-
پیشینه تامل درباره توسعه و نقش دولت در آن، به طور معمول، به دوره قاجاریه و آشنایی جدی ایرانیان با دنیای جدید برگردانده می شود. با این حال، این موضوع همچنان زنده و دغدغه متفکران و دولتمردان ایرانی است و امروزه میراث پرباری از نکته سنجی های نظری و اقدامات انجام شده در این زمینه در اختیار قرار دارد. در مقاله حاضر تلاش بر آن بوده است که با مبنا قرار دادن نظریه دولت دموکراتیک توسعه گرا، برنامه ها و اقدامات توسعه ای دوره پهلوی دوم (1357-1320) بازخوانی و بررسی شود. بر این اساس، در دوره 1332-1320 نوع سیاست اجازه نمی داد دولت ظرفیت لازم برای توسعه گرایی را پیدا کند؛ در سالهای 1341-1332 به دلیل دگرگونی در روابط دولت – جامعه نوعی گسست و تغییر در نوع سیاست رخ می دهد و شرایط اولیه برای توسعه گرایی پدیدار می شود (دوره گذار و انتقال)؛ و در سالهای 1357-1341 با تغییر ظرفیت دولت، به ویژه به واسطه افزایش درآمدهای نفتی، ویژگی توسعه گرایی به طور بارزی نمودار شد. با این حال، شرایط ایران و در نتیجه نوع سیاست بدان گونه نبوده است که این دولت گرایش دموکراتیک نیز پیدا کند.
کلید واژگان: دولت, سیاست, توسعه, نظریه دولت دموکراتیک توسعه گرا, پهلوی دومThe Qajar period, when Iranians first met the modern world, is usually assumed to be the beginning of thinking over development and the role the state plays in it. The issue of development is still alive within the intellectual circles as well as authorities and has led to accumulation of a fruitful literature. Relying on the theory of democratic developmentalist state, the present study attempts to review and analyze the developmental programs during the second Pahlavi era (1941-1979). Our argument is that 1) during the 1941-1953, the type of politics prevented the state from generating the required capacity for developmentalism, during 1953-1962 a transformation in the state-society relation led to some rupture and change in politics and consequently prepared the ground for some efforts for adopting developmentalist policies (the transition period), and during 1962-1979, with an increase in oil revenues, developmentalism flourished and its positive characteristic was significantly revealed. But the country’s situation and the kind of politics did not encourage the Iranian state to become democratized.Keywords: State, Politics, Development, Theory of Democratic Developmentalist State, Second Pahlavi Period -
دیپلماسی اقتصادی با استفاده از روابط و نفوذ برای بهبود تجارت و سرمایه گذاری بین الملل، محدوده وسیعی از نمایندگآن بین المللی، نهادهای داخلی و نیز فعالیت های دوجآنبه دیپلماتیک را پوشش می دهد. منطقه گرایی اقتصادی نتیجه تعاملات دیپلماتیک اقتصادی پویا است که در قالب یک سازمآن منطقه ای می توآند جلوه گر شود. سازمآن همکاری های اقتصادی (اکو) تنها سازمآن منطقه ای مهمی است که ایرآن عضو موسس آن می باشد و تجلی گاه سه ویژگی خاص سیاست خارجی دولت یازدهم: توسعه گرایی، منطقه گرایی و بین الملل گرایی است. حال این پرسش مطرح می شود که عوامل موثر بر ناکارامدی دیپلماسی اقتصادی ایرآن در سازمآن اکو در پیشبرد سیاست منطقه گرایی اقتصادی دولت یازدهم کدامند؟ فرضیه اصلی این است که به نظر می رسد علی رغم وجود پتآنسیل های بسیار در سازمآن اکو؛ مشکلات درون ساختاری، موازی کاری و تداخل وظایف وزارت امور خارجه با سایر نهادها، زمینه ساز عدم کارایی و ناتوآنی این وزارتخآنه جهت پیشبرد سیاست منطقه گرایی اقتصادی دولت یازدهم بوده است. این مقاله به روش اسنادی- آرشیوی گردآوری و با استفاده از نرم افزار Eviews به تخمین داده ها پرداخته شده است. تحلیل نتایج به دست آمده با مصاحبه از نخبگآن دیپلماسی ایرآن مورد تحلیل و تبیین قرار گرفته است. دیپلماسی اقتصادی با استفاده از روابط و نفوذ برای بهبود تجارت و سرمایه گذاری بین الملل، محدوده وسیعی از نمایندگآن بین المللی، نهادهای داخلی و نیز فعالیت های دوجآنبه دیپلماتیک را پوشش می دهد. منطقه گرایی اقتصادی نتیجه تعاملات دیپلماتیک اقتصادی پویا است که در قالب یک سازمآن منطقه ای می توآند جلوه گر شود. سازمآن همکاری های اقتصادی (اکو) تنها سازمآن منطقه ای مهمی است که ایرآن عضو موسس آن می باشد و تجلی گاه سه ویژگی خاص سیاست خارجی دولت یازدهم: توسعه گرایی، منطقه گرایی و بین الملل گرایی است. حال این پرسش مطرح می شود که عوامل موثر بر ناکارامدی دیپلماسی اقتصادی ایرآن در سازمآن اکو در پیشبرد سیاست منطقه گرایی اقتصادی دولت یازدهم کدامند؟ فرضیه اصلی این است که به نظر می رسد علی رغم وجود پتآنسیل های بسیار در سازمآن اکو؛ مشکلات درون ساختاری، موازی کاری و تداخل وظایف وزارت امور خارجه با سایر نهادها، زمینه ساز عدم کارایی و ناتوآنی این وزارتخآنه جهت پیشبرد سیاست منطقه گرایی اقتصادی دولت یازدهم بوده است. این مقاله به روش اسنادی- آرشیوی گردآوری و با استفاده از نرم افزار Eviews به تخمین داده ها پرداخته شده است. تحلیل نتایج به دست آمده با مصاحبه از نخبگآن دیپلماسی ایرآن مورد تحلیل و تبیین قرار گرفته است.کلید واژگان: دیپلماسی اقتصادی, اکو, منطقه گرایی اقتصادیEconomic diplomacy, using relations and influence to improve international trade and investment, covers a wide range of international representatives, domestic institutions, as well as bilateral diplomatic activities. Economic regionalism is the result of dynamic economic diplomatic interactions that can take shape in the form of a regional organization. The Economic Cooperation Organization (ECO) is the only major regional organization to which Iran is a founding member, and sometimes manifests three specific features of the 11th government's foreign policy: developmentalism, regionalism, and internationalism. Now the question arises that what are the factors affecting the inefficiency of Iran's economic diplomacy in the ECO organization in advancing the economic regionalism policy of the 11th government? The main hypothesis is that in spite of the great potential in ECO, intra-structural problems, parallel work and overlapping of the Ministry of Foreign Affairs with other institutions have been the cause of inefficiency and inability of this ministry to advance the policy of economic regionalism of the 11th government. The data of this article have been obtained by documentary-archival method and estimated using Eviews software. The analysis of the results obtained by interviewing Iranian diplomatic elites has been analyzed and explained.Keywords: Economic Diplomacy, ECO, Economic Regionalism
-
در مقاله حاضر، چگونگی تعامل و تقابل زیست جهان منا (خاورمیانه و شمال آفریقا) با فرآیند جهانی شدن و امپریالیسم فرهنگی، و آثار آن، مورد بررسی قرار گرفته است. از این رو، وضعیت این منطقه راهبردی ذیل محورها و عواملی چون امپریالیسم فرهنگی سایبر، نظام اقتصاد سیاسی جهانی و توسعه گرایی حکم روایی جهانی مورد بحث قرار گرفته است. به نظر نویسنده، سیاستهای فرهنگی منا، در واقع، صورتهای گوناگونی از مواجهه زیست جهان های غیرغربی با غرب است. همچنان که برداشتهای گوناگونی از اسلام سیاسی در غرب شکل گرفته، راهبردهای فرهنگی متنوعی در زیست جهان اسلامی منا پدیدار شده است.
کلید واژگان: جهانی شدن, امپریالیسم فرهنگی, اسلام سیاسی, هژمونی, گفتمان شرق شناسی, منطقه مناThis paper deals with the quality of interaction between the MENA (Middle East and North Africa) living world and the process of globalization and cultural imperialism, as well as their repercussions. On this basis, the conditions of this region are studied in terms of such topics and factors as cyber cultural imperialism, world political economy system and expansion of global governance. According to the author, MENA cultural policies indeed constitute various forms of the interface between non-Western living worlds and the West. As different interpretations of political Islam have taken shape in the West, various cultural strategies have emerged in the Islamic living world, too.Keywords: Globalization, Cultural Imperialism, Political Islam, Hegemony, Orientalist Discourse, MENA Region -
نویسنده با فرض فردیت تاریخی ذهنیت توسعه در هر جامعه، این ذهنیت را بیش از همه محصول بازی های تمایز و تضاد بزرگ رخداده در تاریخ آن جامعه می داند.[1] بر همین مبنا، استدلال نویسنده آن است که تاریخ ذهنیت توسعه در غرب فراتر از هر عامل دیگری، فرآورده پنج بازی تمایز و تضاد «یونانی/غیریونانی»، «مسیحی/غیرمسیحی»، «پیشامدرن/مدرن»، «ارتدوکس/رادیکال» و«مدرن/پست مدرن» بوده است. وی ضمن شرح انتقادی نقش این پنج بازی تمایز و تضاد در رسیدن تاریخ ذهنیت توسعه در غرب به محتوا و شکل کنونی خود، در ادامه، بر آن است که بازی تمایز و تضاد هم اکنون جاری «مدرن/پست مدرن» نیز، نه باعث مرگ ذهنیت توسعه که منجر به نامیرایی و ناتمامیت تاریخی آن می شود چراکه به زعم نویسنده، «جریان پساتوسعه گرایی» (به مثابه فرآورده بازی تمایز و تضاد «مدرن/پست مدرن»)، نه بدیل «جریان توسعه گرایی» که در اصل خود جزئی از میدان ذهنیت در حال قبض و بسط توسعه در غرب بوده و رشد پساتوسعه گرایی زمینه را برای ظهور «ادبیات منطقی توسعه» در بازاندیشی های آینده، دست کم در سطح تئوری هموار خواهد نمود.کلید واژگان: تاریخ ذهنیت توسعه, بازی تمایز و تضاد, جریان ارتدوکسی و رادیکالی توسعه, پساتوسعه گرایی, ادبیات منطقی توسعهThe article provides a new and different understanding about the history of development mentality in the West. The author argues that the development mentality in any society is a product of the Great Games of Distinction and Contradiction in the history of that society. In this context, the author believes that the history of development mentality in the West, more than any case, is the product of five Great Distinction and Contradiction Games of "Greek/Non-Greek", "Christian/Non-Christian", "Premodern/Modern", "Orthodox/Radical" and "Modern/Postmodern". He explains the roles of these five Great Games of Distinction and Contradiction in the history of development mentality in the West due to the current content and form and believes that the current game of "Modern/Postmodern" instead of death of the development mentality lead to the immortality and historical incompleteness of development mentality in the west, Because the post-development stream (as a product of the Distinction and Contradiction Game of "Modern/Postmodern"), is a part of development mentality feild in the West and grow of the post-developmentalism will smooth the basis of emergence of "logical literature of development" in future rethinking, at least theoretically.Keywords: History of development mentality, Games of distinction, contradiction, Radical, orthodox stream, Post, developmentalism, Logical literature of development
-
جانشین پروری یک راهبرد برای سازمان های آینده نگر در رویارویی با وقایعی نظیر بازنشستگی، استعفا، جابه جایی و... است تا از ورود افراد ناشایست به پست های کلیدی هنگام خالی شدن آنها جلوگیری شود. این مقوله سازمانی دارای گفتمان هایی است که از اعمال فاعلان آن نشئت گرفته و بر اعمال آنها نیز اثر می گذارد. این گفتمان ها دارای مفاهیم و معیارهایی هستند که از شمول معنایی یا تضاد معنایی برخوردار بوده و شناسایی آنها به درک وجود یا عدم وجود جانشین پروری، شرایط و زمینه های تحقق آن کمک می کند. هدف تحقیق حاضر، شناسایی معیارهای طرد و شمول این پدیده سازمانی در یک مجموعه دولتی جهت آسیب شناسی است. طی مصاحبه صورت گرفته با 15 مدیر سازمان مذکور و تحلیل یافته ها به روش تحلیل گفتمان،9 گروه معیار طرد و شمول مشخص شد. توسعه گرایی، شایسته گرایی، تعالی سازمانی، عدالت گرایی، تعاملات باز و شفاف، نگرش راهبردی و نظام مند، حمایت مدیران، فرهنگ سازنده و ضابطه گرایی به عنوان معیارهای شمول و توسعه گریزی، شایسته گریزی، افول سازمانی، عدالت گریزی، تعاملات محدود و مبهم، نگرش مقطعی و غیرنظام مند، مقاومت یا بی تفاوتی مدیران، فرهنگ بازدارنده و رابطه گرایی به عنوان معیارهای طرد جانشین پروری شناسایی شدند.کلید واژگان: جانشین پروری, گفتمان, معیارهای طرد و شمولSubstitution is strategic for futurologist organizations to deal with occasions such as retirement, resignation, replacement, etc. and to prevent unfitting entrance of people to key positions. This organizational issue contains discourses derived from the deeds of the agents which influence them in return. These discourses contain concepts and criteria with semantic affirmation or contradiction the identification of which helps to understand the existence or absence of succession and the context and situation of its realization. The purpose of this research is to identify the exclusion and inclusion criteria of this organizational phenomenon in a governmental complex for pathology. The findings of interviews with 15 managers of the organization which were analyzed through discourse analysis, demonstrated 9 exclusion and exclusion criteria. Developmentalism, competency orientation, organizational excellence, justice orientation, open and transparent interactions, strategic and systematic attitude, support by managers, constructive culture and discipline orientation were identified as inclusive criteria. Avoidance of developmentalism, non-competency orientation, organizational decline, avoidance of justice, limited and ambiguous interactions, intermittent and unsystematic approaches, managers' resistance or apathy, preventive culture, and relation orientation were identified as the exclusion criteria for substitution.Keywords: succession planning, discourse, Exclusion, Inclusion Criteria
-
جانشین پروری یک راهبرد برای سازمان های آینده نگر در رویارویی با وقایعی نظیر بازنشستگی، استعفا، جابه جایی و... است تا از ورود افراد ناشایست به پست های کلیدی هنگام خالی شدن آنها جلوگیری شود. این مقوله سازمانی دارای گفتمان هایی است که از اعمال فاعلان آن نشئت گرفته و بر اعمال آنها نیز اثر می گذارد. این گفتمان ها دارای مفاهیم و معیارهایی هستند که از شمول معنایی یا تضاد معنایی برخوردار بوده و شناسایی آنها به درک وجود یا عدم وجود جانشین پروری، شرایط و زمینه های تحقق آن کمک می کند. هدف تحقیق حاضر، شناسایی معیارهای طرد و شمول این پدیده سازمانی در یک مجموعه دولتی جهت آسیب شناسی است. طی مصاحبه صورت گرفته با 15 مدیر سازمان مذکور و تحلیل یافته ها به روش تحلیل گفتمان،9 گروه معیار طرد و شمول مشخص شد. توسعه گرایی، شایسته گرایی، تعالی سازمانی، عدالت گرایی، تعاملات باز و شفاف، نگرش راهبردی و نظام مند، حمایت مدیران، فرهنگ سازنده و ضابطه گرایی به عنوان معیارهای شمول و توسعه گریزی، شایسته گریزی، افول سازمانی، عدالت گریزی، تعاملات محدود و مبهم، نگرش مقطعی و غیرنظام مند، مقاومت یا بی تفاوتی مدیران، فرهنگ بازدارنده و رابطه گرایی به عنوان معیارهای طرد جانشین پروری شناسایی شدند.
کلید واژگان: جانشین پروری, گفتمان, معیارهای طرد و شمولSubstitution is strategic for futurologist organizations to deal with occasions such as retirement, resignation, replacement, etc. and to prevent unfitting entrance of people to key positions. This organizational issue contains discourses derived from the deeds of the agents which influence them in return. These discourses contain concepts and criteria with semantic affirmation or contradiction the identification of which helps to understand the existence or absence of succession and the context and situation of its realization. The purpose of this research is to identify the exclusion and inclusion criteria of this organizational phenomenon in a governmental complex for pathology. The findings of interviews with 15 managers of the organization which were analyzed through discourse analysis, demonstrated 9 exclusion and exclusion criteria. Developmentalism, competency orientation, organizational excellence, justice orientation, open and transparent interactions, strategic and systematic attitude, support by managers, constructive culture and discipline orientation were identified as inclusive criteria. Avoidance of developmentalism, non-competency orientation, organizational decline, avoidance of justice, limited and ambiguous interactions, intermittent and unsystematic approaches, managers' resistance or apathy, preventive culture, and relation orientation were identified as the exclusion criteria for substitution.
Keywords: succession planning, discourse, Exclusion, Inclusion Criteria -
برقراری موازنه میان بهره برداری از امکانات جهانی شدن برای توسعه، در شرایطی که جهانی شدن پارادایم حاکم بر توسعه است ازیک سو و حفظ ساحت و مواضع انقلابی جمهوری اسلامی ایران در سیاست خارجی، از مشکلات عمده در تحقق توسعه کشور است. ازاین رو، یکی از سوالات در این زمینه آن است که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران باید از چه الگویی پیروی کند که در عین حفظ هویت اسلامی و انقلابی جمهوری اسلامی، عامل و مسهلی برای بهره برداری از امکانات نظام بین الملل برای توسعه کشور باشد. کلید حل معمای دوگانه توسعه گرایی و انقلابیگری در سیاست خارجی، به میزان نقشی بستگی دارد که برای سیاست خارجی به طور اعم و فرصت های جهانی شدن به طور اخص در توسعه قائل می شویم. مقاله حاضر به شیوه توصیفی و تحلیلی انجام شده و هدف از آن، ارائه مدلی برای حل دوگانه انقلابیگری و توسعه گرایی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است. نتایج حاصل از آن نشان داد که سیاست خارجی در ماتریس توسعه کشور، شرط لازم نیست، بلکه عمده راه حل برای توسعه، روی آوردن به درون، درون زایی و شکوفایی استعدادها و ظرفیت های داخلی است و در این میان، سیاست خارجی به عنوان کاتالیزور، باید دروازه امکانات خارجی برای تقویت رشد و توسعه ظرفیت های داخلی را فراخ تر کند. در این صورت، تداوم کنش های انقلابی در سیاست خارجی با موانع کمتری روبه رو خواهد بود.کلید واژگان: توسعه گرایی, انقلابیگری, درون زایی, برون نگری و جهانی شدنCreating balance between utilizing the facilities of globalization for development, in conditions that globalization is the dominant paradigm on development on one hand and maintaining the revolutionary position and stances of the Islamic Republic of Iran in foreign policy on the other, is one of the main difficulties in the realization of the development of the country. Therefore, one of the questions in this regard is: Which pattern must the foreign policy of the Islamic Republic of Iran follow in order to maintain the Islamic and revolutionary identity of the Islamic Republic and at the same time be a factor and facilitator for utilizing the facilities of the international system in developing the country? The key to solve the dual enigma of developmentalism and being revolutionary in foreign policy depends on the extent of the role which we consider for the foreign policy in general and the opportunities of globalization in particular in development. The present article uses descriptive and analytical method and aims at presenting a model for solving the duality of being revolutionary and developmentalism in the foreign policy of the Islamic Republic of Iran. The results indicated that foreign policy in the matrix of the development of the country is not the necessary condition, rather the main solution for development is inclining towards internal capabilities, endogeneity and trying to create and actualize internal talents and capacities and the foreign policy as a catalyst must widen the doors of foreign facilities for strengthening the growth and development of internal capacities. In this case, the continuity of revolutionary acts in the foreign policy will face fewer barriers.Keywords: Developmentalism, Being Revolutionary, Endogeneity, Outward-Looking, Globalization
-
اثبات گرایی در علم، و توسعه گرایی مبتنی بر آن، پیش از این که بتواند در ایران نیز مانند اروپا در یک دوره زمانی، سنت های نیرومند علمی، تحقیقاتی و آکادمیک خود را مستقر بکند، مواجه با رویکردهای پراکنده «نااثبات گرایی» و «مابعد اثبات گرایی» شده است و به جای این که سنتز ثمربخشی از اندیشیدن در باب علم، اتفاق بیفتد شاهد بودیم که چگونه در ایران دهه 50 شمسی؛ گفتارهای مبهم بومی شدن علم و دانشگاه در لفافه ای از نقد اثبات گرایی، نقد کمیت گرایی و نقد ایدئولوژی «علم آیین»، سر از ایدئولوژی ها و پروژه های اسلامی سازی در پایان همان دهه و بعد از آن، در آورد، و به تاویل هایی اجتماعی و سیاسی انجامید که اساسآ در نیت مؤلفان نخست نیز نبود.
آن گاه، دیگرباره به سبب هزینه های سنگین گفتمان «ایدئولوژیک کردن و آیینی کردن علم» هرگونه بحث از نسبت علوم با واقعیت های فرهنگی و اجتماعی بومی و محلی، به صورت یک تابو یا فوبیای شبه پوزتیویستی درآمده است. علت این امر، از یک سو فقر نظری و از سوی دیگر آسیب پذیری های زمینه ای و ساختاری در جامعه ما بوده است.
کلید واژگان: علم, دانش بومی, دانش محلی, دانش جهانی, تحولات, ایران -
امروزه حفاظت از محیط زیست، در پرتو همکاری های جهانی به مثابه توسعه در حالی از جمله مصادیق همگرایی بین المللی به شمار می آید، که پایداری جهانی به طور چشمگیری تحت تاثیر رشد اقتصادی و تحولات اجتماعی قرار دارد، که این مهم هم گام با توسعه در پرتو تعاملات، توافقات و همکاری های بین المللی بروز و ظهور پیدا می کند. تحقق این موضوع، در گرو ایجاد چارچوب های دقیق و سازگار و تمرکز بر نوآوری های پایدار انجام می پذیرد و رشد سبز با محوریت حفاظت از محیط زیست، رونقی دوچندان می یابد. در این پژوهش، برآنیم تا مسیر توسعه گرایی و همگرایی در نیل بسوی حفاظت از محیط زیست را تحلیل نماییم. این پژوهش در پی پاسخ گویی به این سوال است که؛ واکاوی توسعه گرایی و همگرایی بین المللی چگونه به حفاظت از محیط زیست جهانی نظم و نسق می دهد؟ در این راستا، پژوهش حاضر بر این فرضیه استوار است، که با هدف حفاظت محیط زیست وتبیین نقش دولتها در برابر چالشها، با تکیه بر همگرایی بین المللی و یکپارچه سازی قوانین، بعنوان یک موضوع مهم بین المللی، چالشها و خلاهای اجرایی و حقوقی همگرایی بین المللی، مدنظر قرارگرفته است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که تهدیدات محیط زیستی، مخاطرات وسیعی را به همراه داشته و حقوق بشر، در تقابل محیط زیست طبیعی و انسانی، مورد هجمه واقع شده است. با عنایت به نگاه توصیفی پژوهش، تقویت همگرایی بینالمللی در جهت نیل به حفاظت از محیط زیست به عنوان یک ارزش و چارچوب سیاستی ضروری و یک اولویت جدی تلقی گردیده، و راهبردی اساسی برای مهار مخاطرات محیط زیستی و رهیافتی موثر برای تعادل بخشی به توسعه پایدار است.کلید واژگان: حقوق بین الملل محیط زیست, همگرایی بین المللی, مخاطرات زیست محیطی, حفاظت محیط زیست, توسعه پایدارToday's environmental protection is seen as a matter of global cooperation as development, including international convergence, where global sustainability is significantly influenced by economic growth and social change, which is in line with development in the light of interactions. International agreements and cooperation are emerging. This is achieved through the creation of rigorous and consistent frameworks and a focus on sustainable innovation, and green growth with a focus on protecting the environment doubles. In this research, we aim to analyze the path of development and convergence in the Nile towards environmental protection. In this regard, the present study aims at protecting the environment and explaining the role of governments against challenges by relying on international integration and the integration of laws as an important international issue, and the challenges and legal challenges of international integration. The findings of this study indicate that environmental threats pose a great danger and human rights have been attacked in the face of the natural and human environment. Wherever possible, enhancing international convergence to achieve environmental protection is seen as an essential policy value and priority and a serious priority and is a fundamental strategy for controlling environmental hazards and an effective approach to balancing sustainable development.Keywords: International Environmental Law, International Convergence, Environmental Risks, Environmental protection, sustainable development
-
کارایی و اثربخشی مدیریت دولتی در گرو تحکیم حلقه های ضعیف آن است. یکی از این حلقه های ضعیف در سازمان دولت، نبود الگوی بومی مدیریت دولتی است که برای پیاده سازی چشم انداز 1404 از قابلیت های سازگار با شرایط وضعی کشور برخوردار باشد. کم توجهی به این نیاز کلیدی کارکرد الگوهای تقلیدی را در مقابل تغییرات محیطی کاهش می دهد.
طبق نظریه اقتضایی یک بهترین الگوی مدیریت دولتی وجود ندارد، از این رو، شناخت الگوی مدیریت دولتی مناسب تنها در پرتو همترازی آن با نیازهای اسناد بالادستی در سطوح حاکمیتی و شرایط وضعی کشور امکان پذیر است. در این پژوهش چهار الگوی مدیریت دولتی (اداره امور عمومی، مدیریت دولتی نوین، مدیریت ارزش های همگانی، و مدیریت ارزش های متعالی) برای تحقق حاکمیت تراز چشم انداز 1404 از دیدگاه خبرگان مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان می دهد که اولا حاکمیت مطلوب تراز چشم انداز با ویژگی های شش گانه عدالت گرایی، قانون گرایی، مشارکت جویی، ارزش گرایی، توسعه گرایی، و پاسخگویی قابل تبیین است. ثانیا از دیدگاه خبرگان مدیریت دولتی، ضروری است یک الگوی تلفیقی مدیریت دولتی برای پیاده سازی حاکمیت تراز چشم انداز بکار گرفته شود.
کلید واژگان: اداره امور عمومی, مدیریت دولتی نوین, مدیریت ارزش های همگانی, مدیریت ارزش های متعالی و حاکمیتEfficieny and effectiveness of public administration, is dependent on Strengthening the weak link of it. One of this weak link is the lack of native model of public administration. This model is necessary for implementation of 1404 vision. Ignoring this critical need, decreases the function of imitative model. Based on contingency theory, there is no best model for public administration, therefore recognition of proper public administration model consistent with the condition of country, is possible. In this research four model of public administration for realization of the vision of 1404 are evaluated from the expert’ views. The results show that, first, the six features including justice, law, participation, value oriented, development and accountability, allow the governance of the 1404 vision.Second, from the expert’ views, implementing an integrated model for realization of vision is necessary.
-
از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبهای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شدهاست.
- نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شدهاند و انتظار میرود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
- جستجوی عادی ابزار سادهای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش دادهشود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشتههای نویسنده خاصی هستید، یا میخواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجهای نباشند.
-
معتبرحذف فیلتر