تبارزایی جهانی این گونه با استفاده از ژن میتوکندریایی COX1 تعیین شده است. برای مقایسه، علاوه بر تعیین توالی نمونه های خلیج فارس، توالی های مشابه از بانک ژن نیز دریافت و در تحلیل های تبارزادی استفاده شد. نتایج حاصل نشان می دهد نمونه های خلیج فارس به همراه نمونه های آسیای جنوب شرقی از تایوان، مالزی، سنگاپور و همچنین ژاپن در یک تبار حمایت شده قرار می گیرند. به نظر می رسد پراکنش وسیع این گونه در منطقه هند - آرام غربی به کمک لاک پشت های دریایی تسهیل شده باشد.
کلید واژگان: بندرعباس, تبارشناسی مولکولی, COX1, Chelonibia testudinaria, Portunus segnisChelonibia testudinaria is a globally widespread epibiont barnacle. Previous phylogenetic studies have shown that specimens of this species positioned in three separate clades. One clade contains specimens of the Eastern Pacific, one clade contains specimens of the West and East Atlantic, and one clade contains specimens of the Western Pacific and Southeast Asia. In the present study, we addressed the phylogenetic position of specimens of C. testudinaria from the Persian Gulf using the mitochondrial COX1gene. The results show that specimens of the Persian Gulf cluster with specimens of Southeast Asia from Taiwan, Malaysia, Singapore as well as Japan in a supported clade. The widespread distribution of this species in the Indo-West Pacific seems to have been facilitated by sea turtles.
Keywords: Bandar Abbas, Molecular phylogeny, COX1, Chelonibia testudinaria, Portunus segnis -
چرکس ها یکی از اقوام ساکن شمال غرب قفقاز هستند که به زبان چرکسی از شاخه زبان های شمال باختری قفقازی (ایبری- قفقازی) سخن می گویند. این قوم از تبار قفقازی آدیغه ای- آبخازی ست که هم اکنون در سه جمهوری قفقاز شمالی یعنی جمهوری کاباردینو- بالکاریا (قبارطه- بلغار)، جمهوری کاراچای- چرکسیا (قره چای- چرکس) و جمهوری آدیغه پراکنده هستند. ناحیه چرکسستان که منظور جغرافیای تاریخی چرکس ها است، در تاریخ 300 ساله اخیر خویش، تبدیل به محل مجادلات منطقه ای سه دولت ایران، روس و عثمانی شده بود. چرکس ها در طول تاریخ همواره به صورت برده و غلام برای حکومت های گوناگون جنوبی از جمله ایرانیان و عثمانیان آورده می شدند، بدین ترتیب این قوم توانستند در نواحی جنوب و به خصوص در دربار ایران و عثمانی نفوذ کنند و تاثیرات به سزایی در برخی از دوران تاریخی داشته باشند. بعد از فروپاشی شوروی، تمایلات استقلال طلبانه در این ناحیه آغاز شد و چرکس ها نیز وارد مناقشات قفقاز شدند. از جمله مهم ترین مناقشات، می توان درگیری میان گرجس ها و آبخازها را اشاره کرد که نهادها و نیروهای نظامی چرکسی با گرجیان به مبارزه پرداختند.
کلید واژگان: چرکس ها, چرکسستان, کاباردینو, بالکارا, قره چای, چرکسیا, آدیغهAbstract Circassians are one of the ethnic groups in the South-West of the Caucasus who speak Circassian language which is one of the branches of the north-east Caucasus languages (Ebrian-Caucasian). This ethnic branch includes the Caucasian ethnic Abkhaz-Adygian group, which are nowadays divided in three republics in the north Caucasus Kabardino-Balkaria, Karachay-Cherkessia and Adygeya. By using the title Circassia, we mean historical geography of Circassians that in the last 300 years has become the center of contention among Iran, Russia and Ottoman Empire. In the history, Circassians have always played a slavish role and Iranians and Ottomans have abused them. In this case, these people had the opportunity to penetrate the Iranian and Ottoman Courts and had a significant influence on the same historical events. After the collapse of the Soviet Union, their tendency to independence in this region started and Circassians entered a period of dispute. One of the largest struggles during these years was the conflict between Georgia and Abkhazia in which Circassian military forces, battled against Georgia. -
در این پژوهش از رکوردهای وزن 6030 بره ایران بلک (3051 نر و 2979 ماده) فرزند 141 قوچ و 1525 میش که طی 28 سال \\\«1362 تا 1389\\\» در ایستگاه اصلاح نژاد عباس آباد مشهد جمع آوری شده بود، برای بررسی روند تبار آمیزی و اثر آن بر صفات وزن بدن استفاده شد. صفات مورد مطالعه شامل اوزان تولد، شیرگیری، شش، نه، دوازده ماهگی و افزایش وزن روزانه از تولد تا شیرگیری بود. ضریب تبار آمیزی حیوانات با استفاده از نرم افزار CFC محاسبه و تجزیه داده ها توسط یک مدل مختلط خطی و با استفاده از نرم افزارSAS انجام شد. از بین کل بره های دارای رکورد، 5333 راس (%44/88) هم خون بودند که این امر بیانگر پایین بودن شمار موثر افراد در جمعیت پایه، می تواند باشد. میانگین و انحراف معیار ضریب تبار آمیزی برای کل حیوانات و حیوانات هم خون به ترتیب 34/6±78/8 و 83/5±33/9 درصد بود. حداقل و حداکثر ضریب تبار آمیزی به ترتیب صفر و 48/38 درصد بود. میانگین ضریب تبار آمیزی برای بره های نر و ماده در کل جمعیت به ترتیب 31/6±75/8 و 37/6±82/8 درصد و برای بره های تک قلو و دوقلو 25/6±69/8 و 37/6±90/8 درصد بود. تبار آمیزی، اثر منفی و معنی داری بر صفات شیرگیری، شش ماهگی، نه ماهگی و یک سالگی در بره های نر دوقلو و صفت وزن تولد و نه ماهگی در بره های ماده دوقلو داشت. روند تغییرات سالیانه ضریب تبار آمیزی برای کل حیوانات و حیوانات هم خون به ترتیب 2022/0 و 1632/0 درصد و به لحاظ آماری معنی دار بود (P<0.0001).
A data set consists of 6,030 weight records of Iran Black sheep (3,051 males and 2,979 females) progeny of 141 rams and 1525 ewes of Iran Black collected during 1973-2010 from Abbas Abad breeding centre, Mashhad were utilized for investigating inbreeding trend and its effect on body weight traits. The traits under consideration were birth weight (BW), weaning weight (WW), weight at 6-month (W6), weight at 9-month (W9), yearling weight (YW) and pre-weaning daily gain (PWDG). Inbreeding coefficient of all animals was computed using CFC software. A mixed linear model was applied for analyzing the data using SAS software. Among the animals, 5,333 (88.44%) were inbred indicating that the effective number of base population might be low. Average (standard deviation) of inbreeding coefficient were found to be 8.78 (6.34) and 9.33 (5.83) % for whole and inbred populations, respectively. Minimum and maximum inbreeding coefficients were 0 and 38.48 %, respectively. In whole population, average (standard deviation) of inbreeding coefficients were 8.75 (6.31) and 8.82 (6.37) % for male and female lambs, respectively. The corresponding figures were 8.69 (6.25) and 8.90 (6.37) % for single and twin lambs, respectively. Inbreeding depression was detected for WW, W3, W6, W9 and YW in twin males, for BW in twin females, and for W9 in twin females. Annual trends of inbreeding coefficient were 0.2022 and 0.1632 % for whole and inbred animals which were found to be statistically significant (P<0.0001).Keywords: body weight, Inbreeding, Iran Black sheep -
ترکیه کشوری است که گروه های متنوعی از اقلیت های اوراسیایی تبار مانند ارامنه، گرجی ها، اویغور ها، لازها، زازاها و چرکس ها را در خود جای داده است. با توسعه حقوق بین الملل اقلیت ها و تحت تاثیر تداوم ناآرامی در برخی مناطق ترکیه و تقویت رویکرد اوراسیاگرایی آنکارا، توجه ها به وضعیت اقلیت های اوراسیایی تبار این کشور بیشتر شده است. در این نوشتار با هدف بررسی وضعیت اقلیت های اوراسیایی تبار ترکیه از منظر حقوق بین الملل، به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که اقلیت های اوراسیایی تبار ترکیه از منظر حقوق بین الملل و در چارچوب ماده 27 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی سال 1966 و اعلامیه سال 1992 مجمع عمومی درباره اقلیت ها چه وضعیتی دارند؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که وضعیت حقوقی اقلیت های اوراسیایی تبار در ترکیه یکسان نیست. در این نوشتار ضمن تبیین نظری مفهوم اقلیت و حقوق آن ها و با کاربست روش استنادی و توصیفی- تحلیلی نشان می دهیم که با وجود برداشته شدن گام های مثبت در ارتقای حقوق اقلیت ها در ترکیه، به دلیل غلبه نگاه سیاسی بر رویکرد حقوقی، نفی اقلیت ها در قانون اساسی و نپذیرفتن اسناد بین المللی ویژه حقوق اقلیت ها، وضعیت اقلیت های اوراسیایی تبار ترکیه از شرایط مناسب تا نامطلوب را شامل می شود. از این دیدگاه، به دو دسته اقلیت های راضی و ناراضی تقسیم می شوند. میزان پیوند قومی با نژاد ترک و یا پیوند مذهبی با مذهب سنی حنفی بر وضعیت اقلیت های اوراسیایی تبار، تاثیر گذاشته است، اما به دلیل رویکرد آنکارا، بیشتر اقلیت ها با دگرگونی زبانی، مذهبی و فرهنگی روبه رو شده اند. ترکیه برای ارتقای وضعیت اقلیت ها به سطح معیارهای حقوق بین الملل، نیاز به تغییر رویکرد سیاسی به حقوقی دارد.
کلید واژگان: اتباع ترک, اعلامیه (1992), اقلیت های اوراسیایی تبار, ترکیه, حقوق بین المللTurkey is a multi-ethnic country that is inhabited by diverse Eurasian minorities such as Armenians, Georgians, Uyghurs, Laz, Zazas, and Circassians. Under the influence of historical circumstances, Turkey has religious, ethnic, linguistic, and national minorities. During their rule, the Ottomans conquered various regions, including Eurasian ones. Of Turkey’s 82 million population in 2018, 35% are minorities. According to the statistics, 18.9% are Kurds, 7.2% are Tatars, 1.8% are Arabs, 1% are Azeris and 1% are Yorks. The other 5% are minorities such as Armenians, Georgians, Circassians, Laz, and Balkans. Despite their small population, Eurasian minorities are highly diverse among Turkish minorities. After the establishment of the Republic of Turkey (1923), the constitution emphasized “Turkish homeland”, “Turkish citizens” and “Turkish existence”. The implementation of a policy of population unification based on Turkish identity led to the denial of minorities. This is although Turkey had made commitments to minorities in Articles 37 to 45 of the Treaty of Lausanne (1923), part of which relates to Eurasian minorities, especially Armenians. The treaty defined minorities as non-Muslims, including Greeks, Jews, and Armenians. They had legal rights, schools, and religious services. Events such as Expulsion, confiscation of property, forced migration, and massacres such as tragedies (1915) against Armenians, the massacres of Kurds in Dersim (1938), and the Alawites in Sivas (1993) are some of the bitter happenings in the history of minorities in Turkey. After the AKP came to power (2002), there were changes in Turkey’s Eurasian approach as well as attitudes towards minorities. Turkish Prime Minister Recep Tayyip Erdogan in 2009 in the city of Duzce expressed a desire for fundamental reforms in minority rights. He called his country’s past policies on minorities wrong and fascist. Subsequently, the issue of amendments to the 1936 law and the return of confiscated property of the Armenian and Greek religious minorities were raised. But this approach has changed since 2012 with a shift in Turkey’s domestic and foreign policies. Due to the common concern of the international community about the consequences of the violation of the rights of minorities, in 1992 the “Declaration of the Rights of Persons Belonging to National or Ethnic, Religious and Linguistic Minorities” was adopted by the General Assembly. Earlier, Article 27 of the International Covenant on Civil and Political Rights (1966) emphasized the rights of ethnic, religious, and linguistic minorities. This Covenant is binding on all nations. With the development of the international law of minorities, and under the influence of the continuing unrest in some parts of Turkey and the strengthening of Ankara’s Eurasianist approach, attention has increased to the situation of Eurasian minorities. The purpose of this article is to examine the situation of Eurasian minorities in Turkey from the perspective of international law. The article seeks to answer the question of what is the status of Eurasian minorities in Turkey under Article 27 of the International Covenant on Civil and Political Rights (1966) and the 1992 Declaration of minorities? The article hypothesizes that the legal status of Eurasian minorities in Turkey is not the same. This article, while theoretically explaining the concept of minorities and their rights, uses citation and descriptive-analytical methods. The results show that despite the positive steps taken to promote minority rights in Turkey, due to the dominance of the political view on the legal approach, the denial of minorities in the constitution, and the rejection of international minority rights instruments, the situation of Eurasian minorities in Turkey has been evolved from suitable to undesirable one. They are divided into satisfied and dissatisfied minorities. Satisfied minorities do not believe that their rights are systematically violated by the government. Some of these minorities have historically been absorbed into the majority culture in Turkey and their traditions and language have been destroyed or weakened. Therefore granting some rights to these minorities is not defined as a threat by the government. Some of these minorities have racial or cultural similarities with the Turkish majority or such similarities are propagated, such as Turkish Azeris or Chinese Uyghurs. Dissatisfied minorities believe that cultural and linguistic rights are violated, effective participation is denied, confiscated property has not been returned, forced integration into the majority happened, continued hatred dragged on, lack of access to a fair trial, historical renaming, and direct and indirect discrimination was implemented. This situation is contrary to the three principles emphasized in international minority rights, namely non-deprivation, non-discrimination and non-forced integration. The findings of the article indicate that Turkey’s approach to minorities is political, not legal. There is no legal guarantee in Turkey for the implementation of the rights provided for minorities in international law. The few concessions made to minorities, especially from 2002 to 2011, were mostly cross-cutting government action rather than a change in laws. The extent of ethnic affiliation with the Turkic race and religious affiliation with the Sunni-Hanafi religion has influenced the situation of the Eurasian-ethnic minorities. Despite this, the linguistic, religious, and cultural characteristics of most minorities have been weakened by Ankara’s approach. Over the past century the number of some minorities such as Circassians, Georgians, and Armenians, has dropped tenfold. It seems that Turkey needs to change its political approach to a legal one to raise the status of minorities to the level of international law standards. The first steps in this process are the acceptance of the four customary minorities in the constitution, joining the Declaration of Minorities, stopping the forced integration of minorities, stopping the Turkification of minorities, propagating and teaching the history and culture of minorities in textbooks to combat hatred, reforming laws dating back to the Ottoman period, and providing real statistics on minorities and promoting multiculturalism.
Keywords: Declaration of 1992 Minorities, Eurasian Minorities, International Law, Turkey, “Turkish Citizens” -
پدرام جم در پژوهش تازه ای به نام «آیا ساسانیان روحانی تبار بودند؟» به بازنگری روایت محمد بن جریر طبری درباره ساسان، نیای ساسانیان، و پیوند او با آتشکده ایزدبانو آناهیتا در اصطخر پارس می پردازد و این گزارش را با آگاهی های حقوقی زردشتی دوره ساسانیان می سنجد و نتیجه می گیرد که ساسان در این آتشکده «سالار آتش» بوده و منصب دینی نداشته است. همچنین او گزارش آگاثیاس، تاریخ نگار بیزانسی، را درباره تبار و پیشینه خاندانی اردشیر بابکان (224-240م)، بنیانگذار شاهنشاهی ساسانیان، با دیگر منابع تاریخی می سنجد و باور دارد که از روایت آگاثیاس نیز چیزی درباره تبار روحانی اردشیر و خانواده او به دست نمی آید. بنابراین، جم دیدگاه پژوهندگان ایرانی و غیر ایرانی را درباره روحانی تبار بودن ساسانیان درست نمی داند و اینکه آنها، بر پایه روایت طبری، ساسان را «موبد»، «هیربد» و یا «نگهبان آتشکده آناهیتا» در اصطخر پارس انگاشته و یا، بر پایه روایت آگاثیاس، اردشیر را مردی روحانی پنداشته اند، برداشت های نادرستی از روایت های طبری و آگاثیاس می انگارد و نیاکان اردشیر را از اشراف محلی استان پارس می داند. با وجود این، به باور ما برداشت ها و نتیجه گیری های جم نادرست اند و ساسانیان به راستی روحانی تبار بوده اند. در این پژوهش، با تحلیل گزارش های طبری و آگاثیاس و نیز دیدگاه پاره ای از پژوهندگان ایرانی و غیر ایرانی درباره تبار ساسانیان و کیستی و پایگاه ساسان و بابک و پیوند آنها با آتشکده آناهیتا در اصطخر پارس، به نقد رویکرد و دیدگاه تازه جم درباره خاستگاه اشرافی ساسانیان و روحانی تبار نبودن آنها خواهیم پرداخت.کلید واژگان: ساسان, آتشکده آناهیتا, اصطخر پارس, اردشیر بابکان, تبار ساسانیانReviewing the narration of Muhammad ibn Jarir Tabari (died: 310 AH) on Sāsān, the ancestor of the Sasanians and his connection with the fire temple of the goddess Anāhitā in Pars Istakhr and comparing this report with the Zoroastrian legal knowledge of the Sasanian period, Pedram Jam in a new study titled "Were Sasanians of Priestly Lineage?" concludes that Sāsān was “the Lord of Fire” and did not have a religious position in this temple. He also compares the Agathias’ report, a Byzantine historian, on the lineage and family background of Ardašīr son of Bābak (224-240 AD), the founder of the Sasanian Empire, with other historical sources and believes that Agathias' account has nothing to do with the priestly lineage of Ardašīr and his family. Thus, Jam assumes the view of Iranian and non-Iranian scholars on the priestly descent of the Sasanians and that according to Tabari, they considered Sāsān as a "mobed", " hērbed " or "guardian of the fire temple of Anāhitā" in Istkhar, Pars or that according to Agathias, they regarded Ardašīr as a clergy man, to be misinterpretations of the Tabari’s and Agathias’ narrations and he considers the ancestors of Ardašīr as local aristocrats of Pars province. Nevertheless, I believe that Jam's perceptions and conclusions are incorrect and Sasanians were indeed of priestly lineage. Analyzing the reports of Tabari and Agathias and also the views of some Iranian and non-Iranian scholars about the Sasanian descent and the identity and the status of Sāsān and Bābak and their connection with the Anāhitā fire temple in Istakhr, Pars, this study criticizes the recent view and approach of Jam on the aristocratic origin of Sasanians and non-priestly lineage of them.Keywords: Sāsān, Anāhitā Fire Temple, Ardašīr son of Bābak, Sasanids lineage
-
بیمارگرهای اامیستی عامل زنگ سفید روی میزبان های Asteridae در جنس Pustula (Albuginales, Oomycota) قرار می گیرند. در هنگام جمع آوری نمونه های زنگ سفید در استان خراسان جنوبی (شرق ایران)، در فروردین 1398، نمونه ای از بیماری روی میزبان Takhtajaniantha pusilla متعلق به تیره Asteraceae بر مبنای خصوصیات ریخت شناختی، گونه یPustula junggarensis (Albuginales, Oomycota) شناسایی شد. همچنین، بر اساس واکاوی فیلوژنتیکی مبتنی بر توالی یابی بخشی از ژن cox2، نمونه در تبار نمونه های P. junggarensis از چین قرار گرفت. بر اساس داده های توالی یابی ناحیه ترانویسی شده داخلی (ITS) دی ان ای ریبوزومی و مقایسه آن با توالی های موجود در بانک ژن نیز شناسایی گونه تایید شد. این نخستین گزارش از آرایه P. junggarensis برای زیستگان اامیستی ایران است. بر اساس اطلاعات ما، این یافته اولین گزارش از وقوع یک بیماری قارچی/شبه قارچی روی میزبان T. pusilla در کشور نیز می باشد.
کلید واژگان: اامیست ها, تیره کاسنیان, زنگ سفیدThe oomycete pathogens causing white blister rusts on members of Asteridae comprise different species within the genus Pustula (Albuginales, Oomycota). During the collection of white blister rust specimens in the South Khorasan province (eastern Iran) in April 2019, a specimen collected from Takhtajaniantha pusilla (Asteraceae), was identified morphologically as Pustula junggarensis (Albuginales, Oomycota). BLAST search using the ITS nrDNA sequence data, confirmed the identification. Also, the phylogenetic analysis using cox2 sequences clustered the species in the same clade with P. junggarensis sequences from China. This is the first record of P. junggarensis in Iran. To the best of our knowledge, this is the first report of a disease caused by a causative fungal/fungal-like agent on T. pusilla in Iran.
Keywords: Asteraceae, Oomycetes, white rust -
هدف از انجام این تحقیق، شناسایی مولکولی و ریخت شناختی تعداد 200 جدایه Pythium جمع آوری شده از خاک های زراعی و باغی در استان آذربایجان غربی طی سال های 91 و 92 بود. براساس داده های ریخت شناختی و مولکولی (توالی ITS و coxI)، 14 گونه از این جنس متعلق به شش تبار A، D، E، F، I و J شناسایی شدند. از این میان گونه P. ornamentatum از تبار D، P. nodosum از تبار J و P. stipitatum از تبار E برای فلور قارچی ایران جدید هستند. داده های مولکولی قادر به تفکیک گونه های P. glomeratum، P. ornamentatum و P. viniferum از گونه های نزدیک نبود و شناسایی آن ها براساس ویژگی های ریخت شناختی انجام شد. توصیف مفصل برای گونه های P. minus، P.ornamentatum، P. nodosum و P. stipitatum نیز ارایه می شود.کلید واژگان: اامیکوتا, ایران, کپک آبزی, فیلوژنی, PythiumPythium is a fungus-like genus with worldwide distribution that is found in most terrestrial and aquatic ecosystems. It is a species-rich genus contains important plant pathogenic species. Little is known on the systematics of Pythium in West Azarbaijan province (N.W. Iran). Thus, the aim of this study was to identify 200 isolates collected from different cultivated soils of West Azarbaijan province during 201213. Based on morphological and molecular (ITS and coxI sequences) data, 14 Pythium species from six clades, A, D, E, F, I and J, were identified. Of these, P. ornamentatum from clade D, P. nodosum from clade J and P. stipitatum from clade E are new records for Iran mycobiota. Molecular data failed to separate P. glomeratum, P. ornamentatum and P. viniferum from closely related species and they were identified based on morphological features. Detailed description is presented here for P. minus, P. ornamentatum, P. nodosum and P. stipitatum.Keywords: Oomycota, phylogeny, Pythium, water mold
-
از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبهای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شدهاست.
- نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شدهاند و انتظار میرود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
- جستجوی عادی ابزار سادهای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش دادهشود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشتههای نویسنده خاصی هستید، یا میخواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجهای نباشند.
-
معتبرحذف فیلتر