به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۴۴۲۰۹۶ عنوان مطلب
|
  • محمد عبدی سیدکلایی*
    سرکوب مالی عبارت است از مجموعه ای از سیاست ها، قوانین و مقررات رسمی و کنترل های غیررسمی تحمیل شده به‏وسیله ی دولت ها بر بخش مالی که قیمت های بخش مالی (نرخ بهره و نرخ ارز) را از مقادیر تعادلی آن منحرف ساخته و از عملکرد موسسات مالی در حداکثر ظرفیت موجود جلوگیری می کند. در این پژوهش، تاثیر سرکوب مالی بر سودآوری بانک ها در ایران طی دوره ی 1396-1390 و با استفاده از روش گشتاورهای تعمیم یافته ی سیستمی مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج نشان می دهد که سرکوب مالی، حاشیه ی سود بانک ها را به طور منفی تحت تاثیر قرار می دهد. به طوری که با افزایش یک واحدی شاخص در نظر گرفته شده برای سرکوب مالی، حاشیه ی سود بانک ها 02/0 واحد کاهش می یابد. نتیجه ی به دست آمده حاکی از آن است که سرکوب مالی با کاستن از سپرده گذاری عاملان اقتصادی، قدرت اعطای تسهیلات بانک ها را کم می کند. در نتیجه، به طور غیرمستقیم، درآمد بانک ها را از محل اعطای تسهیلات می کاهد.
    کلید واژگان: سرکوب مالی, سودآوری بانک ها, اقتصاد ایران, روش GMM-SYS
    Mohammad Abdi Seyyedkolaee *
    In today's complex world, the financial system plays an important role in the stability, economic growth and development of countries. Financial repression is a set of formal policies, laws and regulations and informal controls imposed by governments on the financial sector that deviates the financial sector prices (interest rates and exchange rates) from its equilibrium values, and it prevents financial institutions from operating at their maximum capacity. Financial repression directly and indirectly affects the activities of banks. First, financial repression has reduced the deposits of economic agents in banks and has a negative effect on banks' incomes by reducing banks' lending capacity; Second, as capital accumulation decreases, and consequently, economic growth reduction, banks' income from lending facilities will decrease. In this survey, the impact of financial repression on the profitability of banks in Iran during the period 2011-2017 is investigated using Generalized Method of Moments-System (GMM-SYS). The results show that financial repression adversely affects banks' profit margin. So that, banks' profit margin is reduced to 0.02 units by increasing one indicator unit for financial repression. The results show that financial repression reduces the grant power of banks' facilities, by reducing the deposit of economic agents. As a result, it indirectly reduces banks' income from granting facilities.
    Keywords: Financial Repression, Profitability of Banks, Iran's economy, GMM-SYS
  • فرهاد فلاح نژاد، حسین فخاری*، شهریار زروکی
    این پژوهش در راستای تبیینبرآورد میثاق محدود کننده محافظه کاری در حسابداری، به بررسی مدل برآورد محافظه کاری باسو (1997) و مدل تعمیم یافته نیکلز(2010)پرداخته و ایرادات واردشده بر این مدلها را از دیدگاه میزان اعتبار و قابلیت تعمیم نتایج پژوهش های انجام شده در این خصوص بررسی می نماید. بر همین اساس ضمن تبیین مشکلات مورد بحث، راه کارهای لازم جهت رفع آن و ارتقای مدل به سطح بالاتری جهت برآورد محافظه کاری ارائه می کند. جهت انجام بررسی ها از داده های مربوط به نمونه ای متشکل از 87 شرکت طی سال های 1385 تا 1395 استفاده شده است. همچنین جهت آزمون مدل ها علاوه بر تخمین زن معمول ایستا از برآورد کننده پانل پویا (روشGMM-sys) جهت برآورد مدل ها استفاده می شود. نتایج این پژوهش نشان داد که مدل تعدیل شده جدید نتایج مناسبتری در خصوص برآورد محافظه کاری نسبت به مدل اولیه باسو و مدل تعدیل شده نیکلز ارائه داده و روش پویا در تخمین مدل ها از روش ایستا مناسب تر است. در نهایت پژوهش حاضر نشان داد نتایج ناشی از تحقیقات پیشین که از مدل باسو جهت برآورد محافظه کاری استفاده نموده اند باید با احتیاط بیشتری مورد ملاحظه قرارگیرند و کاربرد آنها در بازار های سرمایه نیازمند بازنگری است.
    کلید واژگان: محافظه کاری, مدل باسو, بازار سهام, ارزش دفتری, روش پویا
    Farhad Fallahnezhad, Hossien Fakhari *, Shahriar Zaroki
    To explain the estimation of conservatism as a limiting covenant in accounting, the current paper discussed Basu (1997) conservatism model and Nichols (2010) generalized conservatism model and examined the problems about these models  as regards the validity and generalizability of the results of the research on this topic .Accordingly, the discussed problems were explained and the solutions for solving these problems and upgrading the model to estimate conservatism were presented. The data from 2006 to 2016 on 87 corporations were used to carry out the investigations. Also, in addition to the static routine estimator, the dynamic panel estimator (the GMM-sys method) was used to test and estimate the models. The current research results revealed that the new modified conservatism estimation  model yielded more appropriate results than the original Basu model and Nichols generalized model. Moreover, it indicated that the dynamic method of model estimation is more suitable than the static one. Finally, the current research showed that the results of the previous research conducted using Basu model to measure conservatism should be considered more cautiously and their application in the capital markets calls for re-examination
    Keywords: Conservatism, Basu Model, Share Market, Book Value, Dynamic Method
  • محمد علیزاده، ابوالقاسم گلخندان
    هدف اصلی این مقاله بررسی تاثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) بر مصرف انرژی در کشورهای منتخب منطقه منا طی دوره ی زمانی 2011-1995 است. به این منظور از مدل ارائه شده توسط سادرسکی (2012) و سه شاخص: تعداد کاربران اینترنت، تعداد خطوط تلفن همراه و تعداد خطوط تلفن ثابت به عنوان متغیرهای اندازه گیری ICT استفاده شده است. هم چنین، با استفاده از روش گشتاورهای تعمیم یافته سیستمی (GMM-SYS) کشش های کوتاه مدت و بلندمدت بین متغیرهای مدل برآورد شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که گسترش ICT با هر سه شاخص اندازه گیری شده، مصرف انرژی سرانه را در کشورهای منتخب منطقه منا در کوتاه مدت و بلندمدت افزایش می دهد. به گونه ای که با افزایش یک درصدی در این شاخص ها، به طور متوسط مصرف انرژی سرانه در کوتاه مدت و بلندمدت به ترتیب 007/0 و 089/0 درصد افزایش می یابد.
    کلید واژگان: فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT), مصرف انرژی, کشورهای منا, گشتاورهای تعمیم یافته سیستمی (GMM, SYS)
    Mohammad Alizadeh, Abolghasem Golkhandan
    The main objective of this paper is to analysis the impact of information and communication technology (ICT) on energy consumption in the MENA region selected countries during the period 1995-2011. For this purpose, used the model presented by Sadorsky (2012) and three indicators that measured ICT: the number of Internet users, the number of mobile lines and the number of telephone lines. Also, estimated and analyzed the short run and long run elasticities between the variables of the model using a system generalized method of moments (GMM-SYS). The results show that the development of ICT with each three measured indices, increased energy consumption per capita in MENA region selected countries in the short run and long run. So that a one percent increases in this indicator, average of energy consumption increases in the short run and long run respectively 0.007 and 0.089 percent.
    Keywords: information, communication technology (ICT), Energy Consumption, MENA Countries, system generalized method of moments (GMM, SYS)
  • ابوالقاسم گل خندان
    زمینه و هدف
    اثر کلی فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT)[1] بر مصرف انرژی مبهم بوده است. در این راستا هدف اصلی این مقاله بررسی و مقایسه تاثیر شاخص توسعه یافتگی ICT (IDI)[2] بر مصرف انرژی در کشورهای منتخب درحال توسعه و توسعه یافته طی دوره ی زمانی 2013-2007 است.
    روش بررسی
    به این منظور، با استفاده از روش گشتاورهای تعمیم یافته سیستمی (GMM-SYS)[3] کشش های کوتاه مدت و بلندمدت بین متغیرهای مدل برآورد شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
    یافته ها
    نتایج نشان می دهد که یک درصد گسترش IDI، در کوتاه مدت و بلندمدت به ترتیب مصرف انرژی سرانه را در کشورهای منتخب درحال توسعه حدود 01/0 و 12/0 افزایش و در کشورهای منتخب توسعه یافته حدود 03/0 و 09/0 درصد کاهش داده است.
    نتیجه گیری
    توسعه ICT در کشورهای درحال توسعه، مصرف انرژی را افزایش و در کشورهای توسعه یافته، مصرف انرژی را کاهش داده است.
    [1]-Information and Communication Technology (ICT)
    [2]-ICT Development Index
    [3]-System Generalized Method of Moments
    کلید واژگان: فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT), شاخص توسعه یافتگی ICT (IDI), مصرف انرژی, گشتاورهای تعمیم یافته سیستمی (GMM, SYS)
    Abolghasem Golkhandan
    Background And Objective
    The total impact of Information and Communication Technology (ICT) on energy consumption is unclear. In this regard the main objective of this paper is to analysis and comparative the impact of ICT Development Index (IDI) on energy consumption in the developing and developed selected countries during the period 2007-2013.
    Method
    For this purpose, the short run and long run elasticities between the variables of the model estimated and analyzed using a system generalized method of moments (GMM-SYS).
    Results
    The results show that a one percent expansion of ICT, in the short and long term, respectively, increased the energy consumption per capita in developing selected countries amount 0.01 and 0.12 percent and reduced the energy consumption per capita in developed selected countries amount 0.03 and 0.09 percent.
    Conclusion
    Development of ICT, increased the energy consumption in developing countries and reduced the energy consumption in developed countries.
    Keywords: Information, Communication Technology (ICT), ICT Development Index (IDI), energy consumption, System Generalized Method of Moments (GMM-SYS)
  • حسین پناهی، حسین اصغرپور، سارا معصوم زاده، الهام وفایی
    صنعت گردشگری به عنوان یکی از پردرآمدترین صنایع جهان می تواند نقش مهمی در رشد اقتصادی کشورها ایفا کند. گردشگری شامل خدماتی است که تاثیر زیادی بر فعالیت های اقتصادی و اجتماعی دارد. در این راستا، با وجود مطرح شدن رژیم های ارزی به عنوان یکی از عوامل موثر بر جریان گردشگری، پژوهش های چندانی در رابطه با اثر رژیم های ارزی بر جریان توریسم انجام نگرفته است. پیشرفت های اخیر در طبقه بندی نظام های ارزی محرکی شده است که در این مطالعه به بررسی اثرات رژیم های ارزی بر جریان توریسم بین الملل پرداخته شود. این پژوهش از روش گشتاور تعمیم یافته سیستمی (GMM-SYS) و داده های تابلویی برای تخمین تعداد گردشگران واردشده از کل جهان به کشورهای خاورمیانه (16 کشور) طی دوره زمانی 2013-1999استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که رژیم ارزی ثابت بر روند گردشگری اثر مثبت و معنی دار دارد و حفظ ثبات نرخ ارز برای جذب گردشگران بین الملل بسیار حائز اهمیت است. همچنین تجارت، مسافت، جمعیت، داشتن زبان مشترک، ایجاد اتحادیه تجاری بین کشورهای عضو و مستعمره بودن اثر مثبت بر جریان گردشگری دارد و متغیر نرخ ارز موثر و حجاب و پوشش اجباری اثر منفی بر جریان گردشگری دارد.
    کلید واژگان: رژیم های ارزی, جریان گردشگری, کشورهای خاورمیانه, رهیافت گشتاور تعمیم یافته سیستمی
    Hossein Panahi
    The tourism industry, as one of the most profitable industries in the world, can play an important role in the economic growth of countries. . It includes services that have a great impact on economic and social activities. In this regard, despite the common belief of foreign exchange regimes as one of the most important factors that affect the flow of tourism, there has been little research on the effect of foreign exchange regimes on tourism flow. Recent developments in the categorization of exchange rate regimes have been stimulated to study the effects of foreign exchange regimes on international tourism flow. This study utilizes the Systematic Generalized Systemic Method of Moments Technique (GMM-SYS) and panel data for estimating the number of tourists entering Middle Eastern countries (16 countries) over the period of 1999 to 2013. The results show that the fixed exchange rate has a positive and significant effect on the tourism trend and maintaining the stability of the exchange rate is highly important to attract international tourists. Also, trade, distance, population, having a common language, the establishment of a trade union between the member states and the colony have a positive effect on the flow of tourism. And the effective exchange rate variable, hijab coverage and compulsory coverage have a negative effect on the flow of tourism.
    Keywords: Exchange Rate Regimes, Tourism Flows, Middle East Countries, Generalized Method of Moment
  • ابوالقاسم گلخندان *
    فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) می تواند از طریق کانال های متعددی مصرف انرژی را افزایش و یا کاهش دهد. از این رو، اثر کلی آن بر مصرف انرژی مبهم بوده است. در این راستا، هدف اصلی این مقاله بررسی و مقایسه تطبیقی تاثیر ICT و مولفه های اساسی آن بر مصرف انرژی در کشورهای منتخب درحال توسعه و توسعه یافته می باشد. به این منظور از شاخص توسعه یافتگی ICT (IDI) به عنوان متغیر اندازه گیری ICT استفاده شده است. هم چنین، با استفاده از روش گشتاورهای تعمیم یافته سیستمی (GMM-SYS) کشش های کوتاه مدت و بلندمدت بین متغیرهای مدل برآورد شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که گسترش ICT، در کوتاه مدت و بلندمدت مصرف انرژی سرانه را در کشورهای منتخب درحال توسعه افزایش و در کشورهای منتخب توسعه یافته، کاهش داده است. همچنین، مولفه دسترسی در کشورهای درحال توسعه، بیش ترین اثرگذاری را در افزایش مصرف انرژی و مولفه استفاده در کشورهای توسعه یافته، بیش ترین اثرگذاری را در کاهش مصرف انرژی داشته است.
    کلید واژگان: فناوري اطلاعات و ارتباطات (ICT), مصرف انرژي, گشتاورهاي تعميم يافته سيستمي (GMM, SYS), کشورهاي در حال توسعه, کشورهاي توسعه يافته
  • لیدا گوهری، زهرا کریمی موغاری *، شهریار زروکی
    پژوهش حاضر به تحلیل نقش و اثر تعاملی کیفیت نهادی و توسعه بخش بانکی بر رشد اقتصادی پرداخته برای این منظور نمونه ای از 24 کشور در حال توسعه با درآمد متوسط به بالا انتخاب و با استفاده از داده های مربوط به توسعه مالی و کیفیت نهادی این کشورها طی سال های 1996 تا 2015، میانگین وزنی سه شاخص توسعه مالی از روش تجزیه به مولفه های اصلی محاسبه شده است. سپس ضریب متغیرهای مدل با بکارگیری تخمین زن گشتاورهای تعمیم یافته سیستمی (GMM-Sys) در قالب الگوی همگرایی شرطی مورد برآورد قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که ارتقای کیفیت نهادی در کنار اثربخشی مثبت آن بر رشد اقتصادی، از اندازه تاثیر منفی توسعه بخش بانکی بر رشد اقتصادی می کاهد. در کشورهای صادرکننده نفت میزان اثرپذیری رشد اقتصادی از کیفیت نهادی در سطحی پایین تر قرار دارد؛ به علاوه در این کشورها تاثیر توسعه مالی بر رشد اقتصادی با وضعیت نامطلوب تری همراه است. در انتها نیز حدود آستانه ای برای کیفیت نهادی به منظور اثربخشی مثبت توسعه بخش بانکی بر رشد اقتصادی محاسبه گردیده است.
    کلید واژگان: کیفیت نهادی, توسعه بخش بانکی, رشد اقتصادی, تخمین زن GMM, Sys
    Lida Gohari, Zahra Karimi Moughari *, Shahryar Zaroki
    This paper considers the causes of the differences in economic growth by the interactive effect of institutional quality and the development of the banking sector. For this purpose, 24 upper middle-income countries were selected and their financial development and institutional quality for the period 1996 to 2015 were derived. The weighted average of three financial development indexes was calculated by the principal component analysis method. Then, GMM-Sys estimator, in the form of conditional convergence model, was used to calculate the interactive effect of institutional quality and financial development on economic growth. The results show that financial development has a negative effect on economic growth in selected countries, but the interactive effect of institutional quality and financial development decreases this negative effect; as institutional quality along with its positive effect on economic growth, reduces the negative impact of the banking sector development. Also, in oil exporting countries, the institutional quality has lower effect on economic growth; and financial development has more unfavorable impact on economic growth. Finally, to make a positive impact of financial development on economic growth, an effectiveness threshold of institutional quality is calculated.
    Keywords: Institutional Quality, Banking Development, Economic Growth, GMM, Sys
  • علی بدراق نژاد، محسن محمدی خیاره*، باقر ادبی فیروزجایی
    هدف اصلی این پژوهش بررسی تعامل درون زا بین کارآفرینی، رشد اقتصادی و اشتغال در 30 کشور منتخب نوظهور از طریق رویکرد خودرگرسیونی برداری پانلی (PVAR) و برآوردگر گشتاورهای تعمیم یافته سیستمی (GMM-SYS) برای دوره 2019-2009 است. نتایج تجربی حاکی از آن است که نخست، کارآفرینی با یک دوره وقفه، بر اشتغال اثر مثبت و معناداری دارد. دوم، رشد اقتصادی نیز افزایش نرخ اشتغال را با یک دوره تاخیر به همراه دارد و برعکس.  سوم اینکه، بین فعالیت کارآفرینی و میزان اشتغال علیت گرنجری دوطرفه وجود دارد، که بیانگر تعامل پویا بین کارآفرینی و اشتغال است. با این حال، ارتباط بین کارآفرینی و رشد اقتصادی (و بالعکس) در کشورهای مورد بررسی معنادار نبوده است که این موضوع ناشی از محیط اقتصاد کلان در اقتصادهای نوظهور و نیز بیشتر بودن کارآفرینان کوچک مقیاس، غیررسمی، خوداشتغال و اغلب غیرمولد در مقایسه با تعداد کارآفرینان مولد در این گروه از کشورها می باشد.
    کلید واژگان: کارآفرینی, اشتغال, رشد اقتصادی, روش PVAR
    Ali Badraghnezad, Mohsen Mohammadi Khyareh *, Bagher Adabi Firouzjaee
    the main purpose of this study was to investigate the endogenous interaction between entrepreneurship, economic growth, and employment in selected 30 emerging countries by means of Panel Vector Autoregressive Method (PVAR) and System Generalized Method of Moments (GMM-SYS) from 2009-2019. The empirical results show that, firstly, entrepreneurship with a rest period has a significant positive impact on employment. Secondly, economic growth leads to an increase in employment, but with a delay, and vice versa. Thirdly, there is a bidirectional causal relationship between entrepreneurial activity and employment, which suggests a dynamic interaction between entrepreneurship and employment. However, the relationship between entrepreneurship and economic growth (and vice versa) was not significant in the countries studied. This result is due to impact of different macroeconomic environments in emerging economies. In addition, the number of small-scale, informal, self-employed, and often non-productive entrepreneurs is greater than the number of productive entrepreneurs in these countries.
    Keywords: Entrepreneurship, employment, Economic Growth, PVAR technique
  • آرش هادی زاده*
    در این تحقیق فرضیه همگرایی درآمد سرانه بین استان های جمهوری اسلامی ایران طی دوره 1379-1397 آزمون شده است. فرضیه همگرایی در مقالات فارسی متعددی حتی در سطح استانی مورد آزمون قرار گرفته است. اما پژوهش حاضر از دو جهت با مطالعات قبلی متفاوت است. اول استفاده از داده های تولید ناخالص داخلی سرانه واقعی بدون نفت به عنوان معیار درآمد سرانه که منجر به حذف سوگیری ناشی از متغیرهای جایگزین خواهد شد. دوم این که تمام مطالعات قبلی از برآوردگرهای داده های مقطعی برای تخمین معادله همگرایی بتا استفاده کرده اند که نتایج آن دارای تورش خواهد بود. اما در این پژوهش از مدل داده های تابلویی فضایی پویا و تخمین زن SYS-GMM استفاده شده است که این تورش را حذف خواهد کرد. همچنین برای بررسی تعاملات فضایی بین استان ها دو نوع ماتریس به کار گرفته شد.نتایج حاکی ست که در دوره مورد بررسی شیب تابع مدل هم گرایی بتای مطلق منفی است و فرضیه هم گرایی مطلق رد نمی شود و میزان این همگرایی مشروط بین استان های کشور معادل 10.5 درصد است. یعنی طی این دوره نابرابری منطقه ای در حال کاهش است. به علاوه نتایج نشان دهنده عدم رد فرضیه همگرایی درآمد سرانه و تایید فرضیه اثرات سرریز ناشی از تعاملات فضایی بین استان های کشور است. هر دو نوع اثر سرریز ناشی از همسایگی و مهاجرت از نظر آماری معنادار است اما اثرات سرریز ناشی از مهاجرت تاثیر بیشتری نسبت به اثرات سرریز ناشی از همسایگی استان ها دارد. تحلیل حساسیت از سه منظر تغییر ماتریس تعامل فضایی، تغییر متغیر جایگزین درآمد سرانه واقعی و تغییر برآوردگر نشان دهنده پایداری نتایج و عدم جدیت سوگیری نمونه کوچک برای برآوردگر SYS-GMM است.
    کلید واژگان: فرضیه همگرایی, داده های پانلی فضایی پویا, اثرات سرریز مهاجرت, اثرات سرریز همسایگی, تخمین زن سیستمی روش گشتاورهای تعمیم یافته (SYS-GMM)
    Arash Hadizadeh *
    In this study, the hypothesis of per capita income convergence between the provinces of the Islamic Republic of Iran during the period 2000-2018 has been tested. The convergence hypothesis has been tested in several Persian articles, even at the provincial level. But the present study differs from previous studies in two ways. First, the use of real GDP per capita without oil data as a measure of per capita income that will eliminate the bias caused by alternative variables. Second, all previous studies have used cross-sectional data estimators to estimate the beta convergence equation, the results of which will be biased. However, in this research, the dynamic spatial panel data model and the SYS-GMM estimator have been used, which will eliminate this bias. Also, two types of matrices were used to study the spatial interactions between the provinces.The results show that, the slope of the absolute beta convergence model is negative and the hypothesis of absolute convergence is not rejected and the rate of this conditional convergence between the provinces of the country is equal to 10.5%. That is, regional inequality is declining during this period. In addition, the results show that the hypothesis of per capita income convergence is not rejected and the hypothesis of spillover effects due to spatial interactions between the provinces of the country is confirmed. Both effects of neighborhood overflow and migration are statistically significant, but the effects of migration overflow have a greater effect than the effects of overflow due to neighborhoods in the provinces. Sensitivity analysis from the three perspectives of changing the spatial interaction matrix, changing the alternative variable of real per capita income and changing the estimator shows the stability of the results and the lack of seriousness of the small sample bias for the SYS-GMM estimator.
    Keywords: Convergence Hypothesis, Dynamic spatial panel data, Migration Overflow Effects, Neighborhood Overflow Effects, SYS-GMM
  • مهدی ذوالفقاری*، زهره اسدی
    هدف محوری مطالعه حاضر، بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر ثبات بانکی در ایران می باشد. برای این منظور، داده های آماری 18 بانک دولتی و خصوصی طی سال های 1395-1385 گردآوری شده و به منظور دستیابی به هدف مطالعه، از روش گشتاورهای تعمیم یافته سیستمی (SYS-GMM) استفاده، و شاخص سرمایه اجتماعی بر حسب نسبت چک های برگشتی به کل چک های مبادله شده، در نظر گرفته شده است. یافته های تحقیق، بیانگر تاثیر مثبت و معنی دار سرمایه اجتماعی بر ثبات نظام بانکی کشور است. همچنین متغیرهای نسبت سرمایه به دارایی و سرانه تولیدناخالص داخلی، تاثیر مستقیم و معنی دار و تسهیلات غیرجاری، تاثیر منفی بر بهبود ثبات بانکی دارد.
    کلید واژگان: ثبات بانکی, سرمایه اجتماعی, SYS-GMM
    Mehdi Zolfaghari*, Zahra Asadi
    This paper aims to investigate the effect of social capital on banking stability in Iran. For this purpose, a sample of 18 public and private Iranian banks is selected over the period 2007-2017, and the System Generalized Method of Moments (SYS-GMM) is used to estimate the research model. The social capital index is proxied by the ratio of the bounced checks to the total traded checks. The results indicate a significant positive impact of social capital on bank stability. Moreover, the ratio of capital to asset and GDP per capita are positively associated with bank stability, but the non-performing loans have negative effects on bank stability.
    Keywords: Bank stability, Social capital, SYS-GMM
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
* با توجه به بالا بودن تعداد نتایج یافت‌شده، آمار تفکیکی نمایش داده نمی‌شود. بهتراست برای بهینه‌کردن نتایج، شرایط جستجو را تغییر دهید یا از فیلترهای زیر استفاده کنید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجه‌ای نباشند.
نوع نشریه
اعتبار نشریه
زبان مطلب
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال