-
نخستین ارتباط دیپلماتیک بین ایران و روم در نتیجه تلاقی منافع اشکانیان با روم در آسیای کوچک شکل گرفت. اتحاد مهرداد ششم (پونتی) با تیگران دوم (ارمنی) و دخالت آن ها در امور کاپادوکیه باعث شد پای روم به سرزمین های آسیای کوچک باز شود. ورود رومی ها به این منطقه باعث به وجود آمدن چالشی در روابط ایران و روم شد که تا پایان اشکانیان ادامه پیدا کرد. ازاین رو هدف این پژوهش تبیین و بررسی روابط ایران و روم در دوران جنگ های مهردادی است. بررسی این مسئله با رویکرد توصیفی و تحلیل تاریخی بیانگر آن است که پس از مهرداد دوم و ظهور مدعیان سلطنت، شاهنشاهی اشکانی دچار ضعف و زوال شد. در چنین موقعیتی از طرفی، روم سعی در نفوذ در آسیای کوچک و قفقاز را داشت و از سوی دیگر تیگران دوم ابتدا از این فرصت برای حمله به قلمرو اشکانیان و توسعه نفوذ خود به سمت غرب و سوریه استفاده کرد و در ادامه از طریق اتحاد با مهرداد ششم با روم درگیر شد و اشکانیان با در پیش گرفتن سیاست موازنه منفی در قبال جنگ های مهردادی، به فاصله اندکی توانستند دوباره پایگاه های پیشین خود را در آسیای کوچک و قفقاز به دست آورند.کلید واژگان: ایران, روم, تیگران دوم, مهرداد ششم, جنگ های مهردادیThe first diplomatic relation between Iran and Rome came as a result of the confluence of Parthian interests with the Roman Republic in Anatolia. The alliance of Mehrdad VI (Pontic) with the Second Tigers (Armenian) and their involvement in the affairs of Cappadocia made Rome set foot in the Anatolian lands. In fact, the arrival of the Romans in this region created a challenge in the relations between Iran and Rome that continued until the end of the Parthian Empire. The present research thus aims to explicate and analyze the relation between Iran and Rome during the Mithridatic Wars. Historical description and analysis indicate that after the reign of Mehrdad II and the emergence of the claimants to the throne, the Parthian empire fell into decline. In such a situation, Rome, aware of the internal problems of the Parthians, attempted to infiltrate Asia Minor and the Caucasus, and on the other hand, the Second Tigers first used the opportunity to invade the Parthian territory to expand their influence westward and into Syria. He later fought with Rome through an alliance with Mehrdad VI. And the Parthians, by pursuing a policy of negative balance in the Mithridatic wars, could regain their former bases in Asia Minor and the Caucasus within a short time.Keywords: Iran, Rome, Second Tigers, Mehrdad VI, Mithridatic Wars
-
موضوع جنگ همواره مورد توجه دانشمندان اخلاق قرار گرفته است. در این نوشتار دیدگاه اسلام براساس آیات قرآن و روایات پیرامون این سوال که آیا جهاد ابتدایی در اسلام توجیه اخلاقی دارد، تبیین و به برخی از شبهات و اشکالات پاسخ داده شده است. در ابتدا دیدگاه های رایج فیلسوفان اخلاق غرب را در این رابطه بررسی سپس نظر اسلام در این باره بیان شده است. توصیه اسلام به جنگ در چارچوب کلی جهان اسلام که بر محور توحید و عدالت استوار است، معنا و مفهوم پیدا می کند. ازاین رو بارزترین شرط جهاد در اسلام فی سبیل الله بودن آن است که با توجه به همین قید اشکال مهم غربیان به حکم جهاد در اسلام پاسخ داده می شود. شروع جنگ در اسلام مشروط به شرایطی چون مقابله با تجاوزگری، دفاع از مظلوم، رفع فتنه، فقدان راه حل مسالمت آمیز است که همگی از اصول مترقی اخلاقی اسلام خبر می دهد.
کلید واژگان: جنگ, اخلاق جنگ, جنگ ابتدایی, جنگ دفاعی, نظریه جنگ عادلانهThe ethic of war has been always of special importance for the scholars of the field. In this paper, the common views of western philosophers have been surveyed and then, using Quranic verses and traditions, the view of Islam on ethical justifiability of initial holy war has been explained, and some questions in the field have been answered. As legality of holy war in Islam has been based upon monotheism and justice, the prerequisite for it lies in its being for the sake of God`s will. On the very state of holy war, the important objection of western philosophers can be replied. For Islam, initial war is conditioned with a lot of requisites including facing invasion, supporting the cruel, opposing devilry, lacking of peaceful way.Keywords: War, ethic of war, initial war, defending war, justice war -
برخی بر این اعتقادند که نظریه جنگ عادلانه با آگوستین آغاز شده است. این آموزه بیشتر به منزله یک آموزه دینی گسترش یاقت، ولی پس از دوره اصلاح گرایی گونه های سکولار این نظریه برجسته تر شد. "جنگ عادلانه" با "جنگ مقدس" در تقابل است چون جنگ های صلیبی از سوی بسیاری از مسیحیان جنگ مقدس تلقی می شده است جهاد را نیز غالبا معادل اسلامی جنگ مقدس فرض کرده اند؛ ولی سعی من در این مقاله اثبات این امر است که جهاد نکات مشترک بسیاری با سنت جنگ عادلانه دارد. نظریه پردازان متاخر، از اصطلاح "صلح گرایی جنگ عادلانه" و یا "صلح گرایی مشروط" استفاده کرده اند تا به توصیف این دیدگاه بپردازند که در شرایط جنگ های مدرن، نظریه جنگ عادلانه وارد شدن به جنگ را از نظر اخلاقی نادرست می داند. در این مقاله استدلال شده است که اخلاق جنگ و صلح در اسلام را شاید بتوان به گونه ای تفسیر کرد که با صلح گرایی جنگ عادلانه که بر پایه نظریه جنگ عادلانه غرب استوار است سازگار باشد. درحال حاضر نزاع های مسلحانه شرایط ملاک هایی را که اسلام برای توجیه اخلاقی جنگ عادلانه قائل شده است، دارا نیستند، پس این نکته را می توان به منزله دلیلی برای صلح گرایی مشروط جنگ عادلانه اسلامی تلقی کرد.
-
عاشورا، عرصه نمایش عبودیت، وفا، ایثار، عشق، وصال، آب، عطش، رجز، نبرد، دفاع، جوانمردی، عطوفت، شهادت، اسارت و همه زیبایی ها از یک سو و همه کینه ها و زشتی و پلشتی ها از سوی دیگر است. عرصه هایی که می توان، هر کدام از آن ها را به طور عمیق، مورد بررسی قرار داد.
این مقاله به موضوع رجز می پردازد. ابزاری که در زمان قدیم، در میدان جنگ، برای تضعیف نیروی دشمن، مورد استفاده قرار می گرفت. توجه به رجز، از سوی امام حسین (ع) و یارانشان، دارای جنبه های ارزشی زیبایی شناحتی فراوانی است. از عناصر کلیدی رجزهای عاشورا، آب و عطش است.
چگونگی پردازش موضوع آب و عطش در رجزهای عاشورا، در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته و جنبه های بلاغی آن از زاویه حقیقت و تصویر، توضیح داده شده است.
نتیجه این مقاله نشان می دهد که رجزهای عاشورا تاثیر فراوانی در بیان قدرت و تقویت نیروی خودی و تضعیف قوای دشمن داشته و در انتقال پیام های دینی، اخلاقی، انسانی و تعلیمی نقش مهمی ایفا می کرده است و حماسه آفرینان کربلا با کنار هم قرار دادن حقیقت و خیال، در رجزهای خویش به خلق آثاری هنری درباره «آب و عطش»، دست یافته اند.Keywords: امام حسین (ع) عاشورا_آب و عطش_رجز_حقیقت و تصویر -
هدف مقاله حاضر تبین مفهومی و محتوایی جنگهای نوین ازجمله جنگ سایبری، جنگ شناختی، جنگ اطلاعاتی و جنگ ترکیبی است. در این راستا سوال اصلی مقاله این است که در مفهوم شناسی جنگ های نوین، چه عناصر مشترکی وجود دارد؟ در پاسخ به سوال فوق این فرضیه مورد سنجش قرار میگیرد که فناوری مهمترین عنصر مشترک در تمامی جنگهای نوین محسوب میشود. به تعبیری دیگر، درنهایت آنچه باعث شده جنگهای نوینی چون جنگ سایبری، جنگ شناختی و جنگ ترکیبی شکل بگیرد و یا باعث تحول جنگهای کلاسیک ازجمله جنگ اطلاعاتی به ابعاد جدیدی شده است، بحث انقلاب در عرصه فناوری و به ویژه انقلاب سایبری است. در این راستا سطح آمادگی جهت مقابله با چنین جنگ هایی، بستگی فراوانی به سطح دانش و فناوری هر کشوری دارد. با توجه به این امر، مقاله حاضر قصد دارد چهار حوزه جدید جنگ شامل حوزه سایبری، شناختی، اطلاعاتی و ترکیبی را موردبحث و بررسی قرار دهد و ضمن واکاوی مفهومی و محتوایی، نقش برجسته فناوری در ابعاد مختلف آن ها را مورد توجه قرار دهد. روش مورد استفاده در این مقاله، روش توصیفی و تحلیلی و بر پایه روش کتابخانه ای و اینترنتی است.
کلید واژگان: جنگهای نوین, جنگ سایبری, جنگ شناختی, جنگ اطلاعاتی و جنگ ترکیبیThis study is intended to define the concept and content of new wars, viz. cyber warfare, cognitive warfare, information warfare and hybrid warfare. The main argument, therefore, is that what are the common grounds in the conceptualization of new wars? To answer the question, this hypothesis is tested that technology mainly constitutes the common ground in the entire array of contemporary wars. In other words, eventually the revolutionary change in technology and specifically cyber revolution shape such new forms of Warfare as cyber warfare, cognitive War and hybrid War and transform essentially the classic wars including information wars. Indeed, the level of preparedness to cope with these wars is heavily rested upon national records in technology and knowledge. With this in mind, the objective is to draw on four new types of war, namely cyber, cognitive, information and hybrid and shed new lights on the prime significance of technology with a focus on the content and concept of these new wars. A descriptive-analytical approach was taken based on deskwork at libraries and using the Internet.
Keywords: New Wars, Cyberwarfare, Cognitive warfare, Information Warfare, Hybrid War -
در این مقاله، نظریه جنگ نسل چهارم یا به عبارتی؛ نظریه چگونگی تکوین جنگ، از منظر تاریخ نظامی بررسی می شود. به زعم نویسنده، دخیل کردن تاریخ در نسلهای مختلف جنگ توسط طرفداران جنگ نسل چهارم، ناهماهنگ و با تناقض همراه است. نویسنده معتقد است طرفداران جنگ نسل چهارم با گزینش مثالهای خاص و به کارگیری آنها در خارج از شرایط واقعی، از تاریخ سوء استفاده کرده اند و مباحث طرح شده پیرامون ماهیت فعلی و آتی جنگ، متقاعد کننده نیست. نویسنده با تاکید بر جنگ متعارف به عنوان اصلی ترین شکل جنگ در آینده، چنین نتیجه می گیرد که تغییر مسیر ارتش آمریکا از جنگ متعارف به سمت جنگ ضد شورش، منجر به آسیب پذیری و عدم آمادگی این کشور برای جنگ در اصلی ترین شکل آن؛ یعنی جنگ متعارف می شود. نویسنده سرانجام پیشنهاد می کند که ارتش باید با اتخاذ یک موضع بینابینی، توانایی خود را برای انجام جنگ کم شدت افزایش دهد و در عین حال، برتری موجود متعارف خود را حفظ کند.
کلید واژگان: جنگ نسل چهارم, جنگ شبکه محور, شورش, تاریخ نظامی -
فصلنامه آفاق امنیت، پیاپی 38 (بهار 1397)، صص 143 -165با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و شروع فرایند جهانی شدن، ما شاهد تغییر و تحول در حوزه جنگ بودیم. برای سال ها مفهوم جنگ برگرفته از اندیشه کلاوزویتس دارای مشخصاتی بود که آن را از حالت صلح یا غیرجنگی جدا می کرد. با این وجود تغییرات به وجود آمده در عرصه بین الملل، شروع روند تغییر در حوزه جنگ را از اواخر قرن 20 و به طور مشخص اوایل قرن 21 رقم زد. سبکی از جنگ که دارای پیچیدگی و ابهام های خاص خود است. از این رو بسیاری از کارشناسان با این سوال روبه شده اند که جنگ های جدید چه ویژگی هایی دارند؟ در تلاش برای پاسخ به این سوال استراتژیست ها مفهوم جنگ هیبریدی را خلق نمودند. مفهومی که به رقم تلاش ها همچنان مبهم و گنگ است و تحلیل گران برای تحلیل جنگ های جدید در این قالب با مشکل مواجه اند. این مقاله با بررسی مهمترین ویژگی های جنگ های جدید از جمله کم رنگ شدن خط تمایز بین جنگ و صلح، ترکیب بازیگران دولتی و غیردولتی در یک میدان رزم، ترکیب انگیزه های جنگ و در نهایت ترکیب سبک جنگ متعارف و نامتقارن سعی کرده است گره از این ابهام گشوده و یک چارچوب منظم تحلیلی از مفهوم جنگ هیبریدی ارائه نماید.کلید واژگان: جنگ, جنگ هیبریدی, بازیگران دولتی, بازیگران غیردولتی
-
در این پژوهش به نقش وزارت صنایع در پاسخگویی به نیازهای جنگ میپردازد . در این مقاله بر اساس گفتگو با مطلعین و مدیران دولتی و دست اندرکاران صنعت در دوره جنگ تحمیلی، بر خدمات وزارت صنایع در دوره جنگ مروری داریم و به ضرورت های اصلی آن شامل خسارات وارده بر بخش صنعت و دیگر بخشهای کشور ایران در دوران جنگ تحمیلی پرداخته می شود . خسارات مالی جنگ و خسارات بخش صنعت و معدن در جنگ تحمیلی از مهمترین ضرورت های عملکرد وزارت صنایع در پاسخ به نیازهای جنگ تحمیلی بوده است. همچنین خدمات وزارت صنعت و معدن در دوران جنگ تحمیلی مورد تبیین و بررسی قرار میگرد .
In this research, the role of the Ministry of Industry in meeting the needs of war is discussed. In this article, based on conversations with government officials and industry managers during the imposed war, we review the services of the Ministry of Industry during the war and its main needs, including damage to industry and other parts of Iran during the imposed war. Paid . The financial losses of the war and the losses of the industry and mining sector in the imposed war have been the most important necessities of the performance of the Ministry of Industry in responding to the needs of the imposed war. The services of the Ministry of Industry and Mines during the imposed war are also explained and reviewed.
Keywords: Necessity, Services, Imposed War, Ministry Of Industry, Wareconomy, Industry, Industrial Economics -
امروزه در عصری زندگی می کنیم که رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی تقریبا بر تمام شئون زندگی ما سایه افکنده اند. هیچ موضوع یا مسئله ای را اعم از اقتصادی، اجتماعی، نظامی، فرهنگی و... نمی توان تصور کرد که رسانه ها در آن نقش نداشته باشند. اگر در گذشته خانواده ها مهم ترین نقش را در آموزش و پرورش افراد و ایجاد جامعه ای امن و سالم برعهده داشته اند، اکنون رسانه ها با پیشرفت های نرم افزاری، سخت افزاری و به طور کلی فناورانه، این نقش را به تصرف و قبضه خود درآورده اند. دنیایی که ما در آن زندگی می کنیم بیش از آن که دنیایی واقعی، عقلانی و منطقی باشد، دنیایی مجازی، تخیلی و احساسی است که رسانه ها برایمان ساخته اند. متاسفانه باید گفت تصویری که رسانه ها به ویژه برای کودکان و نوجوانان از جهان ترسیم کرده اند، اغلب زشت، وحشتناک، ناامن و پر از آشوب و جنگ و نزاع است. خوبی ها، زیبایی ها، دوستی ها، ایثارگری ها و... کمتر توسط رسانه ها نشان داده می شود.
ای کاش وضعیت جهان و عملکرد رسانه ها به گونه ای بود که نام این ویژه نامه فصلنامه پژوهش و سنجش به جای «رسانه و جنگ»، «رسانه و صلح» انتخاب می شد. اما مرور و مطالعه جنگ های به وقوع پیوسته به ویژه در یک قرن اخیر نشان می دهد که بیشتر جنگ ها با جنگ روانی و رسانه ای آغاز شده و با آن ادامه یافته و پایان گرفته اند. لهذا پیروزی و شکست کشورها در قالب سیاست های رسانه ای رقم می خورد؛ این رسانه ها هستند که پیروزی می آفرینند، مغلوب می سازند و افکار عمومی را به سمت و سویی که می خواهند هدایت می کنند. چنان که می توان جنگ جهانی اول را جنگ روزنامه ای، جنگ جهانی دوم را جنگ رادیویی، جنگ ویتنام را جنگ تلویزیون های سیاه و سفید، جنگ اول خلیج فارس را جنگ تلویزیون های ماهواره ای و جنگ دوم خلیج فارس را جنگ رسانه های مدرن نامید. البته باید اذعان کرد که رابطه رسانه ها و جنگ یک رابطه دوطرفه و دو سویه است، یعنی، از یک طرف رسانه ها در تحریک و تهییج، آماده سازی و اقناع افکار عمومی برای آغاز، پیشبرد و پایان جنگ نقش دارند و از سوی دیگر، خود جنگ همچون میدان و آزمایشگاهی است که در پیشرفت و توسعه و رشد و تکامل و آزمون اثربخشی رسانه ها نقش ایفا می کند. برای مثال، می توان گفت همچنان که جنگ اول خلیج فارس در سال 1991، موجبات شهرت بیشتر و تکامل شبکه تلویزیونیCNN را فراهم آورد (به طوری که برخی این جنگ را جنگCNN لقب دادند)، جنگ افغانستان بیشترین کمک را به مطرح شدن شبکه تلویزیونی الجزیره و جنگ دوم خلیج فارس بیشترین کمک را به شهرت یافتن شبکه العالم کرده است.
رسانه ها علاوه برنقش های مختلفی که در جنگ ایفا می کنند، فرماندهی نوعی از مهم ترین و اثربخش ترین جنگ ها، یعنی «جنگ روانی» را نیز بر عهده دارند. جنگ روانی از جمله جدید ترین سلاح های جنگی دوران معاصر علیه باورها، اندیشه ها، اعتقادات و احساسات افراد است. این جنگ در عین حال که نوعی دفاع به شمار می رود، حالت هجومی نیز دارد، چرا که در عین تقویت روحیه ملت و سربازان خودی، به تضعیف روانی دشمن می پردازد. اهداف مهم جنگ روانی عبارتند از: الف) از بین بردن امید مخاطبان کشور مقابل، ب) ترویج بی اعتمادی نسبت به رهبران کشور مقابل و ج) ایجاد شکاف در جامعه مورد نظر. در اهمیت جنگ روانی همین بس که در سال91-1990 استفاده مناسب امریکا از ابزار اطلاعاتی جنگ روانی موجب شد که در حدود 87000 نظامی عراقی خود را تسلیم کنند.
با توجه به اهمیت و نقش بسیار مهمی که رسانه ها در جنگ دارند موضوع این شماره فصلنامه پژوهش و سنجش به جنگ و رسانه اختصاص داده شد.
بی شک بدون مساعدت و همکاری بی دریغ اساتید، اندیشه ورزان و پژوهشگران عزیز امکان تهیه چنین مجموعه ای میسر نبود. از خوانندگان و مخاطبان فهیم و نکته سنج انتظار می رود با ارائه پیشنهادها و انتقادهای سازنده خود به مجموعه عوامل دست اندرکار فصلنامه منت نهاده، موجبات رفع خطاها و لغزش های احتمالی و نیز افزایش غنای فصلنامه را در شماره های آتی فراهم سازند. توفیق همگان را از خداوند متعال مسئلت دارم.
-
حس تعلق فضایی- مکانی مناطق در بازسازی پس از جنگ / موارد مطالعاتی: اروپای پس از جنگ دوم جه انی و دفاع مقدسزمینه و هدفجنگ ها فارغ از مبانی فکری حاکم بر آنها، همواره تخریب و ویرانی مکان را به دنبال دارند و بازسازی پس از جنگ با رویکرد احیای حس تعلق فضا-مکانی می تواند پیوند عاطفی میان انسان و مکان را برقرار نماید. در این راستا، زندگی معاصر علیرغم تمام ایده های نوین و ذات حرکت رو به جلو، همواره نیازمند یادآوری خاطرات گذشته برای حفظ بنیان های اجتماعی می باشد و همین امر است که ادراک ذهنی افراد را در منظری ذهنی-ارزیابانه، از محیط پیرامون آنها شکل می دهد.روشپژوهش حاضر با مرور اسناد موجود از جنگ جهانی دوم در اروپا و همچنین جنگ تحمیلی و بیانی توصیفی- تفسیری به بررسی پیشینه و مطالعه حس تعلق فضا-مکانی و اثرات جنگ بر آن پرداخته و سپس بازسازی شهری در جنگ جهانی دوم را در کنار بناهای یادبود و یادگارهای آن مورد بررسی قرار می دهد. در نهایت با توجه به خاستگاه متفاوت جنگ در ایران، بازسازی مناطق آسیب دیده و دیدگاه های موجود مبنی بر حفظ آثار جنگ در راستای تمایز آن با سیاست اروپایی، طی مطالعه اسناد و بازدید میدانی انجام شده در بهار 1396، از مناطق بازسازی شده، مورد بررسی قرار گرفته است.یافته هایافته های این پژوهش را می توان در دو بخش کلی تقسیم بندی نمود. ابتدا موضوع جنگ و احیای حس تعلق بازماندگان در تجربه بازسازی اروپا پس از جنگ جهانی دوم با در نظرگرفتن سیاست های متفاوت موجود در کشورهای درگیر در زمینه بازسازی و در بخش بعدی بررسی بازسازی پس از جنگ در ایران پژوهشگر را در مسیری هدایت نمود که تفاوت در نتیجه کار بازسازی و روش های احیای هویت پیشین را در نگرش ها و دیدگاه های حاکم بیان می نماید.نتیجه گیرینتایج حاصل حاکی از آن است که در جنگ تحمیلی، حس تعلق خاطر در ارتباط مستقیم با مذهب و دفاع از اعتقادات شیعه با حفظ شرایط جنگی در جبهه ها، بسیاری افراد را برای دیدار از آن مناطق فرا می خواند. اما در اروپا خاستگاه ملی گرایانه جنگ دوم جهانی، در کنار سیاست فراهم آوردن زیر ساخت ها و احیای شهرها عموما به گونه ای مشابه با آنچه پیش از جنگ وجود داشته، در نهایت منجر به ساخت ابنیه به منظور بزرگداشت کشته شدگان و یادبود برای جنگ شده است. بازسازی مناطق جنگ زده ایران نه با ساختی فیزیکی، که با حفظ محیط و فضای جنگ به عنوان امری مقدس، خاطرات را روایت می کند.کلید واژگان: بازسازی پس از جنگ, حس تعلق فضا, مکانی, حس تعلق, جنگ جهانی دوم, جنگ تحمیلی, بازسازی شهرهای جنگ زدهBackground And ObjectiveWars, despite the prevailing intellectual principles, always lead to destructions and post war reconstruction with the approach of restoring sense of belonging and place attachment has the ability to link man and place together. In this regard, contemporary life, in spite of all new ideas and the essence of moving forward, always needs to recall memories in order to preserve social foundations and this is what shapes the subjective perception of individuals in a subjective-evaluative way from the environment around them.MethodThe present research focuses on the Second World War and also Iran Imposed Wars documents as a descriptive-interpretive survey and also, reviews the literature and discusses place- space attachment and war impacts on cities. In this regards, monuments and memorials in urban reconstruction are studied and according to the different origin of the war in Iran namely dominant policies and Shiite viewpoint of the value preservation of Holly Defense, documents are studied and a field survey conducted on war-torn areas in Iran at the spring of 2017.
Findings: The survey is divided into two general sections. The first part discusses about World War II and reviving the survivors sense of belonging and place-space attachment in the European reconstruction experience. The second part is related to investigation of the damaged areas reconstruction in Imposed War that shows the differentiations in Shiite and European point of views in terms of reviving the identity and place- space attachment.ConclusionThe findings show that sense of belonging is directly related to religious and Shiite beliefs in preservation of the Holly Defense battlefields, monuments, and defense museums in the Imposed War. Calling people under the name of Rahiyan-e-noor, not only by physical construction, but by preserving the war environment and space as a holy and sacred event, narrates the memoirs. However, the sense of nationalism in WWII, beside the policy of providing infrastructures, leads to reconstruct and revitalize urban areas as it seen in most European cities.Keywords: Post-war reconstruction, Place-space attachment, Sense of belonging, World War II, Imposed War, Reconstruction of war-torn cities
-
از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبهای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شدهاست.
- نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شدهاند و انتظار میرود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
- جستجوی عادی ابزار سادهای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش دادهشود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشتههای نویسنده خاصی هستید، یا میخواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجهای نباشند.
-
معتبرحذف فیلتر