به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۹۸۰۳ عنوان مطلب
|
  • فاطمه گلستان جهرمی، اکرم کرامتی زاده، ماندانا ساروخانی، کورش سایه میری، نرگس زمانی، هادی پیمان، زهره شیخان
    زمینه و هدف
    پرستاران نقش مهمی در مراقبت ازبیماران را برعهده دارند بنابراین تعیین مولفه های تحمل،شناسایی ساختار مولفه ها و همبستگی بین آن ها می تواند در تعیین مولفه های جدید وشناسایی عوامل موثر برتحمل موثرباشد. هدف از پژوهش حاضر، تعیین همبستگی بین زیر مقیاس های تحمل مراقبت کننده از بیماران در پرستاران بیمارستان های جهرم با استفاده ازتحلیل عاملی می باشد.
    مواد و روش ها
    در این تحقیق، 158 نفر از پرستاران بیمارستان های شهر جهرم به روش نمونه گیری طبقه بندی انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه ارزیابی تحمل مراقبت کننده از بیماران (CBI)، 5 مولفه تحمل که عبارتند از تحمل وابسته زمان، تحمل تحولی، تحمل جسمانی، تحمل اجتماعی و تحمل عاطفی مورد ارزیابی قرار گرفت. داده ها با استفاده ضریب همبستگی پیرسون، مدل های رگرسیونی و تحلیل عاملی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    تحمل زمانی، تحمل تحولی، تحمل عاطفی، تحمل جسمانی و تحمل اجتماعی پرستاران زن بطور معنی داری از پرستاران مرد بالاتر بود (05/0P<). اختلاف معنی داری بین بخش محل کار و حیطه های مختلف تحمل وجود داشت (05/0P<). تحمل زمانی پرستاران بخش CCU و تریاژ به ترتیب در در بیشترین و کمترین سطح بود. بین تحمل عاطفی و تحمل اجتماعی همبستگی معنی داری وجود داشت (000/0P=). تحلیل عاملی نشان داد که تحمل پرستاران از دو فاکتور اصلی تشکیل شده است، و این دو عامل 64 درصد کل واریانس داده ها را تبعیین می نماید. بر اساس تحلیل عاملی تحمل جسمانی، تحولی و زمانی یک عامل مستقل و تحمل های اجتماعی و عاطفی یک عامل مستقل دیگر را تشکیل می دهند.
    نتیجه گیری
    بین جنس و بخش محل کار با نوع تحمل رابطه معنی داری وجود داشت. تحمل زنان در مراقبت از بیماران بیشتر از مردان بود که می تواند به دلیل خصوصیات جسمانی و عاطفی زنان باشد.
    کلید واژگان: تحمل زمانی, تحمل عاطفی, تحمل جسمانی, تحمل تحولی, تحمل اجتماعی, تحلیل عاملی
    Fatemeh Golestan Jahromi, Akram Keramati, Mandana Sarokhani, Kourosh Sayehmiri, Narges Zamani, Hadi Peyman, Zohreh Sheikhan
    Background And Aim
    Nurses have an important role in caring of clients. So, determine the component of burden, identifying structure of components and correlation between them can effective in determine the new component and identifying the effective factors of burden. The aim of current study is to determine the correlations between CBI components among nurses in Jahrom hospitols by using factor analysis.
    Materials And Methods
    In this research, 158 of nurses in Jahrom hospitals with stratified sampling enrolled to study. by using car-giver burden ills questionnaire, five burden’s components that involve «Time dependence burden», «Developmental burden», «Physical burden», «Social burden» and «Emotional burden» were assessed. Data were analyzed by Pierson correlation coefficient, regression models and factor analysis.
    Results
    Time dependence burden, Developmental burden, Physical burden, Social burden and Emotional burden of women were significantly higher than men (p<0. 05). There was a significant difference between workplace and different burden components (p<0. 05). Time dependence burden of CCU nurses and triage nurses were in a high and low level, respectively. There was a significant correlation between Emotional burden and Social burden (P=0. 000). Factor analysis showed that nurse''s burden contains two main factors, that these two factors predicting 64% of total data variance. According to factor analysis physical burdens and Developmental burden and Physical burden were an independent factor, social burden and emotional burdens were another independent factor.
    Conclusion
    There was a significant difference between gender and workplace with components of Burden. Women’s Burden in caring of patients was more than men which can related to physical and emotional characteristics of women.
    Keywords: Time dependence burden, Developmental burden, Physical burden, Social burden, Emotional burden, Factor Analysis
  • سیده الهام حسینی، مجید کاشف، منیژه نوروزیان
    تحقیق حاضر که از نوع علی - مقایسه ای بود، با هدف مقایسه تراکم استخوان در زنان یائسه که در گذشته ورزشکار رشته های ورزشی با و بدون تحمل وزن بودند، اجرا شد. نمونه آماری شامل بیست زن ورزشکار یائسه در دو گروه با و بدون تحمل وزن بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. گروه با تحمل وزن (هندبال و بسکتبال،10 نفر) با میانگین سن 7/2± 50/54 سال، قد 69/4±60/ 163 سانتی متر و وزن 02/9±50/70 کیلوگرم و گروه بدون تحمل وزن (شنا، 10 نفر) با میانگین سن 54/1 ±80/54 سال، قد 29/5±0/159 سانتی متر و وزن 10/4± 55/64 کیلوگرم بودند. تراکم استخوان از طریق جذب سنجی رادیوگرافیک با انرژی دوگانه (DEXA) اندازه گیری شد. روش های آماری شامل آزمون t مستقل و تحلیل کوواریانس بود. نتایج نشان داد که بین میزان تراکم استخوان (BMD) گروه با تحمل وزن در نواحی گردن ران، مهره های L2-L4 کمری، کل استخوان ران (001/0≥P) و تروکانتر ران (05/0≥P) نسبت به گروه بدون تحمل وزن اختلاف معناداری وجود داشت. گروه با تحمل وزن میزان تراکم استخوان بیشتری درنواحی گردن ران، مهره های L2-L4 کمری، کل استخوان ران و تروکانتر ران نسبت به گروه بدون تحمل وزن داشتند. همچنین از نظر محتوای مواد معدنی استخوان (BMC) گروه با تحمل وزن در نواحی گردن ران، تروکانتر ران (001/0≥P) و کل استخوان ران (05/0≥P) گروه با تحمل وزن بدن نسبت به گروه بدون تحمل وزن بدن اختلاف معناداری وجود داشت. گروه با تحمل وزن میزان محتوای مواد معدنی استخوانی بیشتری در نواحی گردن ران، تروکانتر ران و کل استخوان ران نسبت به گروه بدون تحمل وزن داشتند. در سایر نواحی اختلاف معناداری بین دو گروه وجود نداشت. با توجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که رشته های با تحمل وزن که در آن فشارهای مکانیکی وارد بر بدن زیاد است، نسبت به رشته های بدون تحمل که در آن فشار مکانیکی وزن بدن کمتراست، موجب افزایش بیشتری در میزان تراکم استخوان و محتوای مواد معدنی استخوان در زنان در سنین بالاتر و دوران یائسگی می شود. به افرادی که ورزش های بدون تحمل وزن مانند شنا را انجام می دهند، توصیه می شود ورزش های با تحمل وزن و در خشکی را نیز انجام دهند.
    کلید واژگان: با تحمل وزن, بدون تحمل وزن, تراکم استخوان, زنان یائسه, محتوای مواد معدنی استخوان
    Seyedeh Elham Hosseini, Majid Kashef, Manijeh Noroziyan
    The current study which is an expacto one،has been carried out with the purpose of comparing the Bone Mineral Density (BMD) of menopause women athletes who were professional at weight bearing sports and non-weight bearing sports. The Participants were all menopause women athletes of Tehran that 20 of them were aimfully put in two groups: The weight bearing sports group (handball and basketball; n=10) with average age of 54. 50 ±2. 7، height of 163. 60 ±4. 69 m،and weight of 70. 50±9. 02 kg; and the non-weight bearing sports group (swimming; n=10) with average age of 54. 80±1. 54،height of 159±5. 29 m، and weight of 64. 55±4. 10 kg. The BMD and BMC of the athletes’ femur and L2 _L4 lumbar were measured by dual energy X-ray absorptiometry (DEXA); and the data was analyzed by SPSS18 software،the Independent t-test and analysis of covariance. The results showed that the BMD of femur neck، L2 _L4 lumbar and total hip (P≤0. 001) and femur trochanter (P≤0. 05). In weight bearing sports group have a significant difference in comparison with those of non-weight bearing ones. The BMC levels of the weight bearing ones in femur neck، L2 _L4 lumbar، total hip and femur trochanter were higher than those of non-weight bearing ones. Also the BMC levels of weight bearing group in femur neck،femur trochanter (P≤0. 001) and total hip (P≤0. 05)، had a significant difference with the non-weight bearing group. The BMC levels of the weight bearing group in femur neck، femur trochanter and total hip were higher than those of non-weight bearing ones. but in the BMC levels of L2 _L4 lumbar there was not a significant difference between the two groups. According to these results we can conclude that weight bearing sports _with high levels of mechanical stress_ in comparison with non-weight bearing sports with lower levels of mechanical stress can lead to more increase in BMD and BMC levels of women، in their middle ages and menopause periode.
    Keywords: menopause women, bone mineral density (BMD), bone mineral content (BMC), weight bearing, non, weight bearing
  • شاخص های زیادی برای مقایسه تحمل و حساسیت گیاهان زراعی نسبت به تنش های محیطی معرفی شده اند. به منظور مقایسه ارقام گندم نان بهاره با استفاده از شاخص های تحمل و حساسیت به تنش گرمای آخر فصل در اهواز، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان در سال های زراعی 87-1386 و 88-1387 به صورت بلوک های نواری که فاکتورهای آزمایشی شامل چهار تاریخ کاشت {15 آبان (زودهنگام)، 15 آذر (به هنگام)، 15 دی (دیرهنگام) و 15 بهمن ماه (خیلی دیر)} در کرت های طولی و 20 رقم گندم نان بهاره در کرت های عرضی بودند، با سه تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که ارقام مورد مقایسه از نظر صفت عملکرد دانه از لحاظ شاخص های حساسیت به تنش (SSI)، شاخص تحمل (TI)، میانگین بهره وری (MP)، میانگین هارمونیک (HM)، شاخص پایداری عملکرد (YSI)، شاخص رتبه بندی (Rank)، میانگین بهره وری هندسی (GPM)، شاخص تحمل تنش (STI)، شاخص عملکرد (YI)، شاخص تحمل تنش تعدیل شده برای شرایط مطلوب (MSTI1)، شاخص تحمل تنش تعدیل شده برای شرایط نامطلوب (MSTI2) و شاخص درصد کاهش عملکرد (YRPI) تفاوت معنی دار داشتند. به طور کلی، بهترین شاخص برای ارزیابی تحمل و حساسیت ارقام گندم نسبت به تنش گرمای آخر فصل، شاخص تحمل تنش (STI) بود که براساس آن، متحمل ترین و حساس ترین ارقام، به ترتیب ویریناک و روشن بودند.
    کلید واژگان: گندم, ارقام, تاریخ کاشت, شاخص حساسیت به تنش, شاخص تحمل تنش
    Many indices have been introduced to compare of tolerance and susceptibility of field crops to environmental stresses. In order to compare spring bread wheat cultivars using indices of tolerance and susceptibility to terminal heat stress, a field experiment was conducted in Ramin University of Agricultural and Natural Resources, Ahvaz in 2007-2009. The experimental design was stripe block in randomized complete block design with three replications. The experimental factors were four sowing dates (6 Nov., 6 Dec., 5 Jan. and 4 Feb.) in horizontal plots and 20 spring wheat cultivars in vertical plots. The results showed that cultivars had a significant effect on the stress susceptibility index (SSI), tolerance index (TI), productivity mean (MP), harmonic mean (HM), yield stability index (YSI), ranking index (Rank), geometric productivity mean (GPM), stress tolerance index (STI), yield stability (YI), modified stress tolerance index for favorable conditions (MSTI1), modified stress tolerance index for unfavorable conditions (MSTI2) and yield reduction percent index (YRPI). Generally, the stress tolerance index (STI) was the best estimate of tolerance and susceptibility of spring bread wheat cultivars to terminal heat stress showing Virinak and Roshan as tolerant and susceptible cultivars, respectively.
    Keywords: Wheat, Sowing date, Stress Susceptibility Index, Stress tolerance index
  • شهره موحدی، محمد جوان، ابوالحسن احمدیانی
    مقدمه
    تحمل به بیدردی حاصل از تجویز دوز درمانی مرفین (HD) high dose و نقش پروتئینهای G تحریکی در آن در مطالعات قبلی گزارش شده است. در مطالعه حاضر امکان ایجاد تحمل به هیپرآ لژزی ناشی از دوزهای بسیار اندک مرفین (ULD) ultra low dose و شباهت آن با تحمل به اثر ضد دردی مرفین بویژه نقش مسیر نشانه پردازی Gs در این دو فرایند مورد بررسی قرار گرفته است.
    روش ها
    در همه گروه های آزمایشی از موش صحرایی نژاد Wistar در محدوده وزنی 220-180 استفاده شد و همه تزریقات داخل صفاقی بود. برای ایجاد تحمل تجویز HD و یا ULD به مدت 5 روز انجام شد و روز ششم از آزمون tail-flick (TF)در قبل و30 دقیقه بعد از تجویز دارو جهت اندازه گیری آستانه درد حرارتی استفاده شد. برای بررسی اثر پیش درمانی ULD در ایجاد تحمل به HD تجویز 5 روزهULD و HD به فاصله 15 دقیقه طی 5 روز متوالی صورت گرفت و روز ششم پاسخ به HD اندازه گیری شد. بررسی تحمل متقابل با تجویز یک دوز طی 5 روز اول و آزمون TF در پاسخ به دوز دیگر در روز ششم صورت گرفت. برای مهار مسیر نشانه پردازی Gs از داروی oseltamivir استفاده شد. درهمه موارد توام درمانی، آزمون (TF) 30 دقیقه پس از آخرین تجویز انجام شد.
    نتایج
    نتایج نشان داد که: 1- تجویز مزمن ULD باعث ایجاد تحمل به اثر هیپرآلژزیک آن می شود. 2- تجویز مرفین ULD قبل از مرفین HD باعث کاهش شدت تحمل به HD می شود. 3- کاربرد مزمن ULD باعث کاهش اثر ضد دردی مرفین HD می شود 4- از طرف دیگر مصرف همزمان 1 mg/kg/i.p.) oseltamivir) هم بلوک کننده هیپرآ لژزی حاد ناشی از مرفین ULD و هم بلوک کننده تحمل به این دوز می باشد و تحمل به اثر ضد دردی مرفین را نیزکاهش می دهد.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان دهنده تشابه نسبی مکانیزم تحمل به اثرات هیپرآلژزیک و ضد دردی مرفین بود و دخالت مسیر نشانه پردازی Gs در این پدیده ها را نشان داد. شناخت مسیرهای دخیل در تحمل به هیپرآلژزی مرفین نیازمند مطالعات دیگری است.
    کلید واژگان: تولرانس, مرفین, هیپرآلژزی, آنالژزی, پروتئین G تحریکی, اوسلتامیویر
  • مجتبی کیخا، محسن جانقربانی، مسعود امینی
    مقدمه
    هدف از انجام این مطالعه، برآورد شیوع دیابت، پیش دیابت و سندرم متابولیک و عوامل خطر آن ها در بستگان درجه اول مبتلایان به دیابت نوع 2 بود.
    روش
    در یک مطالعه مقطعی، 3228 نفر از بستگان درجه اول مبتلایان به دیابت نوع 2 (841 مرد و 2387 زن) که به طور متوالی طی سال های 83-1381 به مرکز تحقیقات غدد درون ریز و متابولیسم اصفهان مراجعه کردند، بررسی شدند. همه افراد با آزمون استاندارد تحمل گلوکز خوراکی با 75 گرم گلوکز بررسی شدند. دیابت نوع 2، عدم تحمل گلوکز (IGT) و عدم تحمل قند ناشتا (IFG) بر طبق معیارهای انجمن دیابت آمریکا تشخیص داده شد و موارد سندرم متابولیک بر طبق سومین گزارش برنامه ملی آموزش کلسترول پانل 3 درمان بالغان شناسایی گردید.
    یافته ها
    شیوع سندرم متابولیک، دیابت نوع 2، عدم تحمل گلوکز و عدم تحمل قند ناشتا به ترتیب 8/35، 3/10، 5/19 و 3/17 درصد بود. عدم تحمل گلوکز (66/0: OR؛ 95% فاصله اطمینان: 87/0-51/0) و سندرم متابولیک (72/0: OR؛ 95% فاصله اطمینان: 85/0-61/0) در زنان شایع تر بود؛ در حالی که عدم تحمل قند ناشتا (41/1: OR؛ 95% فاصله اطمینان: 80/1-10/1) در مردان شایع تر بود. تحلیل چند متغیره نشان داد که سن، چاقی و چاقی شکمی با دیابت، عدم تحمل گلوکز و عدم تحمل قند ناشتا ارتباط قوی دارد. عدم تحمل گلوکز، عدم تحمل قند ناشتا و میزان لیپوپروتئین کلسترول پر چگالی (HDL) خون با سندرم متابولیک رابطه داشتند.
    نتیجه گیری
    دیابت نوع دو، سندرم متابولیک و عدم تحمل گلوکز در بین بستگان مبتلایان به دیابت نوع 2 در مقایسه با جمعیت عادی شیوع بیشتری دارد و با افزایش سن و چاقی نیز این خطر رو به افزایش است. تدوین برنامه های پیش گیری و غربالگری در این گروه از افراد مفید به نظر می رسد.
    کلید واژگان: بستگان درجه اول, دیابت نوع دو, پیش دیابت, عدم تحمل گلوکز, عدم تحمل قند ناشتا, سندرم متابولیک
    Keykha M., Janghorbani M., Amini M
    Background and Aims
    The aim of this study was to estimate the prevalence and risk factors for diabetes، pre-diabetes and metabolic syndrome in first-degree relatives (FDRs) of patients with type 2 diabetes.
    Methods
    In a cross-sectional study between 2003 and 2005، 3228 of first-degree relatives of patients with type 2 diabetes (841 men and 2387 women) from Isfahan Endocrine and Metabolism Research Center outpatient clinics، Iran، were examined. All subjects underwent a standard 75 g 2-h oral glucose tolerance test (OGTT). Impaired glucose tolerance (IGT)، impaired fasting glucose (IFG) and type 2 diabetes were diagnosed according to the criteria of the American Diabetes Association and metabolic syndrome، according to the Third Report of the National Cholesterol Education Program adult treatment panel (NCEP-ATP III).
    Results
    The Prevalence of metabolic syndrome، type 2 diabetes، IGT and IFG were 35. 8، 10. 3، 19. 5، and 17. 3 percent، respectively. IGT (OR: 0. 66; 95% CI: 0. 51-0. 87) and metabolic syndrome (OR: 0. 72; 95% CI: 0. 61-0. 85) were more common among women، whereas IFG (OR: 1. 41; 95% CI: 1. 10-1. 80) was higher in men. Multivariate analysis revealed that age and obesity or abdominal obesity were significantly associated with diabetes، IGT and IFG. IGT، IFG and lower HDL were associated with metabolic syndrome.
    Conclusions
    First-degree relatives of patients with type 2 diabetes are at higher risk of IGT، type 2 diabetes and metabolic syndrome. This risk increases with age and obesity. These findings may provide evidence for necessity of screening program in identifying a special subset of the population at particular risk of developing type 2 diabetes.
    Keywords: First_degree relatives_Type 2 diabetes_Pre_diabetes_Impaired glucose tolerance_Impaired fasting glucose_Metabolic syndrome
  • تعیین تحمل به سرما در برخی از ژنوتیپ های گندم نان، گندم دوروم و جو
    مظفر روستایی*، یوسف انصاری ملکی، سیروس محفوظی

    تنش سرما از عوامل محدود کننده تولید گندم و جو در مناطق سرد کشور است. تا کنون میزان تحمل فنوتیپی به تنش سرما به صورت کمی در بین ارقام گندم و یا جو تعیین نشده است. در این تحقیق 32 ژنوتیپ گندم نان ، 8 ژنوتیپ گندم دوروم و 54 ژنوتیپ جو عادت داده شده به سرما(Acclimated) مدت 6-5 هفته در شرایط مزرعه (فضای آزاد) در قالب طرح آزمایش بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در سال زراعی 1381-1382 در ایستگاه مراغه کاشته و با هدف مقایسه ژنوتیپ ها از نظر میزان تحمل به تنش سرما بررسی شدند. میزان تحمل به سرما بر اساس روش LT50 (دمای انجماد که %50 درصد بوته ها بر اثر آن دما از بین میروند) با استفاده از فریزر آزمون انجماد قابل تنظیم با رایانه تعیین شدند. بر اساس نتایج، ژنوتیپ های زمستانه گندم نان ایرانی با داشتن میزان تحمل به سرما (LT50) بین -14 تا -17oC تحمل متوسط به سرما داشتند. در بین کلیه ژنوتیپ های گندم نان حداکثر میزان تحمل به سرما مربوط به رقم زمستانه نورستار (Norstar) با -25oC = LT50 انتخابی از منطقه بسیار سرد کانادا بود. ژنوتیپ های گندم دوروم کمتر از ژنوتیپ های گندم نان تحمل به تنش سرما نشان دادند و میزان LT50 آن ها از -10 تا -14oC متغییر بود. ژنوتیپ های تیپ زمستانه جو مثل رقم کولد (Kold) و لاین های نبراسکا از کشور آمریکا و نیز رقم روسی دوبرینیا (Dobrynia) بیشترین میزان تحمل (LT50 = -15oC) و ژنوتپ های جو حاصل از دورگ های ژنوتیپ های والدین ایرانی با ارقام خارجی تحمل متوسط (LT50= -12) به سرما داشتند. اکثر ژنوتیپ های جو دریافتی از مرکز بین المللی ایکارد LT50 (ICARDA) کمتر از -152oCنهال و بذر داشتند و بسیار حساس به تنش سرما بودند. این نتایج بیانگر آن هستند که میزان تحمل ژنوتیپ ها به قابلیت سازگاری آن ها به شرایط آب و هوایی مناطقی دارد که از آن مناطق منشا گرفته و سازگار شده اند. اگر چه از روش LT50 عمدتا در شرایط کنترل شده برای ارزیابی ژنوتیپ های غلات استفاده می شود ولی از نتایج این آزمایش ها استنباط می شود که با استفاده از نمو نه های عادت داده شده در شرایط فضای آزاد (مزرعه) می تواند منابع تحمل به سرما را غربال نمود. از ژنوتیپ های متحمل می توان به عنوان منابع تحمل در برنامه های دو رگ گیری استفاده نمود.

  • محمد نریمانی، سعید آریاپوران
    پژوهش حاضر به بررسی رابطه خودکارامدی و تحمل ابهام در بین دانشجویان ورزشکار گروهی و انفرادی و دانیجویان غیرورزشکار پرداخته است. به این منظور 116 نفر (62 غیرورزشکار، 34 ورزشکار گروهی و 20 ورزشکار انفرادی) در این پژوهش شرکت کردند. ورزشکاران بیشتر دانشجویانی بودند که برای شرکت در مسابقات انتخاب شده یا شرکت کرده بودند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه خودکارامدی (17 سؤال) و پرسشنامه تحمل ابهام (22 سؤال) بود. تجزیه و تحلیل آماری داده ها نشان داد که در سه گروه مورد مطالعه بین تحمل ابهام با خودکارامدی همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد اما از نظر میزان خودکارامدی بین سه گروه مورد مطالعه تفاوت معنی داری وجود نداشت. از نظر میزان تحمل ابهام بین دانشجویان ورزشکار گروهی، انفرادی و غیرورزشکار تفاوت معنی داری مشاهده شد، به این معنی که تحمل ابهام در ورزشکاران گروهی کمتر از ورزشکاران انفرادی است. همچنین در این پژوهش نشان داده شد که میانگین نمره خودکارامدی افراد دارای تحمل ابهام بالا بیشتر از افراد دارای تحمل ابهام پایین است.
  • خدیجه مختاری فر*، روح الله عبدالشاهی
    برای افزایش تحمل به خشکی در گندم نان طراحی یک برنامه صحیح به نژادی با توجه به چگونگی توارث و عمل ژن های مرتبط با این صفت لازم است. در این آزمایش نه رقم گندم نان به همراه نتاج 2F به دست آمده از آنها در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در دو شرایط عادی (نرمال) و تنش خشکی ارزیابی شدند. شاخص های حساسیت/تحمل تنش برای ژنوتیپ های مورد بررسی، محاسبه شدند و نمره تحمل به تنش (STS) با استفاده از مقادیر این شاخص ها محاسبه و چگونگی توارث سطح تحمل به خشکی از لحاظ شاخص های STI، DRI و STS با استفاده از طرح نیمه دی آلل ارزیابی شد. نسبت بیکر پایین محاسبه شده برای هر سه شاخص نشان داد که در کنترل ژنتیکی میزان تحمل به خشکی نقش آثار غیرافزایشی نسبت به آثار افزایشی بیشتر بوده است. وراثت پذیری عمومی برای این شاخص ها بالا و وراثت پذیری خصوصی پایین بود. با توجه به این نتایج، گزینش برای افزایش تحمل به خشکی بایستی پس از رسیدن به خلوص انجام شود و روش هایی همچون بالک، بالک تک بذر و دابل هاپلوئید برای به نژادی با هدف افزایش تحمل به خشکی در این جمعیت قابل توصیه هستند.
    کلید واژگان: آثار غیرافزایشی, نمره تحمل به تنش (STS), وراثت پذیری عمومی و خصوصی
    Khadijeh Mokhtarifar*, Roohollah Abdoshahi
    In order to increase drought tolerance in bread wheat, an appropriate breeding program based on inheritance of drought tolerance is recommended. In the present study, nine bread wheat cultivars and their F2 progenies were evaluated in a randomized complete block design under normal and drought stress conditions. Nine sensitivity/tolerance indices were calculated for studied genotypes and stress tolerance score (STS) was calculated using all indices. Inheritance of drought tolerance indices (STI, DRI and STS) were evaluated using half diallel design. Low Baker ratio for these indices showed that none-additive effects are more important than additive effects in genetic control of these indices. In addition, broad sense heritability was relatively high and narrow sense heritability was low for evaluated indices. Results of this research showed that selection for increasing drought tolerance in bread wheat should be postponed till late generations. Based on these results, bulk, single seed descent and double haploid are recommended methods for breeding for drought tolerance in this population.
    Keywords: broad, narrow sense heritability, none, additive effects, stress tolerance score (STS)
  • آزاده فروزانفر *
    تحمل پریشانی به میزانی که یک فرد قادر به تحمل حالت های روانشناختی و یا جسمانی منفی است اشاره می کند. تحمل پریشانی به طور فزاینده ای به عنوان یک سازه مهم در ایجاد بینش های جدید در مورد شروع و ابقاء آسیب شناسی روانی همچنین پیشگیری و درمان آن ملاحظه می شود. هدف این مقاله، بررسی مبانی نظری و تجربی پژوهش تحمل پریشانی است. روش پژوهش مطالعات کتابخانه ای و یادداشت برداری و خواندن اسناد است. بررسی ادبیات علمی نشان می دهد تعدادی روش امیدبخش برای مفهوم سازی و اندازه گیری تحمل پریشانی همچنین روابط بین تحمل پریشانی و نشانه ها و اختلالات آسیب شناختی وجود دارد. اما ناهمگنی مفهومی و عملیاتی قابل توجه ای در سراسر ادبیات تحمل پریشانی وجود دارد. با توجه به تعاریف مفهومی و عملیاتی این سازه، روابط آن با سازه ها و فرآیندهای دیگر، روابط آن با آسیب پذیری و انعطاف پذیری به آسیب شناسی روانی و نقش آن به عنوان یک درمان و هدف اقدامات پیشگیرانه تعدادی پرسش اساسی باقی می ماند.
    کلید واژگان: تحمل پريشاني, مکانيسم, آسيب شناسي
    Azadeh Forouzanfar *
    Distress tolerance refers to the degree to which an individual is able to withstand negative psychological and or physical states. Distress tolerance has increasingly been viewed as an important construct in developing new insights about the onset and maintenance of psycho pathology as well as its prevention and treatment. This article aims to review the theoretical and empirical bases of distress tolerance research. The research method is library studies and taking notes and reading documents. Inspection of the scientific literature indicates that there are a number of promising ways to conceptualize and measure distress tolerance, as well as relations between distress tolerance and psychopathological symptoms and disorders. But there also is notable conceptual and operational heterogeneity across the distress tolerance literature. A number of basic questions remain regarding the conceptual and operational definitions of the construct, its relations to other constructs and processes, its relations to psychopathology vulnerability and resilience, and its role as a treatment and preventive intervention target. Thus, the current paper provides a comprehensive review of past and contemporary theory and research and proposes key areas for future empirical study of this construct. Future research will make important contributions to our understanding of distress tolerance(s) and its role(s) in psychopathology vulnerability and resilience.
    Keywords: Distress tolerance, Mechanism, Psychopathology
  • نارین عباسی، سمیه کشاورز*، علیرضا کاکاوند

    هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای جو عاطفی خانواده در رابطه بین الگوهای ارتباطی با تحمل پریشانی زنان متاهل بود. طرح پژوهش حاضر همبستگی از نوع الگویابی تحلیل مسیر و نمونه پژوهش حاضر 217 نفر از زنان متاهل شهر تهران در سال 1400 بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های الگوهای ارتباطی زوجین، جو عاطفی خانواده و تحمل پریشانی بود. اطلاعات جمع آوری شده از طریق روش الگویابی تحلیل مسیر تحلیل و نتایج نشان داد که رابطه معنی داری بین الگوهای ارتباطی زنان متاهل و تحمل پریشانی با نقش واسطه ای جو عاطفی خانواده وجود دارد. جو عاطفی نقش واسطه ای معناداری در رابطه بین ارتباط سازنده متقابل (001/0, P=22/0β=) و ارتباط اجتناب متقابل (001/0= P،19/0-β=) و تحمل پریشانی دارد. بر اساس یافته های پژوهش لازم است که در رابطه با عوامل زمینه ساز و سببی مانند الگوهای ارتباطی و جو عاطفی خانواده که موجب اثرگذاری بر تحمل پریشانی زنان متاهل می شود مداخله انجام شود تا نسبت به ارتقاء تحمل پریشانی زنان متاهل اقدام شود.کلیدواژه ها: الگوهای ارتباطی، تحمل پریشانی، جو عاطفی خانواده

    کلید واژگان: الگوهای ارتباطی, تحمل پریشانی, جو عاطفی خانواده
    Narin Abbasi, Somayeh Keshavarz *, Alireza Kakavand

    This study aimed to examine the mediating effect of family emotional atmosphere on the association between communication patterns and distress tolerance in married women. The study employed a correlational design and utilized path analysis. The research sample comprised 217 married women residing in Tehran in the year 1400, who were selected using convenience sampling methodology. The research instruments included the Couple's Communication Patterns, the Family Emotional Atmosphere, and Distress Tolerance. The results of the path analysis revealed a statistically significant association between communication patterns and distress tolerance, with the emotional atmosphere of the family serving as a mediator in this relationship. The mediating role of family emotional atmosphere is found to be significant in the relationship between non-reciprocal constructive relationship and distress tolerance (P=0.22, β=0.001) and the relationship between mutual avoidance and distress tolerance (P=0.001, β=-0.19). The research findings suggest an idea for implementing an intervention targeting contributing and causal factors, specifically communication patterns and the emotional atmosphere within families, which impact the distress tolerance of married women.

    Keywords: Communication patterns, Distress Tolerance, Family Emotional Atmosphere
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال