-
توسعه سریع شهری در چند دهه اخیر ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و زیست محیطی بشر را تحت تاثیر قرار داده است. آثار منفی زیست محیطی رشد شهرها تا آن اندازه افزایش یافته که بزرگترین تهدید در مقابل زیست بوم ها شمرده می شود بطوریکه یکی از تبعات آن، کاهش توان اکولوژیکی و بیولوژیکی زمین بوده که از آن با عنوان بیابان زایی نیز یاد می شود. هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر توسعه شهری و صنعتی (بیابانزایی تکنوژنیکی) در بیابان زایی در منطقه شرق اصفهان می باشد. برای این منظور علاوه بر اطلاعات موجود در نقشه کاربری اراضی و نقشه واحد کاری منطقه مورد بررسی، از تفسیر بصری تصاویر ماهواره ای نیز جهت شناسایی و انطباق مکانی شاخص های ارزیابی بیابان زایی با واقعیت های زمینی استفاده گردید. جهت استفاده از فایل های رقومی و نقشه های ارائه شده از نرم افزارهای Arc GIS و ILWIS استفاده شد. برآورد شدت بیابان زایی محدوده مطالعاتی، با استفاده از شاخص های مربوط به معیار توسعه شهری و صنعتی (تکنوژنیکی) که یکی از زیرمعیارهای مدل AIDPMI می باشد صورت گرفت. بررسی و مقایسه امتیاز های شاخص ها بر اساس روش مذکور نشان داد که در منطقه مورد مطالعه اراضی با شدت بیابان زایی کم در حدود 284451 هکتار (3/82 درصد)، اراضی با شدت بیابان زایی متوسط در حدود 59187 هکتار (2/17 درصد) و اراضی با شدت بیابانزایی شدید در حدود 1883 هکتار (5/0 درصد) گسترش دارند. اراضی با شدت بیابانزایی خیلی شدید در منطقه مشاهده نگردید. به طور کلی اصلی ترین شاخص بیابان زایی تکنوژنیکی در محدوده مطالعاتی را نسبت اراضی مسکونی و شهری به باغی و زراعی تشکیل می دهد که نشان می دهد باید از تبدیل بی رویه اراضی کشاورزی اعم از باغی و زراعی به اراضی صنعتی و مسکونی خودداری گردد و مکان های مناسب دیگری برای توسعه شهرک های صنعتی و مسکونی انتخاب شود.
کلید واژگان: مدل IMDPA, بیابان زایی, توسعه شهری - صنعتی (بیابان زایی تکنوژنیکی)Rapid urban development in recent decades، has affected various aspects of social، economic، cultural، political and human environment. Negative environmental effects of urban growth have increased to such extent that is the largest threat in front of the ecosystem. One of the consequences of these negative environmental effects is ecological and biological capacitance reduction، also referred to as desertification. Currently، the desertification، with human intervention، is more technogenic desertification and is beyond salinity، wind erosion، and other parameters that were previously considered. The main aim of the present study is to survey the effect of urban and industrial development (technogenic desertification) in the desertification of the East region of the Esfahan province. In this study we tried to determine and prepare plan of potential situation of land desertification، caused by urban and industrial development، which is one of the most important human-caused criteria in the assessment of areas affected by desertification within the Isfahan Province eastern region. For this purpose، in addition to information on land use map and work unit map of study area، the visual interpretation of satellite images are also used to identification and spatial adaptation of desertification assessment indices with land realities. Arc GIS and ILWIS software are applied to use digital files and presented maps. Review and comparison of criteria scores of technogenic desertification in the study area indicated that low-intensity desertification is expanded at about 284،451 hectares of the area (82. 3%)، moderate-intensity desertification is expanded to approximately 59187 hectares of the area (17. 2%)، and severe desertification of land is expanded to about 1883 hectares of the area (0. 5%). Land with very severe desertification in the area is not observed.Keywords: IMDPA, Urban, Industrial Development (Technogenic Desertification), desertification, sustainable development -
ارزیابی تناسب اراضی نقش مهمی در مدیریت پایدار محیط زیست برعهده دارد و پیش نیاز برنامه ریزی سرزمین است که پایداری فعالیت ها و توسعه پایدار را تحت تاثیر قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و مدل سازی کاربری های کشاورزی، توسعه شهری و صنعتی اصفهان بزرگ (به منزله مهم ترین مرکز تمرکز جمعیتی استان اصفهان و قطب مهم کشاورزی و صنعتی کشور) با استفاده از داده های سال 1397 صورت گرفته است. برنامه ریزی کاربری اراضی به طور فزاینده ای بر جنبه های مربوط به حفظ محیط زیست و توسعه پایدار تمرکز دارد. انتخاب مناطق مناسب برای این امر، فرایندی پیچیده و وابسته به بسیاری از عوامل است که برمبنای آن ها تصمیم گیری شود. در نوشتار پیش رو از مدل های ارزیابی چندمعیاره تخصیص کاربری اراضی برپایه سیستم اطلاعات جغرافیایی استفاده شد. ابتدا داده های مورد نیاز (شامل متغیرهای توپوگرافی، منابع آب، زمین شناسی، کاربری اراضی، دسترسی ها، عوامل زیرساختی، منابع زیستی، پارامترهای خاک و اقلیم) شناسایی و نقشه های تناسب آن ها به روش فازی تهیه و وزن عوامل با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی تعیین شد؛ سپس نقشه های تهیه شده، با استفاده از روش ترکیب خطی وزنی باهم تلفیق شده و درنهایت نقشه های نهایی تناسب اراضی با توجه به نظرات متخصصین تهیه و طبقه بندی شدند. نتایج پژوهش نشان داد که حدود 9/586، 2/197 و 24 کیلومتر مربع (3/20%، 9/6 % و 08/0%) از مساحت کل منطقه به ترتیب برای کاربری های کشاورزی، توسعه شهری و صنعتی مناسب است؛ همچنین شمال غرب و جنوب شرق منطقه در محدوده نامناسب قرار دارد. براساس نتایج پژوهش حاضر، تکنیک های ارزیابی چندمعیاره و سیستم اطلاعات جغرافیایی ابزار کارآمدی برای ارزیابی و برنامه ریزی اراضی هستند. نتایج نوشتار پیش رو می تواند به مثابه تحلیل تصمیم گیری چندمعیاره ای برای به دست آوردن بینشی عمیق به منظور استفاده پایدار از منابع طبیعی به شمار رفته و براساس آن سه سناریوی ممکن (روند اکولوژیکی و اقتصادی اجتماعی فعلی، حفاظت از زمین های کشاورزی و توسعه شهری-صنعتی) طراحی و مدل سازی شود.
کلید واژگان: اصفهان بزرگ, ارزیابی چندمعیاره, سیستم اطلاعات جغرافیایی, تخصیص کاربری اراضی, توسعه پایدارLand suitability evaluation plays an important role in environmental sustainable management. Besides, it is a prerequisite for land planning which affects sustainability of the activities and sustainable development. The current study aims to evaluate and model the agricultural, urban and industrial development in Great Isfahan (as the most crowded center of Isfahan province and the most important agricultural and industrial hub of the country) using the data in 2018. Land-use planning is increasingly focusing on the aspects of environmental conservational and sustainable development. Choosing the appropriate areas for this purpose is a complex process which requires lots of effective factors. We use multi-criteria evaluation of the land-use allocation models applying geographic information system. First, the required data (including topographic variables, water resources, geology, land-use, accesses, infrastructure factors, biological resources, soil and climatic parameters) were identified, suitability maps were prepared using fuzzy method, and the weight of the factors was determined employing the analytic hierarchy process. Then, the prepared maps were combined using the weighted linear combination method. Finally, the final maps of land-uses suitability were prepared and classified according to the expert opinions. The findings show that approximately 586.9, 197.2 and 24 km2 (20.3%, 6.9% and 0.08%) of the total area of the region is suitable for agricultural, urban and industrial development, respectively. Besides, the northwest and southeast of the region are in an appropriate area. We conclude that MCE and GIS techniques are effective tools for land evaluation and planning. The results of the present research can be used as a multi-criteria decision analysis to obtain a deep insight into the sustainable use of natural resources. Moreover, three possible scenarios (current ecological and socio-economic trend, conservation of agricultural lands and urban-industrial development) can be designed and modeled based on.
Keywords: Greater Isfahan, Multi-Criteria Evaluation, GIS, Land-Use Allocation, Sustainable development -
با آنکه رشد شهرنشینی و توسعه صنعتی در مناطق خشک کشور، منجر به تخریب سیمای سرزمین و کویرزایی گردیده است، به منظور پاسخگویی به نیاز توسعه و پیشرفت اقتصادی اجتماعی این مناطق، توسعه مذکور همواره توسط سیاستگذاران و حتی برنامه ریزان سرزمین دنبال شده است. این در حالی است که به علت کاستی های مدل های ارزیابی و تعیین ظرفیت برد موجود، این الگوی توسعه دارای هزینه های سنگین محیط زیستی و تخریب منابع طبیعی و فرهنگی در میان مدت خواهد گردید. تحلیل اکولوژیکی در مقیاس سیمای سرزمین منطقه ای، نشان می دهد که ترکیب و توزیع فضایی غلط این کاربری ها در کنار منابع آب و پوشش گیاهی اندک موجود، منجر به تخریب و تغییر ساختارها و اجزاء مهم سیمای سرزمین گردیده است. بعلاوه حمایت های مالی و اجتماعی این نوع توسعه منجر به تغییر اولویت های حفاظتی منابع به سوی مصرف هرچه بیشتر و حتی نابودی آنها در این گونه مناطق گردیده است.
در این تحقیق، اثرات محیط زیستی توسعه شهری و صنعتی در سه مقیاس اکوسیستم، سیمای سرزمین و منطقه ای در حوضه آبخیز یزد-اردکان مورد بررسی قرارگرفت. نتایج بررسی نشان می دهد که ترکیب و توزیع فضایی و وزن توسعه صنعتی و شهری در منطقه مورد مطالعه، بسیار فراتر از ظرفیت برد منابع طبیعی و بالاخص منابع آب موجود است.
Although urban and industrial development in arid regions of Iran has lead to landscape degradation and desertification, in order to answer the need for development of such places, these types of development have always been encouraged by planners and policymakers. Whereas the shortcomings of present models of land use planning and carrying capacity determination, such developmental pattern has heavy environmental and cultural resource destruction. Ecological analysis in landscape scale shows that the wrong configuration and spatial arrangement of these land uses beside the scares water and vegetation resource of the area leads to destruction and change of these essential and fragile elements of landscape. Financial and social supports given to this type of development, has changed the conservation priorities of natural resources to over usage and even destruction of them in these types of regions. In this research, environmental impacts of urban and industrial development are investigated in ecosystem, landscape and regional scales. The results show that the configuration and composition and weight of industrial and urban development in the study area are much further than the environmental capability and carrying capacity of the study area. -
مناطق شهری عمده، پیوسته تحت تاثیر رشد جمعیت و مهاجرت قرار دارند که ممکن است به ساخت وسازهای بدون برنامه و گسترش مهار نشدنی آنها منجر شود. در این میان، مناطق صنعتی از مهم ترین بخش های موثر بر تمرکز جمعیت و فعالیت های مختلف و در نتیجه تسریع روند رشد شهرهاست و تغییرات زیادی در سیمای سرزمین به وجود می آورد. بی توجهی به برنامه ریزی فضایی منطقه ای سبب می شود که مناطق صنعتی اغلب به شکل نامناسب در فضای منطقه ای پخش شوند و در کنش متقابل با شهرها ناپایداری بیشتری به محیط تحمیل کنند. در این تحقیق، از ابزار پشتیبان تصمیم گیری ? What if برای ارزیابی توان اکولوژیکی، بهینه سازی رشد و گسترش شهری و صنعتی در شهرستان گنبدکاووس در استان گلستان تا سال 1420 تحت سناریوهای مختلف استفاده شد. معیارهای به کاررفته در این پژوهش شامل نقشه کاربری اراضی، هفت نقشه ترکیبی حاصل از روش ارزیابی چندمعیاری (Multi Criteria Evaluation) و نقشه تراکم جمعیت، نقشه های زیرساخت و الگوی رشد و عوامل اکولوژیکی، اقتصادی- اجتماعی بودند. نتایج تحقیق نشان داد از کل مساحت شهرستان گنبدکاووس، 24107 هکتار می تواند به طبقه تناسب خوب در کاربری توسعه شهری و 5362/6هکتار به طبقه تناسب خوب برای کاربری توسعه صنعتی اختصاص یابد. همچنین، نتایج تحقیق نشان داد که منابع آب، کاربری و شکل زمین و مخاطرات طبیعی و انسانی از عوامل موثر در مکان یابی شهرها و صنایع اند. بیشترین تغییر کاربری اراضی در تبدیل اراضی کشاورزی به مناطق شهری و صنعتی رخ داده است. براساس نتایج، دهستان های فجر، آق آباد و باغلی ماراما در شهرستان گنبدکاووس، بیشترین توان را در توسعه شهری و صنعتی دارند. در این مناطق، توانمندی اکولوژیکی منطقه و همچنین زیرساخت های موجود، یعنی نزدیکی به جاده ها و مناطق مسکونی از عوامل مهم در توسعه اند.
کلید واژگان: ارزیابی توان اکولوژیک, بهینه سازی, توسعه شهری و صنعتی, ?What ifMajor urban areas are being largely affected by population growth and immigration which eventually lead to unplanned constructions and unrestrained urban expansion. In the meantime, industrial areas as one of the most important sectors with great impact on the concentration of population and activities, accelerate the growth of cities and create a plethora of changes in the landscape. Ignoring regional planning during the decision-making process usually leads industrial areas to expand inappropriately and impose instability on the environment, interacting with the parent cities. In this study, the What if? decision support tool was used to assess the ecological potential, optimizing urban growth and industrial development in Gonbad Kavus Township, Golestan Province, Iran, simulating the future under different scenarios by 2041. The mapped criteria include land-use, multi-criteria evaluation (MCE) layers, population density, infrastructures, growth patterns as well as ecological and socio-economic driving factors. The results showed that 24107 hectares can best be allocated to urban development and 5362.6 hectares can best be allocated to industrial development. Furthermore, the findings remarked water resources, land use, and morphology as well as natural and anthropogenic hazards are as key driving forces in site-selecting the cities and industries. Most of the land-use changes were seen in the transition from agricultural to built-up and industrial areas. Accordingly, Fajr, Aghabad, and Baghli Marma districts were best found capable in terms of urban and industrial development criteria and infrastructures as well.
Keywords: Ecological potential evaluation, Optimization, Urban, industrial development, What if? -
با رشد جمعیت و رشد اقتصاد در ایران تقاضای تغییر کاربری اراضی کشاورزی به منظور توسعه شهری و صنعتی افزایش یافته است. این مطالعه سعی در تعیین ارزش اقتصادی و زیست محیطی زمین های کشاورزی تغییر کاربری یافته، دارد. ارزش خدمات اکوسیستمی هر هکتار شالیزار در استان مازندران در سال معادل 310 میلیون ریال برآورد شد در حالی که ارزش تولیدات بازاری این زمین ها تنها در حدود 120 میلیون ریال می باشد. با مقایسه این ارقام توصیه می شود در تحلیل های فایده هزینه پروژه های منطقه ای خسارت ناشی از تخریب زمین های کشاورزی در این منطقه معادل منفعت اجتماعی این زمین ها در نظر گرفته شود.
کلید واژگان: تغییر کاربری, زیست محیطی, اقتصادی, ارزش غیر بازاری, مازندرانThe economic and population growth in Iran has been resulted in conversion of agricultural lands to urban and industrial uses. This paper attempts to estimate the environmental and economic value of agricultural lands which has been converted to industrial and residential use. The results indicate that the environmental value of per hectare paddy is about 310 million rials each year in Mazandaran Province. Whereas، production value of land was about 120 million rials. Comparing these figures، it would be suggested that in a cost and profit analysis of land the opportunity cost of land use change also should be considered.Keywords: Land use change, environment, economic, non, market value, Mazandaran -
در دهه های اخیر حاکم شدن اقلیم خشک بر کشور ایران، موجب گسترش بیابانی شدن اراضی اطراف شهرها شده است. محدوده ای که برای این پژوهش انتخاب شده، اراضی اطراف شهر کرمان است. به منظور بررسی میزان بیابان زایی اطراف این شهر پس از تصحیح هندسی و رادیومتریک تصویر سنجنده ETM+2009 ماهواره لندست و عکس های هوایی با مقیاس 1:5000 منطقه، نقشه های کاربری اراضی و پوشش گیاهی منطقه تهیه شد، و سپس، برای برآورد تعیین شدت بیابان زایی اراضی محدوده شهر کرمان، شاخص های مربوط به معیار توسعه شهری و صنعتی براساس مدل IMDPA، شامل تراکم راه ها و معادن، میزان تراکم فضای سبز، تبدیل اراضی مرتعی، و جنگلی و تبدیل اراضی باغی و زراعی به کار گرفته است. سپس، پارامترهای یادشده براساس میزان تاثیر آن ها در تخریب و بیابانی شدن اراضی منطقه امتیازدهی شد. در نهایت، در محیط نرم افزار GIS با به کارگیری توابع تحلیلی مورد نیاز براساس مدل IMDPA، اراضی منطقه از نظر شاخص بیابانی شدن پهنه بندی شد. نتایج نشان می دهد اراضی محدوده شهر کرمان در اثر بیابان زایی تکنوژنیکی به سه بخش بحرانی، متوسط و کم قابل طبقه بندی هستند.کلید واژگان: بیابان زایی تکنوژنیکی, سنجنده, سیستم اطلاعات مکانی(GIS), IMDPAIn the recent decades, the effect of dry climate of Iran is due to expanding desertification in this country. The countryside of Kerman has selected for this survey. For investigating of amount of deserts generation around this city after geometric and radiometric studying¡ the image of Landsat ETM 2009 and aerial photos at a scale of 1: 5000, preparing of basic maps of earth and vegetation covers maps. To estimate of the severity level of desertification in Kerman, The indicator of Urban and industrial development based on IMDPA , that including density of roads and mines, amount of green space and changing to pasture and forest land. After that giving score to this parameters did upon its affect for destroying and desertification.Finally, in GIS software, with using analytic functions required based on IMDPA. Land area were classified in terms of desertification. The results show that the effects of desertification land in Kerman city can be classified to three section¡ critical , medium and low.Keywords: GIS, Landsat, IMDPA, technological desertification
-
منابع محدود کره زمین، در صورت استفاده مطلوب و در حد توان بازسازی آن ها توسط جمعیت انسانی، می توانند به طور پایدار مورد بهره برداری قرار گیرند. هدف ارزیابی توان اکولوژیک نیز بررسی توان بالقوه سرزمین و تعیین مطلوب ترین نوع کاربری آن است. در تحقیق حاضر، ارزیابی توان اکولوژیکی دشت سیستان برای کاربری های کشاورزی و مرتع داری، توسعه شهری و روستایی، اکوتوریسم، جنگلداری و جنگل کاری، حفاظت اکولوژیک و آبزی پروری در سال 1399 با استفاده از علم و فناوری سنجش ازدور و سامانه اطلاعات جغرافیایی (ساج) و مدل های ارزیابی اکولوژیک چند عامله مخدوم انجام شده است. داده ها و اطلاعات مربوط به 24 پارامتر اکولوژیکی، فیزیکی، اقلیمی و زیستی منطقه، اخذ شده از تصاویر ماهواره ای و یا نقشه های موجود، در محیط نرم افزارهای سنجش ازدوری و ساج مورد پردازش و تحلیل قرارگرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که 100 درصد دشت سیستان برای کاربری حفاظت اکولوژیک، 63 درصد برای طبقه 2 کاربری اکوتوریسم گسترده و 19 درصد برای طبقه 4 کاربری مرتع داری دارای توان اکولوژیکی است و برای سایر کاربری ها ازجمله انواع کشاورزی، آبزی پروری، جنگلداری و توسعه شهری و صنعتی دارای توان مناسبی نیست. نتایج مقایسه توان پهنه با کاربری فعلی آن نشان می دهد که در بخش وسیعی از پهنه شمال شرقی که فقط برای حفاظت توان دارد، در حال حاضر کشاورزی انجام می شود و در بخش اعظم مناطقی که برای حفاظت و تفرج گسترده در نظر گرفته شده اند، اراضی بایر و کاربری مرتع و بیشه زار وجود دارد. نتایج این تحقیق لزوم توجه بیشتر به اقدامات حفاظتی و کاهش فعالیت های کشاورزی و صنعتی در این پهنه آسیب پذیر را نمایان می سازد. از آن جایی که فرایند ارزیابی توان اکولوژیک سرزمین، غالبا مستلزم صرف زمان و هزینه قابل ملاحظه ای می باشد، یکی دیگر از اهداف تحقیق حاضر، معرفی قابلیت تلفیق علم و فناوری سنجش از دور و سامانه اطلاعات جغرافیایی با مدل های اکولوژیک موجود، جهت ارزیابی توان اکولوژیک کشور از جهت اهمیت آن در تسریع، تدقیق و به روزرسانی اطلاعات و خروجی های مدل های موجود و در نهایت تسریع در فرایند آمایش سرزمین می شود که در حال حاضر از مهمترین چالش های پیش رو جهت حصول به توسعه پایدار درکشور است.کلید واژگان: ارزیابی توان اکولوژیک, مدل های اکولوژیکی مخدوم, دشت سیستان, سنجش ازدور, سامانه اطلاعات جغرافیاییThe Earth's limited resources can be sustainably maintained by its human population, if are used optimally and in a balanced way. Assessing the ecological land capability examines the ability of the land to support human activities in a sustainable manner and determines the most desirable type of land use by humans. In this study, the assessment of the ecological capability of Sistan plain for agriculture and pasture, urban and rural development, ecotourism, forestry and afforestation, ecological protection and aquaculture land useses in 2019 has been carried out by integrating the multi-factor ecological models of Makhdoum with Remote Sensing (RS) and Geographic Information System (GIS). Data and information related to 24 ecological, physical, climatic and biological parameters of the region, obtained from satellite images or existing maps, have been processed and analyzed in the environment of remote sensing and GIS software. The results showed that 100% of Sistan plain has ecological capability for protection, 63% for grade 2 of extensive ecotourism and 19% for grade 4 of rangeland and has no suitable potential for other land uses including agriculture and forestry. The results of this study showed the need to pay more attention to conservation measures and reduce agricultural and industrial activities in the Sistan plain. By comparing the ecological capability of the area with its current land use, it was determined that in a large part of the northeastern area, which has the capability for protection, agricultural activities are currently carried out, and in most of the areas that are intended for extensive protection and recreation, there are bare lands, pasture and forest land uses. The results showed the need to pay more attention to protective measures and reduce agricultural and industrial activities in this vulnerable area. Since the process of evaluating the ecological capability often requires spending considerable time and costs, another goal of the research was to combine RS and GIS with the existing ecological models, in order to assess the ecological capability of the Sistan plain. Because it is very effective in speeding up, increasing the accuracy and updating the information and outputs of existing models and finally speeding up the process of land use planning - which is currently one of the most important challenges to achieve sustainable development in Iran.Keywords: Sistan plain, assessing ecological capability, Geographic information system, Remote Sensing, Makhdoum's ecological models
-
امروزه بیابانی شدن اراضی پدیده ای است که مناطق مختلف جهان بویژه مناطق خشک، نیمه خشک و نیمه مرطوب را تهدید می کند. در این پژوهش با استفاده از دو روش جدید ایرانی IMDPA که مبتنی بر جمع هندسی وMICD که مبتنی بر جمع حسابی است، پتانسیل بیابانی شدن محدوده شهر لار طی نیم قرن اخیر (از سال 1334 تا 1384)، با تاکید بر معیار توسعه شهری و صنعتی مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفته است. برای این منظور با توجه به شرایط منطقه از پنج شاخص نسبت جمعیت بالقوه به جمعیت بالفعل، نسبت تبدیل اراضی زراعی- باغی به مسکونی و صنعتی، نسبت تبدیل اراضی جنگلی- مرتعی به مسکونی و صنعتی، تراکم جاده و معدن و سرانه فضای سبز در محدوده های مطالعاتی استفاده گردید. در نهایت بررسی ها نشان داد از روش IMDPA،43/79 درصد از کل منطقه (4348/4348 هکتار) در کلاس کم بیابان زایی، 35/01 درصد (3476/62 هکتار) در کلاس متوسط، 21/09 درصد (2049/21 هکتار) در کلاس شدید و 0/11 درصد (10/54) در کلاس خیلی شدید بیابان زایی قرار دارد در حالی که از روش MICD، 43/8 درصد از کل مساحت منطقه (4349/12 هکتار) در کلاس کم بیابان زایی، 26/38 درصد (2619/92 هکتار) در کلاس متوسط و 29/82 درصد (2961 هکتار) در کلاس شدید بیابان زایی قرار گرفت. در مجموع با توجه به اینکه نحوه امتیاز دهی در مدل MICD از طریق مقایسات زوجی شاخص ها با فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) انجام گرفته است، نتایج قابل قبول تری از وضعیت بیابان زایی تکنوژنیکی محدوده شهر لار نسبت به مدل IMDPA، ارائه داده که به واقعیت نزدیک تر است.
کلید واژگان: بیابانی شدن, توسعه شهری و صنعتی, مدل IMDPA, مدل MICD, محدوده شهر لارNow days desertification of lands in phenomelal that threaded different region of world specially arid, semi arid and semi-arid humid. In this research whit using of two Irainian newMethodsIMDPA that is based on geometric sum and MICD that is based on arithmetic sum. Desertification capacity of Lar city area during recent half century (from 1995 to 2005) has considered with emphasis on factor of urbanization and industrial development. For this purpose as region situation was used following five indexes: the ratio of the potential population acceptance to actual population, the raito of residential and industrial lands to horticultural and agricultural lands, road and mine density, and percapital green areas. Finally studies showed in IMDPA method 43.79 persent of total region (hectare 4348.67) in low class of desertification, 35.01 persent (hectare 3476.62) in medal class, 21.09 persent (hectare 2049.21) in severe class and 0.11 persent (hectare 10.54) which it sets to the high severe desertification. Whereas in MICD method 43.8 persent of total region (hectare 4349.12) in low class desertification, 26.38 persent (hectare 2619.92) in medal class and 29.82 persent (hectare 2961) which it sets to the severe desertification. Ingeneral as for scoring method in MICD through indexes Pirewise comparison with done Analytical Hierarchy Process, this model has peresented more acceptable results from desertification to IMDPA model that is more near to the realty.Keywords: Desertification, Urbanization, industrial development, IMDPA model, MICD model, Lar city area -
بیابان زایی ناشی از توسعه شهری یا تکنوژنیکی در اثر دخالت های بشری و تغییرات کاربری اراضی صورت می گیرد که به عنوان یک معضل جدی، مطرح است. افزایش جمعیت علاوه بر تسریع تخریب زمین، باعث بهره برداری نابجا از اراضی می شود. در پژوهش حاضر با استفاده از تصاویر سنجنده TM ماهواره های لندست 4 و 5 سال 1986 و سنجنده های OLI و TIRS ماهواره لندست 8 سال 2017، روند تغییرات کاربری اراضی محدوده شهر طبس مورد بررسی قرار گرفت. محدوده مطالعاتی به 6 واحد کاری تقسیم گردید و با استفاده از مدل ایرانی ارزیابی پتانسیل بیابان زایی (IMDPA) معیار و شاخص های تکنوژنیکی مورد مطالعه قرار گرفت و در نهایت ارزش عددی شاخص های معیار توسعه شهری و صنعتی (نسبت اراضی انسان ساخت به زراعی و باغی، نسبت اراضی انسان ساخت به باغی و جنگلی یا فضای سبز، شاخص میزان سرانه فضای سبز، درصد مناطق جاده سازی شده و تراکم جاده، نسبت پذیرش جمعیت بالقوه به جمعیت بالفعل) برای کل منطقه در هر دو زمان محاسبه شد. بررسی ها نشان داد که طی سال های مورد مطالعه سطح عوارض انسان ساخت 5/68 درصد افزایش داشته از طرفی اراضی زراعی هم حدود 5/9 درصد افزایش نشان داده است. همچنین در منطقه مورد مطالعه، شاخص نسبت اراضی انسان ساخت به باغی و جنگلی یا فضای سبز و شاخص سرانه فضای سبز به ترتیب با ارزش عددی 0/92 و 9/14 بیشترین تاثیر در سال 1986 و شاخص نسبت اراضی انسان ساخت به زراعی و باغی و شاخص تراکم جاده به ترتیب با ارزش عددی 0/79 و 1/95 در سال 2017 کم ترین تاثیر را در بیابان زایی تکنوژنیکی منطقه دارد. براساس پنج شاخص مورد بررسی، ارزش کمی شدت بیابان زایی برای کل منطقه در سال 1986، 1/89 که در کلاس متوسط بیابان زایی و سال 2017، 7/13 که در کلاس بسیار شدید بیابان زایی قرار می گیرد.کلید واژگان: تغییرات کاربری اراضی, توسعه شهری و صنعتی, معیار تکنوژنیک, دخالت های بشریDesertification due to urban or technological development is due to human intervention and land use change, which is a serious problem. In addition to accelerating land degradation, population growth is leading to misuse of land. In the present study, using Landsat4-5 satellite imagery of 1986 TM sensor and Landsat 8 satellite imagery of OLI TIRS sensor of 2017, the trend of land use changes in Tabas city was investigated. The study area was divided into 6 units and using the Iranian Model of Desertification Potential Assessment (IMDPA), standard technogenic criteria and indicators were studied, and finally the numerical value of standard indicators of urban and industrial development (ratio of man-made to agricultural and garden lands, ratio of man-made lands to garden) And forest or green space, per capita green space index, percentage of road construction areas and road density, ratio of potential population to actual population) were calculated for the whole region in both time periods. Studies have shown that during the studied years, the level of man-made complicaions has increased by 5.68 percent, while arable lands have also increased by about 5.9 percent. The results showed that in the study area, the ratio of man-made land ratio, to garden and forest or green space and green space index with numerical values of 0.92 and 9.14, respectively, had the greatest impact in 1986 and man-made land ratio. To agricultural and horticultural construction and road density index with a numerical value of 0.79 and 1.95, respectively, in 2017 have the least impact on the technogenic desertification of the region. Based on the five indicators studied, the quantitative value of desertification intensity for the whole region in 1986 was 1.89, which is in the middle class of desertification, and in 2017, 7.13, which is in the very severe class of desertification.Keywords: Land use change, Urban, industrial development, Technogenic criteria, Human interventions
-
آمایش سرزمین و استفاده صحیح و متناسب با ویژگی های محیطی در سطح منطقه و کشور، از اصول اولیه و مهم توسعه پایدار به شمار می آید. با توجه به جمعیت زیاد، تغییر کاربری ها در شهرستان مرودشت زیاد می باشد. مقاله بر آن است تا مقایسه ای بین کاربری اراضی موجود و نقشه آمایش تهیه شده برای شهرستان انجام دهد. روش تحقیق از نوع «توصیفی- تحلیلی» می باشد و برای جمع آوری داده ها از ابزار کتابخانه ای، پرسشنامه و مطالعات و مشاهدات میدانی استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با نرم افزارArcGis9.3 صورت گرفته است. مقایسه توان زیست محیطی شهرستان با کاربری اراضی از طریق روی هم گذاری لایه های مختلف اطلاعاتی با استفاده از مدل مخدوم و با روش کمی آمایش به کمک GIS صورت گرفت و نقشه آمایش سرزمین منطقه تهیه گردید. لازم به ذکر است اصلاحاتی در فرایند آمایش نظیر عدم تهیه واحدهای زیست محیطی و بهره گیری از نقشه کاربری فعلی انجام پذیرفت. نتایج نشان می دهد که کاربری کشاورزی آبی و سپس اکوتوریسم از بیشترین اولویت (مجموع سناریوها) و تنها گستره کاربری نزدیک به کاربری فعلی، توسعه شهری و صنعتی و روستایی (حدود 4/0 درصد) می باشد. هم چنین بهره برداری در عرصه کشاورزی آبی (40%) و حفاظت (5/1%) کمتر از توان محیطی بهینه منطقه و در عرصه جنگلداری (22%) و مرتعداری (32%) بهره برداری بیش از توان محیطی می باشد.کلید واژگان: آمایش سرزمین, روش کمی, GIS, شهرستان مرودشتLand use planning and appropriate use of regional environmental characteristics are principles of sustainable development. Due to the overpopulation, changing land use is high in Marvdasht region. The aim of this study is to make the comparison between the land use and preparing planning map of this region. This research is descriptive-analytic and library study, questionnaires and surveys and field observations have been used to collect data. Data analysis was performed with software ArcGis 9.3. Comparison of the potential regional land use through overlaying different layers was done by using Makhdoom model and GIS quantitative planning to prepare regional land use map. It should be mentioned that not tangible modifications in are done in the preparation of environmental units and current land use map. Results show that the first priority (sum of scenarios) is irrigation agriculture and then ecotourism and the only current land use is allocated to the industry, urban and rural (0.4%) development. Also, utilization of irrigation agriculture (40%) and protection (1.47%) are less than the optimum environmental capability of the region and utilization of forestry (22%) and pasturage (32%) are more than the environmental capability.Keywords: Land use planning, Quantitative model, GIS, Marvdasht Township
-
از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبهای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شدهاست.
- نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شدهاند و انتظار میرود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
- جستجوی عادی ابزار سادهای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش دادهشود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشتههای نویسنده خاصی هستید، یا میخواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجهای نباشند.
-
معتبرحذف فیلتر