به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۲۷۱۷۱۵ عنوان مطلب
|
  • محمدرضا آرام *، حسین آریان، حسین میرزایی نیا
    امروزه هرمنوتیک به علت توجه ویژه به مقوله زبان و تفسیر، به کانون اصلی تفکر معاصر تبدیل شده است و دانش هایی نظیر الهیات، ارتباطی گسترده تر با مقوله زبان یا فهم متن یافته اند. در واقع انسان از حیطه «فهمیدن» است که به حیطه «عمل» گام می نهد و این امر ضرورت بازبینی در اصول فهم متون راهبر (متون دینی) و ازجمله آنها، نهج البلاغه را هرچه بیشتر آشکار ساخته است؛ چنان که بتواند پاسخگوی بخشی از نیازها و سوال های دینی انسان عصر حاضر باشد. البته نهج البلاغه مانند تمامی متون و کتاب های دیگر هنگام مراجعه و استفاده صامت و نیازمند تفسیر می باشد که قطعا در این راستا خوانش های متعددی هم پدید خواهد آمد، لذا جهت ارزیابی فهم ها و خوانش های گوناگون از متن، ملاک هایی مورد نیاز می باشد تا تفاسیر صحیح از تفاسیر نادرست مشخص گردد در غیراین صورت اصل تفسیرپذیری در مواجهه با این قرائت های گوناگون به تکثر بی ضابطه و در نتیجه به نیهلیسم هرمنوتیکی منجر خواهد شد که منتهی به عدم معناداری متن موردنظر خواهد شد و هرگز فهم معنای مقصود مولف، امکان پذیر نخواهد بود. ضرورت بررسی هرمنوتیکی نهج البلاغه زمانی آشکارتر می شود که جایگاه «امام علی(ع)» به عنوان پایگاهی فکری، فرهنگی، ادبی و اسلامی مدنظر قرار گیرد. این پژوهش درصدد است با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی، روشی برای تحلیل هرمنوتیکی نهج البلاغه ارائه دهد که برگرفته از هرمنوتیک عام شلایرماخر است. علم هرمنوتیک، فن فهم گوینده است در آن چه گفته است، اما زبان همچنان کلید است. با پذیرفتن رابطه سازمند میان سبک و اندیشه و در نظرگرفتن نحو به عنوان سازنده اندیشه و حامل آن، میان ساختارهای نحوی جمله ها، با نوع سبک، پیوند استوار خواهیم یافت. این پژوهش چنان چه از اسم آن برمی آید صرفا دریچه ای و نگاهی به موضوع تحلیل هرمنوتیکی نهج البلاغه است و پرداختن به جزئیات این مطلب مجالی گسترده تر می طلبد.
    کلید واژگان: متن, نهج البلاغه, انسان معاصر, هرمنوتیک, شلایرماخر
    Mohammadreza Aram *, Hosein Arian, Hossin Mirzayi Niya
    Nowadays hermeneutics is turned into the focal point of contemporary thought due to its special attention to the idea of language and interpretation so that some knowledge subjects such as theology have obtained greater relationship with language or understanding contexts.
    In fact, it is through the concept of "understanding" that man steps into the realm of "action". This has further disclosed the necessity of reviewing the principles of leading texts – religious ones – including Nahjul Balaghah so that it could turn out to be responsive to a portion of needs and religious questions of contemporary man. The necessity of hermeneutic analysis of Nahjul Balaghah is more apparent when the position of "Imam Ali" is considered as the mental, cultural, literary, and Islamic base.
    This paper tries to briefly offer an approach for hermeneutic analysis of Nahjul Balaghah, stemmed from that of Schleiermacher in general.
    Hermeneutics is a skill to understand the speaker for what he has said; nevertheless, language is still the key. By accepting the structural relationship between the style and idea, and regarding syntax as the creator of idea and its bearer, we will have a sustainable bond between syntactic structures of sentences and the style.
    Keywords: Context, Nahjul Balaghah, Contemporary man, Hermeneutics, Schleiermacher
  • احمد علی حیدری، محمد صادق صادقی پور*
    در این مقاله به تحلیل پدیدارهای ترس و ترس آگاهی در اندیشه مارتین هایدگر پرداخته و تلاش می گردد تا اثبات شود که این حوزه معنایی در طیفی از امر نااصیل ترس تا امر اصیل تر س آگاهی تعریف و به صورت «رویداد حقیقت» در مقام پیکار میان زمین و جهان در ساحت اثر سینمایی منکشف می گردد. هیولا، به مثابه تجسم شر و عنصر مقوم و محوری سینمای وحشت، در جلوه های متفاوتی از پدیدار ترس تجلی می یابد. سینمای وحشت با طرح عناصر اساسی تحلیل هرمنوتیکی هایدگر (یعنی جهان، مرگ، گناه، طرح افکنی، اصالت و بی اصالتی) در نسبت با دازاین در قالب بیان سینمایی، امکان ظهور «رویداد حقیقت» در جهان فیلم را با مشارکت تماشاگر، در مقام دازاین تفسیرکننده و درگیر با این جهان، فراهم می آورد و «رویداد حقیقت» منکشف شده در این سینما، پدیدار ترس و یافتگی بنیادین «ترس آگاهی» است که در جهانی سینمایی از خویش پرده فرومی افکند.
    کلید واژگان: مارتین هایدگر, ترس آگاهی, ترس, اصالت یافتگی, سینما
    Ahmad Ali Heidari, Muhammad Sadegh Sadeghipour *
    In this essay، the phenomena of Fear and Angst/Anxiety are analyzed according to Martin Heidegger''s thought only to prove that this significant field is defined as a range of inauthentic fear toward authentic angst/anxiety and it is revealed as»happening of truth«or strife between world and earth، in Film world? Monster، as embodiment of evil and constitutive pivotal element of Horror Cinema، is manifested in various appearances of phenomenon of fear. Horror Cinema via projecting fundamental elements of Heidegger''s hermeneutic analysis (i. e. world، death، guilt، projection، authenticity and inauthenticity) in relation to Dasein in terms of a cinematic expression، makes the disclosure of»happening of truth «in the film world possible via audience contribution، as an interpreter Dasein engaged in this world، and the revealed» happening of truth«in this Cinema is phenomenon of Fear and grounding attunement of angst/anxiety which is uncovered in a cinematic world.
    Keywords: Martin Heidegger, angst, anxiety, fear, authenticity, attunement, state, of, Mind, Cinema
  • معصومه احمدی*
    متون مقدس دارای سطوح مختلف معنایی اند بگونه ای که سطح بالایی از خودآگاهی برای درک واقعیت وجودیشان لازم است. از طرفی هایدگر نیز قائل به سطوح مختلفی از وجود است که می توانند خودآگاه و سطح فهم موجود را تحت تاثیر قرار دهند. بنابرین با نظر هایدگر می توان نوعی تحلیل هرمنوتیکی از سطوح معنایی متون مقدس ارائه داد. از طرفی هانری کربن معتقد است که تاویل نوعی روش هرمنوتیک برای فهم معناست. می توان گفت که این نوع فهم با منطق تقابل و تضاد که توسط لوپاسکو تبیین شده در ارتباط است و بواسطه آن می توان توضیح داد که چگونه لایه های معنایی متفاوت و متضاد از یک متن حاصل می آیند و حتی منجر به ظهور معنای پنهان متن می گردند. همچنین بواسطه مفهوم عالم مثال، سطوح شناخت انسان قابل تبیین و بررسی اند: با تکیه بر تصاویر عالم مثال و نمادهای آن به شهودی از وجود و معنا، تاویل، می توان رسید. لذا در این تحقیق ارتباط این مفاهیم وعوالم حضور تبیین و اثبات گردیده اند.
    کلید واژگان: تاویل, ترجمه, کربن, متون مقدس
    Masoumeh Ahmadi *
    Etant polysémiques, les textes sacrés exigent une conscience élevée de leur réalité existentielle. Selon Heidegger différents modes de lexistence ont un impact sur l'état de la conscience et le niveau de la compréhension. Henry Corbin affirme que lapproche de Tawil correspond à un degré de la manifestation de lexistence: la présence pure qui répond à une compréhension parfaite de la réalité. Ce genre de compréhension implique la logique du contradictoire, théorisée par Lupasco: lon voit comment l’actualisation d’un aspect de la réalité, potentialise l’autre aspect de cette même réalité et fait émerger des deux sens opposés, un troisième, »Tiers inclus«, tout à fait nouveau et différent. Le Tawil par cette actualisation particulière dévoile le sens caché du texte. Dautre part, via limagination transcendantale et les images-corps, le Tawil accède à une manifestation de la réalité dans l'âme sous lavènement de la Face divine. En harmonie avec lUn absolu, ce monde imaginal fournit alors une vision imagée du sens et assure linterprétation herméneutique verticale et profonde du texte sacré: son Tawil.
    Keywords: Herméneutique, Imaginal, Sacré, Tawil, Traduction
  • مریم هاشمی*

    یکی از راهبردیترین تصمیمات امام علی (ع) در عصر خلافت اسلامی (35-40 ه) قبل از آغاز جنگهای این دوره، استراتژی صلح و آشتی با جناح ها و گروه های مخالف زمان خود بوده است. این جستار بر آن است تا با تکیه و تاکید بر خطبه 40 نهج البلاغه، لایه های معنایی پنهان متن را بر اساس رویکرد تحلیل هرمنوتیکی موردنظر «شلایر ماخر آلمانی» واکاوی نماید. اساس رویکرد هرمنوتیکی مولف محور و روشمندی ماخر در فهم متون راهبر (متون مقدس دینی مثل نهج البلاغه) بر این اصل استوار است که با به کارگیری دو پارادایم تاویل دستورگرا و تاویل روانشناختگرا به خوانش هرمنوتیکی و تحلیل علمی استراتژی صلح و سازش در سیره عملی علی (ع)پرداخته شود و به این پرسش که استراتژی صلح در خوانش هرمنوتیکی خطبه 40 نهج البلاغه چه نسبتی را با روایت های تاریخی برقرار می سازد، پاسخ دهد. بر اساس داده های تاریخی، مقوله صلح و آشتی، نمود کاملا کاربردی و آشکارا در سیره نظری و عملی ایشان دارد و دلالت های آن کشف می شود. از نتایج کاربست چارچوب نظری ماخر بر می آید که بر مبنای خطبه موردپژوهش در اندیشهعلی (ع) اصالت با صلح و آشتی است؛ لذا سوق دادن جامعه به سوی امنیت و آرامش در شرایط اجتماعی بحرانزا، مد نظر گفتمان علوی است. خواننده در فرآیند خوانش، به کشف لایه های معنایی زیرین متن رهنمون می شود. واکاوی زیرساخت معنایی خطبه 40 از بستر تاویل دستورگرا و روان شناختگرا در هرمنوتیک مولف محور، میتواند بیانگر روحیه و افکار امام و شخصیت جامع الاضدادی وی باشد؛ او هم قهرمان صلح است و هم قهرمان جنگ، صلح میکند مادامیکه صلاح جامعه مسلمین، امنیت، آرامش و عزت ایشان در آن باشد و جنگ میکند مادامیکه محرز شود گفتمان صلح به سستی و رخوت گراییده است.

    کلید واژگان: هرمنوتیک, رویکرد مولف محور, شلایرماخر, صلح طلبی, امام علی (ع), نهج البلاغه
    Maryam Hashemi *

    One of the most strategic decisions of Imam Ali (AS) during the era of the Islamic Caliphate (35-40 AH) before the beginning of the wars of the said period, was the strategy of peace and reconciliation with factions and opposition groups of his time.This paper aims to examine the veiled semantic layers of the text based on the approach of hermeneutic analysis of German theologian Friedrich Schleiermacher according to Sermon 40 of Nahj-al Balaghah.The basis of the author-centered hermeneutic approach and research methods in understanding the leading texts (non-revelatory sacred religious texts such as the Nahj-al Balaghah) is based on the principle that by applying two paradigms of grammatical and psychological interpretations deal with the hermeneutic reading and scientific scrutiny of the strategy of peace and reconciliation in the practical biography of Imam Ali (AS) and answers the question of how this strategy relates to peace in the hermeneutic reading of Sermon 40 of Nahj-al Balaghah with its historical narratives. According to the available data, the category of peace and reconciliation has a very practical and obvious manifestation in Imam’s theoretical and practical biography, the implications of which are exposed in the article.One of the results of applying the theoretical framework of the stated method is that in Sermon 40 the novelty of Ali’s (AS) way of thinking regarding peace and reconciliation is emphasized and leading the society towards security and tranquility in critical social conditions is a category that Alavi discourse takes the lead.The expert audience, in the process of reading the text, is guided to ascertain the semantic layers below the text and it seems that the analysis of the semantic infrastructure of Sermon 40 from the context of grammatical and psychological interpretation paradigm in author-centered hermeneutics, can express the spirit and judgment of the Imam and his comprehensive antidote personality. He is both a hero of peace as well as of war, he makes and maintains peace as long as the Muslim community is secured, and that tranquility and dignity prevails in the society. He fights as long as it is proven that the discourse of peace has become slow.

    Keywords: Hermeneutics, author-centered approach, Schleiermacher, Imam Ali (AS), Nahj-al Balaghah
  • محمد حسن پور*، ابوالقاسم نعمت شهربابکی
    بیان مسئله

     برای مشاهده موقعیت ها و شرایط اجتماعی در زندگی روزمره، عکاسی به صورتی فعال و کارآمد جایگزین دیدن غیرفعال شده و نگاه آگاهانه به رخدادهای روزانه و مطالعات تحلیلی زندگی روزانه را از طریق عکس امکان پذیرساخته است. تفسیروتحلیل عکس هایی که با زیست روزمره انسانی سروکار دارند، نیازمند روش هایی است که بتواند براساس بافتاروساختار تاریخی-اجتماعی مقولات جمعیتی، به فهم بهتری از تعاملات و باورهای روزمره مردمان بینجامد. هرمنوتیک، علم تاویل است و بنابراین، روش هرمنوتیکی تحلیل عکس این ویژگی مهم را در مطالعه عکس هایی با مقولات اجتماعی فراهم می آورد که تفسیر معانی ضمنی عکس ها را براساس شاخصه هایی چون زبان مندی، کنش های عاملان جمعیتی، قصدونیات، و قواعد اجتماعی مبتنی بر خلق عکس ها امکان پذیر می سازد. هرمنوتیک عکس یعنی تفسیروتاویل عکس توسط مفسری که درجهان فرهنگی-اجتماعی عکس زیسته، و آگاهی پیشینی از آن دارد، آن هم به واسطه بهره گرفتن از عوامل موثر تفسیر هرمنوتیکی.

    هدف پژوهش

     اساسا درهرمنوتیک، چگونگی فهمیدن مورد پرسش است و بنابراین در مقولات عکاسانه، هرمنوتیک به «چگونگی فرایند فهم تحلیلی عکس» می پردازد. ازاین رو هدف تحلیل هرمنوتیکی این است که عوامل موثر در فرایند فهم عکس را مشخص کند؛ شرایط زمینه ای فهم عکس را تبیین و ویژگی ها و شاخصه های بستر تحلیل وتاویل درست عکس را پی ریزی کند؛ تاویل گر هرمنوتیکی عکس را تعریف کند و این که چه کسی اصولا می تواند شرایط صادق تری را در هرمنوتیک عکس دارا باشد؟

    روش پژوهش

     در مقاله حاضر، روش تحلیل هرمنوتیکی عکس مبتنی بر آراء هرمنوتیک فلسفی هانس گیورگ گادامر و تدقیق عناصر هرمنوتیکی در خلق تاویل صحیح عکس خواهد بود. به عبارتی، جایگاه هر یک از عناصر هرمنوتیکی گادامری در تحلیل متن را (مفهوم سنت، پیش داوری، آگاهی موثر تاریخی، منطق مکالمه، افق معنایی، قصد مولف، و نقد هرمنوتیکی) در تاویل عکس مورد توجه قرار داده و جایگاه آن را براساس متنی تجسمی طرح می کنیم.

    نتیجه گیری

    روش هرمنوتیک در تحلیل عکس، می تواند همه انواع تحلیل وتفسیرونقد عکس را شامل شود. به شرط آن که از ابزاروعناصر هرمنوتیکی موثر درتحلیل به درستی بهره ببرد. توجه به جایگاه تفسیری هریک از عناصر هرمنوتیکی، هرمنوتیک عکس را به سوی تحلیلی جامع تر و درست تر پیش خواهد برد.

    کلید واژگان: تاویل, هرمنوتیک عکس, عناصر هرمنوتیکی در تحلیل عکس, هانس گئورگ گادامر
    Mohamad Hasanpur *, Abulghasem Nemat Shahrebabaki
    Problem statement

     To observe social conditions and situations in everyday life, photography has been actively and efficiently substituted by inactive visualization, as it has made it possible to consciously observe the daily events and analyze them through photographs. The interpretation and analysis of photographs related to human daily life requires methods that can lead to a better understanding of people’s beliefs and daily interactions. Such methods should be informed by the context and socio-historical structure of population issues.Hermeneutics is the knowledge of interpretation and hereupon, a hermeneutic analysis of photography facilitates studying target photographs with social themes and interpreting theirimplicit meanings based on the characteristics of linguistics, population interventions, intents and intentions, and also those social rules governing the creation of the photographs.The hermeneutics of photography means the interpretation and explanation of photographs within their socio-cultural context by an interpreter who has gained prior knowledge of the context by applying the effective factors of hermeneutic interpretation.

    Research objective

    Basically, in hermeneutics, the way of understanding is under question, and so in addressing the photographic categories, hermeneutics deals with “the way of analytically understanding photo”. Therefore, the purpose of the hermeneutic analysis is to 1) identify the factors influencing the process of perceiving photography, 2) to explain the background conditions for this comprehension, 3) to determine the characteristics of the analytical context for the correct interpretation of photographs,4)to define the interpreter of the hermeneutics of photography, and finally to determine who/what has a more reliable position in the photography?

    Research method

    In this study, the hermeneutic analysis of photography is based on the philosophical hermeneutical views of ‘Hans-Georg Gadamer’,andis constituted based on acareful examination of its hermeneutic elements, in creating the correct interpretation of the photo. In other words, the position of each of the elements of Gadamerian hermeneutic in analyzing the context (the concept of tradition, prejudgment, effective historical awareness, conversational logic, semantic horizon, author intent, and hermeneutics critique) is considered in the interpretation process of photography, and its position is raised based on a visual context.

    Conclusion

    The hermeneutic analysis of photography can include all types of analysis, interpretation, and criticism of target photographs if the influential hermeneutic tools and elements in the analysis are applied accurately. Addressing the interpretive position of the hermeneutic elements will lead the hermeneutics of photography towards a more comprehensive and accurate analysis.

    Keywords: interpretation, Hermeneutics of Photography, Hermeneutic Elements in the analysis of Photographs, Hans-Georg Gadamer
  • سیدعلی قاسم زاده*، علی اکبر فخرو
    این جستار بر آن است تا با تکیه و تاکید بر بیت «از حیای لب شیرین تو ای چشمه نوش/ غرق آب و عرق اکنون شکری نیست که نیست»، لایه های معنایی پنهان متن را بر اساس رویکرد تحلیل هرمنوتیکی- بینامتنی مورد نظر «مایکل ریفاتر» واکاوی نماید. اساس رویکرد هرمنوتیکی ساختارگرایانه ریفاتر بر این اصل استوار است که وجوه بینامتنی شعر، به کمک نادستوری ها (قاعده گریزی های ادبی) در گذر از سطح اولیه معنا (خوانش خطی) به سطح زیرین و ژرف ساخت شعر (خوانش غیرخطی) آشکار می شود. به عقیده او، تلمیح یا نقل قول، هیپوگرامی است که پیشتر در متنی دیگر به فعلیت رسیده است و در متن حاضر به سبب نوع خوانش مخاطب، بازیابی و دلالت های آن کشف می گردد. از نتایج کاربست چارچوب نظری ریفاتر برمی آید که ماتریس اندیشه حافظ در این بیت، غنایی و رمانتیک است و هیپوگرام آن نیز کاملا همسو و متناظر با معیارهای آن ماتریس بنا شده است. خواننده در فرایند خوانش، از سطح بینامتنیت آشکار به منظومه خسرو و شیرین نظامی (هیپوگرام کلیشه ای و توصیفی)، با یاری هیپوگرام های پیش فرض و معنایی ذهن خویش، به کشف لایه های معنایی زیرین متن رهنمون می شود. در واکاوی زیرساخت معنایی متن، گویا حافظ با استفاده از تمام ظرفیت های معناآفرینی ای هام و جادوی مجاورت واژگان، در پی بازنمایی نوع مخاطبه و معاشقه با محبوب آرمانی خویش است.
    کلید واژگان: شعر حافظ, هرمنوتیک, بینامتنیت, هیپوگرام, مایکل ریفاتر
    Sayid Ali Ghasem Zade*, Ali Akbar Fakhro
    This article emphasizes and focuses on this verse: “O sweet fountain! from the modesty of thy sweet lip (the stream of divine grace), Now, steeped in water and sweat (of toil of search), a piece of sugar (the illusory beloved)-- is not, that is not” to review hidden semantic layers of text based on Hermeneutic-Intertextual analysis approach of Michael Riffaterre. The basis of this Hermeneutic structuralist approach of Riffaterre is that Intertextual aspects of poem will be unlocked by help of non-grammars (literary non-normalities) passing through first layer of meaning (linear reading) to underlying and deep structure level of poem (non-linear reading). In his view, allusion or quotation is a hypogram which is activated previously in another text and current text is discovered due to the kind of reading of audience, recovery and its implications. The result of applying theoretical framework of Riffaterre is that Hafiz intellectual matrix in this verse is lyric and romantic and its hypogram is totally congruent and correspondent with criteria of this matrix. Reader uncovers hidden underlying layers of text from obvious Intertextual level of Khosru and Shirin poem of Nizami (Cliché and descriptive hypogram) with help of presuppositions and his mind meaning hypograms. It seems Hafiz wants to represent the kind of communication and love affair with his ideal beloved through deconstructing semantic substructure of text by using all capacities of meaning-creation of ambiguity and magic of lexical collocations.
    Keywords: Hafiz's poem, Hermeneutic, Intertexuality, Hypogram, Michael Riffaterre
  • محمد غلامی، علی دهقانی، رضا شیخ
    زمینه
    شکست کسب و کارها در اقتصاد نوین، ریشه در عدم توجه به اصول اخلاقی و اجتماعی دارد، از سوی دیگر، توجه صرف به اهداف بشردوستانه و بی توجهی به امور مالی، متضمن یک شکست بزرگ سازمانی است. از این رو پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش خادمیت و نحوه تاثیر آن در تعدیل تصمیم گیری های اخلاقی و مالی مدیران می باشد.
    روش
    پژوهش حاضر از نوع کیفی بوده و از نظر هدف، بنیادی می باشد و در چارچوب پژوهش تاریخی هرمنوتیکی اجرا شده است. اطلاعات و داده های این تحقیق با روش کتابخانه ای، از میان حدود 130 مقاله و پژوهش داخلی و خارجی معتبر بین سال های 1994 تا 2014 در حوزه های مرتبط، با استفاده از نمونه گیری غیر تصادفی و هدفمند (قضاوتی) استخراج گردیده و از ابزار تحلیل هرمنوتیکی به منظور بررسی متون و منابع، در جهت تبیین علمی نقش خادمیت در تعدیل تصمیم گیری های مالی و اخلاقی مدیران، استفاده شده است.
    یافته ها
    نتایج بررسی ها نشانگر آن است که خادمیت می تواند از سویی با تکیه بر معنویت و مسوولیت های اجتماعی سازمان (در قبال نسل حاضر و نسل آتی)، و از سوی دیگر با در نظر گرفتن اهداف مالی سازمان، به تعدیل مدل های تصمیم گیری مالی منتهی شود و توسعه پایدار را برای سازمان، به ارمغان آورد. چنین خادمیتی، خادمیت اجتماعی سازمانی نام گذاری شده است. همچنین با تلفیق مدل های تصمیم گیری رایج و مدل تصمیم گیری اخلاقی والانس، فرآیند تعدیل شده تصمیم گیری به منظور توجه توام به اهداف مالی و اجتماعی، ارائه شده است.
    نتیجه گیری
    بدون توجه به ارزش های اخلاقی و اجتماعی، سازمان ها گرفتار چرخه وفور غیر عقلانی شده و توسعه پایدار، برای آنها امری ناممکن خواهد بود. لذا توجه به این ارزش ها، در کنار اهداف مالی، برای رشد، بقا و توسعه پایدار سازمان ضروری به نظر می رسد.
    کلید واژگان: تصمیم گیری اخلاقی, تصمیم گیری مالی, خادمیت
    Background
    In modern economics, the lack of attention to ethical and social principals may lead the businesses to failure. On the other hand, mere attention to humanitarian goals and inattention to financial affairs may cause to a big organizational failure. Since, the current research is targeted at determining the role of serving in moderating the manager's ethical and financial decisions.
    Method
    This research is a qualitative study and is a historical-hermeneutic research. Research data was gathered by library investigation and reviewing about 130 internal and external article published from 1994 to 2014 selected by conducting non-random purposeful sampling. Hermeneutic analysis tool was utilized to investigate the resources in order to explain the role of serving in moderating the manager's ethical and financial decisions.
    Results
    Results were indicated that, by focusing on spirituality and social responsibilities of the organization and by considering its financial goals, serving can moderate the financial decision-making models and leads the organization to sustainable development. Such serving is named social-organizational serving. Furthermore, after combining the common decision-making models and the ethical decision model of Vallance, the moderated decision-making process is provided which considers the social and financial goals simultaneously.
    Conclusion
    It is impossible for organizations to achieve sustainable development regardless of social and ethical values and they are caught in the cycle of irrational abundance. Thus, it is necessary for them to attend to these values along with the financial goals in order to survive.
    Keywords: Ethical Decision, Making, Financial Decision, Making, Stewardship
  • محمدحسن احمدی*

    استدلال تاریخی در میان دانشمندان مسلمان اساسا بر پایه دلالت های منطقی الفاظ بنا نهاده شده است. این رویکرد منطقی به رابطه بین لفظ و معنا، تا اندازه زیادی متاثر از رویکرد منطق دانان مسلمان و به صورت مشخص نظریه ایشان مبنی بر تقسیم سه گانه دلالت است. بر اساس این ایده، رابطه لفظ و معنا به یکی از صورت های «مطابقی، تضمنی و التزامی» است. اما این تقسیم سه گانه منطقی در تحلیل هرمنوتیکی گزاره های تاریخی چندان راهگشا نیست. در نظریه مطرح شده در این مقاله، نشان داده شده است که در ورای مقام بیان خبرواحد، می توان دلالت های دیگری را جستجو کرد. در یک رویکرد هرمنوتیکی، دلالت خبر واحد - به عنوان یک واحد مشخص در ادبیات فقهی - قابل توسعه است. بر این اساس، در کنار مقام بیان خبرواحد، دو اصطلاح دیگر نیز ظاهر می شوند. این دو دلالت که بر اساس فرامقام بیان خبرواحد، قابل توجیه است؛ عبارتند از : «تواتر معکوس» و «تواتر فضای متن». اساسا و به طور کلی در فرآیند استدلال های تاریخی، دو سطح از استدلال قابل تمایز است. سطح اول استدلال که بر مقام بیان خبرواحد استوار است و سطح دوم که مبتنی بر فرامقام بیان است.

    کلید واژگان: روش شناسی, مقام بیان, مقام استدلال, دلالت های منطقی, گزارش های تاریخی
    Mohammad Hasan Ahmadi

    Historical Arguing -among the Muslim scholars- has been essentially organized on the basis of the logical significations of words. This logical approach to the relation between a word and its synonym is to a large extent influenced by the Muslim Logicians and in particular by their idea of triple significations: accordant (Motabeghi) , included (Tazammoni) and implicative (Eltezami)). However this well-known trinity is not very useful in the hermeneutical analysis of the historical propositions. The present paper shows that other significations could be found beyond the text and it's Regarded Point (RP). The Significations of a Single Tradition (khabar-e-vahed) - as a distinct unit in the jurisprudence studies - is expandable in a hermeneutic approach. In this regard, beside the RP of a Single Tradition, two other new expressions emerge. These significations which can be justified based on the Meta Regarded Point of Tradition (MRP) are: «Inverted Frequency» and «Contextual Frequency». Basically two levels of Historical Arguing can be distinguished in historical arguing: Level one which focuses on RP and level two which is based on MRP.

    Keywords: Methodology, Regarded Point (RP), Key Problem (KP), Logicalsignifications, Historical Reports
  • محمد حسن پور*

    خاستگاه نوآوری و بدعت در خلق اثر هنری، بهره بردن از عوامل ناشناخته و به وجودآوردن مفهومی بدیع است که تا آن زمان در بستر سنتی که اثر در آن پدیدار شده، «دیده» و «اندیشیده» شده نباشد. با ظهور مدرنیته در قرن هجدهم، عنصر اگزوتیک در هنر غرب، و نیز غریب وش در هنر غیر غربی، به تبع آشنایی اولیه ی شرقیان و بومیان محلی با هنر مدرن، در برساخت آثار هنری به مثابه خاستگاهی در جهت ظهور بدعت و خلاقیت، بسیار شرکت نمود. در فرایند رخداد فهم اثر هنری توسط مخاطب، طبق اصول فلسفه ی هستی شناختی فهم در هرمنوتیک مدرن، حضور دو عنصر آشنایی و بیگانگی، و به بیان هرمنوتیکی، «الفت و بیگانگی» در بستر سنت است که وقوع فرایند فهم را میسر می سازد. تدقیق در این دو مولفه ضروری است: الفت، که در آشنایی پیشینی مخاطب با عناصر مقوم در بستر سنت حاضر است، و مولفه ی بیگانگی، که به دلیل عدم آشنایی اولیه ی او و فاصله ی زمانی و تاریخی که با عناصر دارد، به وجود می آید؛ این بیگانگی، در بستر سنت هضم شده و به صورت عنصری غریب در متن اثر نمایان می گردد. چگونه اما می توان فرایند بدعت و نوآوری را در خلق اثر هنری به بهره گیری از عناصر اگزوتیک و غریب نسبت داد؟ از روش تحلیل هرمنوتیکی بهره می بریم تا جایگاه عنصر «الفت و بیگانگی» را در فرایند فهم روشن کنیم. نمونه ی پژوهشی عکس های اولیه دوران قاجار است که در آن نمونه های فراوانی از استفاده ی عناصر، ژست گیری ها و مفاهیم جدید و غریب قابل مشاهده است. نتیجه آن که در فرایند مواجهه ی مخاطب با اثر، هنرمند، هنرمند با بهره گیری از برخی الگوهای برخاسته از سنت تاریخی خود، مفهوم غریب وش گونگی در متن را به عنوان عنصری بیگانه و ناآشنا در سنت، بدل به خلاقیت یا نوآوری می کند.

    کلید واژگان: هنر اگزوتیک, عنصر غریب وش, الفت و بیگانگی در فرایند فهم, سنت تاریخی, افق هرمنوتیکی, عکس های اولیه دوران قاجار
    Mohamad Hasanpur *

    Research Expression: The origin of innovation in creating of an artwork is the use of unknown factors and utilization of a novel concept that has not been observed or thought out until the artwork appears in the traditional context. With the advent of modernity in the eighteenth century, the exotic elements in Western art, as well as the strange-like elements (strangeness) in non-Western art, due to the initial acquaintance of easterners and local natives with modern art, the artwork appeared very effectively as the origin for the emergence of innovation and creativity. In the process of the occurrence of understanding of the artwork by beholder, according to the principles of the ontological philosophy of understanding in modern hermeneutics, the presence of two elements of familiarity and alienation, and according to hermeneutic expression, “the familiarity and the strangeness” in the context of tradition is the occurrence of conception process. In creating the artwork, the artist may not follow the traditional authority to which he/she belongs. It also happens that the beholder reacts differently to the artwork due to different linguistic and intellectual traditions, and therefore the horizon of understanding, predicting and expecting when obtaining the meaning is different from what the artwork opens up to it, and as a result, the beholder has treated the artwork as a “strange” element. Here, in simple terms, the intellectual horizon of the artwork, which naturally arises from its reference tradition, is different from the intellectual horizon of  the beholder, which has a different history, tradition and understanding, and as a result, the process of understanding the work is somewhat formed differently. Hans-Georg Gadamer considers any occurrence of understanding or conception in a work (as a historical context) as the result of the presence of “familiarity” or “strangeness” in the process of understanding. Tradition is the subject of familiarity, and historical distance and differences in the hermeneutic horizon are the causes of strangeness in the process of any understanding or conception. In a general conclusion, the relationship between beholder and the work (and also the artist) and tradition, and the way of opening the understanding to the artwork can be explained as follows: A) beholder and the work are both in a “linguistic and historical tradition”: familiarity with the work; B) The unfamiliar beholder with the tradition in which the work was created: the alienation and strangeness of the work; C) Disobedience of the artist to the common understanding in his historical tradition in creating the artwork: unfamiliarity, innovation and alienation In the opinion of beholder (either in the context of the historical tradition of the work, or in a different tradition). In connection with the lexical definitions of the exotic and strange-like elements, the emergence of “alienation and exoticism” in art and culture can be considered before modernity and the eighteenth century. When the religion divided world's people into two categories, “Christian” and “pagan” (in the 16th and 17th centuries AD): the world of Christians and the world of pagans. Christians who viewed the art and culture of pagans as “other”. Later, around 1900 AD, modern art was a major source of inspiration for revising the tradition of representation in Western art: primitive non-Western art. Gradually, art language developed into a concept, close to non-Western art that was less imitative. But, here, the West had its own narrative about primitive art and the element in which it was alien. Indigenous people, however, in the non-Western world, in the face of Western art as a strange and wonderful art, sought its useful aspects in their lives; or about the market for the sale of indigenous works and products that were decorated with Western paint and glaze or its usefulness and effectiveness it is in the way of life, thought and work through their native atmosphere. However, any element that is from a different tradition of the work or a context that, in the way of performance and creation, follows a tradition other than the reference tradition of the artist who created the work, represents the artist's relation and familiarity with the component entered into his tradition. The relationship between the artist and the strangeness is an active one, and if exploited, it leads to the interaction of the component of understanding by the artist and its exploitation as an innovative approach to the creation of the work. Purpose The familiarity with the strangeness in the context of the artwork seems necessary. The element of strangeness, which in the beholder's prior acquaintance with the elements in the context of tradition, and the element of strangeness, which due to lack of initial familiarity and the temporal and historical distance of the artist with the elements when this strangeness is itself, in the context of tradition, digested and manifested as a strange element in the context of the work. A question arises here: how can the process of innovation be related to the emergence of artwork and the use of exotic elements in the artwork? In the present article, we will use the method of hermeneutic analysis of Hans-Georg Gadamer in the analysis and interpretation of the artwork in order to clarify the position of the element of “strangeness” in the process of understanding. A research example is the early photographs of the Qajar period, in which many examples of the application of new and strange elements, gestures and concepts of this period can be studied and observed. In the application of the emerging media of photography among the Qajar people, the appearance of blind imitation and, at the same time, Westernized imitation can be observed in the photographic works of that period. The Qajar Shah and the court photographers imitated and existed in the form of the original photographs of the courtiers as the main element that makes the composition in the European frame in order to increase the similarities in appearance to the West and Europe nations (which they had seen and admired so much in their European travels), seemed strange in the pictorial tradition of Iran. In the research sample of the present article, the Western element of the “chair” has always been imitated and existed in most of the early photographs of the courtiers as the main element of the composition in the European frame.  The result is that in the process of confronting the beholder with the work, the artist, using his historical tradition, has placed the concept of strangeness in the context of an alien and unfamiliar element in the tradition, alongside traditional concepts causing amazement, innovation and strangeness in his work.

    Keywords: Exotic art, the Strange-Like element, familiarity, strangeness in the process of understanding, historical tradition, hermeneutic horizon, early photographs of the Qajar period
  • پرویز جمشیدی مهر*، حمید نساج
    هدف پژوهش حاضر تحلیل هرمنوتیکی ارتباط زمینه سیاسی با  اندیشه های محقق کرکی، در حکومت صفویه می باشد. در این راستا از روش هرمنوتیک اسکینر استفاده شده است. نتایج نشان داد که در نتیجه تلاش های صفویان، ساختار دینی همراه با ساختار سیاسی شکل گرفت. حضور علمی مهاجر شیعی به ویژه محقق کرکی با نگارش متون فقهی و دینی از یک سو و تربیت شاگردان بسیار از سوی دیگر، توانست مسیر گذار به هنجار جدید را مهیاء و شرایط را برای گسترش آن فراهم آورد. برای پی بردن به تغییرات ساختاری در این دوره و متناسب با آن دگرگونی هایی که در عرصه تغییر تفسیر متون دینی مورد توجه قرار گرفت، باید به هرمنوتیک رجوع کرد. در دوره صفویه شاهد تکوین و تغییر ایدیولوژی یا هنجار مرسوم هستیم. بنابراین، هنگامی که به متون دینی دوره صفوی ورود می کنیم، با واژگان جدیدی مواجه می‎شویم که از تغییر ایدیولوژی حکایت دارند. در واقع حکومت صفوی با روش های مختلف و سیاست های گوناگون و با تدبیر فقهای شیعه، تلاش کرد تا هنجار مرسوم زمانه را تغییر دهد. فقها با تلاش های فراوان در کنار حکومت صفوی توانستند فقه شیعه را از بدعت های زمانه مانند مسلک صوفیانه، تفکر رهبران مذهبی عثمانی و... حفظ کنند و زمینه حضور پررنگ مردم و علمای شیعه در مسایل مختلف کشور را فراهم نمایند.
    کلید واژگان: محقق کرکی, صفویه, روش هرمنوتیک اسکینر, حکومت صفویه, تحلیل هرمنوتیکی
    Parviz Jamshidimehr *, Hamid Nassaj
    The purpose of the present study is hermeneutic analysis of the relationship between political background and the ideas of Mohaqqeq Karaki in the Safavid government. The findings showed that as a result of the Safavid attempts, religious structure in line with political structure was formed. The scientific presence of Shi’ite immigrants, especially Mohaqqeq Karaki, with writing jurisprudential and religious texts on the one hand, and educating many pupils on the other hand, could pave the transition ground to a new norm and its expansion. In order to find out the structural changes in that period and the relative transformations in the realm of exegesis of religious texts, we should refer to hermeneutics. In the Safavid era, we witnessed the development and change of the conventional ideology or norm. Therefore, when we refer to the religious texts of that era, we encounter some new terms which imply a change in ideology. In fact, the Safavid government, by using different methods and policies and prudence of Shi’ite jurists, attempted to change the conventional norms of that time. The jurists throughout their enormous attempts could keep the Shi’ite jurisprudence (Fiqh) away from innovations in religious matters back then such as Sufism, ideology of Ottoman religious leaders and … to pave the ground for the active participation of people and Shi’ite scholars in different issues of the country.
    Keywords: Mohaqqeq Karaki, Safavid, Skinner’s Hermeneutic Method, Safavid government, hermeneutic analysis
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
* با توجه به بالا بودن تعداد نتایج یافت‌شده، آمار تفکیکی نمایش داده نمی‌شود. بهتراست برای بهینه‌کردن نتایج، شرایط جستجو را تغییر دهید یا از فیلترهای زیر استفاده کنید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجه‌ای نباشند.
نوع نشریه
اعتبار نشریه
زبان مطلب
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال